۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==اثبات امکان و لزوم تفسیر== | ==اثبات امکان و لزوم تفسیر== | ||
الفاظ قرآن، کلام خداوند است. هدف خداوند از فرستادن کتابهای آسمانی، هدایت انسانها است. برای دستیابی به چنین هدفی فهم این کتب آسمانی برای انسانها باید میسّر و ممکن باشد.<ref>مجله قبسات، ش ۱۸، ص۲۸.</ref><nowiki> علاوه بر این دلیل عقلی، صدها آیه و روایت وجود دارد که بر این حقیقت دلالت میکنند. از باب نمونه به دو آیه اشاره میکنیم: {{قرآن|هذا بیان للناس …</nowiki><ref>آلعمران/۱۳۸.</ref> و {{قرآن|نزل به الروح الأمین … بلسان عربی مبین}}.<ref>شعرا / ۱۹۳–۱۹۵.</ref> یعنی قرآن را به زبان عربی آشکار نازل کرد: البتّه باید توجّه داشت که این فهم وقتی بهطور صحیح حاصل میشود که اصول محاوره عقلایی را کاملاً رعایت شود بیان تفصیلی این مطلب در ارائه همین نوشتار بند (ب) خواهد آمد. | |||
۳ـ در صورتی فهم محتوای کتابهای آسمانی برای انسان قابل حصول است که آنها به زبان قابل فهم همان انسانها و مطابق با اصول محاوره عقلایی نازل شوند؛ لذا قرآن مجید میفرماید: {{قرآن|و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم}}<ref>ابراهیم/۴.</ref> «ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد، ...» به تعبیر دیگر زبان قرآن زبان واقع نماست نه از سنخ زبان اسطورهای و سمبلیک چنانکه برخی از غربیان درباره کتب مقدّس خویش در برابر شبهات و اشکالاتی که به آن متون شدهاست به چنین نظریّه زبانشناسانهای در باب کتب مقدس خود پناه بردهاند. | ۳ـ در صورتی فهم محتوای کتابهای آسمانی برای انسان قابل حصول است که آنها به زبان قابل فهم همان انسانها و مطابق با اصول محاوره عقلایی نازل شوند؛ لذا قرآن مجید میفرماید: {{قرآن|و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم}}<ref>ابراهیم/۴.</ref> «ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد، ...» به تعبیر دیگر زبان قرآن زبان واقع نماست نه از سنخ زبان اسطورهای و سمبلیک چنانکه برخی از غربیان درباره کتب مقدّس خویش در برابر شبهات و اشکالاتی که به آن متون شدهاست به چنین نظریّه زبانشناسانهای در باب کتب مقدس خود پناه بردهاند. | ||
خط ۲۲: | خط ۱۸: | ||
موارد ذکر شده برخی از اصول موضوعه و پیشدانستههایی هستند که در تبیین و تثبیت اصل لزوم و امکان تفسیر قرآن نقش اساسی دارند. | موارد ذکر شده برخی از اصول موضوعه و پیشدانستههایی هستند که در تبیین و تثبیت اصل لزوم و امکان تفسیر قرآن نقش اساسی دارند. | ||
==ب) قواعد و اصول | ==ب) قواعد و اصول عقلایی برای فهم قرآن== | ||
در واقع با یک نگاه دقیق میتوان گفت که روش فهم و تفسیر قرآن یکی بیش نیست و آن همان روش عقلایی فهم است که عقلا در فهم گفتار و نوشتار دیگران آن را به کار میبرند. از این روش به اصول عقلایی محاوره تعبیر میکنند. این روش اجزاء و مراحلی دارد که در فرایند یک تفسیر روشمند و کارشناسانه، باید به دقّت پیاده و مراعات شود.<ref>مجله معرفت، ش۲۴، ص۱۰.</ref> این مراحل بهطور خلاصه عبارتند از: | در واقع با یک نگاه دقیق میتوان گفت که روش فهم و تفسیر قرآن یکی بیش نیست و آن همان روش عقلایی فهم است که عقلا در فهم گفتار و نوشتار دیگران آن را به کار میبرند. از این روش به اصول عقلایی محاوره تعبیر میکنند. این روش اجزاء و مراحلی دارد که در فرایند یک تفسیر روشمند و کارشناسانه، باید به دقّت پیاده و مراعات شود.<ref>مجله معرفت، ش۲۴، ص۱۰.</ref> این مراحل بهطور خلاصه عبارتند از: | ||