روحانیت و تجدد (کتاب)

    سؤال

    کتاب روحانیت و تجدد از کیست و چه موضوعاتی را مورد بحث قرار می‌دهد؟

    درگاه‌ها
    حوزه-و-روحانیت.png


    روحانیت و تجدد
    روحانیت و تجدد (کتاب)
    اطلاعات کتاب
    نویسندهعبدالوهاب فراتی
    زبانفارسی
    اطلاعات نشر
    ناشرپژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

    روحانیت و تجدد نوشته عبدالوهاب فراتی، اثری است که روایتی جامع از نحوه تعامل روحانیت با غرب ارائه می‌کند. این کتاب جریان‌های فکری ـ سیاسی روحانیت حوزه علمیه قم را برحسب مؤلفه مدرنیته (نوگرایی و مدرن) صورت‌بندی می‌کند و ظرفیت‌ها و محدودیت کنونی روحانیت با جهان غرب را مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

    رسالت اصلی این اثر، جریان‌شناسی روحانیت کنونی بر حسب فهم آنان از مدرنیته و موضعی که در قبال تمدنِ برافراشتۀ غرب اتخاذ می‌کنند، است. در این کتاب گفته شده امروزه روحانیت تا حدودی برخلاف سال‌های قبل از انقلاب، از الگوی واحدی در باب داوری درباره غرب پیروی نمی‌کند و به تنوع و تفاوت‌های متکثری از فهم غرب نائل شده است.

    نویسنده

    عبدالوهاب فراتی متولد سال ۱۳۴۷ش،[۱] فارغ‌التحصیل سطح ۳ حوزه علمیه و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه باقرالعلوم است. «دانش سیاسی در حوزه علمیه قم»، «روحانیت و سیاست، مسائل و پیامدها»، «گونه‌شناسی فکری سیاسی حوزه علمیه قم» و «روحانیت و تجدد» از آثار اوست. مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشگده علوم و اندیشه سیاسی و عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی از سوابق علمی و اجرایی اوست.[۱]

    معرفی کلی کتاب

    کتاب «روحانیت و تجدد (با تأکید بر جریان‌های فکری سیاسی حوزه علمیه قم)» اثر عبدالوهاب فراتی است که توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تهیه و در ۵۱۵ صفحه منتشر شد.[۲]

    این اثر روایتی جامع از نحوه تعامل روحانیت با غرب ارائه می‌کند و جریان‌های فکری سیاسی روحانیت حوزه علمیه قم را برحسب مؤلفه مدرنیته نوگرایی و مدرن) صورت‌بندی می‌کند، همچنین ظرفیت‌ها و محدودیت کنونی روحانیت با جهان غرب را مورد ارزیابی قرار می‌دهد.[۳]

    این کتاب اولین اثری است که با تمرکز بر بحث روحانیت حوزه علمیه قم به جریان‌شناسی فکری و سیاسی آن پرداخته است، در سایر آثار معمولاً روحانیت در عرض سایر نیروها مورد مطالعه قرار گرفته است.[۳]

    روش تحقیق کتاب

    روش تحقیق در این اثر مبتنی بر روش تفسیری هرمنوتیک فلسفی گادامر است. (بینش مرکزی هرمنوتیک فلسفی گادامر بر این نکته است که تفسیر مفسّران و علم عالمان علوم اجتماعی با زمینه‌هایی از سنّت پیوند خورده و آنان با پیش‌دانسته‌های خود به تفسیر موضوع می‌پردازند. در نتیجه، نمی‌توانند با ذهنی بی‌طرف و خالی به تفسیر اقدام کنند.)[۴] بی‌تردید گفتگو درباره چیستی و ماهیت فهم، پای هرمنوتیک (تفسیر متن) به مبحث این رساله را باز می‌کند و می‌تواند ما را در تفسیر فهم روحانیت از تجدد یاری رساند. به همین منظور از میان نظریه‌های موجود، نظریه هرمنوتیکی گادامر به عنوان چارچوب نظری و رویکرد تفسیری این اثر برگزیده شده است تا با بهره‌مندی از آموزه‌های آن بتوان فهم روحانیت از تجدد را تبیین کرد. شیوه ارائه مطالب نیز مبتنی بر نوعی استدلال استقرائی ـ قیاسی است که داده‌ها را برحسب استقراء، اما مبتنی بر برهانی قیاسی به خواننده ارایه می‌کند.[۳]

    جایگاه و اهمیت

    این کتاب که با تأکید بر جریان‌های فکری ـ سیاسی حوزه علمیه قم پیگیری می‌شود، الگوی امام خمینی در تمایز نهادن میان مدرن شدن و نفی غرب‌زدگی را نیکوترین چشم‌انداز در تعامل با تجدد و تمدن غرب و مبنای تمدن اسلامی تفسیر می‌نماید.[۲]

    رسالت اصلی این اثر، جریان‌شناسی روحانیت کنونی بر حسب فهم آنان از مدرنیته و موضعی که در قبال تمدنِ برافراشتهٔ غرب اتخاذ می‌کنند، است. در این کتاب از افراد و جریان‌هایی سخن آمده که به نوعی در قبال مدرنیته و موضع سلبی یا ایجابی دارند، اعم از این که آنان وفادار به نظریه سیاسی امام خمینی و در تعامل با نظام سیاسی جمهوری اسلامی باشند یا نه.[۲]

    مبحث کانونی این اثر، سه گونه فهم و واکنش‌های متفاوتی است که روحانیت حوزه علمیه قم با مدرنیته داشته است. برخی از روحانیون کلیّت مدرنیته را به چالش می‌کشند و در مقابل آن مقاومت می‌ورزند؛ برخی به پذیرش بسیاری از مؤلفه‌های آن تن می‌دهند و گروه سوم ضمن مقاومت در قبال مفهومی به نام غرب‌گرایی، بنا به الزامات عمل، جنبه‌هایی از مدرنیته را می‌پذیرد. این تقسیم‌بندی به نوعی بر استدلالی قیاسی و استقرائی تکیه دارد. مهمترین پرسش تحقیق این است که روحانیت چه فهم و نسبتی با تجدد دارد؟ روحانیت از درون چه سنت و تاریخی به مواجهه با تجدد رسیده است؟ عوامل عمدهٔ فهم او از تجدد چیست؟ و بالاخره اینکه روایت و فهم او از تجدد چه خصائص و ویژگی‌هایی دارد؟ و در نهایت چگونه می‌توان روحانیت را براساس مؤلفهٔ مدرنیته، طیف‌بندی و جریان‌شناسی کرد؟[۳]

    امروزه، روحانیت تا حدودی برخلاف سال‌های قبل از انقلاب، از الگوی واحدی در باب داوری درباره غرب پیروی نمی‌کند و به تنوع و تفاوت‌های متکثری از فهم غرب نائل شده است.[۳]

    محتوا

    این اثر در پنج فصل تألیف شده است:

    1. در فصل اول این اثر که با عنوان «هرمنوتیک و فهم هرمنوتیکی روحانیت از تجدد» نگارش یافته، به بیان پیشامد بودن و تاریخ‌مندی و زبانمندی فهم روحانیت از تجدد پرداخته شده است.
    2. نویسنده در دومین فصل از کتاب حاضر به «تبار و زمینه فهم روحانیت از تجدد» می‌پردازد که در این راستا در سه گفتار، حوزه علمیه قم را در سه بازه زمانی بین سال‌های ۱۳۲۰–۱۳۰۲ و ۱۳۴۰–۱۳۲۰ و ۱۳۵۷–۱۳۴۰ مورد بحث و بررسی قرار داده است که عناوین برخی از مباحث مطرح شده در این فصل عبارت است از: حوزه علمیه قم و افق معنا، روحانیت و فردی شدن فقه، عبور از محدودیت و فعال شدن نسبی روحانیت، حوزه علمیه قم و نشانه‌هایی برای تغییر، حوزه علمیه قم و منازعه با سیاست، روحانیت و دستیابی به نظریه سیاسی حکومت، روحانیت و شیوه‌های نوین مبارزه، و صورت بندی روحانیت حوزه علمیه قم.
    3. «انقلاب اسلامی؛ گسست یا تداوم در فهم روحانیت از تجدد» عنوان سومین فصل از کتاب حاضر است که در سه گفتار به «روند نوگرایی در حوزه علمیه قم»، «امام خمینی و هم‌نهادگرایان اسلام و مدرنیته» و «آیت الله مصباح؛ نقدی محافظت گرایانه علیه غرب» اشاره شده است.
    4. در فصل بعدی که با عنوان «چالش مدرنیته و بازگشت به سنت» تألیف شده، ضمن بیان مختصات عمومی سنتی‌های حوزه علمیه قم، در سه گفتار «روحانیت و اسلام ناب سنتی»، «مهدی نصیری و جریان سنتی عملگرا»، و «فرهنگستان علوم اسلامی، شورشی فلسفی علیه مدرنیته» تبیین شده است.
    5. آخرین فصل از کتاب حاضر که با عنوان «اسلام تجدیدنظر طلب» است که دو گفتار دارد. موضوع گفتار اول «صادقی تهرانی و بازگشت به قرآن و نقدی بر حوزه حدیث محور» و گفتار دوم «صالحی نجف آبادی، گفتگوی انتقادی با سنت» است.[۵]

    بخش‌هایی از کتاب

    1. موضع منفی روحانیت در قبال تجدد، بی‌دلیل نبود. او از طریق نسلی از روشنفکری با تجدد هم‌افق شد که جایی برایش در دوره جدید باقی نمی‌گذاشت.[۶]
    2. در فهم روحانیت، غرب و تجدّد یکی دانسته شد و انگار متجدّد شدن به معنای غربی شدن بود و غربی شدن هم پیامدی جز حذف دین و ترویج اصول غیراخلاقی نداشت.[۷]
    3. روحانیت بر اثر گسترش و هژمونی مارکسیسم، برخی از نقدهای چپ علیه غرب سرمایه‌داری را پذیرفت و به واسطه برخی از مفاهیم و واژگان چپ به تحلیل آینده لیبرالیزم پرداخت و بدین گونه در باب کلیت غرب دچار انحنای باصره شد.[۷]
    4. سنتی‌ها به دلیل قداستی که به تمام روابط، نهادها و کیفیات عرفی عصر نزول دین اسلام می‌بخشند، به تعارض یا تزاحم با محیط دوره جدید که مدرنیته در خلق آن مشارکت دارد، کشیده می‌شوند.[۸]
    5. مدرنیته در حوزه علمیه قم، پس از انقلاب اسلامی تبدیل به مسئله شده است، از سنت‌گرایان گرفته تا نوگرایان حوزوی، هر یک به گونه‌ای با ماهیت، ارکان و مولفه‌های مدرنیته درگیر شده و در پی چاره‌ای در قبال هژمونی آن می‌باشند.[۹]


    جستارهای وابسته

    منابع

    1. پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ «عبدالوهاب فراتی»، دانشگاه باقرالعلوم، تاریخ بازدید: ۵ مهر ۱۴۰۲ش.
    2. پرش به بالا به: ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ «کتاب روحانیت و تجدد به چاپ سوم رسید»، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید: ۵ مهر ۱۴۰۲ش.
    3. پرش به بالا به: ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ «معرفی کتاب روحانیت و تجدد»، سایت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تاریخ بازدید: ۵ مهر ۱۴۰۲ش.
    4. ربانی گلپایگانی، علی، هرمنوتیک فلسفی در اندیشه گادامر، مجله قبسات، ۱۳۸۱، ش۲۳.
    5. «کتاب روحانیت و تجدد به چاپ سوم رسید»، خبرگزاری رسمی حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ش، تاریخ بازدید: ۵ مهر ۱۴۰۲ش.
    6. فراتی، عبدالوهاب، روحانیت و تجدد (با تأکید بر جریان‌های فکری سیاسی حوزه علمیه قم)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ص۴۵۳.
    7. پرش به بالا به: ۷٫۰ ۷٫۱ فراتی، عبدالوهاب، روحانیت و تجدد (با تأکید بر جریان‌های فکری سیاسی حوزه علمیه قم)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ص۴۵۴.
    8. فراتی، عبدالوهاب، روحانیت و تجدد (با تأکید بر جریان‌های فکری سیاسی حوزه علمیه قم)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ص۴۵۷.
    9. فراتی، عبدالوهاب، روحانیت و تجدد (با تأکید بر جریان‌های فکری سیاسی حوزه علمیه قم)، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۳ش، ص۴۶۲.