نقش تولی و تبری در ايمان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
توّلی وتبرّی یاحبّ وبغض، آمیخته باجان وعجین باوجودانسان هاهستندابعاد و شیوه زندگی انسان، برپایه حب وبغض استواراست. اگرحبّ وبغض ازانسان گرفته شود، ازحرکت بازمی‌ماند. آنچه مهم است، گزینش معیارحبّ وبغض است و که کدام ضابطه وقانون بایدبرآن حاکم باشد؟ هرکسی بایدارزیابی کندکه میل ونفرت خویش رابرپایه چه ارزش‌هایی استوار سازد؟ قطعاًدرستی ملاک، زندگی رادرجهت شایسته وصحیح، وباطل بودن آن انسان رابه تباهی سوق می‌دهد.
تولی و تبری به معنای دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا از مهمترین واجبات در اسلام و از اساسی‌ترین ارکان ایمان هستند. در اعتقادات شیعی بدون تولی و تبری ایمان ناقص است و هیچ عمل نیکی از انسان پذیرفته نیست. در روایات ایمان دوست داشتن انبیاء، امامان و اولیاء خدا و دشمن داشتن دشمنان پیامبران و اهل بیت(ع) بیان شده است و بدون تولی و تبری ایمان برای فرد بوجود نمی‌آید.


روشن است که تمام حب و بغض‌ها، برمحورایده آل برتردورمی زندوآن چیزی است که درزندگی به روی آن تلاش می شودکه همان کمال معنوی است وباحقیقت نظام هستی وانسانی نیزمطابقت داردوکمال معنوی درسایه سیرالی الله تحقق پذیراست، تلاش در امورات زندگی نیز در جهت سیر الی الله شایسته است. دوستی‌ها و دشمنی‌ها باید بر این اصل معنوی تنظیم گرددکه دوستی خداوند اصل باشد و با دیگران نیز بر این اساس دوستی و دشمنی شود زیرا مقصود از تولّی در فرهنگ اعتقادی اسلام این است: «که انسان ولایت خدا، پیامبران، ائمه معصومین (ع) و اولیاءالله راقبول کندو با هر فرد و نظامی که دوست خدا، رسول، ائمه (ع) و مؤمنان باشند دوست باشندوتبرّی عبارت است از کینه داشتن نسبت به دشمنان خدا، پیامبران، ملائکه و ائمه، مؤمنان و دوری جستن از آنان»}}<ref>شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، چاپ دوم، چاپ خانه دفتر تبلیغات اسلامی، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۳۲، و روز بهانی، فضل الله، فنجی اصفهان، وسیله الحشادم الی المندوم در شرح صلواه چهارده معصوم (ع)، قم، نشر کتاب‌خانه عمومی مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۲۸۱.</ref>
===تولی، تبری و سبک زندگی انسانی===
توّلی و تبرّی یا حبّ و بغض، آمیخته با جان و عجین با وجود انسان‌ها هستند. ابعاد و شیوه زندگی انسان، برپایه حب و بغض استوار است. اگر حبّ و بغض از انسان گرفته شود، از حرکت باز می‌ماند. آنچه مهم است، گزینش معیار حبّ و بغض است و اینکه کدام ضابطه و قانون باید بر آن حاکم باشد؟ هرکسی باید ارزیابی کند که میل و نفرت خویش را بر پایه چه ارزش‌هایی استوار سازد؟ قطعاً درستی ملاک، زندگی را در جهت شایسته، صحیح و باطل بودن آن انسان را به تباهی سوق می‌دهد.
 
===تولی، تبری و کمال انسانی===
روشن است که تمام حبّ و بغض‌ها، بر محور ایده آل برتر دور می‌زند. آن چیزی که در زندگی برای آن تلاش می‌شود همان کمال معنوی است و با حقیقت نظام هستی و انسانی نیز مطابقت دارد. کمال معنوی در سایه سیرالی‌الله تحقق پذیراست، تلاش در امورات زندگی نیز در جهت سیر الی‌الله شایسته است. دوستی‌ها و دشمنی‌ها باید بر این اصل معنوی تنظیم گرددکه دوستی خداوند اصل باشد و با دیگران نیز بر این اساس دوستی و دشمنی شود زیرا مقصود از تولّی در فرهنگ اعتقادی اسلام این است: «که انسان ولایت خدا، پیامبران، ائمه معصومین(ع) و اولیاءالله راقبول کند و با هر فرد و نظامی که دوست خدا، رسول، ائمه(ع) و مؤمنان باشند دوست باشند و تبرّی عبارت است از کینه داشتن نسبت به دشمنان خدا، پیامبران، ملائکه و ائمه، مؤمنان و دوری جستن از آنان».<ref>شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، چاپ دوم، چاپ خانه دفتر تبلیغات اسلامی، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۳۲، و روز بهانی، فضل الله، فنجی اصفهان، وسیله الحشادم الی المندوم در شرح صلواه چهارده معصوم (ع)، قم، نشر کتاب‌خانه عمومی مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۲۸۱.</ref>


مسلّم است که برای ایجاد دوستی، خداوند به عنوان کمال و زیبائی مطلق و منزه از هر عیبی معرّفی شده است، زیرا او از هر کسی نسبت به بندگانش مهربانتر و نزدیکتر است. دوستی او، شور، عشق و طروات درانسان می‌آفریند و او رابی قرار و خالص می سازدبه سبب این دوستی خدا آثار دوستی در اعمال و کردارانسان تجلّی می‌کند، همه رفتارها رنگ خدایی می‌گیرد در منظومه هستی از ارزش والا برخوردار می‌گردد. بدین ترتیب، بین انسان و خدا رابطه دوستی ایجاد می‌شود و خداوند به عنوان یگانه آرزو و هدف تبلور می‌کند که تنها او را باید دوست داشت و به او عشق ورزید و مشتاق شد.
مسلّم است که برای ایجاد دوستی، خداوند به عنوان کمال و زیبائی مطلق و منزه از هر عیبی معرّفی شده است، زیرا او از هر کسی نسبت به بندگانش مهربانتر و نزدیکتر است. دوستی او، شور، عشق و طروات درانسان می‌آفریند و او رابی قرار و خالص می سازدبه سبب این دوستی خدا آثار دوستی در اعمال و کردارانسان تجلّی می‌کند، همه رفتارها رنگ خدایی می‌گیرد در منظومه هستی از ارزش والا برخوردار می‌گردد. بدین ترتیب، بین انسان و خدا رابطه دوستی ایجاد می‌شود و خداوند به عنوان یگانه آرزو و هدف تبلور می‌کند که تنها او را باید دوست داشت و به او عشق ورزید و مشتاق شد.
۷٬۲۲۸

ویرایش