trustworthy
۷٬۳۴۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
اسلام رسالتی جاویدان ندارد چون پیامبر آن از سرنوشت آن اطلاعی نداشته است. به همین دلیل، قواعدی که برای این دین، از نظر عقیدتی و عملی، وضع کرد مناسب وضعیت تاریخی که دین اسلام بعداً از نظر رشد و گسترش پیدا کرد را نبود و فقط پاسخگوی فضای تاریخی [[جزیرةالعرب]] بود.<ref>گلدزیهر، ایگناس، درسهایی دربارهٔ اسلام، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران، انتشارات کمانگیر، ۱۳۵۷، ص ۷۳-۷۵.</ref> | اسلام رسالتی جاویدان ندارد چون پیامبر آن از سرنوشت آن اطلاعی نداشته است. به همین دلیل، قواعدی که برای این دین، از نظر عقیدتی و عملی، وضع کرد مناسب وضعیت تاریخی که دین اسلام بعداً از نظر رشد و گسترش پیدا کرد را نبود و فقط پاسخگوی فضای تاریخی [[جزیرةالعرب]] بود.<ref>گلدزیهر، ایگناس، درسهایی دربارهٔ اسلام، ترجمهٔ علینقی منزوی، تهران، انتشارات کمانگیر، ۱۳۵۷، ص ۷۳-۷۵.</ref> | ||
تمدن و دعوت اسلامی | |||
'''تمدن و دعوت اسلامی''' | |||
* [[تمدن اسلامی]] بیش از آنکه متکی به اندیشههای اسلامی و قرآنی باشد متکی به اندیشههای هلنیستی (یونانیمآب) است. این اندیشهها با افکار و نظریات سیاسی در [[ایران باستان]] و آرای فلسفی هندی و نوافلاطونی آمیخته و ارائه شده است.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۵-۶.</ref> | * [[تمدن اسلامی]] بیش از آنکه متکی به اندیشههای اسلامی و قرآنی باشد متکی به اندیشههای هلنیستی (یونانیمآب) است. این اندیشهها با افکار و نظریات سیاسی در [[ایران باستان]] و آرای فلسفی هندی و نوافلاطونی آمیخته و ارائه شده است.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۵-۶.</ref> | ||
* مطلب تازه و نویی در دعوت اسلامی وجود ندارد و عقاید توحیدی و احکام فقهی اسلامی برگرفته از کلام و فقه یهودی است. آنچه پیامبر اسلام(ص) عرضه کرده گلچینی از اطلاعات و عقاید مذهبی نیست که او آنها را فراگرفته باشد، بلکه او این اطلاعات را در برخورد با | * مطلب تازه و نویی در دعوت اسلامی وجود ندارد و عقاید توحیدی و احکام فقهی اسلامی برگرفته از کلام و فقه یهودی است. آنچه پیامبر اسلام(ص) عرضه کرده گلچینی از اطلاعات و عقاید مذهبی نیست که او آنها را فراگرفته باشد، بلکه او این اطلاعات را در برخورد با شخصیتهای یهودی و مسیحی و جز آنها به دست آورده و تحت تأثیر آنها قرار گرفته و حاصل این عقاید را [[وحی]] الهی پنداشته است.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۵-۶.</ref> | ||
اسوگی اخلاقی پیامبر اسلام(ص) | '''اسوگی اخلاقی پیامبر اسلام(ص)''' | ||
اسلام توانایی ارائهٔ الگویی اخلاقی و نمونهٔ والای انسان اسلامی را برای تأسی مسلمانان به آن ندارد. پیامبر اسلام(ص) خود چنین صفاتی را در خود نمیدید. او به ضعف و عیوب خود معترف بود و برای خود قائل به [[عصمت]] و قداست نبود. از آنجا که [[معجزه]] را هم حاصل قداست میدانست، خود را از ارائهٔ معجزه معاف میپنداشت. این تفاسیر کلامی و عرفانی از متن دینی و تاریخ رسالت بود که به پیامبر اسلام(ص) قداست و عصمت عطا کرد.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۳۲. </ref> | اسلام توانایی ارائهٔ الگویی اخلاقی و نمونهٔ والای انسان اسلامی را برای تأسی مسلمانان به آن ندارد. پیامبر اسلام(ص) خود چنین صفاتی را در خود نمیدید. او به ضعف و عیوب خود معترف بود و برای خود قائل به [[عصمت]] و قداست نبود. از آنجا که [[معجزه]] را هم حاصل قداست میدانست، خود را از ارائهٔ معجزه معاف میپنداشت. این تفاسیر کلامی و عرفانی از متن دینی و تاریخ رسالت بود که به پیامبر اسلام(ص) قداست و عصمت عطا کرد.<ref>گلدزیهر، درسهایی دربارهٔ اسلام، ص ۳۲. </ref> | ||
مهدویت | مهدویت | ||
عقیدهٔ [[مهدویت]] در اسلام برگرفته از عقاید یهودی و مسیحی در این زمینه است. روایاتی که در متون اسلامی دربارهٔ مهدویت آمده است جعلی است.<ref>جولتسیهر، اجناس، العقیدة و الشریعة فی الاسلام، محمد یوسف موسی، عبدالعزیز عبدالحق و علی حسن عبدالقادر، قاهره، المرکز القومی للترجمه، ۲۰۱۳م، ص ۲۱۸.</ref> | عقیدهٔ [[مهدویت]] در اسلام برگرفته از عقاید یهودی و مسیحی در این زمینه است. روایاتی که در متون اسلامی دربارهٔ مهدویت آمده است جعلی است.<ref>جولتسیهر، اجناس، العقیدة و الشریعة فی الاسلام، محمد یوسف موسی، عبدالعزیز عبدالحق و علی حسن عبدالقادر، قاهره، المرکز القومی للترجمه، ۲۰۱۳م، ص ۲۱۸.</ref> | ||
قرآن و حدیث | |||
آنچه که در میان مسلمانان از وحدت نظر دربارهٔ [[قرآن]] به نظر میرسد با نگاهی دقیق و عمیق به تشتتی غیرقابل وحدت تبدیل میشود. مسلمانان دربارهٔ هیچ یک از موضوعات مربوط به قرآن، از نحوهٔ نزول تا تفسیر آن، وحدت نظر ندارند و هر یک عقاید خود را در این متن دینی جستوجو میکنند.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۹-۳۰.</ref> | '''قرآن و حدیث''' | ||
* آنچه که در میان مسلمانان از وحدت نظر دربارهٔ [[قرآن]] به نظر میرسد با نگاهی دقیق و عمیق به تشتتی غیرقابل وحدت تبدیل میشود. مسلمانان دربارهٔ هیچ یک از موضوعات مربوط به قرآن، از نحوهٔ نزول تا تفسیر آن، وحدت نظر ندارند و هر یک عقاید خود را در این متن دینی جستوجو میکنند.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۹-۳۰.</ref> | |||
*در میان مذاهب اسلامی، [[شیعیان]] اولین گروه هستند که دست به تفسیر فرقهای از قرآن میزنند. شیعیان اهداف سیاسی و فرقهای خود را از این راه تأمین میکنند.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۴۱.</ref> روش تفسیر رمزی و مجازی از قرآن حاصل تلاش شیعیان است.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۴۶.</ref> | *در میان مذاهب اسلامی، [[شیعیان]] اولین گروه هستند که دست به تفسیر فرقهای از قرآن میزنند. شیعیان اهداف سیاسی و فرقهای خود را از این راه تأمین میکنند.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۴۱.</ref> روش تفسیر رمزی و مجازی از قرآن حاصل تلاش شیعیان است.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۴۶.</ref> | ||
*شیعیان معتقد به [[تحریف قرآن]] هستند<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۴۷-۲۷۰.</ref> و [[مصحف عثمان]] را تا جایی قبول دارد که مطابق با آرای سیاسی آنان باشد.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص .</ref> | *شیعیان معتقد به [[تحریف قرآن]] هستند<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص ۲۴۷-۲۷۰.</ref> و [[مصحف عثمان]] را تا جایی قبول دارد که مطابق با آرای سیاسی آنان باشد.<ref>گلدزیهر، گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان، ص .</ref> |