پرش به محتوا

غیبت امام زمان(ع)

(تغییرمسیر از غیبت امام زمان)
سؤال

منظور از غیبت امام زمان(ع) چیست و چه تفاوتی بین غیبت کبری و صغری وجود دارد؟


درگاه‌ها


غیبت امام مهدی(ع) به معنای پنهان‌‏زیستی حضرت مهدی(ع)‏ یکی از عقاید شیعیان دوازده امامی است. حضرت دارای دو غیبت است: غیبت صغری و غیبت کبری. در غیبت صغری که حدود ۶۹ سال طول کشید امام از طریق نواب اربعه با مردم در ارتباط بود اما در دوران غیبت کبری که از وفات چهارمین نائب آغاز شد و تا زمان نامعلوم ادامه دارد ارتباط مردم با حضرت در ظاهر قطع شده و بنابر فرمایش معصومین، شیعیان در امور دینی باید به عالمان شیعه مراجعه کنند.

معناشناسی

غیبت به معنای ناپدید شدن و پنهان شدن از دیدگان است. همچنین درباره کسی به کار می‏‌رود که مدتی در جایی حضور دارد و پس از آن، از دیدگان رفته و دیگر دیده نمی‌‏شود.[۱] ابن فارس در مورد غیبت می‌گوید: «غیب کلمه‌ای است که بر مستور بودن و مخفی بودن چیزی از چشم‌ها دلالت دارد که کسی جز خدا از آن خبر ندارد».[۲]

غیبت در اصطلاح مهدویت، به معنای پنهان‌‏زیستی حضرت مهدی(ع)‏ است. باید توجه داشت از آنجایی که معنای غیبت "پوشیده بودن از دیدگان" است، نه حاضر نبودن؛ امام مهدی(ع) تنها از چشمان مردمان غایب است و این انسان‌ها هستند که او را نمی‌بینند و یا می‌بینند، اما او را نمی‌شناسند.[۳]

غیبت صغری و غیبت کبری

امام زمان (ع) دارای دو غیبت است؛ یکی غیبت صغری و دیگری غیبت کبری. امام صادق(ع) فرمود: «حضرت قائم عليه السلام را دو غيبت است در يكی از آن دو غيبت (كبری) در مواقف حج حاضر شود و مردم را ببيند ولی مردم او را نبينند (اما در غيبت‏ صغری‏، خواص اصحاب او را مي‌ديدند و مي‌شناختند).[۴]

  1. غیبت کوتاه مدّت (صغری): این نوع از غیبت زمینه‌ای بود تا شیعیان برای غیبت کبری آماده گردند و در این دوره، امام(ع) از طریق چهار نماینده (عثمان بن سعید عمری؛ محمد بن عثمان؛ حسین بن روح نوبختی؛ علی بن محمد سمری) با مردم در ارتباط بود و به نیازهای علمی و معنوی آنان پاسخ می‌گفت. نظر مشهور این است که غیبت صغری از زمان شهادت امام عسکری(ع) آغاز شد و ۶۹ سال طول کشید.[۵]
  2. غیبت بلند مدّت (کبری): به دوران پس از غیبت صغری که در سال ٣٢٠ ق و در پی درگذشت چهارمین سفیر حضرت مهدی(ع) شروع شد، غیبت کبری گفته می‌شود. این دوران طولانی بوده و نیایت در آن به صورت عام خواهد بود؛ ظلم و جور و آزمایش‌های الهی در آن فراوان خواهد بود و زمان مشخصی برای پایان یافتن آن وجود ندارد.[۶][۷] در این دوران عالمان دینی با داشتن شرایطی که امام آنها را بیان فرموده به صورت عام (نه با معرفی خاص) به عنوان نایب امام زمان(ع) عهده‌دار امور شیعیان هستند.[۸]

چگونگی غیبت

درباره شیوه غیبت امام دوازدهم، احتمالاتی بیان شده است:

  1. پنهان بودن جسم (ناپیدایی): جسم حضرت مهدی(ع) از دید ظاهری مردم پنهان است و این پنهان بودن از طریق اعجاز صورت می‌گیرد. بر اساس این دیدگاه، امام دوازدهم شیعیان، مردم را می‌بیند ولی مردم او را نمی‌بینند.[۹][۱۰]
  2. پنهان بودن عنوان (ناشناسی): مراد از غیبت این نیست که امام دوازدهم در کوه، غار یا جای دیگری پنهان است، بلکه مقصود از غیبت ناشناخته بودن وی نزد مردم است.[۱۱]
  3. پنهان بودن جسم و عنوان: در مواردی جسم امام دوازدهم از دید مردم پنهان است و در مواردی توسط مردم دیده می‌شود، اما شناخته نمی‌شود.[۱۲]

ویژگی‌ها و تفاوت دوران غیبت صغری و غیبت کبری

برخی از ویژگی‌‏ها و تفاوت‌های غیبت صغری و غیبت کبری بدین قرار است:

  1. محدود بودن به زمان معین‏: زمان غیبت صغری محدود بود. از نگاه زمانی ۶۹ سال و چند ماه طول کشید و به دلیل کوتاه بودن مدت آن، "غیبت صغری" نامیده شد؛ برخلاف غیبت کبری که اگرچه دوره غیبت کبری محدود خواهد بود؛ امّا پایان آن نامشخص است و جز خداوند سبحانه و تعالی از آن آگاهی ندارد.[۱۳]
  2. پنهان نبودن حضرت مهدی(ع)‏ از همگان‏: در دوران غیبت صغری، امام از نگاه‏‌ها پنهان بود؛ ولی این غیبت، همگانی نبود؛ بلکه کسانی مانند نواب خاص و برخی از وکلای آن حضرت، می‏‌توانستند با آن حضرت در تماس باشند و پرسش‏‌ها و نامه‏‌های مردم را خدمت امام ببرند و پاسخ او را به مردم برسانند. در صورتی که در غیبت کبری، امام به طور کلّی از نگاه‏‌ها پنهان است و راه نامه‏‌نگاری بسته است؛ یعنی بنای غیبت کبری و اقتضای آن، این است که حضرت دیده نشود. البته این بدان معنا نیست که امکان ندارد دیده شود؛ بلکه ممکن است برخی افراد، حضرت را ببینند.[۱۳]
  3. ارتباط حضرت مهدی(ع)‏ با مردم به وسیله افراد مشخص‏: در غیبت صغری، حضرت چهار نماینده داشت که آنها را به صورت معین و مشخص تعیین کرده و برگزیده بود. آنان موظف بودند بین امام و مردم ارتباط برقرار کنند. اقامت‌گاه و مکان حضرت را نیز می‌‏دانستند؛ ولی در غیبت کبری چنین نیست.[۱۳]
  4. عامّ بودن نیابت در دوران غیبت کبری‏: بر خلاف دوران غیبت صغری که ارتباط مردم با آن حضرت، از راه نواب خاص صورت می‏‌گرفت، در این دوران دیگر سفارت و نیابت خاص وجود ندارد و یگانه مرجع مردم، نایبان عام آن حضرت هستند که با ملاک‏‌هایی که در روایات ذکر شده، قابل تشخیص است. در این دوران، مجتهدان جامع شرایط در جایگاه نایب عام، وظیفه اداره جامعه را بر عهده دارند.[۱۴]
  5. شدت یافتن آزمایش‌‏های الهی‏: از سنّت‌‏های الهی در همه دوران‌‏ها، امتحان و آزمایش بندگان است؛ امّا به دلایلی این امتحان‌‏ها در دوران غیبت کبری و به ویژه در آستانه ظهور شدت بیشتری می‏‌یابد. امام علی(ع) فرمود: «قائم ما را غیبتی است که زمانش طولانی خواهد بود. گویی شیعه را می‏‌بینم که در زمان غیبت او، به این سو و آن سو می‌‏روند. همانند گوسفندانی که چوپان خویش را گم کرده باشند، به دنبال چراگاه می‌‏روند و آن را نمی‌‏یابد. بدانید هرکس در زمان غیبت او بر دین خویش ثابت قدم بماند و در طول مدت ناپیدایی قائم ما سنگدل نشده باشد، در بهشت با من و در درجه من خواهد بود.»[۱۵][۱۴]

علل غیبت

پنهان‌‏زیستی آخرین ذخیره الهی، به طور قطع از اسرار خداوند است. حقیقت سرّ بودن این امر را رسول گرامی اسلام(ص) چنین بیان فرموده است: «ای جابر! همانا این امر، امری است از امر خداوند سبحانه و تعالی و سرّی است از سرّ خدا که بر بندگان او پوشیده است؛ پس برحذر باش که دچار تردید نشوی. همانا شک درباره خدا کفر است»[۱۶]. امّا از آنجا که پرسش پیرامون علل غیبت همواره دغدغه برخی شیعیان بوده است، در سخنان پیشوایان معصوم(ع) به برخی حکمت‏‌های ظاهری غیبت آن حضرت نیز اشاره شده است؛ از این رو بدان‏‌ها نیز اشاره‏‌ای گذرا می‏‌کنیم:

  1. حفظ جان امام: از طرفی باتوجه به اتفاقاتی که برای پیامبران و ائمه(ع) اتفاق افتاده بود مبنی بر برخورد حکومت‌های ستمگر با ایشان و به شهادت رساندن معصومین و از طرفی دیگر باتوجه به وحشت و اضطراب حاکمان خودکامه از وعده ظهور حضرت مهدی(ع) به عنوان منجی و مصلح که خلفای معاصر حضرت به شدت امام عسکری(ع) را تحت نظر داشتند، تا وقتی فرزند ایشان به دنیا می‌آید، او را در همان ابتدای زندگی به شهادت برسانند؛ بنابراین بسیار طبیعی است که خداوند آخرین حجت خود را در پرده غیبت قرار دهد تا جان او حفظ شود و در موعد مقرر و زمانی که مردم آمادگی ظهور داشتند ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد نماید.[۱۷]
  2. تأدیب مردم: کوتاهی و ناسپاسی مردم نسبت به نعمت الهی و کفران آن در مواردی باعث محروم شدن از آن می‌شود. نعمت ولایت و امامت امام نیز نعمت بی‌بدیلی است که قدرنشناسی نسبت به آن موجب خسران بشریت می‌‌شود. از امام باقر(ع) روایت شده است: «وقتی خداوند همراهی و همنشینی ما را برای قومی خوش ندارد ما را از میان آنها برگیرد.»[۱۸][۱۹]
  3. امتحان و غربال انسان‌ها: یکی از سنّت‌های الهی، امتحان و آزمایش مردم در فراز و نشیب زندگی است تا مقدار پایداری و استواری آنها در مسیر صحیح زندگی انسانی روشن شود و افراد شایسته به پاداش نیک نایل آیند. غیبت امام زمان(ع) یکی از آزمون‌های دشوار است تا دین‌داران شناخته شده و به آنچه سزاوار آنند برسند.[۲۰][۲۱]


منابع

  1. عسکری، حسن بن عبد الله (۱۹۹۸). الفروق اللغویة. قاهره، دار العلم و الثقافة. ص۶۳.
  2. ابن فارس، احمد بن فارس (۱۴۰۴). معجم مقاییس اللغة. ج۴. قم، دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم. ص۴۰۳.
  3. مقامی، مهدی (۱۳۹۴). درسنامه امام‌شناسی. مشهد، انتشارات مؤسسه فرهنگی تدبر در قرآن و سیره. ص۱۹۸.
  4. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج۲. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۱۳۸.
  5. تونه‌ای، مجتبی (۱۳۸۹). موعودنامه. قم، انتشارات مشهور. ص۵۲۲ ـ ۵۲۶.
  6. سلیمیان، خدامراد (۱۳۸۸). فرهنگ‌نامه مهدویت. تهران، انتشارات بنیاد فرهنگی مهدی موعود. ص۳۲۷ ـ ۳۲۸.
  7. تونه‌ای، مجتبی (۱۳۸۹). موعودنامه. قم، انتشارات مشهور. ص۵۲۷.
  8. فرهنگ شیعه. قم، انتشارات زمزم هدایت. ۱۳۸۵. ص۳۵۲.
  9. صافی گلپایگانی، لطف‌الله (۱۳۹۳). پاسخ ده پرسش پیرامون امامت خصائص و اوصاف حضرت مهدی. قم، انتشارات دفتر تنظیم و نشر آثار آیت‌الله صافی گلپایگانی. ص۷۱.
  10. صدر، سید محمد (۱۳۸۵). تاریخ الغیبة الکبری. ص۳۱ ـ ۳۲.
  11. صدر، سید رضا (۱۳۷۸). راه مهدی. قم، انتشارات بوستان کتاب. ص۷۸.
  12. صافی گلپایگانی، لطف‌الله (۱۳۹۳). پاسخ ده پرسش پیرامون امامت خصائص و اوصاف حضرت مهدی. قم، انتشارات دفتر تنظیم و نشر آثار آیت‌الله صافی گلپایگانی. ص۷۰.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ سلیمیان، خدامراد (۱۳۸۸). فرهنگ‌نامه مهدویت. تهران، انتشارات بنیاد فرهنگی مهدی موعود. ص۳۲۵.
  14. ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ سلیمیان، خدامراد (۱۳۸۸). فرهنگ‌نامه مهدویت. تهران، انتشارات بنیاد فرهنگی مهدی موعود. ص۳۲۷ ـ ۳۲۸.
  15. ابن بابویه، محمد بن على‏ (۱۳۹۵). کمال الدین و تمام النعمة. ج۱. تهران، اسلامیه. ص۳۰۳.
  16. ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۹۵). کمال الدین و تمام النعمة. ج۱. تهران، اسلامیه. ص۲۸۷.
  17. مقامی، مهدی (۱۳۹۴). درسنامه امام‌شناسی. مشهد، انتشارات مؤسسه فرهنگی تدبر در قرآن و سیره. ص۲۰۳.
  18. ابن بابویه، محمد بن علی (۱۳۸۵). علل الشرایع. ج۱. قم، كتاب فروشى داورى‏. ص۲۴۴.
  19. تونه‌ای، مجتبی (۱۳۸۹). موعودنامه. قم، انتشارات مشهور. ص۵۴۶.
  20. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج۱. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۳۳۶.
  21. زهادت، عبدالمجید (۱۳۹۶). معارف و عقاید ۵. ج۲. قم، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه. ص۱۷۹ ـ ۱۸۸٫.