automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
برخی عوامل، ایمان را ضعیف میکند؛ در نتیجه نمیگذارند [[انسان]] در ایمانِ خود ثابت قدم باشد. برای نمونه، [[دنیا]] اگر چه با ارزش بوده و وسیلهای برای رسیدن به [[کمال]] است؛ ولی دل بستن و شیفتهٔ آن شدن، ایمان را سست میکند. [[هوای نفس]]، انسان را به [[لذت|لذتهای]] دنیایی (بدون در نظر گرفتن [[آخرت]]) تشویق کرده و [[شیطان]] این لذتها را برای انسان زیبا نشان میدهد. غافل شدن از [[یاد خدا]]، [[مرگ]] و [[معصومان(ع)]] هم، در اینکه در ایمانمان ثابت قدم نباشیم تأثیرگذار هستند. | برخی عوامل، ایمان را ضعیف میکند؛ در نتیجه نمیگذارند [[انسان]] در ایمانِ خود ثابت قدم باشد. برای نمونه، [[دنیا]] اگر چه با ارزش بوده و وسیلهای برای رسیدن به [[کمال]] است؛ ولی دل بستن و شیفتهٔ آن شدن، ایمان را سست میکند. [[هوای نفس]]، انسان را به [[لذت|لذتهای]] دنیایی (بدون در نظر گرفتن [[آخرت]]) تشویق کرده و [[شیطان]] این لذتها را برای انسان زیبا نشان میدهد. غافل شدن از [[یاد خدا]]، از [[مرگ]] و از [[معصومان(ع)]] هم، در اینکه در ایمانمان ثابت قدم نباشیم تأثیرگذار هستند. | ||
برخی عوامل، ایمان را تقویت میکند؛ در نتیجه باعث میشود انسان در ایمانش ثابت قدم بشود. برای نمونه، [[توبه]] و پشیمانی از [[گناه|گناهان]] | برخی عوامل، ایمان را تقویت میکند؛ در نتیجه باعث میشود انسان در ایمانش ثابت قدم بشود. برای نمونه، [[توبه]] و پشیمانی از [[گناه|گناهان]] ایمان را تقویت میکند. ارزیابیِ کارهایِ هر روز و [[مراقبه|مراقبت]] از اعمال در طول روز، باعث میشود انسان دچار [[غفلت]] نشود. مداومت در [[عبادت]]، [[محبت]] به اولیای خدا، [[یاد خدا]] و تقویت اراده از دیگر عواملی هستند که انسان را در ثبات قدم یاری میکنند. | ||
== عوامل تضعیفکننده ایمان == | ==عوامل تضعیفکننده ایمان== | ||
برخی از عواملی که ایمان را ضعیف میکنند چنیناند: | برخی از عواملی که ایمان را ضعیف میکنند چنیناند: | ||
=== دل بستن به دنیا === | ===دل بستن به دنیا=== | ||
[[دنیا]] به خودی خود با ارزش است؛ ولی انحراف از جایی شروع میشود که انسان به دنیا دل ببندد. نباید به دنیا بهطور مستقل و به خاطر خودش توجه کرد؛ بلکه دنیا وسیلهای است برای رسیدن به امور با ارزشتر.<ref>برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، 1377، ج اول، ص 213.</ref> | [[دنیا]] به خودی خود با ارزش است؛ ولی انحراف از جایی شروع میشود که انسان به دنیا دل ببندد. نباید به دنیا بهطور مستقل و به خاطر خودش توجه کرد؛ بلکه دنیا وسیلهای است برای رسیدن به امور با ارزشتر.<ref>برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، 1377، ج اول، ص 213.</ref> | ||
=== شیطان === | ===شیطان=== | ||
[[شیطان]]، اعمال زشت را به انسان زیبا نشان میدهد. او با دادن وعدههای دروغ، انسان را به کارهایی دعوت میکند که انجامش باعث ضعیف شدن ایمان میشود. همچنین با ترساندن او از نتیجه کارهای خیر، انسان را فریب میدهد.<ref>. همان، ص 230.</ref> | [[شیطان]]، اعمال زشت را به انسان زیبا نشان میدهد. او با دادن وعدههای دروغ، انسان را به کارهایی دعوت میکند که انجامش باعث ضعیف شدن ایمان میشود. همچنین با ترساندن او از نتیجه کارهای خیر، انسان را فریب میدهد.<ref>. همان، ص 230.</ref> | ||
به طور کلی، [[هوای نفس]] توجه انسان را فقط به سوی دنیا متوجه میکند و شیطان آن را زیبا نشان داده و تأیید میکند. | به طور کلی، [[هوای نفس]] توجه انسان را فقط به سوی دنیا متوجه میکند و شیطان آن را زیبا نشان داده و تأیید میکند. | ||
=== غفلت === | ===غفلت=== | ||
[[غفلت|غافل شدن از خدا]] و غافل شدن از نقش [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] و [[امامان(ع)]] در زندگی، ایمان انسان را ضعیف میکند. گاهی انسان از اینکه در این [[دنیا]] مسافر است و لازم است از دنیای ناقص به سوی کمال حرکت کند غافل میشود. در تعبیرات دینی از چنین انسانی با عنوان [[مست]] یا خوابیده یاد میشود.<ref>برگرفته از جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، چاپ سوم، 1379، ص 23.</ref> | [[غفلت|غافل شدن از خدا]] و غافل شدن از نقش [[حضرت محمد(ص)|پیامبر]] و [[امامان(ع)]] در زندگی، ایمان انسان را ضعیف میکند. گاهی انسان از اینکه در این [[دنیا]] مسافر است و لازم است از دنیای ناقص به سوی کمال حرکت کند غافل میشود. در تعبیرات دینی از چنین انسانی با عنوان [[مست]] یا خوابیده یاد میشود.<ref>برگرفته از جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، چاپ سوم، 1379، ص 23.</ref> | ||
== عوامل تقویتکننده ایمان == | ==عوامل تقویتکننده ایمان== | ||
برخی از عواملی که ایمان را تقویت میکنند چنیناند: | برخی از عواملی که ایمان را تقویت میکنند چنیناند: | ||
=== توبه === | ===توبه=== | ||
برای [[توبه]] دو پایه اصلی وجود دارد. اولی پشیمانی نسبت به [[گناه|گناهان]] است و دوم تصمیم جدی به اینکه به گناهان بازنگردد.<ref>. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، 1378، ص 45.</ref> شرایط قبولی توبه، «بازگرداندن [[حق الناس|حقوق مردم]]» و «ادای [[حق الله|حقوق الهی]]» است. | برای [[توبه]] دو پایه اصلی وجود دارد. اولی پشیمانی نسبت به [[گناه|گناهان]] است و دوم تصمیم جدی به اینکه به گناهان بازنگردد.<ref>. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، 1378، ص 45.</ref> شرایط قبولی توبه، «بازگرداندن [[حق الناس|حقوق مردم]]» و «ادای [[حق الله|حقوق الهی]]» است. | ||
کسی که بخواهد توبه او کمال بیشتری پیدا کند، باید گوشتهایی که ازحرام بر تن او روییده آب شوند و بدنش را که لذت گناه را چشیده، سختیِ طاعت بچشاند. برای نمونه، [[شب زندهداری]] برای انسان سخت است و چون سخت است باید انجام داد تا نفس از حال وهوای گناه خارج شود.<ref>برگرفته از مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، 1378، ص 67.</ref> | کسی که بخواهد توبه او کمال بیشتری پیدا کند، باید گوشتهایی که ازحرام بر تن او روییده آب شوند و بدنش را که لذت گناه را چشیده، سختیِ طاعت بچشاند. برای نمونه، [[شب زندهداری]] برای انسان سخت است و چون سخت است باید انجام داد تا نفس از حال وهوای گناه خارج شود.<ref>برگرفته از مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، 1378، ص 67.</ref> | ||
=== محاسبه نفس === | ===محاسبه نفس=== | ||
[[محاسبه نفس]] یعنی در آخر شب، خوب و بد اعمال را ارزیابی کند. برای اعمال خوب [[سجده شکر]] بجای آورد و برای اعمال بد [[توبه]] واقعی به جای آورد. | [[محاسبه نفس]] یعنی در آخر شب، خوب و بد اعمال را ارزیابی کند. برای اعمال خوب [[سجده شکر]] بجای آورد و برای اعمال بد [[توبه]] واقعی به جای آورد. | ||
در کنار محاسبه نفس، [[مراقبه]] نیز لازم است یعنی انسان در طی روز، مراقب اعمال خود باشد. | در کنار محاسبه نفس، [[مراقبه]] نیز لازم است یعنی انسان در طی روز، مراقب اعمال خود باشد. | ||
=== مداومت در عبادات === | ===مداومت در عبادات=== | ||
مداومت و میانهروی بهتر از این است که انسان تندروی کند و مداومت نداشته باشد. مداومت در [[نماز اول وقت]]، یک صفحه [[قرآن]] خواندن در ساعت معین، [[ذکر]] خاصی در زمان معین و [[نماز شب]]، باعث میشود تا [[غفلت]] از انسان دور شود؛ ولی اگر اینکارها بهطور مداوم و در زمانی معین نباشد، اثر غفلتزدایی و تقویت ایمان را ندارند.<ref>. مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی او، انتشارات مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، 1382، ص 107.</ref> | مداومت و میانهروی بهتر از این است که انسان تندروی کند و مداومت نداشته باشد. مداومت در [[نماز اول وقت]]، یک صفحه [[قرآن]] خواندن در ساعت معین، [[ذکر]] خاصی در زمان معین و [[نماز شب]]، باعث میشود تا [[غفلت]] از انسان دور شود؛ ولی اگر اینکارها بهطور مداوم و در زمانی معین نباشد، اثر غفلتزدایی و تقویت ایمان را ندارند.<ref>. مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی او، انتشارات مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، 1382، ص 107.</ref> | ||
=== عبادت === | ===عبادت=== | ||
عبادتهای روزانه مثل [[نماز|نمازهای]] واجب، [[نماز شب]] و عبادتهای موسمی مثل [[روزه]]، [[حج]] و [[اعتکاف]] اگر با شرایط خود انجام شوند باعث تقویت ایمان خواهند شد.<ref>. دیلمی، احمد _ آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، 1383، ص 340.</ref> | عبادتهای روزانه مثل [[نماز|نمازهای]] واجب، [[نماز شب]] و عبادتهای موسمی مثل [[روزه]]، [[حج]] و [[اعتکاف]] اگر با شرایط خود انجام شوند باعث تقویت ایمان خواهند شد.<ref>. دیلمی، احمد _ آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، 1383، ص 340.</ref> | ||
=== ذکر === | ===ذکر=== | ||
[[ذکر]] دو گونه است: ذکر لفظی و ذکر قلبی که ذکر لفظی مقدمهای برای ذکر قلبی است.<ref>. همان، ص 342.</ref> | [[ذکر]] دو گونه است: ذکر لفظی و ذکر قلبی که ذکر لفظی مقدمهای برای ذکر قلبی است.<ref>. همان، ص 342.</ref> | ||
=== نیایش === | ===نیایش=== | ||
آنچه در [[دعا]] و نیایش اهمیت دارد باور به [[فقر]] و تهیدستی خودمان و بینیازی و توانایی [[خدا|خداوند]] است. در تعبیرات دینی در مکانها و زمانهای گوناگون، دعاهایی گفته شده که بهرهگیری از آنان برای تقویت ایمان تأثیرگذار است.<ref>. همان، ص 346.</ref> | آنچه در [[دعا]] و نیایش اهمیت دارد باور به [[فقر]] و تهیدستی خودمان و بینیازی و توانایی [[خدا|خداوند]] است. در تعبیرات دینی در مکانها و زمانهای گوناگون، دعاهایی گفته شده که بهرهگیری از آنان برای تقویت ایمان تأثیرگذار است.<ref>. همان، ص 346.</ref> | ||
=== محبت به اولیاء الهی === | ===محبت به اولیاء الهی=== | ||
کسی که فردی را برای خود، [[انسان کامل]] شمرده و شیفته اخلاق و روحیات او شود، تحت تأثیر او قرار میگیرد. به عقیده اهل [[عرفان]]، محبت به پاکان مانند دستگاه خودکاری، خود به خود بدیها را جمع میکند و بیرون میریزد. در این رابطه، [[توسل|توسل]] به آنها ، [[زیارت]] آنها و هدیه کردن کارهای خوب به آنها باعث تقویت ایمان میشود.<ref>. همان، ص 348.</ref> | کسی که فردی را برای خود، [[انسان کامل]] شمرده و شیفته اخلاق و روحیات او شود، تحت تأثیر او قرار میگیرد. به عقیده اهل [[عرفان]]، محبت به پاکان مانند دستگاه خودکاری، خود به خود بدیها را جمع میکند و بیرون میریزد. در این رابطه، [[توسل|توسل]] به آنها ، [[زیارت]] آنها و هدیه کردن کارهای خوب به آنها باعث تقویت ایمان میشود.<ref>. همان، ص 348.</ref> | ||
زیارت و ملاقات برادران دینی و [[عالم|علمای]] دینی و [[مؤمن|مؤمنان]] حقیقی نیز باعث رشد محبت و ایمان میشود.<ref>. همان، ص 350.</ref> | زیارت و ملاقات برادران دینی و [[عالم|علمای]] دینی و [[مؤمن|مؤمنان]] حقیقی نیز باعث رشد محبت و ایمان میشود.<ref>. همان، ص 350.</ref> | ||
=== تقویت اراده === | ===تقویت اراده=== | ||
تقویت اراده، زمینهساز بیرون راندن عوامل مزاحم و تقویت عوامل تقویتکننده ایمان است. | تقویت اراده، زمینهساز بیرون راندن عوامل مزاحم و تقویت عوامل تقویتکننده ایمان است. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
<references /> |