trustworthy
۲٬۵۶۲
ویرایش
(اصلاح ارقام، ابرابزار) |
(اصلاح ارقام) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
قرآن کریم، اکثریت را دارای فهم و عقل نمیداند: «اکثرهم لایعقلون»؛ در حالی که اکنون بهترین و تنها ملاک برای تشکیل | قرآن کریم، اکثریت را دارای فهم و عقل نمیداند: «اکثرهم لایعقلون»؛ در حالی که اکنون بهترین و تنها ملاک را برای تشکیل حکومت، دموکراسی یا همان مردمسالاری میدانند. چگونه این تناقض قابل است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
مشروعیت گاهی در '''فلسفه سیاسی''' مورد بحث است و مراد از آن '''حقانیت''' است. گاهی در '''جامعهشناسی سیاسی''' مورد بحث است و مراد از آن '''مقبولیت اجتماعی''' است. آنچه از دیدگاه قرآن مذمت شده است این است که رأی اکثریت مبنای شناخت حق و ملاک حقانیت امور واقع شود، زیرا ممکن است اکثر مردم رأیشان بر مبنای عقلانیت | [[مشروعیت حکومت در اسلام|مشروعیت]] گاهی در '''فلسفه سیاسی''' مورد بحث است و مراد از آن '''حقانیت''' است. گاهی در '''جامعهشناسی سیاسی''' مورد بحث است و مراد از آن '''مقبولیت اجتماعی''' است. آنچه از دیدگاه قرآن مذمت شده است این است که رأی اکثریت مبنای شناخت حق و ملاک حقانیت امور واقع شود، زیرا ممکن است اکثر مردم رأیشان بر مبنای عقلانیت نباشد. برای پایداری یک نظام اجتماعی، اکثریت حرفش را به کرسی مینشاند و اگر مردم دنبال چیزی نباشند، زمینه اجرا نخواهد داشت و احترام به رای اکثریت لازم است. | ||
موفقیت اجرای هر برنامهای به صورت جدی درگرو پشتیبانی اکثریت است. باید همت همه به این سمت باشد که اکثریت به عنوان پشتوانه نظام اسلامی باقی بمانند و آن را یاری کنند. | موفقیت اجرای هر برنامهای به صورت جدی درگرو پشتیبانی اکثریت است. باید همت همه به این سمت باشد که اکثریت به عنوان پشتوانه نظام اسلامی باقی بمانند و آن را یاری کنند. | ||
عبارتهای: {{قرآن|أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ}}، {{قرآن|أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ}}، {{قرآن|أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ}} و … تضادی با دموکراسی و انتخابات ندارد؛ حق بودن با مقبول بودن متفاوت است و ممکن است اکثریت حق را بپذیرند یا بر باطل رأی دهند. | عبارتهای: {{قرآن|أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ}}، {{قرآن|أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ}}، {{قرآن|أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ}} و … تضادی با [[دموکراسی]] و انتخابات ندارد؛ حق بودن با مقبول بودن متفاوت است و ممکن است اکثریت حق را بپذیرند یا بر باطل رأی دهند. | ||
== معنای اکثریت و اقلیت == | == معنای اکثریت و اقلیت == | ||
اقلیت به معنای اندک بودن در برابر اکثریت به معنای بسیاری و افزونی، دو مفهوم نسبی است که در مقایسه با یکدیگر معنا مییابد. | اقلیت به معنای اندک بودن در برابر اکثریت به معنای بسیاری و افزونی، دو مفهوم نسبی است که در مقایسه با یکدیگر معنا مییابد.<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۱۵۲.</ref> عبارتهای: {{قرآن|أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ}}،<ref>سوره مائده، آیه۱۰۳. سوره عنکبوت، آیه۶۳. سوره حجرات، آیه ۴.</ref> {{قرآن|أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ}}،<ref>سوره أنعام، آیه۳۷. سوره أعراف، آیه۱۳۱. سوره أنفال، آیه۳۴. سوره یونس، آیه۵۵. سوره قصص، آیه۱۳ و ۵۷. سوره زمر، آیه۲۹و ۴۹. سوره دخان، آیه۳۹. سوره طور، آیه۴۷. سوره نحل، آیه۷۵ و ۱۰۱. سوره أنبیاء، آیه۲۴. سوره نمل، آیه۶۱. سوره لقمان، آیه۲۵.</ref> {{قرآن|أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ}}،<ref>سوره أنعام، آیه۱۱۱.</ref> و .. به معنای اکثریت نصف به علاوه یک نیست، مراد خیلی از افراد جامعه است که اندیشه نمیکنند و نمیدانند. قرآن هرگز تمام يك ملت را بخاطر اكثريت محكوم نمىكند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶۸.</ref> | ||
واژه '''اکثر''' در [[قرآن]] ۸۰ بار و '''اقل'''<ref>سوره کهف، آیه۳۹. سوره جن، آیه۲۴.</ref> تنها دو بار آمده است؛ اما مشتقات هر دو ریشه بیش از ۲۰۰ بار در قرآن بهکار رفته است که مفهوم متفاوتی دارد. گاه در معنای کمّی برای شمارش افراد و گاه در معنای کیفی برای مقایسه حالتها آمده است.<ref>سوره بقره، آیه۱۰۰. سوره اسراء، آیه۸۵. دامغانی، حسین بن محمد، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب الله العزیز، ج۲، ص۱۳۹. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۳۰۹.</ref> | واژه '''اکثر''' در [[قرآن]] ۸۰ بار و '''اقل'''<ref>سوره کهف، آیه۳۹. سوره جن، آیه۲۴.</ref> تنها دو بار آمده است؛ اما مشتقات هر دو ریشه بیش از ۲۰۰ بار در قرآن بهکار رفته است که مفهوم متفاوتی دارد. گاه در معنای کمّی برای شمارش افراد و گاه در معنای کیفی برای مقایسه حالتها آمده است.<ref>سوره بقره، آیه۱۰۰. سوره اسراء، آیه۸۵. دامغانی، حسین بن محمد، الوجوه و النظائر لالفاظ کتاب الله العزیز، ج۲، ص۱۳۹. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۹، ص۳۰۹.</ref> | ||
== کاربرد واژگان اکثریت و اقلیت == | == کاربرد واژگان اکثریت و اقلیت == | ||
# اکثریت و اقلیت در مقام تجلیل یا تحقیر متعلقشان به کار میرود.<ref>سوره انفال، آیه۴۴. سوره سبأ، آیه۱۳. سوره اعراف، آیه۸۶. سوره انعام، آیه۳۷. راغب | # اکثریت و اقلیت در مقام تجلیل یا تحقیر متعلقشان به کار میرود.<ref>سوره انفال، آیه۴۴. سوره سبأ، آیه۱۳. سوره اعراف، آیه۸۶. سوره انعام، آیه۳۷. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بيروت، دار الشامية، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۶۸۰، ذیل واژه قلّ.</ref> چنانچه مجموعهای از آیات قرآن با سفارش به مشورت و همگرایی، به نوعی در پی ایجاد اکثریت و تقویت موضع آن برآمده است.<ref>سوره شوری، آیه ۳۸. سوره آل عمران، آیه۱۵۹.</ref> در روایات اسلامی نیز سفارشهای فراوانی بر همسویی با جماعت مسلمانان و پرهیز از کنارهگیری شده است.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۷.</ref> همانگونه که در روایات متعددی نیز رویکرد مدح اقلیت و مذمت اکثریت، دنبال شده است.<ref>کلینی، محمد، الکافی، ج۱، ص۱۵. ج۸، ص۲۴۴. مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول، ج۱، ص۴۹.</ref> | ||
# گاهی از حق بدون توجه به اکثریت و اقلیت تمجید شده است. آیات و روایاتی با نگاهی کیفی به مقوله اقلیت و اکثریت و صرف نظر از ارزش کمّی هریک، از هرگونه تجمعی مبتنی بر ایمان به خداوند و گرایش به حق تمجید کرده و هرگونه تجمعی مبتنی بر کفر و گرایش به باطل را مذمت میکند.<ref>سوره آلعمران، آیه۱۰۳و ۱۷۳. سوره اعراف، آیه۴۸. محمودی، محمد باقر، نَهْجُ السّعادَه فی مُسْتَدْرَکِ | # گاهی از حق بدون توجه به اکثریت و اقلیت تمجید شده است. آیات و روایاتی با نگاهی کیفی به مقوله اقلیت و اکثریت و صرف نظر از ارزش کمّی هریک، از هرگونه تجمعی مبتنی بر ایمان به خداوند و گرایش به حق تمجید کرده و هرگونه تجمعی مبتنی بر کفر و گرایش به باطل را مذمت میکند.<ref>سوره آلعمران، آیه۱۰۳و ۱۷۳. سوره اعراف، آیه۴۸. محمودی، محمد باقر، نَهْجُ السّعادَه فی مُسْتَدْرَکِ نَهجُ البلاغه، ج۱، ص۳۵۸.</ref> | ||
== نگاه مفسران بر آیات اکثریت و اقلیت == | == نگاه مفسران بر آیات اکثریت و اقلیت == |