automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
اگر یک مسلمان یک زن فاحشه را که یقین دارد، هر روز فاحشهگری میکند را بکشد این چه حکمی دارد؟ و آیا درست است؟ | اگر یک مسلمان یک زن فاحشه را که یقین دارد، هر روز فاحشهگری میکند را بکشد این چه حکمی دارد؟ و آیا درست است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}با توجه به حرمت خاص و ویژهای که اسلام برای جان انسانها در نظر گرفته است هیچکس حق تعرض و کشتن دیگران را ندارد | {{پاسخ}}با توجه به حرمت خاص و ویژهای که اسلام برای جان انسانها در نظر گرفته است هیچکس حق تعرض و کشتن دیگران را ندارد. در صورتی که فردی گناهکار باشد اولاً باید جرم و گناه او با شرایطی اثبات شود و ثانیاً فقط حاکم اسلامی حق تأدیب و اجرای حد بر او را دارد و اگر کسی بدون اذن و اجازه حاکم، خود اقدام به تأدیب یا اجرای حدّ نماید ضامن است و در صورت قتل نفس محکوم به [[قصاص]] میگردد. | ||
==حرمت قتل نفس== | ==حرمت قتل نفس== | ||
احترام خون انسانها و حرمت قتل نفس از مسائلی است که همه شرایع آسمانی و قوانین بشری بر آن اتفاق دارند و آن را یکی از بزرگترین گناهان | احترام خون انسانها و حرمت قتل نفس از مسائلی است که همه شرایع آسمانی و قوانین بشری بر آن اتفاق دارند و آن را یکی از بزرگترین گناهان میشمرند؛ ولی اسلام اهمیت بیشتری به این مسئله داده است تا آنجا که قتل یک انسان را همانند کشتن همه انسانها میداند.<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> | ||
این اهمیت تنها مختص قتل نفس | این اهمیت تنها مختص قتل نفس نیست، بلکه کمترین و کوچکترین آزار یک انسان از نظر اسلام مجازات دارد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۰۶.</ref> این احترام در اسلام مخصوص مسلمانها نیست بلکه غیر مسلمانی که با مسلمین سر جنگ ندارد و در یک زندگی مسالمتآمیز با آنها به سر میبرد، جان و مال و ناموسشان محفوظ است و تجاوز به آن حرام و ممنوع است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۰۷.</ref> | ||
از بین بردن موجودی برخلاف جریان طبیعی و بیموافقت پروردگار جهان بطور مسلم اخلال در نظم خواهد بود.<ref>مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، ج۷. ص۵۵.</ref> | از بین بردن موجودی برخلاف جریان طبیعی و بیموافقت پروردگار جهان بطور مسلم اخلال در نظم خواهد بود.<ref>مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، ج۷. ص۵۵.</ref> کیفیت برخورد با افرادی که سلامت جامعه را به مخاطره انداخته و موجب اشاعه فحشاء میشوند در شریعت مشخص شده است و این مهم وظیفه حاکم اسلامی است. | ||
'''شرایط اثبات جرم''' | '''شرایط اثبات جرم''' | ||
خط ۱۹: | خط ۱۸: | ||
و نیز در مورد شهادت شهود مقرر میدارد که، زنا چه موجب حد جلد (شلاق) باشد و چه موجب حدّ رجم (سنگسار) با شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن ثابت میشود.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۷۴.</ref> | و نیز در مورد شهادت شهود مقرر میدارد که، زنا چه موجب حد جلد (شلاق) باشد و چه موجب حدّ رجم (سنگسار) با شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن ثابت میشود.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۷۴.</ref> | ||
حیثیت و آبروی افراد جامعه از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و به همین جهت شهادت باید روشن و عینی و بدون ابهام باشد لذا شهادت آمیخته به تردید و مبتنی بر حدس و گمان پذیرفته نیست.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۷۷.</ref> | حیثیت و آبروی افراد جامعه از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و به همین جهت شهادت باید روشن و عینی و بدون ابهام باشد لذا شهادت آمیخته به تردید و مبتنی بر حدس و گمان پذیرفته نیست.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۷۷.</ref> در بعضی از روایات رؤیت را در مشاهده معتبر دانسته و گفتهاند لازم است که مشاهده نزدیکی در زنا مانند میله در سرمهدان باشد.<ref>اصول کافی، ج۷، باب مایوجب الرجم، ص۱۸۳.</ref> | ||
در بعضی از روایات رؤیت را در مشاهده معتبر دانسته و گفتهاند لازم است که مشاهده نزدیکی در زنا مانند میله در سرمهدان باشد.<ref>اصول کافی، ج۷، باب مایوجب الرجم، ص۱۸۳.</ref> | |||
==اجرای حدود الهی== | ==اجرای حدود الهی== | ||
در مورد اجرای [[حدود]] الهی مشهور بین علما و فقهای اسلامی این است که این مسئله اختصاص به ولی امر مسلمین و حاکم اسلامی دارد و دیگران چنین حقی را ندارند که خود مستقلاً وارد عمل شده و اجرای حدّ نمایند. | در مورد اجرای [[حدود]] الهی مشهور بین علما و فقهای اسلامی این است که این مسئله اختصاص به ولی امر مسلمین و حاکم اسلامی دارد و دیگران چنین حقی را ندارند که خود مستقلاً وارد عمل شده و اجرای حدّ نمایند. | ||
آیه الله بهجت میفرماید: اجرای حد در زمان غیبت (حضرت ولی عصر (عج)) | آیه الله بهجت میفرماید: اجرای حد در زمان غیبت (حضرت ولی عصر (عج)) واجب است و ولایت بر آن اختصاص به ولی امر مسلمین دارد.<ref>بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، ج۲. ص۳۷۹.</ref> | ||
اگر این حکم توسط غیر مقام صالح رسیدگی و اجرا شود باعث بیعدالتی و هرج و مرج در جامعه و اختلال نظام | اگر این حکم توسط غیر مقام صالح رسیدگی و اجرا شود باعث بیعدالتی و هرج و مرج در جامعه و اختلال نظام میشود؛ لذا اجرای واقعی عدالت نیازمند وجود قواعد و قوانینی است که از تعقیب و مجازات افراد بیگناه جلوگیری کند و راه فرار از مجازات را به روی مجرمان ببندد.<ref>آخوندی، محمود، آئین دادرسی کیفری، جاول، ص۴۰.</ref> | ||
بنابراین اعمال و اجرای هر نوع مجازات ولو غیر مهم مستلزم طی مراحل دادرسی کیفری است و بدون توسل به محاکمه نمیتوان هیچ مجازاتی را به موقع اجرا گذاشت.<ref>آخوندی، محمود، آئین دادرسی کیفری، جاول، ص۴۳.</ref> مطابق قانون اساسی نیز حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.<ref>قانون اساسی، اصل ۳۶.</ref> | بنابراین اعمال و اجرای هر نوع مجازات ولو غیر مهم مستلزم طی مراحل دادرسی کیفری است و بدون توسل به محاکمه نمیتوان هیچ مجازاتی را به موقع اجرا گذاشت.<ref>آخوندی، محمود، آئین دادرسی کیفری، جاول، ص۴۳.</ref> مطابق قانون اساسی نیز حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.<ref>قانون اساسی، اصل ۳۶.</ref> | ||
خط ۳۵: | خط ۳۲: | ||
===کشتن فاحشه=== | ===کشتن فاحشه=== | ||
و | با تتبّع در آراء و نظرات فقها مشخص میشود که هیچکس حق کشتن فاحشه یا مجروح کردن از باب نهی از منکر، بدون اذن امام و نایب او را ندارد. [[شیخ طوسی]] در کتاب نهایه و علمای دیگر مانند دیلمی، قاضی ابن براج، فخر الاسلام، فاضل مقداد و محقق کرکی فرمودهاند: در مورد مجروح ساختن، اجازه گرفتن از امام یا نائبش واجب است.<ref>نوری همدانی، حسین، امر به معروف و نهی از منکر، ص۲۹۹.</ref> | ||
[[صاحب جواهر]] در مورد وجوب اذن امام یا نائبش در صورت مجروح کردن یا مقتول نمودن برای نهی از منکر به چند دلیل استدلال نموده است از جمله: اگر ایراد جرح یا کشتن را در مراحل نهی از منکر بدون اذن امام یا نائبش جائز بدانیم زمینه فساد و هرج و مرج و مرگ زیادی را فراهم میکند که این امور در اسلام نهی شده است.<ref>نوری همدانی، حسین، امر به معروف و نهی از منکر، ص۲۹۹.</ref> | |||
و نیز آیه الله فاضل میفرمایند: واجب است زدن به مقداری که ترک معصیت کند به شرط آنکه منجر به جرح و قتل یا سرخی و کبودی که دیه دارد نشود.<ref>فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، سؤال ۹۳۰.</ref> | آیه الله بهجت در این مورد میفرمایند: امر و نهی کردن در صورتی که منجر به مجروح کردن شخص گنهکار یا کشتن او شود جز برای امام و ماذون خاص او جایز نیست.<ref>بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، ج۲. ص۳۷۹.</ref> و نیز آیه الله فاضل لنکرانی میفرمایند: واجب است زدن به مقداری که ترک معصیت کند به شرط آنکه منجر به جرح و قتل یا سرخی و کبودی که دیه دارد نشود.<ref>فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، سؤال ۹۳۰.</ref> | ||
قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد هر گاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۰۹.</ref>{{پایان پاسخ}} | قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد هر گاه مرد مسلمانی عمداً زن مسلمانی را بکشد محکوم به قصاص است.<ref>قانون مجازات اسلامی، ماده ۲۰۹.</ref>{{پایان پاسخ}} |