ویژگی‌های رهبر اسلامی از دیدگاه امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۲۱: خط ۲۰:
{{نقل قول|همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهده‌دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند و ستمکار نیز نمی‌تواند رهبر مردم باشد که با ستم حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند و نه کسی که در تقسیم بیت المال عدالت ندارد، زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل می‌کند و گروهی را بر گروهی مقدم می‌دارد و رشوه خوار در قضاوت نمی‌تواند امام باشد زیرا که برای داوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال و حق را به صاحبان آن نمی‌رساند و آن کس که سنّت پیامبر اکرم(ص) را ضایع می‌کند، لیاقت رهبری ندارد، زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می‌کشاند.<ref>همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.</ref>}}
{{نقل قول|همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهده‌دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند و ستمکار نیز نمی‌تواند رهبر مردم باشد که با ستم حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند و نه کسی که در تقسیم بیت المال عدالت ندارد، زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل می‌کند و گروهی را بر گروهی مقدم می‌دارد و رشوه خوار در قضاوت نمی‌تواند امام باشد زیرا که برای داوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال و حق را به صاحبان آن نمی‌رساند و آن کس که سنّت پیامبر اکرم(ص) را ضایع می‌کند، لیاقت رهبری ندارد، زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می‌کشاند.<ref>همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.</ref>}}


۶. صداقت: امام علی(ع) می‌فرماید حاکم باید صداقت پیشه کنند و جز سخن راست به مردم نگوید و هرگز دروغ نگوید.<ref>همان، ص۲۱۰، خطبه ۱۵۴.</ref>


 
۷. خودسازی حاکم اسلامی و برخورداری از تربیت اسلامی: حاکم باید پیش از آنکه به فکر تعلیم مردم باشد، می‌بایست خود را بسازد و خودسازی کند.<ref>همان، ص۴۶۲، حکمت ۷۳.</ref>
۶. رهبر اسلامی باید به مردم راست بگوید و راه عقل را بپیماید و از فرزندان آخرت باشد: «پس باید امام و راهنمای مردم به مردم راست بگوید و راه خرد پیماید و از فرزندان آخرت باشد».<ref>همان، ص۲۱۰، خطبه ۱۵۴.</ref>
 
۷. خودسازی حاکم اسلامی و برخورداری از تربیت اسلامی. «کسی که خود را رهبر مردم قرار داد باید پیش از آن که به تعلیم دیگران پردازد، خود را بسازد و پیش از آن که به گفتار تربیت کند، با کردار تعلیم دهد».<ref>همان، ص۴۶۲، حکمت ۷۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}



نسخهٔ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۲

سؤال

از دیدگاه حضرت علی(ع) رهبر اسلامی چه ویژگی‌هایی دارد؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


حضرت علی(ع) برای رهبر و حاکم اسلامی ویژگی‌هایی را برشمرده‌اند که در نهج البلاغه آمده است:

۱. داشتن قدرت و آگاهی لازم: امام علی(ع) فردی را سزاوار حکومت می‌داند که قدرت و نیروی حکومت کردن و رهبری را داشته باشد و نیز از فرامین الهی آگاه باشد.[۱]بر این اساس انسان ضعیف و نادان نمی‌تواند مسئولیت رهبری جامعه اسلامی را بر عهده گیرد، زیرا که مسلمانان را با نادانی خود به گمراهی می‌کشاند.[۲]

۲. حاکم اسلامی یاور ستمدیدگان و دشمن ستمکاران است: امام علی(ع) ویژگی حاکم دینی را این می‌داند که حاکم باید به یاری مظلوم بشتابد و مقابل ظلم و ظالم بایستد.[۳]

۳. ساده زیستی و پرهیز از تجمّل گرایی: امام علی اعتقاد دارد حاکم دینی باید ساده زیست باشد و مانند مردم رفتار کند و از تجمل گرایی فاصله بگیرد تا طبقه مستضعف و فقیر را درک کند.[۴]

۴. مهربانی و محبت با مردم و پرهیز از روحیه درنده خوئی: امام علی(ع) میفرماید حاکم باید با مردم با مهربانی رفتار کند و دوستی پیشه کند نه اینکه آنان را دشمن خود بداند و مانند یک حیوان درنده رفتار کند.[۵]

۵. حاکم اسلامی نباید بخیل، نادان و ظالم باشد و باید از تبعیض و حیف و میل بیت المال پرهیز کند و سنت پیامبر اکرم(ص) را ضایع نکند:

۶. صداقت: امام علی(ع) می‌فرماید حاکم باید صداقت پیشه کنند و جز سخن راست به مردم نگوید و هرگز دروغ نگوید.[۷]

۷. خودسازی حاکم اسلامی و برخورداری از تربیت اسلامی: حاکم باید پیش از آنکه به فکر تعلیم مردم باشد، می‌بایست خود را بسازد و خودسازی کند.[۸]


منابع

  1. نهج البلاغه، ترجمه دشتی، محمد، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)، انتشارات حضور، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۰، خطبه ۱۷۳.
  2. همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.
  3. همان، ص۱۸۸، خطبه ۱۳۶.
  4. همان، ص۴۰۲، نامه ۴۵. ص۴۰۲، نامه ۴۵.
  5. همان، ص۴۱۰، نامه ۵۳.
  6. همان، ص۱۸۲، خطبه ۱۳۱.
  7. همان، ص۲۱۰، خطبه ۱۵۴.
  8. همان، ص۴۶۲، حکمت ۷۳.