استحباب و فضیلت سرپرستی یتیم

(تغییرمسیر از ثواب سرپرستی یتیم)
سؤال

آیا پیرامون استحباب و فضیلت تکفّل یتیم آیه و حدیثی از کلام معصومین وجود دارد؟

قرآن کریم سفارش زیادی درباره یتیمان کرده است. رعایت و مراقبت از اموال یتیمان؛ وعده عذاب جهنم به غصب‌کنندگان اموال یتیمان؛ پرهیز از تحقیر یتیمان؛ بدرفتاری با یتیمان را خصوصیت تکذیب کنندگان قیامت دانستن و …؛ از جمله سفارش‌های قرآنی برای یتیم‌نوازی می‌باشد.

در روایات تأکید بسیاری شده است درباره این فضیلت که سرپرستی و تکفل یتیمان ثواب و پاداش زیادی دارد.

یتیم‌نوازی در قرآن

در قرآن و حدیث به جنبه‌های مختلف یتیم‌نوازی، سرپرستی و رعایت حال یتیمان پرداخته شده است. قرآن به احسان،[۱] انفاق،[۲] اطعام،[۳] بویژه اطعام یتیمان خویشاوند[۴] و نیز رسیدگی و اصلاح امور یتیمان[۵] سفارش کرده است.

همچنین از عدم اکرام و احترام به یتیمان در عصر جاهلیت گزارش می‌دهد و به آن‌ها خطاب می‌کند که بر خلاف پندارتان شما یتیم را گرامی نمی‌دارید.[۶] کسی که روز جزا را انکار می‌کند همان کسی است که به یتیم اهانت و خشونت می‌کند.[۷]

در قرآن بر اساس یک توصیه اخلاقی[۸] خواسته شده است هنگام تقسیم ارث، اگر ارحامی که از وارثان میت نیستند و نیز مطلق یتیمان و مسکینان (از بستگان یا غیر آن)، حضور یافتند، آنان را از میراث به جا مانده بهره‌مند کنند.[۹] قرآن به پیامبر خدا(ص) یادآوری می‌کند که خودش نیز یتیم بوده و خدا پناهش داده است؛ پس به پاس این نعمت نباید با یتیمان قهر کند و آن‌ها را از خود براند و دور کند.[۱۰]

مراقبت و دقّت در نگهداری اموال یتیمان

قرآن کریم به رعایت امانت و نگهداری اموال یتیمان فراخوانده است و با کسانی که اموال یتیمان را ظالمانه حیف و میل می‌کنند، سخت برخورد شده است. قرآن کریم، در سوره نساء آیه ۲، سوره اسراء آیه ۳۴، سوره انعام آیه ۱۵۲ و سوره نساء آیه ۱۰ با عبارات مختلف مردم را به مراقبت از اموال یتیم و رعایت حقوق آن‌ها فراخوانده است. خداوند در قرآن نسبت به اموال یتیمان سفارش مخصوص کرده است، زیرا اموال آنان آسیب پذیرتر از همه چیز است. نمی‌توانند از آن مراقبت کنند: ﴿وَ لاَ تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ؛ و به مال یتیم، جز به بهترین صورت [و برای اصلاح]، نزدیک نشوید، تا به حدّ رشد خود برسد.(انعام:۱۵۲)

خوردن مال یتیم همانند خوردن آتش

اعمال انسان‌ها علاوه بر چهره ظاهری خود، یک چهره واقعی نیز دارد که در این جهان پنهان است، اما در جهان دیگر ظاهر می‌شوند و مسئله تجسم اعمال را تشکیل می‌دهند. قرآن می‌گوید آنها که مال یتیم می‌خورند گرچه چهره ظاهری عمل‌شان بهره‌گیری از غذاهای لذیذ و رنگین است، اما چهره واقعی این غذاها آتش سوزان است و همین چهره است که در قیامت آشکار می‌شود.[۱۱] قرآن خوردن اموال یتیم را همانند خوردن آتش می‌داند: ﴿إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَی ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا؛ کسانی که اموال یتیمان را از روی ظلم و ستم می‌خورند، تنها آتش می‌خورند و به زودی به آتش سوزانی می‌سوزند.(نساء:۱۰)

اکرام یتیمان

خداوند به شرح اعمالی که موجب دوری از خدا و گرفتاری در چنگال مجازات الهی می‌شود پرداخته، یادآور می‌شود که چنان نیست که شما خیال می‌کنید که اموال‌تان دلیل بر مقام شما نزد پروردگار است، بلکه اعمال‌تان حاکی از دوری شما از خدا است.[۱۲] یکی از این کارهای ناشایست، نپرداختن به جنبه‌های عاطفی و معنوی در برخورد با یتیمان است: ﴿کَلاَّ بَل لاَّ تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ۝۱۷وَ لاَ تَحَاضُّونَ عَلَی طَعَامِ الْمِسْکِینِ۝۱۸؛ چنان نیست [که شما می‌پندارید!] شما یتیمان را گرامی نمی‌دارید و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمی‌کنید.(فجر:۱۸–۱۷)

یتیمی که پدر خود را از دست داده یا از نعمت محبّت مادر بی‌بهره شده، نیازمند مهر، محبّت و عاطفه است. خداوند به مسلمانان دستور می‌دهد که یتیم را اکرام کرده و کمبود عواطف وی را جبران نمایند.[۱۳]

پرهیز از تحقیر یتیمان

خداوند برای اهمیت دادن به یتیم‌نوازی، ابتدا به دوران یتیمی پیامبر(ص) اشاره کرده و یادآور الطافش به حضرت می‌شود: ﴿أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوَی۝۶وَ وَجَدَکَ ضَالاًّ فَهَدَی۝۷وَ وَجَدَکَ عَائِلا فَأَغْنَی۝۸؛ (آیا او تو را یتیم نیافت و پناه داد؟! و تو را گمشده یافت و هدایت کرد، و تو را فقیر یافت و بی‌نیاز نمود، حال که چنین است، یتیم را تحقیر مکن). بنابراین، هیچ‌کس حقّ تحقیر یتیمان را ندارد.(فجر:۸–۶) سپس با خطاب به پیامبر، همه را از تحقیر ایتام منع می‌کند: ﴿فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلاَ تَقْهَرْ؛ حال که چنین است یتیم را تحقیر مکن‏(فجر:۹)

بدرفتاری با یتیمان خصوصیت تکذیب کنندگان قیامت

آیه اوّل و دوّم سوره ماعون تعبیر بسیار تکان دهنده‌ای در مورد بدرفتاری با ایتام وجود دارد: ﴿أَرَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ۝۱فَذَلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ۝۲؛ آیا کسی که پیوسته روز جزا را انکار می‌کند دیدی؟! او همان کسی است که یتیم را با خشونت می‌راند.(ماعون:۱و۲)

خداوند خصوصیات تکذیب‌کنندگان را اینگونه ترسیم می‌کند که آیا آن کس را که روز جزا را تکذیب می‌کند، از راه صفاتی که لازمه تکذیب است شناختی؟ اگر نشناختی پس بدان که او کسی است که یتیم را به زور از در خانه خود می‌راند، به او جفا می‌کند، از عاقبت عمل زشتش نمی‌ترسد. اگر روز جزا را انکار نمی‌داشت چنین جرأتی را به خود نمی‌داد، از عاقبت عمل خود می‌ترسید و اگر می‌ترسید به یتیم ترحم می‌نمود.[۱۴]

قرآن برای برانگیختن مردم در برابر وضع یتیمان، اشاره به حقیقتی می‌کند که گاهی مردم از آن غافل می‌شوند و آن این است که شما با یتیمان مردم همان‌گونه رفتار کنید که دوست می‌دارید در آینده با یتیمان شما رفتار نمایند: ﴿وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً؛ کسانی که اگر فرزندان ناتوانی از خود بیادگار بگذارند از آینده آنان می‌ترسند، باید (از ستم درباره یتیمان مردم) بترسند! از (مخالفت) خدا بپرهیزند، و سخنی استوار بگویند.(نساء:۹)

نیازمندی کودک یتیم منحصر به خوراک و پوشاک نیست؛ جواب گفتن به احساسات قلبی او مهم‌تر است و در ساختمان آینده او فوق‌العاده مؤثّر می‌باشد و باید از نظر نیازهای عاطفی تغذیه شود.[۱۵]

تشویق به یتیم‌نوازی در روایات

در نگاه روایات، برترین خانه‌ها خانه‌ای است که در آن به یتیمی نیکی شود و بدترین آن خانه‌ای است که بر یتیم بدی شود.[۱۶] کسی که عهده‌دار هزینه زندگی یتیمی شود، در بهشت همراه رسول خدا(ص) خواهد شد.[۱۷] بهشت پاداش کسی است که ناله یتیمی را ساکت کند.[۱۸]

یتیم‌نوازی یکی از سفارش‌های امیرمومنان علی(ع) پس از ضربت خوردن در محراب عبادت بود: «وَ اللَّهَ‏ اللَّهَ‏ فِي الْأَيْتَامِ‏ فَلَا تَعِرَّ أَفْوَاهُهُمْ‏ وَ لَا يَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ [۱۹]؛ خدا را خدا را درباره یتیمان، آنان را گاهى سیر و گاهى گرسنه مگذارید، مباد که در کنار شما تباه شوند.»

رسول خدا(ص): «تَحنَّنوا علي اَيتامِ النّاسِ يُتَحنَّنْ علي ايتامِكُم [۲۰]؛ بر يتيمان مردمان تَرحّم کنيد تا بر يتيمان شما ترحم نمايند.»

امیرمومنان علی(ع): از رسول خدا شنیدم که می‌فرمود: «مَنْ عَالَ يَتِيماً حَتَّى يَسْتَغْنِيَ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ كَمَا أَوْجَبَ لآِكِلِ مَالِ الْيَتِيمِ النَّار [۲۱]؛ هركس يتيمى را در پناه خود بگيرد تا روى پاى خود به‏ايستد، خداوندبهشت را بر او واجب خواهد كرد، همان‏طور كه دوزخ را براى خورندگان مال يتيم واجب كرده است.»

امام باقر(ع): «أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ بَنَى اللَّهُ لَهُ بَيْتاً فِي الْجَنَّةِ مَنْ‏ آوَى‏ الْيَتِيمَ‏ وَ رَحِمَ الضَّعِيفَ وَ أَشْفَقَ عَلَى وَالِدَيْهِ وَ أَنْفَقَ عَلَيْهِمَا وَ رَفَقَ بِمَمْلُوكِهِ [۲۲]؛ چهار خصلت در هر کس باشد خداوند در بهشت برايش منزلگاه بنا مي‌کند: کسي که يتيمي را سرپرستي کند، بر افراد ضعيف و ناتوان تَرَحُّم و مهرباني نمايد، به والدين خود مهر بورزد و با زيردستانش نرم‌خو و باعطوفت باشد.»

امام صادق(ع): «ما مِن عَبدٍ يَمَسحُ يَدهُ علي رأسِ يتيمٍ رحمةً لَهُ اِلاّ اَعطاهُ اللهُ بِكُلِّ شَعرةٍ نوراً يَومَ القِيامةِ[۲۳]؛ هر کس بر سر يتيمي دست ترحم و عطوفت بِکِشد خداوند به تعداد هر مويي، نوري در قيامت به او عطا خواهد فرمود.»

مطالعه بیشتر

  • یتیم در قرآن و حدیث، مهدی پیرهادی، و راضیه پیرهادی.
  • یتیم، سید محمدباقر موسوی همدانی.
  • تنهای محبوب؛ سیمای یتیم در قرآن، محمدعلی انصاری.
  • یتیم نوازی در اسلام، جواد حسین پور، و سعید آقابیگی.

منابع

  1. سوره نساء، آیه ۳۶ و سوره بقره، آیه ۸۳.
  2. سوره بقره، آیه ۲۱۵.
  3. سوره انسان، آیه ۸.
  4. سوره بلد، آیه ۱۵.
  5. سوره بقره، آیه ۲۲۰.
  6. سوره فجر، آیه ۱۷.
  7. سوره ماعون، آیات ۱ و ۲.
  8. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، تحقیق و تنظیم: حسین اشرفی و عباس رحیمیان، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۴۲۵.
  9. سوره نساء، آیه ۸. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم: تفسیر قرآن کریم، تحقیق و تنظیم: حسین اشرفی و عباس رحیمیان، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۸۹ش، ج۱۷، ص۴۲۵.
  10. سوره ضحی، آیات ۶ و ۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۱۰۲.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۸۱.
  12. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۶۳.
  13. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۶، ص۴۶۳.
  14. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۲۰، ص۶۳۳.
  15. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۲۷۶.
  16. جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاة، قم، نشر اسراء، چاپ چهل و چهارم، ۱۳۹۱ش، ص۳۹۸.
  17. حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۹۴، ح۳۱۵.
  18. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۸۸، ح۵۷۳.
  19. نهج البلاغه، نامه ۴۷. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق: غفارى، على اکبر و محمد آخوندى، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۱.
  20. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، ص۹۴.
  21. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق، ج4، ص190.
  22. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ ق، ج۱، ص۸، ح۲۳.
  23. بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ص۱۹۹.