ناکارآمدی نگاه الهیاتی به مسئله بلا
ویروس کرونا میتواند رنسانس بزرگی در فکر مذهبی ایجاد کند و نگاه آسمانی به رویدادهای زمینی را دگرگون کند! اکنون نگاه الهیاتی به بلاها و مشکلات طبیعی و اجتماعی در برابر نگاه علمی، منفعل شده و بر همه روشن گردید که تنها علم میتواند به بشر کمک کند تا بر این بحرانها غلبه کند؛ نه آنچه دین و علوم دینی میگوید! نگرشی که به دیده تحقیر در علم تجربی مینگریست، امروز از علم تجربی انتظار گرهگشایی دارد!
عقل، تجربه و دین هر سه بر این مسئله تأکید دارند که انسانها در اموری که به آن دانا نیستند و دانایی در آن نیازمند تخصص و دانش منظم و عمیق است، میبایست به متخصصان و عالمان شناخته شده و امین رجوع کنند. همانطور که همه مردم باید در مسائل مربوط به معنویت و دین به عالمان دینشناس مراجعه کنند عالمان دینی هم موظفاند در امور پزشکی به پزشکان مراجعه نمایند. در نتیجه لزوم رجوع به متخصصان از احکام خود دین است و کسی که به آن بیاعتنایی کند، به امر دین بیاعتنایی کرده است. پس اگر پزشکان امین تشخیص دهند که برخی از مراسمهای جمعی اعم از مذهبی و غیرمذهبی باید موقتا تعطیل شود تا از شیوع ویروس و بیماری کاسته شود، عمل به توصیه این متخصصان از سوی خود دین و پیشوایان دین واجب شمرده شده است.
نه تنها در هیچ آیه و روایت معتبری، دانشهای انسانی کماهمیت تلقی نشده، بلکه روایات فراوانی بر اهمیت یادگیری دانشهای مورد نیاز انسانها، حتی با آموختن از کافران و مشرکان، تأکید شده است.
این شبهه بر مبنای علمپرستی و تقلیل همه هستی به امور محسوس بنا شده است. علم تجربی با وجود خدمات بزرگی که به بشریت نموده است اما تنها به جهان محسوس اختصاص دارد و توانایی رازگشایی از همه لایهها و مراتب هستی و انسان را ندارد. این ادعا که تنها علم تجربی میتواند مشکلات بشر را بر طرف کند، ادعایی بیدلیل و دقیقا مخالف با واقعیت زندگی است. نه عالمان علوم تجربی چنین ادعایی دارند و نه علم بشر در عمل توانسته است همه مشکلات بشر را برطرف کند.
لزوم مراجعه به متخصص
عقل، تجربه و دین هر سه بر این مسئله تأکید دارند که انسانها در اموری که به آن دانا نیستند و دانایی در آن نیازمند تخصص و دانش منظم و عمیق است، میبایست به متخصصان و عالمان شناخته شده و امین رجوع کنند. این حکم عقلانی و دینی، مطلق است و همه امور دنیایی و معنوی انسان را در همه شاخهها و ابعاد شامل میشود؛ عقل سلیم و ذوق عقلانی بشر چنان با این مسئله آشنا است که هرکس بدون مشورت با افراد دارای صلاحیت، به کاری که در آن تخصص و دانش کافی ندارد، دست زده و گرفتار آسیب گردد، بیدرنگ از سوی عاقلان سرزنش میشود. بر این اساس، همچنان که همه مردم و از جمله پزشکان باید در مسائل مربوط به معنویت و دین به عالمان و متخصصان دینشناس و معنویتشناس مراجعه کنند و از تخصص آنان در امور دینی و معنوی بهره گیرند، عالمان و متخصصان دینی هم موظفاند در امور پزشکی به پزشکان کارآزموده و امین مراجعه کنند. بیاعتنایی به نظر پزشکان باتجربه و مورد اعتماد، از نظر دین و عقل محکوم است؛ همچنان که بیاعتنایی به امور معنوی و نظر متخصصان دینی از سوی دیگران، مردود و غیرمنطقی است.
همان دینی که انسانها را به دعا، توبه، توسل به ارواح پاک و متعالی اولیای الهی، اخلاق حسنه و پرهیز از بداخلاقیها و ارتکاب محارم الهی تشویق و توصیه میکند و گناه و بداخلاقی را عامل بسیاری از مشکلات و بیماریها میداند، رجوع به متخصصان در امور مهم را هم واجب دانسته و بیاعتنایی به آن را گناه و موجب عقوبت میشمارد؛ دراینراستا سخنان بسیاری از معصومان(ع) صادر شده است که اهمیت مسئله از نگاه دین را آشکار میکند. امامعلی(ع) میفرماید: «کسی که (مشورت را وانهد) و به رأی خود استبداد ورزد، هلاک میشود».
لزوم رجوع به متخصصان در امور دین و دنیا از احکام خود دین است و کسی که به آن بیاعتنایی کند، به امر دین بیاعتنایی کرده است؛ بنابراین اگر پزشکان امین و کارآزموده تشخیص دهند که برخی از مراسمهای جمعی اعم از مذهبی و غیرمذهبی باید موقتا تعطیل شود تا از شیوع ویروس و بیماری کاسته شود، عمل به توصیه این متخصصان از سوی خود دین و پیشوایان دین واجب شمرده شده است.
تفاوت الهیات مسیحی با الهیات اسلامی
اگر مراد از روحانیون و افراد مذهبی ای که با علم و دانش انسانی مخالف بوده و در آن به دیده تحقیر مینگریستهاند، کلیسائیان قرون وسطای مسیحی باشد، باید گفت آری! تقابل کلیسائیان با یافتههای علمی و در پی آن، شکست یا ناکامی الهیات قرون وسطای مسیحی در این باره، عملکردی غیر مقبول است، اما این مسئله ربطی به الهیات اسلامی و سیره عالمان اسلامی در این خصوص ندارد. از این روی، اتهامی بسیار زشت و دور از واقعیت است.
نه تنها در هیچ آیه و روایت معتبری، دانشهای انسانی کماهمیت تلقی نشده، بلکه آیات و روایات فراوانی بر اهمیت و لزوم یادگیری دانشهای مورد نیاز انسانها، حتی با دانشآموختن از کافران و مشرکان، تأکید شده است. در طول تاریخ پس از اسلام بسیاری از عالمان مطرح و برجسته علوم طبیعی، خود در کسوت روحانیون و از عالمان دینی بودهاند. «خواجه نصیرالدین طوسی» و «ابوریحان بیرونی» نمونههایی برجسته از اتحاد علم و دین بهشمار میرفتهاند. امروزه هم بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران در علوم انسانی و طبیعی در همه جای دنیا از مؤمنان و معتقدان به ارزشهای دینی و اسلامیاند. آیا پزشکانی که در کشور ما هم اکنون با اقتدار و تعهد مثالزدنی، مشغول کمک به بیماراناند، مسلمان و مؤمن نیستند؟!
جایگاه علم تجربی
این شبهه بر مبنای علمپرستی و تقلیل همه پدیدهها و فرایندهای هستی به امور محسوس و قابلتجربه حسی بنا شده است. علم تجربی با وجود خدمات بزرگی که از ابتدای خلقت انسان تاکنون به بشریت نموده و گرههای فراوانی که از مجهولات و مشکلات انسانها گشوده است، تنها به جهان محسوس و ملموس اختصاص دارد و توانایی رازگشایی از همه لایهها و مراتب هستی و انسان را ندارد. علم تجربی تنها میتواند بخشی از پدیدههای محسوس را بررسی و از ماهیت مادی و روابط میان پدیدهها شناخت حاصل کند. این انتظار که علم همه مجهولات بشر را معلوم کرده و همه مشکلات بشر را برطرف کند، انتظاری است که با واقعیت علم سازگار نیست و هیچ عالم و فیلسوفِ علمی هم آن را ادعا نکرده و تاکنون هم تحقق نیافته است. دین در کنار علم و مکمل آن بوده و در صدد تکمیل کاستیهای ذاتی آن است. این دو هدیه الهی در کنار هم میتوانند زندگی بشر را سعادتمندانهتر کنند.
این ادعا که تنها علم تجربی میتواند مشکلات بشر را بر طرف کند، ادعایی بیدلیل و دقیقا مخالف با واقعیت زندگی است. نه عالمان علوم تجربی چنین ادعایی دارند و نه علم بشر در عمل توانسته است همه مشکلات بشر را برطرف کند. علم تجربی هرچند خدمات زیادی به انسانها کرده و در مجموع، زندگی را قدری آسانتر نموده است؛ اما نه تنها همه مشکلات را برطرف نکرده، بلکه مشکلات دیگری برای بشر ایجاد کرده است. بسیاری از بیمارهای صعبالعلاج و لاعلاج، مثل برخی از سرطانها -که در موارد زیادی معلول پیشرفتهای علمی و صنعتی و فنآوری است- هنوز برای علم پزشکی ناشناخته است و درمان قطعی پزشکی ندارد. برخی از روشهای درمانی و داروهایی که بشر بهواسطه علم تجربی ساخته، خود دارای عوارض جانبی است و اگرچه عوارض بیماری خاصی را برطرف میکند؛ ولی ممکن است مشکلات و ناراحتیهای دیگری برای مصرفکننده ایجاد کند. در همین موضوع ویروس کرونا، دانشمندان زیستشناس و پزشکان با صراحت اعتراف میکنند که ماهیت این ویروس ناشناخته است و در حال حاضر هیچ دارویی برای آن وجود ندارد و به همین جهت پزشکان تصریح میکنند که بهترین درمان این بیماری، پیشگیری از ابتلای به آن است! بنابراین دست کم در حال حاضر علم پزشکی و ویروسشناسی نتوانسته است این مشکل را برطرف کند؛ البته این موضوع چیزی از اهمیت علم تجربی کم نمیکند، اما یقیناً بطلان علمپرستی را فریاد میزند!