trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
=== سفر اول === | === سفر اول === | ||
سفر | در این سفر سالک ابتدا باید حجابهای ظلمانی و نورانی بین خود و بین حقیقت ازلی و ابدی را بردارد. خود را از قیود امکانی و جزئی آزاد کند تا به قرب الهی برسد. وجهۀ اصلی همت عارف در این مرحله ساحت قلب است، که ابتدا باید آن را از اعمال و پندار نامناسب پاک کند، سپس به زیور اعمال و عقاید پسندیده مزین سازد. به بیان دیگر، سالک در اثر ریاضتهایی که تحمل میکند، به تدریج عشق سوزانی در قلبش به حق تعالی ایجاد میشود و این عشق در شدیدترین مرحله به فنای عارف و وصال او با حق تعالی میانجامد.<ref>یزدانپناه، یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، قم، مؤسسهٔ امام خمینی، ۱۳۸۸ش، ص۶۲-۶۶.</ref> | ||
=== سفر دوم === | === سفر دوم === | ||
در این سفر، که سفر از حق به سوی حق و با حق است، سالک در صفات و کمالات خدا یکی پس از دیگری سیر میکند تا این که به مقام مشاهده همهٔ کمالات خداوند، به آن اندازه که برای انسان ممکن است، نائل میشود. در سفر دوم، عارف به مقام ولایت کامل میرسد. در این سفر سالک ابتدا به مقام «خفاء»، یعنی مقام فنای صفات و افعال خود در صفات و افعال خدا، دست مییابد. در این مرحله، او به مقام «اخفی» که پایان سفر دوم است میرسد. سالک در مقام اخفی به درجهای میرسد که فانی از هر دو فنای قبلی، فنای در ذات و فنای در صفات و افعال، است.<ref>صدرالدین الشیرازی، محمد بن ابراهیم، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، بیروت، دار إحياء التراث العربيی، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۴.</ref> | |||
=== سفر سوم === | === سفر سوم === | ||
سفر | این مرحله از سفر، که سفر از حق به سوی خلق است با حق، سالک در مراتب افعال حق و در عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت سیر میکند؛ یعنی، ذات و لوازم این عوالم را مشاهده میکند. در این سفر او، مقام «محو»، مقام فنای در توحید افعالى است، از سالک زدوده میشود و او به مقام «صحو » تام میرسد و باقی به بقاء الله میگردد. در پایان سفر سوم، عارف به مقامی از نبوت میرسد؛ البته نه نبوت تشریعی، زیرا او در تشریع تابع نبی مطلق است. منظور از نبوت در این جا خبر دادن از ذات و صفات و افعال خداوند است.<ref>صدرالدین الشیرازی، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، ج۱، ص۱۴.</ref> | ||
=== سفر چهارم === | === سفر چهارم === | ||
که سفر از خلق | سالک در این مرحله، که سفر با حق در خلق است، به مقام بقا و حیات بعد از فنا میرسد. در این مرحله، شأن نبوی او، که در مرحلهٔ قبل بالقوه بود، به فعلیت میرسد و او از سوی خداوند برای تبلیغ احکام الهی و هدایت خلق به سوی حق مبعوث میشود. در این مرحله، سالکْ خلق را به زبان وحی و با شرح صفات جمال و جلال الهی به سوی خداوند رهنمون میشود و آنان را از عالم کثرت به عالم وحدت میخواند و از شرک به سوی توحید هدایت میکند. در این سفر، سالک از طریق برقراری حکومت حق و وضع سیاست بر مدار احکام الهی جامعهٔ بشری را به سوی کمال الهی سوق میدهد. <ref>الهی قمشهای، مهدی، حکمت الهی عام و خاص، تهران، مؤسسهٔ مطبوعاتی اسلامی، ۱۳۴۵ش، ج۲، ص۴۸-۴۹.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
۱ـ اسفار اربعه، مقدمه، ص۲. | ۱ـ اسفار اربعه، مقدمه، ص۲. |