پرده کعبه
چرا و از چه زمانی روی خانهٔ خدا را با پارچهٔ مشکی میپوشانند؟
پرده کعبه پوششی برای خانهٔ خدا که در طول تاریخ به رنگهای مختلف و از جنس چرم یا پارچه بوده و سابقهای معادل سابقهٔ کعبه دارد. رنگ این پوشش، در دورههای مختلف، متغیر بوده و حتی گاه متأثر از درگیریهای سیاسی میان مسلمانان بوده است.
پوشاندن کعبه با پردهٔ سیاه عملی سیاسی و شعاری از سوی حکومت عباسیان دانسته شده است. الناصر لِدین الله، خلیفه عباسی (حکومت ۵۷۵–۶۲۲ه.ق)، را نخستین کسی پنداشتهاند که کعبه را با پوششی سیاه پوشاند. اما پیش از او هم پوشاندن کعبه با پردهٔ سیاه از سوی عباسیان انجام شده بود. درگیری سیاسی میان عباسیان و دشمنانشان موجب اهمیت بیش از پیش رنگ پوشش کعبه، بهعنوان اعلانی سیاسی، در دوران عباسیان بوده است. استفاده از رنگ سیاه برای پردهٔ کعبه تا روزگار معاصر ادامه داشته است.
اولین پوشانندهٔ کعبه
پوشاندن کعبه با پرده سابقهای دیرینه در تاریخ این عبادتگاه دارد. وجود چنین سنتی موجب شد که برای نگهداری و تعویض این پوشش منصبی با عنوان پردهداری (حِجابَت)، در کنار سایر مناصب خانهٔ خدا، ایجاد شود.[۱] دربارهٔ اینکه اولین شخصی که خانهٔ کعبه را پوشانده چه کسی بوده، اختلاف وجود دارد:
۱. ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) اولین کسانی بودند که خانهٔ کعبه را با پرده پوشاندند.[۲]
۲. در روایاتی آمده است که تُبَّع سوم، با نام اسعد حمیری از پادشاهان یمن، اولین کسی است که کعبه را با پوشش کامل پوشانیده است؛ او ابتدا کعبه را با پوششی چرمین و سپس با نوعی پارچهٔ یمنی پوشاند.[۳]
پردهٔ کعبه در طول تاریخ
کعبه از دوران جاهلیت تا دورهٔ اسلامی پوششهایی با رنگهای گوناگون و از جنسهای مختلف داشته است.[۴] کعبه در جاهلیت گاه با چرم پوشانده میشد. بعد از اسلام، رسول خدا(ص) خانهٔ کعبه را با پارچهٔ یمنی پوشانید. بعد از پیامبر(ص) عمر بن خطاب و عثمان کعبه را با پارچهای سفید و نازک، به نام قباطی مصری، پوشش دادند.[۵] بعضی گفتهاند که کعبه قبل از اسلام هم با همین پارچهٔ مصری پوشانده میشد.[۶]
هارون، خلیفه عباسی، فرمان داد که جامهٔ کعبه از قَباطی مصری بافته شود. این جامه در سال ۱۹۰ق آماده و بهکار گرفته شد.[۷] در سال ۱۹۹ق، حسین بن حسن أفطس، که از سوی ابوالسرایا، از شورشیان علیه عباسیان، به حکومت مکه گماشته شده بود، پرده عباسیان را برداشت و کعبه را با دو پرده از جنس ابریشم لطیف و به دو رنگ سفید و زرد پوشاند.[۸]
در دوران خلافت مأمون به وی اطلاع دادند که جامهٔ دیبای کعبه، پیش از رسیدن زمان تعویض، فرسوده شده است. مأمون نیز فرمان داد جامهای از دیبای سفید برای کعبه تهیه کنند و در سال ۲۰۶ق کعبه را با آن پوشاندند.[۹]
گفته شده که در دوران تسلط خلفای اسماعیلیمذهب فاطمی بر مکه (حکومت ۲۹۷-۵۶۷ق) پوشش کعبه از دیبای سپید تهیه میشد. پس از تسلط دوبارهٔ عباسیان بر مکه، آنان جامهٔ کعبه را به رنگ شعاری خود، سیاه، بازگرداندند. این سنت، تا به امروز ادامه داشته است.[۱۰]
آغاز پوشش کعبه با جامهٔ سیاه
در برخی منابع، الناصر لدین الله، خلیفه عباسی (حکومت ۵۷۵–۶۲۲ه.ق)، نخستین کسی شمرده شده که کعبه را با دیبای سیاهرنگ پوشاند.[۱۱] با اتکا به برخی منابع به دست آمده که پوشاندن کعبه با پوشش سیاهرنگ پیش از الناصر لدینالله در میان عباسیان بهعنوان رنگ شعاری آنان رواج داشته است؛ به طوری که حسین بن حسن أفطس، از شورشیان علوی، پس از برداشتن پوشش عباسیان آن را پوشش ظلمت (اشاره به رنگ پوشش) میخواند و کار خود را تطهیر کعبه بهشمار میبرد.[۱۲]
فاطمیان پس از استیلای بر مکه رنگ پوشش کعبه را تغییر دادند. عباسیان، پس از تسلط دوبارهٔ بر مکه، پرده کعبه را دوباره به رنگ سیاه در آوردند. محققان از این تغییر رنگها، نتیجه گرفتهاند که رنگ پوشش کعبه تا حدی تحت تأثیر درگیریهای سیاسی بوده است.[۱۳]
مطالعه بیشتر
- «جامهٔ کعبهٔ معظمه در طول تاریخ ۱»، محمد الدقن، ترجمهٔ هادی انصاری، فصلنامهٔ میقات حج، ش ۲۵، ۱۳۷۷ش.
- «جامهٔ کعبهٔ معظمه در طول تاریخ ۲»، محمد الدقن، ترجمهٔ هادی انصاری، فصلنامهٔ میقات حج، ش ۲۶، ۱۳۷۷ش.
- «جامهٔ کعبهٔ معظمه در طول تاریخ ۳»، محمد الدقن، ترجمهٔ هادی انصاری، فصلنامهٔ میقات حج، ش ۲۷، ۱۳۷۸ش.
منابع
- ↑ جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، تهران، نشر مشعر، ص۴۳-۴۴.
- ↑ الکلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۱۵؛ نیز: الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۳۲۴؛ نیز: العسقلانی، احمد بن علی بن حجر، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت، دارالکتب العلمیه،۱۴۱۰ق، ج۳، ص۵۸۵.
- ↑ الازرقی، محمد بن عبدالله، أخبار مکة و ما جاء فيها من الآثار، بیروت، دارالاندلس، ص۲۵۰–۲۴۹. العسقلانی، فتح الباری، ج۳، ص۵۸۵.
- ↑ الفاسی، محمد بن احمد،شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام، تحقیق علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ الازرقی، أخبار مکة، ص۲۵۳؛ العسقلانی، فتح الباری، ج۳، ص۵۸۵.
- ↑ ابن هشام، محمد بن هشام، السیره النبوّیه، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الابیاری و عبدالحفیظ الشبلی، بیروت، دارالمعرفة، بیتا، ج۱،ص۱۹۹.
- ↑ المقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الإعتبار بذکر الخطط و الآثار (المعروف بالخطط المقریزیة)، بیروت، دارالکتب العلیمة، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۴۱۷.
- ↑ الطبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاريخ الرسل والملوک)، بیروت، دار التراث، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۵۳۶: نیز: قلقشندی، احمد بن علی، صبح الأعشی في صناعة الإنشاء، بیروت، منشورات محمد علی بیضون و دارالکتب العلمیة، بیتا، ج۴، ص۲۸۵.
- ↑ القلقشندی، صبح الأعشی، ج۴، ص۲۸۵-۲۸۶.
- ↑ القلقشندی، صبح الأعشی، ج۴، ص۲۸۶-۲۸۷.
- ↑ همان، ص۵۸۷؛ ابن هشام، ؛ نیز: الفاسی، شفاء الغرام، ج۱، ص۲۳۱.
- ↑ الطبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۸، ص۵۳۶
- ↑ القلقشندی، صبح الأعشی، ج۴، ص۲۸۶.