automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جز (ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار:) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
تولی و تبری به معنای دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا از مهمترین واجبات در اسلام و از اساسیترین ارکان ایمان هستند. در اعتقادات شیعی بدون تولی و تبری ایمان ناقص است و هیچ عمل نیکی از انسان پذیرفته نیست. در روایات ایمان دوست داشتن انبیاء، امامان و اولیاء خدا و دشمن داشتن دشمنان پیامبران و اهل بیت(ع) بیان شده است و بدون تولی و تبری ایمان برای فرد بوجود نمیآید. | |||
روشن است که تمام | ===تولی، تبری و سبک زندگی انسانی=== | ||
توّلی و تبرّی یا حبّ و بغض، آمیخته با جان و عجین با وجود انسانها هستند. ابعاد و شیوه زندگی انسان، برپایه حب و بغض استوار است. اگر حبّ و بغض از انسان گرفته شود، از حرکت باز میماند. آنچه مهم است، گزینش معیار حبّ و بغض است و اینکه کدام ضابطه و قانون باید بر آن حاکم باشد؟ هرکسی باید ارزیابی کند که میل و نفرت خویش را بر پایه چه ارزشهایی استوار سازد؟ قطعاً درستی ملاک، زندگی را در جهت شایسته، صحیح و باطل بودن آن انسان را به تباهی سوق میدهد. | |||
===تولی، تبری و کمال انسانی=== | |||
روشن است که تمام حبّ و بغضها، بر محور ایده آل برتر دور میزند. آن چیزی که در زندگی برای آن تلاش میشود همان کمال معنوی است و با حقیقت نظام هستی و انسانی نیز مطابقت دارد. کمال معنوی در سایه سیرالیالله تحقق پذیراست، تلاش در امورات زندگی نیز در جهت سیر الیالله شایسته است. دوستیها و دشمنیها باید بر این اصل معنوی تنظیم گرددکه دوستی خداوند اصل باشد و با دیگران نیز بر این اساس دوستی و دشمنی شود زیرا مقصود از تولّی در فرهنگ اعتقادی اسلام این است: «که انسان ولایت خدا، پیامبران، ائمه معصومین(ع) و اولیاءالله راقبول کند و با هر فرد و نظامی که دوست خدا، رسول، ائمه(ع) و مؤمنان باشند دوست باشند و تبرّی عبارت است از کینه داشتن نسبت به دشمنان خدا، پیامبران، ملائکه و ائمه، مؤمنان و دوری جستن از آنان».<ref>شکوری، ابوالفضل، فقه سیاسی اسلام، چاپ دوم، چاپ خانه دفتر تبلیغات اسلامی، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۷، ج۲، ص۴۳۲، و روز بهانی، فضل الله، فنجی اصفهان، وسیله الحشادم الی المندوم در شرح صلواه چهارده معصوم (ع)، قم، نشر کتابخانه عمومی مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۲۸۱.</ref> | |||
مسلّم است که برای ایجاد دوستی، خداوند به عنوان کمال و زیبائی مطلق و منزه از هر عیبی معرّفی شده است، زیرا او از هر کسی نسبت به بندگانش مهربانتر و نزدیکتر است. دوستی او، شور، عشق و طروات درانسان میآفریند و او رابی قرار و خالص می سازدبه سبب این دوستی خدا آثار دوستی در اعمال و کردارانسان تجلّی میکند، همه رفتارها رنگ خدایی میگیرد در منظومه هستی از ارزش والا برخوردار میگردد. بدین ترتیب، بین انسان و خدا رابطه دوستی ایجاد میشود و خداوند به عنوان یگانه آرزو و هدف تبلور میکند که تنها او را باید دوست داشت و به او عشق ورزید و مشتاق شد. | مسلّم است که برای ایجاد دوستی، خداوند به عنوان کمال و زیبائی مطلق و منزه از هر عیبی معرّفی شده است، زیرا او از هر کسی نسبت به بندگانش مهربانتر و نزدیکتر است. دوستی او، شور، عشق و طروات درانسان میآفریند و او رابی قرار و خالص می سازدبه سبب این دوستی خدا آثار دوستی در اعمال و کردارانسان تجلّی میکند، همه رفتارها رنگ خدایی میگیرد در منظومه هستی از ارزش والا برخوردار میگردد. بدین ترتیب، بین انسان و خدا رابطه دوستی ایجاد میشود و خداوند به عنوان یگانه آرزو و هدف تبلور میکند که تنها او را باید دوست داشت و به او عشق ورزید و مشتاق شد. |