۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
برخی روشنفکران معتقدند داستانهای قرآن، براساس معیارهای هنر بوده، پندها و آموزهها را در داستانهایی به مخاطب ارائه کرده است و برای این امر نیازی نیست که این داستانها واقعیت داشته باشند. امین خولی روشنفکر و قرآنپژوه مصری معتقد است تصویر هنری با روایت تاریخی متفاوت است و و روایتهای قرآن از رویدادها و اشخاص، ارائه هنرمندانه و ادبی است و نه تاریخی و واقع بینانه.<ref>ر. ک. خطیب، عبدالکریم، القصص القرآنی فی منطوقه و مفهومه، ص۲۷۶–۲۸۰.</ref> | برخی روشنفکران معتقدند داستانهای قرآن، براساس معیارهای هنر بوده، پندها و آموزهها را در داستانهایی به مخاطب ارائه کرده است و برای این امر نیازی نیست که این داستانها واقعیت داشته باشند. امین خولی روشنفکر و قرآنپژوه مصری معتقد است تصویر هنری با روایت تاریخی متفاوت است و و روایتهای قرآن از رویدادها و اشخاص، ارائه هنرمندانه و ادبی است و نه تاریخی و واقع بینانه.<ref>ر. ک. خطیب، عبدالکریم، القصص القرآنی فی منطوقه و مفهومه، ص۲۷۶–۲۸۰.</ref> | ||
مخالفان معتقدند این نظریه، | مخالفان معتقدند این نظریه، مخالف حکمت خداوند و خلاف آیات قرآن است. براساس آیات قرآن، داستانهای قرآنی براساس واقعیات شکل گرفته است: {{قرآن|لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ ما كانَ حَديثاً ً يُفْتَرى ...|ترجمه=در بيان قصص انبياء براى اهل علم و دانش عبرتهاست. قرآن حديث ساختگى نيست.|سوره=یوسف|آیه=۱۱۱}} | ||
علامه طباطبایی نیز معتقد است اعتقاد امین خولی با قرآن سازگار نیست. قرآن نه یک کتاب تاریخ است و نه مجموعه داستانهای تخیلی بلکه کتابی است که باطل در آن راه ندارد، کلام خداوند است و جز حق نمیگوید. برای دستیابی به حق هرگز نمیتوان از باطل کمک گرفت.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۵–۱۶۷.</ref> شهید مطهری نیز معتقد است خداوند هرگز برای هدف مقدس از یک امر پوچ، باطل و بیحقیقت استفاده نمیکند.<ref>سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن الکریم، ص۲۵۵–۲۵۹.</ref> | علامه طباطبایی نیز معتقد است اعتقاد امین خولی با قرآن سازگار نیست. قرآن نه یک کتاب تاریخ است و نه مجموعه داستانهای تخیلی بلکه کتابی است که باطل در آن راه ندارد، کلام خداوند است و جز حق نمیگوید. برای دستیابی به حق هرگز نمیتوان از باطل کمک گرفت.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۷، ص۱۶۵–۱۶۷.</ref> شهید مطهری نیز معتقد است خداوند هرگز برای هدف مقدس از یک امر پوچ، باطل و بیحقیقت استفاده نمیکند.<ref>سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن الکریم، ص۲۵۵–۲۵۹.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
سید قطب مفسر اهلسنت نیز عدم نقل داستانهای قرآن در منابع تاریخی را دلیل واقعی نبودن آنها نمیداند و با صراحت میگوید: درستی داستانهای قرآن درستی واقعی است و هرگاه در داستانهای قرآن از رویدادها یا شخصیتهایی سخن رفته باشد که نام و نشانی از آنها در تاریخ نیست باید قرآن را در برابر تاریخ حجت دانست؛ زیرا قرآن فرستاده حکیم دانا و تنها متن دینی ایمن از تحریف و تزویر در طول تاریخ است.<ref>مطهری، مرتضی سیری در سیره نبوی، ص۱۲۳–۱۲۴.</ref> | سید قطب مفسر اهلسنت نیز عدم نقل داستانهای قرآن در منابع تاریخی را دلیل واقعی نبودن آنها نمیداند و با صراحت میگوید: درستی داستانهای قرآن درستی واقعی است و هرگاه در داستانهای قرآن از رویدادها یا شخصیتهایی سخن رفته باشد که نام و نشانی از آنها در تاریخ نیست باید قرآن را در برابر تاریخ حجت دانست؛ زیرا قرآن فرستاده حکیم دانا و تنها متن دینی ایمن از تحریف و تزویر در طول تاریخ است.<ref>مطهری، مرتضی سیری در سیره نبوی، ص۱۲۳–۱۲۴.</ref> | ||
آیت الله جوادی آملی نیز بر ناسازگاری کتاب حکمت با نقل داستانهای خیالی و افسانههای ساختگی تأکید میورزند و میگوید: داستانهای قرآن، ساختگی نیست بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه نتایج حقی در جهت هدایت و تعلیم و تزکیه مردم از آن میگیرد و به همین جهت خدای سبحان قصههای قرآن را قصههای حق معرفی میکند.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱، ص۲۹۸–۳۰۱.</ref> | آیت الله جوادی آملی نیز بر ناسازگاری کتاب حکمت با نقل داستانهای خیالی و افسانههای ساختگی تأکید میورزند و میگوید: داستانهای قرآن، ساختگی نیست بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه واقعیاتی است که در جهان گذشته رخ داده است و هدف قرآن از آوردن آنها نیز سرگرم کردن مردم نیست، بلکه نتایج حقی در جهت هدایت و تعلیم و تزکیه مردم از آن میگیرد و به همین جهت خدای سبحان قصههای قرآن را قصههای حق معرفی میکند.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی، ج۱، ص۲۹۸–۳۰۱.</ref>{{پایان پاسخ}} | ||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||