اسرائیلیات در تفسیر قرآن
آیا اسرائیلیات در تفسیر وارد شده است؟ چرا؟
اسرائیلیات به داستان یا حادثهای که از منابع یهودی و مسیحی نقل شده باشد، گفته میشود. اسرائیلیات در تفسیر و شأن نزول قرآن، زمان پیامبر(ص) بوده است و حضرت از آن نهی کردهاند. گسترش اسرائیلیات در زمان خلیفه دوم بیشتر شد، چرا که از یک سو، نقل روایات پیامبر(ص) ممنوع شده بود و از طرف دیگر داستان سرایان یهودی، در میان مردم آزادانه حضور داشتند.
عواملی از جمله مهاجرت یهودیان و مسیحیان به جزیرة العرب، فرهنگ بالاتر ایشان نسبت به اعراب جاهلی، وجود اشتراک متون دینی مسلمانان و یهودیان و مسیحیان و اقدامات عامدانه یهودیان برای ایجاد انحراف در قرآن، از عوامل پیدایش اسرائیلیات دانسته شده است.
وجود اسرائیلیات در تفاسیر اهل سنت، به دلیل اعتماد بیش از حد اهل سنت به روایات صحابه میباشد. از این رو اسرائیلیات در تفاسیر اهل سنت بیشتر از تفاسیر شیعه ورود کرده است.
تعریف
واژهي «اسرائيليات» جمع اسرائيليه، در اصطلاح گاهي در معنايي ويژه، فقط بر آن دسته از رواياتي اطلاق ميگردد كه صبغهي يهودي دارد.[۱] گاهي در مفهومي گستردهتر به كار ميرود و روايات يهودي و مسيحي را در بر ميگيرد. نيز گاهي در مفهومي فراگيرتر از دو مورد پيشين به كار ميرود و هر نوع روايت و حكايتي را كه از منابع غيراسلامي به قلمرو فرهنگ اسلامي وارد گردد، شامل ميشود.[۲] این واژه دارای معنای گستردهای است و اطلاق آن بر دو فرهنگ یهودی و مسیحی از باب تغلیب است.[۳] هر نوع روايت و حکایتی را كه از منابع غير اسلامى وارد قلمرو فرهنگ اسلامى شده باشد شامل مىشود.[۴]
واژهي اسرائيليات گاهی به معناي گزارشها و وقايع تاريخي قوم يهود و بنياسرائيل به كار ميرود. كتاب اسرائيليات القرآن[۵] جهت بررسي اين نوع رويدادهاي تاريخي و سرگذشت قوم يهود، تأليف شده است.
ورود اسرائیلیات
زمان ورود اسرائیلیات در تفاسیر آن گونه که در روایات آمده است از زمان پیامبر(ص) میباشد و از طرف حضرت(ص) نهی شده است.[۶] گسترش این مسئله از زمان خلیفه ی دوم میباشد،[۷] زیرا خلیفه دوم از یک سو، صحابه را از نگارش و نقل احادیث پیامبر(ص) نهی کرد.[۸] از سوی دیگر، میدان برای عدّهای از قصهخوانان یهودی و مسیحی بازگردید.[۹]
عوامل پیدایش اسرائیلیات
- کوچ یهود و نصاری به سوی جزیرة العرب و هم جواری مسلمانان با آنان در مدینه.[۱۰]
- هیبت علمی و دینی یهود و نصاری که پشتوانه فرهنگی آنان به حساب میآمد سبب شد، تا اعراب جاهلی که از آن پشتوانه بیبهره بودند، آنان را برتر از خود بپندارند. آگاهیهای وسیع یهود و نصار از تاریخ و دانستن داستانهای شگفتانگیز، عامل مهمی در برتری آنان بر اعراب جاهلی بوده است.[۱۱]
- وجود مشترکات متون دینی یهود با قرآن، زمینه بهرهگیری مسلمین را فراهم میساخت. قرآن همانند تورات، بسیاری از قضایا و تاریخ پیامبران و امّتهای پیشین را بیان نموده است. همچنانکه موارد مشابه بین قرآن و انجیل به ویژه درباره حضرت عیسی(ع) وجود دارد. چون شیوه قرآن کریم در نقل داستانها بر این است که به گزیدهای از داستان بسنده میکند، برخی از مفسّران برای اینکه داستانی کامل و جامع را ذکر کنند، روایات غیر مفید را نیز به عنوان شأن نزول به آیات قرآن ضمیمه کردند.[۱۲]
- ناتوانی در پاسخگوئی به مسائل دینی مردم،[۱۳] آزادی عمل قصهخوانان اهل کتاب و تشویق آنان از سوی دولت مردان،[۱۴] کنار ماندن امیرالمؤمنین(ع) از حکومت، زمینه لازم را برای فعالیت افرادی چون کعب الاحبار، با دانستههای خرافی خود فراهم آورد.
- یهودیان قبل از ظهور اسلام در شهر مدینه از موقعیّت اجتماعی و اقتصادی برخوردار بودند. پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، یهودیان احساس خطر جدّی کردند، برای رسیدن به هدفهای خود به نیرنگ متوسل شده و در ظاهر به آیین اسلام روی آوردند. این فریبکاری، زمینهای برای رواج اسرائیلیات در میان مسلمانان شد.[۱۵] قرآن کریم قوم یهود را سرسختترین دشمن مسلمانان معرفی کرده، اهل ایمان را نسبت به نیرنگها و نقشههای شوم آنان هشدار میدهد. ﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَه لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا؛ بطور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت﴾(مائده:۸۲)
نفوذ اسرائیلیات در کتب تفسیر
میزان اثرپذیری تفاسیر اهل سنت به دلیل اعتماد بیشتر آنان به صحابه، به مراتب بیشتر از تفاسیر شیعه است. تفسیر اهل سنّت، از گفتههای عالمان یهودی و مسیحی تازه مسلمان، همچون عبدالله بن سلام، کعب الاحبار، وهب بن منبّه، تمیمداری و ابن جریح نوشته شده است. در مقابل شیعه، با تمسک به اهل بیت(ع)، در برابر این موارد ایستادگی کرد. مانند روایتی که امیرالمؤمنین(ع) در برخورد با قصهخوانان در مورد حضرت داود(ع) فرمود: کسی که داستان حضرت داود(ع) را به شیوه داستان سرایان روایت کند، صد و شصت تازیانه بر او مینوازم و این مقدار، حدّ دروغ بستن بر پیامبران است.[۱۶]
مطالعه بیشتر
- التفسیر و المفسرون، محمدحسین ذهبی، قاهره، دارالکتب الحدیثه، ۱۳۸۱ ق، ۱۹۶۱ میلادی.
- پژوهشی در باب اسرائیلیات در تفاسیر قرآن، دکتر محمد تقی دیّاری، دفتر پژوهشی و نشر سهروردی.
منابع
- ↑ دائره المعارف بزرگ اسلامي، زير نظر كاظم موسوي بجنوردي، چاپ دوم، تهران، مركز نشر دائره المعارف بزرگ اسلامي، ۱۳۶۹ش، ج۱۱، ص۱۳۵.
- ↑ ذهبي، محمد حسين ، التفسير و المفسرون، قاهره، دار الكتب الحديثه، ۱۳۸۱ق، ج۱۱، ص۱۶۵. دروزه، محمد عزه، اسرائیلیات فی التفسیر و الحدیث، دمشق، فی دارالایمان، ۱۴۰۵ق، ص۲۰۴. دائره المعارف تشيّع، زير نظر احمد صدر حاج سيد جوادي، كامران فاني و بهاء الدين خرمشاهي، چاپ دوم، تهران، بنياد خيريه و فرهنگي شط، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۳۹.
- ↑ معرفت، محمد هادی، التفسیر المفسرون، مشهد، الجامعه الرضویه للعلوم الاسلامیه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۸۰.
- ↑ مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايره المعارف قرآن كريم، قم بوستان كتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۲۰.
- ↑ محمد جواد مغنيه: اسرائيليات القرآن، بيروت، دار الجواد، ۱۴۰۴ق.
- ↑ جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفا، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان چاپ و انتشارات، ج۲، ص۸۷ به بعد.
- ↑ علی اصغر رضوانی، سلفی گری و پاسخ به شبهات، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ پنجم، ص۲۱.
- ↑ عسكري، مرتضي، معالم المدرستين، قم، كلية اصول الدين و المجمع العلمي الاسلامي، ۱۴۱۶ق، ج ۲، ص ۵۷.
- ↑ ابو ریه، محمود، اضواء علی السنه المحمدیه، قم، مؤسسة أنصاريان للطباعة و النشر، ۱۴۲۰ق، ص۱۵۰.
- ↑ جان. بي. ناس: تاريخ جامع اديان، ترجمه علياصغر حكمت، چاپ پنجم، تهران انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي (شركت سهامي)، ۱۳۷۲ش، ص ۴۸۸.
- ↑ ابوريّه، محمد، اضواء علي السنة المحمدية، چاپ دوم، مصر، دار المعارف (افست قم، دار الكتب العلميّه)، بيتا، ص 146.
- ↑ طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسة الاعلمي، ۱۳۹۳ق، ج۱۳، ص۲۹۱.
- ↑ دائرة المعارف تشيّع، زير نظر احمد صدر حاج سيد جوادي، كامران فاني و بهاء الدين خرمشاهي، چاپ دوم، تهران، بنياد خيريه و فرهنگي شط، ۱۳۷۲ش، ج ۲، ص ۱۳۹.
- ↑ الجوزی، عبد الرحمن بن الجوزي، القُصّاص و المذكّرين، بيروت، دار الكتب العلميّة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق، ص ۲۰.
- ↑ مغنيه، محمد جواد، اسرائيليات القرآن، بيروت، دار الجواد، ۱۴۰۴ق، ص۴۲.
- ↑ دروزه، محمد عزه، الاسرائیلیات فی کتب التفسیر و الحدیث، دمشق، لجنه النشر فی دار الایمان، چاپ دوم، ۱۴۰۵، ص۲۰۴