موعود گرایی و مهدویت در ادیان

سؤال

آیا در همه ادیان آسمانی اعتقاد به موعود آخرالزمان و مهدویت وجود دارد؟


منجی موعود مقتضای فطرت انسان و یک امر عقلانی است که ریشه در آموزه های دینی دارد. ازاین‌رو در همه ادیان ابراهیمی مثل یهودیت، مسحیت و اسلام از منجی موعود آخرالزمان سخن گفته شده است. در دین اسلام به صورت خاص از آن به مهدویت تعبیر گردیده است. مهدویت در دین اسلام ریشه در احادیث نبوی دارد که از سوی شیعه و سنی در کتابهای روایی و تفسیری نقل شده است.

مبنای فطری و عقلانی موعود گرایی

مبنای عقلانی اعتقاد به منجی موعود، مبتنی بر نیاز فطری انسان به راهبر الاهی است؛ زیرا فطرت کمال طلب و ترقی خواه انسان ضرورت وجود منجی الاهی و ظهور او را ایجاب می‌کند چرا که جوامع بشری تنها در پرتو هدایت و مدیریت رهبر معصوم و الاهی، می‌تواند به همه خواسته‌ها و تمنیّات متعالی که خداوند در وجود انسان به ودیعت گذاشته است نائل شوند، در غیر این صورت استعدادهای نهفته در وجود انسان هرگز شکوفا نخواهد شد و انتظارات فطری او به ثمر نخواهد نشست و در نتیجه، سلسله متکامل تاریخ بشر، ابتَر و بی پاسخ خواهد ماند.

آموزه های دینی مبنای موعود گرایی

دومین مبنای اساسی موعود گرایی، تأکید آموزه‌های دینی و تعلیمات آسمانی ادیان الاهی بر اندیشه نیک فرجامی و انتظار آمدن منجی موعود الاهی در پایان تاریخ است و این اعتقاد، از آموزه‌های مشترک همه پیروان ادیان الاهی شمرده می‌شود؛ زیرا همگان منتظر آمدن موعود نجات بخشی هستند که تمامی آرمان‌های تاریخی و دیرپای بشریت را برای زندگی در یک مدینه فاضله و سرشار از معنویت و اخلاق، تحقق خواهد بخشید. ازاین‌رو، اندیشه موعود باوری در حقیقت ره‌آورد گفتمان دینی و کتب آسمانی بوده و منادیان اصلی آن پیامبران الهی (ع) می‌باشند که از گذشتهٔ دور، نگاه بشریت را به سوی آینده روشن و بهجت‌آوری، معطوف نموده و فرا رسیدن چنین دوران ایده‌آلی را برای فردای تاریخ، بشارت داده‌اند.[۱]

تأکید بر عنصر اخلاق و حاکمیت فضائل انسانی و بسط عدالت همگانی و مساوات، از مهمترین ویژگی‌های جامعه آرمانی مورد نظر ادیان الاهی به‌شمار می‌رود. به همین جهت، پیروان ادیان الاهی با الهام از تعالیم پیامبران خویش، همواره چشم به راه آن روز بوده‌اند، اگرچه این انتظار به طول انجامیده و چنین آرمانی تاکنون محقق نشده است، اما این ایده جزء آرمان‌های تغییر نیافته و پایدار جوامع انسانی در طول قرن‌ها بوده و از مسلمات اعتقادی پیروان ادیان آسمانی به ویژه ادیان سه‌گانه ابراهیمی شمرده می‌شود. ازاین‌رو، اگرچه پیروان هر مکتب و آئینی، براساس تعالیم دینی خویش، هرکدام در این زمینه، تفسیر خاص خود را دارند، اما فراگیر بودن اصل این اعتقاد، بیانگر اصالت اندیشه موعود گرایی و جهانی بودن آن است و در کتب مقدس یهودیت، مسیحیت و اسلام بدان بشارت داده شده است.

موعود گرایی یهودیت

در متون دینی یهود مانند عهد عتیق و سِفرهای تورات و دیگر کتاب‌های انبیای آنان مانند کتاب دانیال نبی، (ع)[۲] کتاب اِشَعْیای نبی (ع)،[۳] کتاب زبور داود (ع)[۴] و دیگر متون مقدس آنان، از ظهور منجی موعود و غلبه صالحان بر شریران در پایان تاریخ، خبر داده است.

موعود گرایی مسیحیت

در آموزه‌های دینی مسیحیت که از لحاظ معرفتی ادامه دین یهود است و کتاب مقدس یهودیان؛ یعنی عهد عتیق منبع دینی و فرهنگی آنان نیز محسوب می‌شود، علاوه بر بشارت‌های کتاب مقدس عهد عتیق، در هرکدام از اناجیل چهارگانه آنان مانند انجیل متی،[۵] انجیل لوقا،[۶] انجیل مَرقس[۷] و مکاشفات یوحنّا،[۸] بشارت‌های در باره ظهور پسر انسان و موعود آخرالزمان، نقل شده است.[۹]

همچنین در کتاب‌های مقدس سایر آیین‌ها، نظیر زردشتیان، هندوها، بودائیان و … که رهبران آن‌ها خود را پیامبر آسمانی معرفی می‌کرده‌اند نیز مباحث زیادی در زمینه منجی موعود جهانی بیان شده است. مجموعه این گونه مطالب به وضوح، اصیل و جهانی بودن اعتقاد به ظهور یک موعود بزرگ را به اثبات می‌رساند.[۱۰]

موعود گرایی اسلامی

در متون دینی اسلام، مسئله موعود و منجی آخرالزمان، بیش از دیگر ادیان مورد توجه قرار گرفته و اعتقاد به ظهور منجی موعود و پایان خوش تاریخ، در آیات و روایات تبیین شده است. در دین اسلام موعود گرایی آخرالزمان عنوان مهدویت را به خود گرفته که ریشه در احادیث نبوی دارد.

قرآن کریم از وعده تخلف ناپذیر الاهی در باره حاکمیت صالحان بر زمین و غلبه دین اسلام بر همه ادیان باطل سخن گفته و تحقق حکومت عدل جهانی اسلام در پایان تاریخ را بشارت داده است.[۱۱]

در منابع روایی نیز احادیث فراوانی، بر لزوم وابستگی نظام هستی به وجود امام (ع) و ضرورت وجود همیشگی حجّت الاهی و واسطه فیض در میان مخلوقات[۱۲] و خالی نبودن زمین از امام (ع) تا زمان برپایی قیامت[۱۳] تأکید گردیده و از حتمی بودن ظهور حضرت مهدی (عج) به عنوان آخرین منجی موعود الاهی، خبر داده است.[۱۴]

نتیجه آنکه: اندیشه موعود گرایی و آرمان‌خواهی دینی، یک اعتقاد فراگیر و انتظار همگانی است که در میان امّت‌های پیشین نیز ریشه داشته و کتب آسمانی پیشین مردم را به آینده‌ای روشن نوید داده است[۱۵]

امّا در اسلام اندیشه موعود گرایی بیش از همه برجسته و مورد اهتمام بوده است و اسلام تنها دینی است که بنا به رسالت جهانی و ماندگار خویش، برای بارور ساختن این آرمان دینی و تاریخی، برنامه‌ای جامع و طرحی نظام‌‌مند در قالب نظریه حکومت عدل جهانی مهدوی به بشریت ارائه نموده و تحقق آرمان‌های متعالی انسانی را مهم‌ترین رسالت خود اعلام کرده است.[۱۶] از این رو، خاستگاه اصلی این گرایش فطری و تاریخی را در موعودگرایی اسلامی باید جستجو کرد[۱۷]؛ زیرا ادیان دیگر، همانند اسلام طرح روشنی در باره آینده تاریخ ارائه نکرده است.


منابع

  1. آخرین منجی/ شناخت‌نامه امام مهدی(ع)، قنبرعلی صمدی، ص۱۵.
  2. ر. ک. کتاب مقدس، کتاب دانیال، ف۱۲ ب۱–۳.
  3. همان، کتاب اشعیاء نبی، ب۱–۱۰.
  4. همان، مزامیر داود، ب۹–۳۷.
  5. ر. ک. انجیل متی، ب۲۳: ۳۱–۳۳.
  6. ر. ک. انجیل لوقا، ب۱۲: ۳۵–۳۷.
  7. ر. ک. انجیل مرقس، ب۱۱: ۳۲–۳۷.
  8. ر. ک. انجیل یوحنا، ب۵: ۲۶–۲۸.
  9. نکته قابل تأمل در این رابطه آن است که موعود گرایی موجود در میان پیروان دین یهودیت و مسیحیت، یا دچار تحریف گردیده یا بسیار مبهم و نا کارآمد است.
  10. موعود نامه، مجتبی تونه‌ای، ص۴۰۱.
  11. «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئًا؛خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آنچنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند. (سوره نور، آیه ۵۵).
  12. امام صادق(ع) در باره ضرورت وجود مستمر حجت و واسطه فیض الاهی فرمود: «وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا». اگر چنین نباشد، زمین اهلش را در خود فرو می‌برد (نظام هستی ازهم می‌پاشد). (اصول کافی، ج۱، ص۲۰۱).
  13. امام سجاد(ع) فرمود: وَ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّه لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَه مِنْ حُجَّه اللَّهِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یُعْبَدِ اللّه؛ اگر امام در زمین نباشد زمین اهل خود را فرو برد سپس فرمود از روزی که خدا آدم را آفریده زمین خالی از حجت نیست که یا ظاهر و مشهور بوده است یا غایب و مستور و تا قیامت هم خالی نمی‌ماند، او حجت خداست و اگر چنین نباشد خدا را نپرستند. (أمالی الصدوق، ص۱۸۶؛ الإحتجاج علی اهل اللجاج، ج‏۲، ص۳۱۷).
  14. رسول خدا فرمود: «لَو لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیا اِلاَّ یَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّهُ ذلک الیَومَ حَتی یَبْعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِنّی؛ اگر از عمر دنیا حتی یک روز بیشتر نماند، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از ماخاندان ظهور نماید». (کمال الدین، ج۱، ص۳۱۷) «لاتَذهَبُ الدُّنیا حَتّی یَلِیَ اُمَّتِی رَجُلٌ مِنْ اَهلِ بَیْتِی یُقالُ لَهُ المَهْدِی» دنیا هرگز به پایان نرسد مگر آنکه مردی از اهلبیت من که مهدی نام دارد ظهور کند. (الغیبه طوسی، ص۱۸۲؛ مسند احمد، ج۱، ص۳۷۷).
  15. «وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ در زبور بعد از ذکر (تورات) نوشتیم که بندگان شایسته‌ام وارث زمین خواهند شد»؛ (سوره انبیاء، آیه ۱۰۵).
  16. آخرین منجی/ شناخت‌نامه امام مهدی(ع)، ص۲۰.
  17. طرح و پیشگویی قرآن از حتمی بودن پیروزی صالحان و حاکمیت مطلق اسلام در آینده، در آیات متعددی مطرح شده است و مجموع آیاتی که به نحوی به موضوع مهدویت و پایان تاریخ اشاره دارند، بیش از۱۲۰ آیه است. مرحوم سید هاشم بحرانی در کتاب «المحجه فیما نزل فی القائم الحجه» این آیات را گردآوری کرده است.