automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''عرضه حدیث به معصوم''' روشی برای اطمینان از درستی احادیث منسوب به معصومان بودهاست. در این کار احادیث را به معصومان نشان داده یا برایشان قرائت میکردند و معصومان درستی و نادرستی آن را بیان میکردند. نمونههایی از عرضه احادیث در تاریخ ثبت شده است. در دوره غیبت صغرا این کار توسط نایبان خاص صورت می گرفت. در دوره غیبت کبری با عدم دسترسی به معصوم، روش جدیدی به وجود آمد که در آن احادیث را به محدثان عرضه می کردند. روش اجازه روایت از روش هایی است که برای جبران این مسئله بوجود آمد. | |||
== اهمیت عرضه حدیث == | == اهمیت عرضه حدیث == | ||
عرضه حدیث به نشان دادن نوشتهها یا گفتارهایی که به عنوان کلام پیامبر یا امام، به [[معصومان]] اشاره دارد، تا از درستی آن مطمئن شوند. از شیوههای تشخیص درستی یا نادرستی روایات، این عمل بوده است. عرضه حدیث به دستور [[ائمه]](ع) بوده؛ چنانچه [[امام باقر(ع)]] فرمودند: هر کس گفته خود (احادیثی که شنیده) را به ما نشان دهد، سلامت میماند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۰، باب ۱۰، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ه. ق.</ref> اهمیت این عمل به دلیل وجود افراد سودجو و شیادی بود که مطالبی را به اسم [[اسلام]] و در قالب سخنان [[پیامبر]] و معصومان به مردم میگفتند، لذا بحث عرضه روایات و نوشتهها بر معصومان پیش آمد. | عرضه حدیث به نشان دادن نوشتهها یا گفتارهایی که به عنوان کلام پیامبر یا امام، به [[معصومان]] اشاره دارد، تا از درستی آن مطمئن شوند. از شیوههای تشخیص درستی یا نادرستی روایات، این عمل بوده است. عرضه حدیث به دستور [[ائمه]](ع) بوده؛ چنانچه [[امام باقر(ع)]] فرمودند: هر کس گفته خود (احادیثی که شنیده) را به ما نشان دهد، سلامت میماند.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۰، باب ۱۰، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۰۹ ه. ق.</ref> اهمیت این عمل به دلیل وجود افراد سودجو و شیادی بود که مطالبی را به اسم [[اسلام]] و در قالب سخنان [[پیامبر]] و معصومان به مردم میگفتند، لذا بحث عرضه روایات و نوشتهها بر معصومان پیش آمد. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== عرضه حدیث در عصر غیبت کبری == | == عرضه حدیث در عصر غیبت کبری == | ||
در این دوره نیز این شیوه به نحو دیگری ادامه یافت. در این دوره مردم با عرضه احادیث به عالمان محدث از درستی و صحت احادیث منسوب به اهلبیت(ع) اطمینان پیدا می کردند. | |||
راهکار دیگر برای حفظ احادیث، پایهگذاری اجازه حدیث بود. محدثان پس از تربیت شاگردان برجسته و با تقوا به آنها اجازه میدادند تا روایاتی که از استادشان شنیدهاند را برای دیگران نقل کنند. این کار نیز باعث میشد که سلسله اسناد روایت محفوظ بماند و هنگام نقل روایت اینگونه بیان میشد که از استادم شنیدم که او نیز از فلان، تا میرسید به معصوم. اجازه حدیث فقط به افراد صلاحیتدار علمی و دینی داده میشد؛ لذا این روش، جلوی انحراف و سوء استفادههای افراد را میگرفت.<ref>فصلنامه علمی تخصصی علوم حدیث، ش ۱۱، بهار ۱۳۷۸ ه. ش، نویسنده مقاله: ابو الفضل حافظیان، ص۱۳۳.</ref> | راهکار دیگر برای حفظ احادیث، پایهگذاری اجازه حدیث بود. محدثان پس از تربیت شاگردان برجسته و با تقوا به آنها اجازه میدادند تا روایاتی که از استادشان شنیدهاند را برای دیگران نقل کنند. این کار نیز باعث میشد که سلسله اسناد روایت محفوظ بماند و هنگام نقل روایت اینگونه بیان میشد که از استادم شنیدم که او نیز از فلان، تا میرسید به معصوم. اجازه حدیث فقط به افراد صلاحیتدار علمی و دینی داده میشد؛ لذا این روش، جلوی انحراف و سوء استفادههای افراد را میگرفت.<ref>فصلنامه علمی تخصصی علوم حدیث، ش ۱۱، بهار ۱۳۷۸ ه. ش، نویسنده مقاله: ابو الفضل حافظیان، ص۱۳۳.</ref> |