پرسش در قبر از بدن مادی یا مثالی: تفاوت میان نسخه‌ها

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{ویرایش}}


'''{{شروع متن}}'''{{سوال}}'''ماهيت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آيا از همين بدن مادى است و يا بدن مثالى؟ اگر از بدن مادى است، آيا ميت دوباره در قبر زنده مى شود؟'''
'''{{شروع متن}}'''{{سوال}}'''ماهیت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آیا از همین بدن مادی است یا بدن مثالی؟ اگر از بدن مادی است، آیا میت دوباره در قبر زنده می‌شود؟'''


{{پایان سوال}} {{پاسخ}}
{{پایان سوال}} {{پاسخ}}


اگر روزنه اى براى شناخت كيفيت و جزئيات اين امر مهم باز شود، سبب توسعه ى دانستنى هاى دينى مى شود وگرنه به اصل عقيده، ضررى نمى زند; زيرا مباحث معاد به ويژه جزئيات و مشروح آن از عالم غيب است كه تنها معصوم(عليه السلام) حق اظهار نظر دارد و اگر تحليلى عقلى در مسئله باشد، به قول معصوم(عليه السلام) مستند خواهد بود. مطالعه ى عميق نشان مى دهد كه ميان دانشمندان فن، سه نظر وجود دارد:
اگر روزنه ای برای شناخت کیفیت و جزئیات این امر مهم باز شود، سبب توسعهٔ دانستنی‌های دینی می‌شود وگرنه به اصل عقیده، ضرری نمی‌زند؛ زیرا مباحث معاد به ویژه جزئیات و مشروح آن از عالم غیب است که تنها معصوم (علیه السلام) حق اظهار نظر دارد و اگر تحلیلی عقلی در مسئله باشد، به قول معصوم (علیه السلام) مستند خواهد بود. مطالعهٔ عمیق نشان می‌دهد که میان دانشمندان فن، سه نظر وجود دارد:


# پاسخ گفتن، با همین بدن مادی است و میت در قبر یکبار دیگر زنده می‌شود.
# پاسخ گفتن با بدن است اما بدن مثالی که مناسب برزخ است نه دنیا.
# اصل منکر و نکیر، تجسم عقاید و اعمال انسان است. در حقیقت، آنها عقل عملی و نظری اند که به صورت دو ملک بر انسان ظاهر می‌شوند.
هر یک از این نظرات را گروهی از روایات تأیید می‌کند. پس در حقیقت منشأ اقوال گوناگون، روایات گوناگون در بارهٔ سؤال و عذاب در قبر است.


۱. پاسخ گفتن، با همين بدن مادى است و ميت در قبر يكبار ديگر زنده مى شود.
برای روشن شدن مطلب و داوری درست، به برخی از روایات اشاره می‌شود.


'''الف)''' برخی روایات به گونه ای می‌رساند که روح در قبر، به بدن مادی بر می‌گردد:


۲. پاسخ گفتن با بدن است اما بدن مثالى كه مناسب برزخ است نه دنيا.
امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:


... فاذا وضع فی قبره ردّ الیه الروح الی و رکیه ثم یسأل عمّا یعلم.<ref>الفروع من الکافی، '''ج۳، ص۱۳۰، ح ۲; و سیوطی،''' شرح الصدور، '''ص۱۷۳، از ابی دنیا از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم): «فاذا دخل قبره ردّت الروح الی جسده…».'''</ref>


۳. اصل منكر و نكير، تجسم عقايد و اعمال انسان است. در حقيقت، آنها عقل عملى و نظرى اند كه به صورت دو ملك بر انسان ظاهر مى شوند.
هنگامی که میت در قبر گذاشته شد، روح تا قسمت کمر (نیمهٔ بدن)، بر می‌گردد، آن گاه از آنچه می‌داند سؤال می‌شود.


امام صادق (علیه السلام):


هر يك از اين نظرات را گروهى از روايات تأييد مى كند. پس در حقيقت منشأ اقوال گوناگون، روايات گوناگون در باره ى سؤال و عذاب در قبر است.
... فیقعدانه و یلقیان فیه الروح الی حقویه…<ref>'''همان، ص۲۳۹، ح ۱۲.'''</ref>; … پس آن دو ملک، میت را می‌نشانند و روح را تا کمر (نیمهٔ بدن) او می‌رسانند….


امام صادق (علیه السلام):


براى روشن شدن مطلب و داورى درست، به برخى از روايات اشاره مى شود.
اتاه منکر و نکیر، فیقعدانه و یقولان له.<ref>بحار الانوار، '''ج۶، ۲۲۲، ح ۲۲; و سیوطی،''' شرح الصدور، ص'''۱۷۰ و ۱۷۱، از بخاری و مسلم.'''</ref>


امام صادق (علیه السلام):


'''الف)''' برخى روايات به گونه اى مى رساند كه روح در قبر، به بدن مادى بر مى گردد:
و اذا کان کافراً… و یسلّط علیه الحیات و العقارب، و یظلم علیه قبره، ثمّ یضغطه، ضغطه یختلف أضلاعه علیه ثمّ قال بأصابعه فشرجها<ref>بحارالانوار'''، ج۶، ص۲۲۴، ح ۲۵; و''' شرح الصدور، '''ص۱۷۱، از انس.'''</ref>; و اگر میت کافر باشد… بر او مارها و عقرب‌ها را مسلط می‌کند. قبرش را تاریک می‌کند و چنان فشارش می‌دهد که استخوان‌هایش می‌شکنند….


'''ب)''' روایاتی که تنها مسئلهٔ قبر را بیان می‌کنند و دربارهٔ کیفیت پاسخ گفتن چیزی نمی‌گویند و در مواردی از بدن و قالب مثالی سخن گفته‌اند.


امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:
این دسته روایات بسیار زیادند که ذکر همه ممکن نیست. تنها چند نمونه بیان می‌شود:


در کتاب شریف کافی، از هیجده روایتی که دربارهٔ سؤال در قبر نقل شده است، تنها یک روایت به برگشت روح به بدن اشاره دارد.<ref>'''الفروع من الکافی،''' ج۳، ص۲۳۱–۲۴۵; بدن و قالب مثالی برزخی، ر.ک. همان، ج۳، ص۲۴۴–۲۴۶.</ref>


... فاذا وضع فى قبره ردّ اليه الروح الى و ركيه ثم يسأل عمّا يعلم.<ref>الفروع من الكافى، '''ج۳، ص۱۳۰، ح ۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، '''ص۱۷۳، از ابى دنيا از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم): «فاذا دخل قبره ردّت الروح الى جسده...».'''</ref>
امام صادق (علیه السلام) فرمود:


از شخص در قبرش سؤال می‌شود و اگر موفق بود، قبرش تا هفت زراع بزرگ‌تر و دری به سوی بهشت برایش باز می‌شود.<ref>'''همان، ص۲۳۸، ح ۱۰.'''</ref>


هنگامى كه ميت در قبر گذاشته شد، روح تا قسمت كمر (نيمه ى بدن)، بر مى گردد، آن گاه از آنچه مى داند سؤال مى شود.
در برخی روایات، قبر را جزء برزخ معرفی کرده‌اند:


قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذ حین موته الی یوم القیامه».<ref>'''همان، ص۲۴۲.'''</ref>


امام صادق(عليه السلام):
یعنی از نخستین لحظهٔ مرگ تا رستاخیز، دنیای برزخ است.


رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دربارهٔ فرزند ابوطالب، جعفر طیار، که در جنگ موته شهید شد، فرمود:


... فيقعدانه و يلقيان فيه الروح الى حقويه...<ref>'''همان، ص۲۳۹، ح ۱۲.'''</ref>; ... پس آن دو ملك، ميت را مى نشانند و روح را تا كمر (نيمه ى بدن) او مى رسانند... .
او را می‌بینم که دو بال دارد و همراه ملائکه در بهشت پرواز می‌کند.<ref>بحار الانوار، '''ج۶، ص۲۰۹.'''</ref>


امام سجاد (علیه السلام) فرمود:


امام صادق(عليه السلام):
قبر، باغی از باغ‌های بهشت یا حفره ای از حفره‌های آتش است.<ref>'''همان، ص۲۱۴، ح ۲.'''</ref> قبر مؤمن تا آنجا که چشمش کار می‌کند گشوده می‌شود.<ref>'''همان، ص۲۱۹، ح ۱۳.'''</ref> خداوند بر کافر، نود و نُه اژدها، در قبرش مسلّط می‌کند.<ref>'''همان.'''</ref>


گشوده شدن قبر تا چشم کار می‌کند، تبدیل قبر به باغی از بهشت، پرواز با بال‌ها، حضور ده‌ها اژدها و… با قبر و بدن مادی سازگاری ندارد، حتماً جهان قبر همان گونه که روایت فرمود، جهان برزخ است.


اتاه منكر و نكير، فيقعدانه و يقولان له.<ref>بحار الانوار، '''ج۶، ۲۲۲، ح ۲۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، ص'''۱۷۰ و ۱۷۱، از بخارى و مسلم.'''</ref>
امام صادق (علیه السلام) دربارهٔ سرنوشت ارواح مؤمنان، پس از جان دادن فرمود:


زمانی که خداوند روح مؤمن را گرفت، این روح به قالبی مانند قالب دنیایی خود منتقل می‌شود و می‌خورد و می‌آشامد و هر گاه کسی او را ببیند می‌شناسد، به همان صورتی که در دنیا بود.<ref>'''همان، ص۲۶۹، ح ۱۲۴.'''</ref>


امام صادق(عليه السلام):  
در روایت دیگر فرمود:


مؤمن با همان جسد دنیایی در باغی از بهشت است و ارواح مشرکان در آتش، عذاب می‌شوند.<ref>'''همان، ح ۱۲۵ و ۱۲۶.'''</ref>


و اذا كان كافراً... و يسلّط عليه الحيات و العقارب، و يظلم عليه قبره، ثمّ يضغطه، ضغطه يختلف أضلاعه عليه ثمّ قال بأصابعه فشرجها<ref>بحارالانوار'''، ج۶، ص۲۲۴، ح ۲۵; و''' شرح الصدور، '''ص۱۷۱، از انس.'''</ref>; و اگر ميت كافر باشد... بر او مارها و عقرب ها را مسلط مى كند. قبرش را تاريك مى كند و چنان فشارش مى دهد كه استخوان هايش مى شكنند... .
این گونه روایات، عذاب یا ثواب جسمانی را در قبر تأیید می‌کنند؛ ولی با بدن و جسم مثالی برزخی که ماده ندارد و با چشم مادی قابل مشاهده نیست اما آثار اَشکال و أعراض مادی را دارد.


'''ج)''' روایاتی که بر تجسم مثالی عقاید و اعمال تکیه دارند و به نوعی منازل قبر را تجسم ملکوتی اعمال معرفی می‌کنند.


'''ب)''' رواياتى كه تنها مسئله ى قبر را بيان مى كنند و درباره ى كيفيت پاسخ گفتن چيزى نمى گويند و در مواردى از بدن و قالب مثالى سخن گفته اند.
کافی روایت می‌کند:


... وقتی مؤمن داخل قبر شد، قبر می‌گوید: «خوش آمدی…» و تا چشم کار می‌کند، قبرش فراخ می‌شود و دری به سوی بهشت گشوده می‌شود که وی جایگاه خود را آنجا می‌بیند و مردی از آنجا بیرون می‌آید که چشمان میت تاکنون به زیبایی او ندیده است. می‌گوید: «کیستی که خوش تر از تو تا کنون ندیده‌ام؟!» پاسخ می‌دهد: «من اندیشه و باور نیک تو و عمل صالح تو بودم…».<ref>الفروع من الکافی، '''ج۳، ص۲۴۱، ح ۱.'''</ref> وقتی کافر وارد قبر می‌شود، مردی خارج می‌شود که تا اکنون به زشتی او ندیده است. می‌پرسد: «کیستی؟» آن پاسخ می‌دهد: «من همان کارهای زشتی هستم که انجام می‌دادی و همان آرا و عقاید خبیثی هستم که بر آن بودی…».<ref>'''همان، ص۲۴۲.'''</ref>


اين دسته روايات بسيار زيادند كه ذكر همه ممكن نيست. تنها چند نمونه بيان مى شود:
طرفداران نظریهٔ نخست (پاسخ گفتن میت در قبر با بدن دنیایی)


بیشتر متکلمان به ویژه پیشینیان، باور دارند که میت برای پاسخ گویی در قبر زنده می‌شود. شیخ صدوق (رحمهم الله) پس از نقل حدیثی در بارهٔ اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مادر حضرت علی (علیه السلام) را دفن و تلقین کرد، می‌فرماید که]فاطمه بنت اسد [پس از آن]پاسخ گویی[، دو باره مرد و بر این امر به این آیه استدلال می‌کند:<ref>محسن صدر رضوانی، '''گفتار صدوق یا ترجمه ی اعتقادات ابن بابویه،''' ص۴۹ و ۵۰.</ref>


در كتاب شريف كافى، از هيجده روايتى كه درباره ى سؤال در قبر نقل شده است، تنها يك روايت به برگشت روح به بدن اشاره دارد.<ref>'''الفروع من الكافى،''' ج۳، ص۲۳۱ ـ ۲۴۵; بدن و قالب مثالى برزخى،ر.ك: همان، ج۳، ص۲۴۴ ـ ۲۴۶.</ref>
گفتند: «پروردگارا، ما را دو بار می‌راندی و دو بار زنده کردی. پس به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا راهی برای رهایی ما وجود دارد»؟<ref>مؤمن''': ۱۱.'''</ref>


شیخ مفید(رحمهم الله) در دوجا به صراحت می‌فرماید:


امام صادق(عليه السلام) فرمود:
پرسش نکیر و منکر، از اهل قبور موجّه نیست. مگر پس از زنده شدن آنها بعد از مرگ.<ref>'''شیخ مفید،''' اوائل المقالات، '''ص۸۸.'''</ref> آن دو ملک مگر بر زنده فرود نمی‌آیند و سؤال نمی‌کنند مگر از کسی که مسئله را بفهمد و معنای آن را بداند و این دلالت می‌کند که خداوند بنده اش را، پس از مرگ برای سؤال زنده می‌کند...».<ref>شرح عقائد الصدوق یا تصحیح الاعتقاد، '''ص۲۲۰ و ۲۲۱.'''</ref>
 
 
از شخص در قبرش سؤال مى شود و اگر موفق بود، قبرش تا هفت زراع بزرگ تر و درى به سوى بهشت برايش باز مى شود.<ref>'''همان، ص۲۳۸، ح ۱۰.'''</ref>
 
 
در برخى روايات، قبر را جزء برزخ معرفى كرده اند:
 
 
قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذ حين موته الى يوم القيامه».<ref>'''همان، ص۲۴۲.'''</ref>
 
 
يعنى از نخستين لحظه ى مرگ تا رستاخيز، دنياى برزخ است.
 
 
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) درباره ى فرزند ابوطالب، جعفر طيار، كه در جنگ موته شهيد شد، فرمود:
 
 
او را مى بينم كه دو بال دارد و همراه ملائكه در بهشت پرواز مى كند.<ref>بحار الانوار، '''ج۶، ص۲۰۹.'''</ref>
 
 
امام سجاد(عليه السلام) فرمود:
 
 
قبر، باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى آتش است.<ref>'''همان، ص۲۱۴، ح ۲.'''</ref> قبر مؤمن تا آنجا كه چشمش كار مى كند گشوده مى شود.<ref>'''همان، ص۲۱۹، ح ۱۳.'''</ref> خداوند بر كافر، نود و نُه اژدها، در قبرش مسلّط مى كند.<ref>'''همان.'''</ref>
 
 
گشوده شدن قبر تا چشم كار مى كند، تبديل قبر به باغى از بهشت، پرواز با بال ها، حضور ده ها اژدها و... با قبر و بدن مادى سازگارى ندارد، حتماً جهان قبر همان گونه كه روايت فرمود، جهان برزخ است.
 
 
امام صادق(عليه السلام) درباره ى سرنوشت ارواح مؤمنان، پس از جان دادن فرمود:
 
 
زمانى كه خداوند روح مؤمن را گرفت، اين روح به قالبى مانند قالب دنيايى خود منتقل مى شود و مى خورد و مى آشامد و هر گاه كسى او را ببيند مى شناسد، به همان صورتى كه در دنيا بود.<ref>'''همان، ص۲۶۹، ح ۱۲۴.'''</ref>
 
 
در روايت ديگر فرمود:
 
 
مؤمن با همان جسد دنيايى در باغى از بهشت است و ارواح مشركان در آتش، عذاب مى شوند.<ref>'''همان، ح ۱۲۵ و ۱۲۶.'''</ref>
 
 
اين گونه روايات، عذاب يا ثواب جسمانى را در قبر تأييد مى كنند; ولى با بدن و جسم مثالى برزخى كه ماده ندارد و با چشم مادى قابل مشاهده نيست اما آثار اَشكال و أعراض مادى را دارد.
 
 
'''ج)''' رواياتى كه بر تجسم مثالى عقايد و اعمال تكيه دارند و به نوعى منازل قبر را تجسم ملكوتى اعمال معرفى مى كنند.
 
 
كافى روايت مى كند:
 
 
... وقتى مؤمن داخل قبر شد، قبر مى گويد: «خوش آمدى...» و تا چشم كار مى كند، قبرش فراخ مى شود و درى به سوى بهشت گشوده مى شود كه وى جايگاه خود را آنجا مى بيند و مردى از آنجا بيرون مى آيد كه چشمان ميت تاكنون به زيبايى او نديده است. مى گويد: «كيستى كه خوش تر از تو تا كنون نديده ام؟!» پاسخ مى دهد: «من انديشه و باور نيك تو و عمل صالح تو بودم...»<ref>الفروع من الكافى، '''ج۳، ص۲۴۱، ح ۱.'''</ref>. وقتى كافر وارد قبر مى شود، مردى خارج مى شود كه تا اكنون به زشتى او نديده است. مى پرسد: «كيستى؟» آن پاسخ مى دهد: «من همان كارهاى زشتى هستم كه انجام مى دادى و همان آرا و عقايد خبيثى هستم كه بر آن بودى...».<ref>'''همان، ص۲۴۲.'''</ref>
 
 
طرفداران نظريه ى نخست (پاسخ گفتن ميت در قبر با بدن دنيايى)
 
 
بيشتر متكلمان به ويژه پيشينيان، باور دارند كه ميت براى پاسخ گويى در قبر زنده مى شود. شيخ صدوق(رحمهم الله) پس از نقل حديثى در باره ى اينكه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)مادر حضرت على(عليه السلام) را دفن و تلقين كرد، مى فرمايد كه ]فاطمه بنت اسد [پس از آن ]پاسخ گويى[، دو باره مرد و بر اين امر به اين آيه استدلال مى كند:<ref>محسن صدر رضوانى، '''گفتار صدوق يا ترجمه ى اعتقادات ابن بابويه،''' ص۴۹ و ۵۰.</ref>
 
 
گفتند: «پروردگارا، ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى. پس به گناهان خود اعتراف كرديم، آيا راهى براى رهايى ما وجود دارد»؟<ref>مؤمن''': ۱۱.'''</ref>
 
 
شيخ مفيد(رحمهم الله) در دوجا به صراحت مى فرمايد:
 
 
پرسش نكير و منكر، از اهل قبور موجّه نيست. مگر پس از زنده شدن آنها بعد از مرگ.<ref>'''شيخ مفيد،''' اوائل المقالات، '''ص۸۸.'''</ref> آن دو ملك مگر بر زنده فرود نمى آيند و سؤال نمى كنند مگر از كسى كه مسئله را بفهمد و معناى آن را بداند و اين دلالت مى كند كه خداوند بنده اش را، پس از مرگ براى سؤال زنده مى كند...».<ref>شرح عقائد الصدوق يا تصحيح الاعتقاد، '''ص۲۲۰ و ۲۲۱.'''</ref>
 
 
مرحوم مجلسى مى فرمايد: «چون ميت را در قبر گذارند، دو ملك براى سؤال مى آيند و حق تعالى، روح را به او بر مى گرداند; از سر تا كمر، و او را مى نشانند... .<ref>'''حق اليقين،''' ص۴۷۳ و ۴۷۷.</ref> بدان كه اجماع مسلمانان بر سؤال قبر است و روح را براى سؤال به بدن بر مى گردانند.<ref>همان.</ref>


مرحوم مجلسی می‌فرماید: «چون میت را در قبر گذارند، دو ملک برای سؤال می‌آیند و حق تعالی، روح را به او برمی‌گرداند; از سر تا کمر، و او را می‌نشانند... .<ref>'''حق الیقین،''' ص۴۷۳ و ۴۷۷.</ref> بدان که اجماع مسلمانان بر سؤال قبر است و روح را برای سؤال به بدن برمی‌گردانند.<ref>همان.</ref>


مخالفان این نظریه، اشکالات مختلفی بر آن وارد کرده‌اند. خسروپناه، برزخ، ص۶۵-۶۶.
مخالفان این نظریه، اشکالات مختلفی بر آن وارد کرده‌اند. خسروپناه، برزخ، ص۶۵-۶۶.


'''طرفداران نظریه ی دوم (پاسخ گفتن میت در قبر با مثالی برزخی)'''


'''طرفداران نظريه ى دوم (پاسخ گفتن ميت در قبر با مثالى برزخى)'''
بیشتر متکلمانِ متأخر و معاصر و حکیمان می‌گویند که سؤال در قبر حق و حتمی است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادی بلکه بدن مثالی برزخی.
 
 
بيشتر متكلمانِ متأخر و معاصر و حكيمان مى گويند كه سؤال در قبر حق و حتمى است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادى بلكه بدن مثالى برزخى.
 
 
'''طرفداران نظريه ى سوم (پرسش و پاسخ قبر، همان تجسم اعمال و عقايد است)'''
 


كسانى كه پرسش در قبر و حضور نكير و منكر را تجسم عقايد و اعمال ميت مى دانند. سرانجام به نظريه ى دوم مى رسند، يعنى حقيقت اين دو ملك و روند پاسخ گويى را تأييد مى كنند; ولى كيفيت آن را به صورت تجسم مى دانند، يا اينكه اعمال و عقايد را در بروز و هيئت اين دو ملك مؤثر مى دانند.
'''طرفداران نظریه ی سوم (پرسش و پاسخ قبر، همان تجسم اعمال و عقاید است)'''


کسانی که پرسش در قبر و حضور نکیر و منکر را تجسم عقاید و اعمال میت می‌دانند. سرانجام به نظریه ی دوم می‌رسند، یعنی حقیقت این دو ملک و روند پاسخ گویی را تأیید می‌کنند; ولی کیفیت آن را به صورت تجسم می‌دانند، یا اینکه اعمال و عقاید را در بروز و هیئت این دو ملک مؤثر می‌دانند.


بيشتر متكلمانِ متأخر و معاصر و حكيمان مى گويند كه سؤال در قبر حق و حتمى است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادى بلكه بدن مثالى برزخى. خسروپناه، برزخ، ص۶۲
بیشتر متکلمانِ متأخر و معاصر و حکیمان می‌گویند که سؤال در قبر حق و حتمی است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادی بلکه بدن مثالی برزخی. خسروپناه، برزخ، ص۶۲
از سوى ديگر با برداشت دقيق از معناى قبر، كسانى كه مراد از قبر و حالت هاى وارد در روايات را به همين قبر مادى ظاهرى مربوط مى دانند، ناچار به نظريه ى اول، گرايش دارند; ولى بنابراين كه قبر باطنى دارد و جزء عالم برزخ به حساب مى آيد، مى توان به دو نظريه ى آخر باور داشت.<ref>محمد باقر شريعتى سبزوارى، معاد در نگاه عقل و دين، ص 284.</ref>
از سوی دیگر با برداشت دقیق از معنای قبر، کسانی که مراد از قبر و حالت‌های وارد در روایات را به همین قبر مادی ظاهری مربوط می‌دانند، ناچار به نظریه ی اول، گرایش دارند; ولی بنابراین که قبر باطنی دارد و جزء عالم برزخ به حساب می‌آید، می‌توان به دو نظریه ی آخر باور داشت.<ref>محمد باقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه عقل و دین، ص 284.</ref>


==منابع==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی =  
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =  
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =  
| شناسه =
| تیترها =  
| تیترها =
| ویرایش =  
| ویرایش =
| لینک‌دهی =  
| لینک‌دهی =
| ناوبری =  
| ناوبری =
| نمایه =  
| نمایه =
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =  
| ارجاعات =
| بازبینی =  
| بازبینی =
| تکمیل =  
| تکمیل =
| اولویت =  
| اولویت =
| کیفیت =  
| کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۶

'

سؤال
ماهیت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آیا از همین بدن مادی است یا بدن مثالی؟ اگر از بدن مادی است، آیا میت دوباره در قبر زنده می‌شود؟

اگر روزنه ای برای شناخت کیفیت و جزئیات این امر مهم باز شود، سبب توسعهٔ دانستنی‌های دینی می‌شود وگرنه به اصل عقیده، ضرری نمی‌زند؛ زیرا مباحث معاد به ویژه جزئیات و مشروح آن از عالم غیب است که تنها معصوم (علیه السلام) حق اظهار نظر دارد و اگر تحلیلی عقلی در مسئله باشد، به قول معصوم (علیه السلام) مستند خواهد بود. مطالعهٔ عمیق نشان می‌دهد که میان دانشمندان فن، سه نظر وجود دارد:

  1. پاسخ گفتن، با همین بدن مادی است و میت در قبر یکبار دیگر زنده می‌شود.
  2. پاسخ گفتن با بدن است اما بدن مثالی که مناسب برزخ است نه دنیا.
  3. اصل منکر و نکیر، تجسم عقاید و اعمال انسان است. در حقیقت، آنها عقل عملی و نظری اند که به صورت دو ملک بر انسان ظاهر می‌شوند.

هر یک از این نظرات را گروهی از روایات تأیید می‌کند. پس در حقیقت منشأ اقوال گوناگون، روایات گوناگون در بارهٔ سؤال و عذاب در قبر است.

برای روشن شدن مطلب و داوری درست، به برخی از روایات اشاره می‌شود.

الف) برخی روایات به گونه ای می‌رساند که روح در قبر، به بدن مادی بر می‌گردد:

امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:

... فاذا وضع فی قبره ردّ الیه الروح الی و رکیه ثم یسأل عمّا یعلم.[۱]

هنگامی که میت در قبر گذاشته شد، روح تا قسمت کمر (نیمهٔ بدن)، بر می‌گردد، آن گاه از آنچه می‌داند سؤال می‌شود.

امام صادق (علیه السلام):

... فیقعدانه و یلقیان فیه الروح الی حقویه…[۲]; … پس آن دو ملک، میت را می‌نشانند و روح را تا کمر (نیمهٔ بدن) او می‌رسانند….

امام صادق (علیه السلام):

اتاه منکر و نکیر، فیقعدانه و یقولان له.[۳]

امام صادق (علیه السلام):

و اذا کان کافراً… و یسلّط علیه الحیات و العقارب، و یظلم علیه قبره، ثمّ یضغطه، ضغطه یختلف أضلاعه علیه ثمّ قال بأصابعه فشرجها[۴]; و اگر میت کافر باشد… بر او مارها و عقرب‌ها را مسلط می‌کند. قبرش را تاریک می‌کند و چنان فشارش می‌دهد که استخوان‌هایش می‌شکنند….

ب) روایاتی که تنها مسئلهٔ قبر را بیان می‌کنند و دربارهٔ کیفیت پاسخ گفتن چیزی نمی‌گویند و در مواردی از بدن و قالب مثالی سخن گفته‌اند.

این دسته روایات بسیار زیادند که ذکر همه ممکن نیست. تنها چند نمونه بیان می‌شود:

در کتاب شریف کافی، از هیجده روایتی که دربارهٔ سؤال در قبر نقل شده است، تنها یک روایت به برگشت روح به بدن اشاره دارد.[۵]

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

از شخص در قبرش سؤال می‌شود و اگر موفق بود، قبرش تا هفت زراع بزرگ‌تر و دری به سوی بهشت برایش باز می‌شود.[۶]

در برخی روایات، قبر را جزء برزخ معرفی کرده‌اند:

قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذ حین موته الی یوم القیامه».[۷]

یعنی از نخستین لحظهٔ مرگ تا رستاخیز، دنیای برزخ است.

رسول خدا (صلی الله علیه وآله) دربارهٔ فرزند ابوطالب، جعفر طیار، که در جنگ موته شهید شد، فرمود:

او را می‌بینم که دو بال دارد و همراه ملائکه در بهشت پرواز می‌کند.[۸]

امام سجاد (علیه السلام) فرمود:

قبر، باغی از باغ‌های بهشت یا حفره ای از حفره‌های آتش است.[۹] قبر مؤمن تا آنجا که چشمش کار می‌کند گشوده می‌شود.[۱۰] خداوند بر کافر، نود و نُه اژدها، در قبرش مسلّط می‌کند.[۱۱]

گشوده شدن قبر تا چشم کار می‌کند، تبدیل قبر به باغی از بهشت، پرواز با بال‌ها، حضور ده‌ها اژدها و… با قبر و بدن مادی سازگاری ندارد، حتماً جهان قبر همان گونه که روایت فرمود، جهان برزخ است.

امام صادق (علیه السلام) دربارهٔ سرنوشت ارواح مؤمنان، پس از جان دادن فرمود:

زمانی که خداوند روح مؤمن را گرفت، این روح به قالبی مانند قالب دنیایی خود منتقل می‌شود و می‌خورد و می‌آشامد و هر گاه کسی او را ببیند می‌شناسد، به همان صورتی که در دنیا بود.[۱۲]

در روایت دیگر فرمود:

مؤمن با همان جسد دنیایی در باغی از بهشت است و ارواح مشرکان در آتش، عذاب می‌شوند.[۱۳]

این گونه روایات، عذاب یا ثواب جسمانی را در قبر تأیید می‌کنند؛ ولی با بدن و جسم مثالی برزخی که ماده ندارد و با چشم مادی قابل مشاهده نیست اما آثار اَشکال و أعراض مادی را دارد.

ج) روایاتی که بر تجسم مثالی عقاید و اعمال تکیه دارند و به نوعی منازل قبر را تجسم ملکوتی اعمال معرفی می‌کنند.

کافی روایت می‌کند:

... وقتی مؤمن داخل قبر شد، قبر می‌گوید: «خوش آمدی…» و تا چشم کار می‌کند، قبرش فراخ می‌شود و دری به سوی بهشت گشوده می‌شود که وی جایگاه خود را آنجا می‌بیند و مردی از آنجا بیرون می‌آید که چشمان میت تاکنون به زیبایی او ندیده است. می‌گوید: «کیستی که خوش تر از تو تا کنون ندیده‌ام؟!» پاسخ می‌دهد: «من اندیشه و باور نیک تو و عمل صالح تو بودم…».[۱۴] وقتی کافر وارد قبر می‌شود، مردی خارج می‌شود که تا اکنون به زشتی او ندیده است. می‌پرسد: «کیستی؟» آن پاسخ می‌دهد: «من همان کارهای زشتی هستم که انجام می‌دادی و همان آرا و عقاید خبیثی هستم که بر آن بودی…».[۱۵]

طرفداران نظریهٔ نخست (پاسخ گفتن میت در قبر با بدن دنیایی)

بیشتر متکلمان به ویژه پیشینیان، باور دارند که میت برای پاسخ گویی در قبر زنده می‌شود. شیخ صدوق (رحمهم الله) پس از نقل حدیثی در بارهٔ اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مادر حضرت علی (علیه السلام) را دفن و تلقین کرد، می‌فرماید که]فاطمه بنت اسد [پس از آن]پاسخ گویی[، دو باره مرد و بر این امر به این آیه استدلال می‌کند:[۱۶]

گفتند: «پروردگارا، ما را دو بار می‌راندی و دو بار زنده کردی. پس به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا راهی برای رهایی ما وجود دارد»؟[۱۷]

شیخ مفید(رحمهم الله) در دوجا به صراحت می‌فرماید:

پرسش نکیر و منکر، از اهل قبور موجّه نیست. مگر پس از زنده شدن آنها بعد از مرگ.[۱۸] آن دو ملک مگر بر زنده فرود نمی‌آیند و سؤال نمی‌کنند مگر از کسی که مسئله را بفهمد و معنای آن را بداند و این دلالت می‌کند که خداوند بنده اش را، پس از مرگ برای سؤال زنده می‌کند...».[۱۹]

مرحوم مجلسی می‌فرماید: «چون میت را در قبر گذارند، دو ملک برای سؤال می‌آیند و حق تعالی، روح را به او برمی‌گرداند; از سر تا کمر، و او را می‌نشانند... .[۲۰] بدان که اجماع مسلمانان بر سؤال قبر است و روح را برای سؤال به بدن برمی‌گردانند.[۲۱]

مخالفان این نظریه، اشکالات مختلفی بر آن وارد کرده‌اند. خسروپناه، برزخ، ص۶۵-۶۶.

طرفداران نظریه ی دوم (پاسخ گفتن میت در قبر با مثالی برزخی)

بیشتر متکلمانِ متأخر و معاصر و حکیمان می‌گویند که سؤال در قبر حق و حتمی است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادی بلکه بدن مثالی برزخی.

طرفداران نظریه ی سوم (پرسش و پاسخ قبر، همان تجسم اعمال و عقاید است)

کسانی که پرسش در قبر و حضور نکیر و منکر را تجسم عقاید و اعمال میت می‌دانند. سرانجام به نظریه ی دوم می‌رسند، یعنی حقیقت این دو ملک و روند پاسخ گویی را تأیید می‌کنند; ولی کیفیت آن را به صورت تجسم می‌دانند، یا اینکه اعمال و عقاید را در بروز و هیئت این دو ملک مؤثر می‌دانند.

بیشتر متکلمانِ متأخر و معاصر و حکیمان می‌گویند که سؤال در قبر حق و حتمی است و پاسخ با جسم و روح است، منتها نه جسم مادی بلکه بدن مثالی برزخی. خسروپناه، برزخ، ص۶۲ از سوی دیگر با برداشت دقیق از معنای قبر، کسانی که مراد از قبر و حالت‌های وارد در روایات را به همین قبر مادی ظاهری مربوط می‌دانند، ناچار به نظریه ی اول، گرایش دارند; ولی بنابراین که قبر باطنی دارد و جزء عالم برزخ به حساب می‌آید، می‌توان به دو نظریه ی آخر باور داشت.[۲۲]

منابع

  1. الفروع من الکافی، ج۳، ص۱۳۰، ح ۲; و سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۳، از ابی دنیا از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم): «فاذا دخل قبره ردّت الروح الی جسده…».
  2. همان، ص۲۳۹، ح ۱۲.
  3. بحار الانوار، ج۶، ۲۲۲، ح ۲۲; و سیوطی، شرح الصدور، ص۱۷۰ و ۱۷۱، از بخاری و مسلم.
  4. بحارالانوار، ج۶، ص۲۲۴، ح ۲۵; و شرح الصدور، ص۱۷۱، از انس.
  5. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۳۱–۲۴۵; بدن و قالب مثالی برزخی، ر.ک. همان، ج۳، ص۲۴۴–۲۴۶.
  6. همان، ص۲۳۸، ح ۱۰.
  7. همان، ص۲۴۲.
  8. بحار الانوار، ج۶، ص۲۰۹.
  9. همان، ص۲۱۴، ح ۲.
  10. همان، ص۲۱۹، ح ۱۳.
  11. همان.
  12. همان، ص۲۶۹، ح ۱۲۴.
  13. همان، ح ۱۲۵ و ۱۲۶.
  14. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۱، ح ۱.
  15. همان، ص۲۴۲.
  16. محسن صدر رضوانی، گفتار صدوق یا ترجمه ی اعتقادات ابن بابویه، ص۴۹ و ۵۰.
  17. مؤمن: ۱۱.
  18. شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۸۸.
  19. شرح عقائد الصدوق یا تصحیح الاعتقاد، ص۲۲۰ و ۲۲۱.
  20. حق الیقین، ص۴۷۳ و ۴۷۷.
  21. همان.
  22. محمد باقر شریعتی سبزواری، معاد در نگاه عقل و دین، ص 284.