پرش به محتوا

ولا تزر وازرة وزر أخرى: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


== هدیه کردن ثواب برای اموات ==
== هدیه کردن ثواب برای اموات ==
با توجه به مضمون وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ یا آیه عبارت «وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها؛ عمل هر کس تنها بدرد خود او می‌خورد» این سؤال مطرح می‌شود که این کارهای خیری که به عنوان نیابت یا هدیه کردن ثواب برای اموات و مردگان و حتی گاهی برای افراد زنده انجام می‌گیرد، نمی‌تواند مفید به حال آنها بوده باشد، در حالی که در روایات فراوانی که از طرق شیعه و اهل تسنن از پیامبر ص یا امامان اهل بیت ع به ما رسیده این گونه اعمال گاهی مفید و سودمند است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 66</ref>
با توجه به مضمون وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ یا آیه عبارت «وَ لا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَیْها؛ عمل هر کس تنها بدرد خود او می‌خورد» این سؤال مطرح می‌شود که این کارهای خیری که به عنوان نیابت یا هدیه کردن ثواب برای اموات و مردگان و حتی گاهی برای افراد زنده انجام می‌گیرد، نمی‌تواند مفید به حال آنها بوده باشد، در حالی که در روایات فراوانی که از طرق شیعه و اهل تسنن از پیامبر(ص) یا اهل‌بیت(ع) به ما رسیده این گونه اعمال گاهی مفید و سودمند است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 66</ref>


در پاسخ به این پرستش گفته شده درست است که عمل هر کس برای خود اوست ولی هنگامی که کسی برای دیگری عمل نیکی انجام می‌دهد، حتماً به خاطر امتیاز و صفت نیکی است که آن فرد دارد. بنا بر این او در واقع نتیجه همان امتیاز و صفت برجسته و نقطه درخشان زندگی خود را می‌گیرد، و به این ترتیب معمولاً انجام عمل خیر دیگران برای او نیز پرتوی از عمل یا نیت خیر خود او است. و نیز گفته شده شخص مطیع و فرمانبردار در برابر اطاعتی که کرده استحقاق پاداشی دارد، می‌تواند این پاداش را به میل خود به دیگری هدیه کند.<ref>تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 67.</ref>
در پاسخ به این پرسش گفته شده درست است که عمل هر کس برای خود اوست ولی هنگامی که کسی برای دیگری عمل نیکی انجام می‌دهد، حتماً به خاطر امتیاز و صفت نیکی است که آن فرد دارد. بنا بر این او در واقع نتیجه همان امتیاز و صفت برجسته و نقطه درخشان زندگی خود را می‌گیرد، و به این ترتیب معمولاً انجام عمل خیر دیگران برای او نیز پرتوی از عمل یا نیت خیر خود او است. و نیز گفته شده شخص مطیع و فرمانبردار در برابر اطاعتی که کرده استحقاق پاداشی دارد، می‌تواند این پاداش را به میل خود به دیگری هدیه کند.<ref>تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 67.</ref>


جوادی آملی، مفسر قرآن، نیز ذیل این آیه گفته است نباید این آیه را مخالف هدیه ثواب برای اموات دانست؛ زیرا پیام این دسته آیات این است که هیچ نفسی بار گناه دیگری را نمی‌برد اما از این برداشت نمی‌شود عمل هیچکسی درباره تخفیف دیگران اثر ندارد. در قرآن آمده است استغفار پیامبر(ص) برای دیگران اثر دارد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۹۳ش، ج۲۷، ص۶۵۴.</ref>
جوادی آملی، مفسر قرآن، نیز گفته است نباید این عبارت وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ را مخالف هدیه ثواب برای اموات دانست؛ زیرا پیام این دسته آیات این است که هیچ نفسی بار گناه دیگری را نمی‌برد اما از این برداشت نمی‌شود عمل هیچکسی درباره تخفیف دیگران اثر ندارد. در قرآن آمده است [[استغفار پیامبر(ص) برای دیگران]] اثر دارد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، ۱۳۹۳ش، ج۲۷، ص۶۵۴.</ref>


== مسبب ثواب و گناه دیگران؛ شریک در پاداش و عِقاب ==
== مسبب ثواب و گناه دیگران؛ شریک در پاداش و عِقاب ==
گاهی ممکن است توهم شود که آیه فوق که دو اصل مسلم منطقی را که در تمام ادیان وجود داشته است بیان می‌کند (یعنی هیچ‌کس جز برای خود عملی انجام نمی‌دهد و هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد) با پاره‌ای از آیات دیگر قرآن و بعضی از روایات تطبیق نمی‌کند، زیرا مثلاً در سوره نحل آیه ۲۵. احادیث مربوط به «سنت حسنه» و «سنت سیئه» که از طرق شیعه و اهل تسنن وارد شده است، و مضمون آنها این است: اگر کسی سنت خوبی بر جای نهد پاداش تمام کسانی را که به آن عمل می‌کنند خواهد داشت (بدون آنکه از پاداش خود آنها کاسته شود) و همچنین کسی که سنت بدی را بر جای نهد گناه کسانی که به آن عمل کنند، برای او نوشته می‌شود (بی آنکه از گناهان آنها چیزی کاسته گردد)
عبارت وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَیٰ می‌گوید بی‌جهت و بدون ارتباط، گناه کسی را بر دیگری نمی‌نویسند، ولی آیات (مانند آیه ۲۵  سوره نحل) یا احادیث مربوط به «سنت حسنه» و «سنت سیئه» می‌گوید اگر انسان بنیانگذار عمل نیک و بد دیگری باشد، و به اصطلاح از طریق «تسبیب» در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتائج آن شریک خواهد بود و در حقیقت عمل خود او محسوب می‌شود، زیرا پایه و اساس آن، به دست وی گذارده شده است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 65</ref>


زیرا آیه مورد بحث می‌گوید: بی‌جهت و بدون ارتباط، گناه کسی را بر دیگری نمی‌نویسند، ولی آیات و روایاتی که اشاره شد می‌گوید اگر انسان بنیانگذار عمل نیک و بد دیگری باشد، و به اصطلاح از طریق «تسبیب» در انجام آن عمل دخالت داشته باشد، در نتائج آن شریک خواهد بود و در حقیقت عمل خود او محسوب می‌شود، زیرا پایه و اساس آن، به دست وی گذارده شده است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏6، ص: 65</ref>
این قانون کلی که «هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد» هیچگونه منافاتی با آنچه در آیه ۲۵ سوره نحل گذشت که می‌گوید: «گمراه‌کنندگان بار مسئولیت کسانی را که گمراه کرده‌اند نیز بر دوش می‌کشند» ندارد؛ زیرا آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن دیگران، فاعل آن گناهند، یا همچون فاعل آن محسوب می‌شوند، بنا بر این در حقیقت این بار گناهان خودشان است که بر دوش دارند و به تعبیر دیگر «سبب» در اینجا در حکم «مباشر» (انجام دهنده کار) است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۵۹۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۵۱.</ref>
 
<nowiki>:</nowiki> اگر کسی گناه دیگران را بر دوش نمی‌کشد، پس آنچه در قرآن آمده است که رهبران گمراه و منحرف، گناهان پیروان را هم به عهده می‌گیرند چیست؟ «لِیَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ» پاسخ: این امر بی‌دلیل نیست، زیرا سرانِ گمراهی، سبب انحراف دیگران شده‌اند و در واقع، گناهِ «گمراه کردن» و اضلال را به دوش می‌گیرند.<ref>تفسیر نور، ج‏2، ص: 597</ref>
 
البته این قانون کلی که «هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمی‌کشد» هیچگونه منافاتی با آنچه در آیه ۲۵ سوره نحل گذشت که می‌گوید: «گمراه کنندگان بار مسئولیت کسانی را که گمراه کرده‌اند نیز بر دوش می‌کشند» ندارد؛ زیرا آنها به خاطر اقدام به گمراه ساختن دیگران، فاعل آن گناهند، یا همچون فاعل آن محسوب می‌شوند، بنا بر این در حقیقت این بار گناهان خودشان است که بر دوش دارند و به تعبیر دیگر «سبب» در اینجا در حکم «مباشر» (انجام دهنده کار) است.<ref>تفسیر نمونه، ج‏12، ص: 51.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۲۲۵

ویرایش