پرش به محتوا

ما پرورش يافته پروردگاریم و مردم پرورش يافته ما: تفاوت میان نسخه‌ها

حدیث «ما پرورش يافته پروردگاریم و مردم پرورش يافته ما هستند»
(ایجاد مدخل جدید حدیث «ما پرورش يافته پروردگاریم و مردم پرورش يافته ما هستند»)
 
(حدیث «ما پرورش يافته پروردگاریم و مردم پرورش يافته ما هستند»)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|Fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۱۲: خط ۱۱:
ما پرورش یافته پروردگاریم و مردم پرورش یافته ما هستند}}
ما پرورش یافته پروردگاریم و مردم پرورش یافته ما هستند}}


برخی صنائع را به خالق معنا کرده و شبهه پیش می‌کنند مگر ائمه(ع) خالق و آفریننده مردم هستند؟ چرا امیرمومنان خود را اینگونه معرفی می‌کند؟ صنائع از صنع، كارى را به شايستگى انجام دادن است، در قرآن این واژه هم برای خدا به کار رفته است: {{قرآن|صُنْعَ‏ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ|ترجمه= و اين صنع خداى يگانه است كه همه چيز را استوار و به كمال آفريده است.|سوره=نمل|آیه=۸۸}} هم برای مردم عادی به کار می‌رود: {{قرآن|يَصْنَعُ‏ الْفُلْكَ|ترجمه=کشتی را می‌ساخت|سوره=هود|آیه=۳۸}}
برخی صنائع را به خالق معنا کرده و شبهه پیش می‌کنند مگر ائمه(ع) خالق و آفریننده مردم هستند؟ چرا امیرمومنان خود را اینگونه معرفی می‌کند؟ صنائع از صنع، حرفهای بودن در کار و كارى را به شايستگى انجام دادن است<ref>ابن دريد، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، بيروت، دار العلم للملايين، چاپ اول، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۸۸. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۴۲۱.</ref> در قرآن این واژه هم برای خدا به کار رفته است: {{قرآن|صُنْعَ‏ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ|ترجمه= و اين صنع خداى يگانه است كه همه چيز را استوار و به كمال آفريده است.|سوره=نمل|آیه=۸۸}} هم برای مردم عادی به کار می‌رود: {{قرآن|يَصْنَعُ‏ الْفُلْكَ|ترجمه=کشتی را می‌ساخت|سوره=هود|آیه=۳۸}}
صنائع و صنعت به معنای پرورش دادن نیز می‌آید و منظور این است که ما دست پرورده و تربیت شده و پرورش یافته خداییم و مردم تربیت یافته ما اهل بیت هستند و با این معنا همه مردم باید از محضراهل‌بیت(ع) معرفت یاد بگیرند و روح خود را پرورش دهند و به معنای آفریننده بودن نیست تا گفته شود چرا امام(ع) خود را خالق می‌دانند.
صنائع و صنعت به معنای پرورش دادن نیز می‌آید<ref>ازهرى، محمد بن احمد، تهذيب اللغة، بیروت، دار احياء التراث العربي ، چاپ اول، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۲۴.</ref> و منظور این است که ما دست پرورده و تربیت شده و پرورش یافته خداییم و مردم تربیت یافته ما اهل بیت هستند و با این معنا همه مردم باید از محضراهل‌بیت(ع) معرفت یاد بگیرند و روح خود را پرورش دهند و به معنای آفریننده بودن نیست تا گفته شود چرا امام(ع) خود را خالق می‌دانند.


ابن ابی الحدید از علمای اهل سنت در شرح این جمله می‌نویسد: این کلام بزرگی است، بهترین کلام و بالاترین معنا را دربردارد، امام می‌گوید هیچ بشری ما را در نعمت خود قرار نداده، این خدا هست که ما را غرق در نعمت خود نموده است. بین ما و خدا واسطه‌ای وجود ندارد، مردم دست پرورده ما هستند، ما واسطة میان مردم و خدا هستیم.<ref>ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۱۹۴.</ref>
ابن ابی الحدید از علمای اهل سنت در شرح این جمله می‌نویسد: این کلام بزرگی است، بهترین کلام و بالاترین معنا را دربردارد، امام می‌گوید هیچ بشری ما را در نعمت خود قرار نداده، این خدا هست که ما را غرق در نعمت خود نموده است. بین ما و خدا واسطه‌ای وجود ندارد، مردم دست پرورده ما هستند، ما واسطة میان مردم و خدا هستیم.<ref>ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبة الله، شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۱۹۴.</ref>
کلام امام این است که خاندان رسالت بندگان پرورش یافته خدا هستند و مردم بندگان پرورش یافته خاندان نبوت. حجج الهی را خداوند برای خود انتخاب کرده و آن بزرگواران واسطة فیض الهی بین خالق و خلق هستند، ملّا صالح مازندرانی در شرح اصول کافی بعد از ذکر این حدیث می‌نویسد: مراد امام(ع) این است که هر کسی که طالب علم، حکمت و اسرار شریعت هست، باید به ما رجوع کند و از ما بپرسد و مردم با تعلیم ما علم پیدا می‌کنند و با هدایت ما هدایت می‌شوند.<ref>مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی-الأصول و الروضة، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۲۵۲.</ref>
کلام امام این است که خاندان رسالت بندگان پرورش یافته خدا هستند و مردم بندگان پرورش یافته خاندان نبوت هستند. ملّا صالح مازندرانی در شرح اصول کافی بعد از ذکر این حدیث می‌نویسد: مراد امام(ع) این است که هر کسی که طالب علم، حکمت و اسرار شریعت هست، باید به ما رجوع کند و از ما بپرسد و مردم با تعلیم ما علم پیدا می‌کنند و با هدایت ما هدایت می‌شوند.<ref>مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی-الأصول و الروضة، تهران، المکتبه الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۲۵۲.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۸: خط ۳۷:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
trustworthy
۲٬۴۶۳

ویرایش