پرش به محتوا

اسفار اربعه: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:


=== سفر دوم ===
=== سفر دوم ===
در این سفر، که سفر از حق به سوی حق و با حق است، سالک در صفات و کمالات خدا یکی پس از دیگری سیر می‌کند تا این که به مقام مشاهده همهٔ کمالات خداوند، به آن اندازه که برای انسان ممکن است، نائل می‌شود. در سفر دوم، عارف به مقام ولایت کامل می‌رسد. در این سفر سالک ابتدا به مقام «خفاء»، یعنی مقام فنای صفات و افعال خود در صفات و افعال خدا، دست می‌یابد. در این مرحله، او به مقام «اخفی» که پایان سفر دوم است می‌رسد. سالک در مقام اخفی به درجه‌ای می‌رسد که فانی از هر دو فنای قبلی، فنای در ذات و فنای در صفات و افعال، است.<ref>صدرالدین الشیرازی، محمد بن ابراهیم، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، بیروت، دار إحياء التراث العربيی، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۴.</ref>
در این سفر، که سفر از حق به سوی حق با حق است، سالک، پس از اینکه در سفر اول به مقام یقین و معرفت به وجود حق رسید، از حرکت اشتیاقی به خداوند باز نمی‌ایستد و با عشق فطری به کمال مطلقْ متوجه به سوی حق می‌شود و در مراتب اسماء و صفات الهی سیر می‌کند. او در این مرحله عاشق حسن و کمال مطلق و نامتناهی الهی می‌شود و به سیر معنوی و تعلیم اسماء وجودی و حقیقی الهی، و نه اسماء لفظی، می‌پردازد. سالک در این سفر ظهور هر اسم از اسماء الهی را در مظهر خود به طور وجودی ادراک می‌کند و از طریق درک اسماء و صفات لطف و قهر الهی بر جایگاه وجودی بهشتیان و دوزخیان آگاهی می‌یابد. او در این مقام به یقین در میابد که هر چیز در حقیقت به وجود الهی موجود است. در این سفر، سالک به مقام توحید خاص نائل می‌شود و طلیعهٔ رسیدن به شأن نبوی را می‌بیند؛ شأنی که از طریق آن سالک توانایی اخبار از جانب حق را پیدا می‌کند.<ref>الهی قمشه‌ای، مهدی، حکمت الهی عام و خاص، تهران، مؤسسهٔ مطبوعاتی اسلامی، ۱۳۴۵ش، ج۲، ص۴۶-۴۷ ؛نیز: صدرالدین الشیرازی، محمد بن ابراهیم، الحكمة المتعالية فی الأسفار العقلية الأربعة، بیروت، دار إحياء التراث العربيی، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۱۴.</ref>


=== سفر سوم ===
=== سفر سوم ===
خط ۴۵: خط ۴۵:
سالک در این مرحله، که سفر با حق در خلق است، به مقام بقا و حیات بعد از فنا می‌رسد. در این مرحله، شأن نبوی او، که در مرحلهٔ قبل بالقوه بود، به فعلیت می‌رسد و او از سوی خداوند برای تبلیغ احکام الهی و هدایت خلق به سوی حق مبعوث می‌شود. در این مرحله، سالکْ خلق را به زبان وحی و با شرح صفات جمال و جلال الهی به سوی خداوند رهنمون می‌شود و آنان را از عالم کثرت به عالم وحدت می‌خواند و از شرک به سوی توحید هدایت می‌کند. در این سفر، سالک از طریق برقراری حکومت حق و وضع سیاست بر مدار احکام الهی جامعهٔ بشری را به سوی کمال الهی سوق می‌دهد. <ref>الهی قمشه‌ای، مهدی، حکمت الهی عام و خاص، تهران، مؤسسهٔ مطبوعاتی اسلامی، ۱۳۴۵ش، ج۲، ص۴۸-۴۹.</ref>   
سالک در این مرحله، که سفر با حق در خلق است، به مقام بقا و حیات بعد از فنا می‌رسد. در این مرحله، شأن نبوی او، که در مرحلهٔ قبل بالقوه بود، به فعلیت می‌رسد و او از سوی خداوند برای تبلیغ احکام الهی و هدایت خلق به سوی حق مبعوث می‌شود. در این مرحله، سالکْ خلق را به زبان وحی و با شرح صفات جمال و جلال الهی به سوی خداوند رهنمون می‌شود و آنان را از عالم کثرت به عالم وحدت می‌خواند و از شرک به سوی توحید هدایت می‌کند. در این سفر، سالک از طریق برقراری حکومت حق و وضع سیاست بر مدار احکام الهی جامعهٔ بشری را به سوی کمال الهی سوق می‌دهد. <ref>الهی قمشه‌ای، مهدی، حکمت الهی عام و خاص، تهران، مؤسسهٔ مطبوعاتی اسلامی، ۱۳۴۵ش، ج۲، ص۴۸-۴۹.</ref>   
== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ـ اسفار اربعه، مقدمه، ص۲.


۲ـ مبادی اخلاق در قرآن، آیت الله جوادی آملی، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۹ش، ص۲۸۱، مقامات عارفان.
*
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
۶٬۸۵۳

ویرایش