وظایف منتظران ظهور

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۴ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}}منتظر امام زمان باید چه کارهایی جهت وفاداری به ایشان بکند؟{...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال
منتظر امام زمان باید چه کارهایی جهت وفاداری به ایشان بکند؟
درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


پرسشگر گرامی برای هر کسی که امام زمان را دوست داشته و در انتظار او به سر می برد وظايفی شمرده شده است که در صورت عمل به آنها امام مهدی(عج)‌ از ما خشنود گشته و ميتوانيم از ياران واقعی آن حضرت به شمار آييم. از اين روی سزاوار است وظايف يک منتظر واقعی را برشمريم تا به وسيله آنها مورد رضايت حضرت ولیعصر قرار گيريم.

وظايف كلى شخص منتظر به وظايفى كه مربوط به خود شخص منتظر است و وظايفى كه شخص منتظر در قبال جامعه و اجتماع دارد قابل تقسيم است كه اينك هر يك بيان مى شود:

الف) وظايف كلى فردى منتظران

۱ - تهذيب نفس و خودسازى: از مهم ترين وظايف فردى منتظران دولت حق، پارسايى و آراستگى به اخلاق خوب و پسنديده است.

امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند:

«هركس دوست دارد در شمار اصحاب و ياران حضرت قائم(عج) باشد، بايد در عصر انتظار مظهر اخلاق نيك اسلامى باشد چنين كسى اگر پيش از قيام قائم درگذرد پاداش او مانند كسانى باشد كه قائم را درك كنند و به حضور او برسند...».([۱])

امام عصر(عج) در ندايى نورانى منتظران را به انجام اعمال پسنديده در زمان غيبت فرا مى خواند و مى فرمايد:

«پس هريك از شما بايد آنچه را كه موجب دوستى ما مى شود پيشه ى خود سازد و از هرآنچه كه موجب ناخشنودى ما مى گردد دورى گزيند زيرا فرمان ما به يك باره و ناگهانى فرا مى رسد و در آن زمان توبه و بازگشت براى كسى سودى ندارد و پشيمانى از گناه كسى را از كيفر ما نجات نمى بخشد».([۲])

۲ - تمسك به ريسمان ولايت: از وظايف منتظران تمسك به ولايت ائمه(ع)در حوزه فردى است چه آنكه تنها راه نجات و سعادت تمسك جستن به آن بزرگواران است و جدايى از ايشان چيزى جز خسران و بدبختى را به دنبال نخواهد داشت:

«آنكه از شما اهل بيت جدا شد گمراه گرديد و آنكه به شما تمسك نمود رستگار شد».([۳])

در روايات زيادى اين وظيفه ى مهم ذكر شده است. امام صادق(عليه السلام) فرمود:

«زمانى بر مردم فرارسد كه پيشوايشان از آنان غايب گرد ند، زراره پرسيد: در آن زمان مردم چه كنند؟ حضرت فرمود: به همان امر(ولايت) كه بر آنند چنگ زنند تا اينكه (امامشان) بر ايشان آشكار شود».([۴])

و يا امام كاظم(عليه السلام) فرمود:

«خوشا به حال شيعيان ما، آنان كه در زمان غيبت قائم ما به ريسمان (ولايت) ما چنگ زنند».([۵])

و اما تمسك به ولايت اهل بيت يعنى علاوه بر اعتقاد به امامت آن بزرگواران خط اعتقادى و عملى خويش را با استوارى و صلابت نگاه داشتن چنانكه امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد:

«هرگاه زمان غيبت فرارسيد به دستورات امامان پيشين چنگ زنيد تا امام آخرين ظهور كند».([۶])

و نيز فرمودند:

«هرگاه روزى رسيد كه امامى از آل محمد(صلى الله عليه وآله) در ميان خود حاضر نداشتيد همان امامانى را كه دوست مى داشتيد دوست بداريد و همان كسان(خط باطلى) را كه دشمن مى داشتيد دشمن بداريد و همواره در خط ولايت حقّه جاى داشته باشيد و صبح و شام در حالت انتظار به سر ببريد... و همان دينى را كه داشتيد داشته باشيد تا خداوند ستاره ى هدايت شما راطالع سازد تا خداوند صاحب دين را برساند».([۷])

۳ - صبر و پايدارى

روح و جوهر اصلى انتظار، صبر و مقاومت است; زيرا هدف اصلى ازا نتظار زنده نگه داشتن روح اميد و نشاط و احساس تعهد و مسئوليت و پيوند روحى با امام موعود است و زنده بودن اين اميد و احساس مسئوليت بدون صبر ممكن نيست انتظار بدون عنصر صبر و پايدارى، پوسته اى است بدون مغز و قالبى است بى محتوا، از اينرو همواره خصلت الهى و حياتى انتظار، با صبر و شكيبايى قرين گشته است امام صادق(عليه السلام) مى فرمايند:

«از دين امامان، پارسايى است... و انتظار فرج باصبر و شكيبايى».([۸])

بنابراين يكى از مهم ترين وظايف منتظران در دوران غيبت، صبرو پايدارى است اين خصلت تا آن جا اهميت دارد كه مايه امتياز مردم آخرالزمان از مسلمانان صدر اسلام به شمار مى آيد، امام صادق(عليه السلام) به نقل از پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمودند:

«پس از شما كسانى بيايند كه يك نفر ايشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشند (اصحاب) گفتند: اى رسول خدا! ما در جنگ بدر و احد و حنين با تو بوديم و درباره ى ما آيه نازل شده است؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: اگر آنچه به ايشان رسد به شما رسد شكيبايى آنان را نداريد».([۹])

عنصر پايدارى آنقدر حياتى بوده كه صابران دوره ى انتظار از گروندگان به غيب و بلكه از مفلحان و رستگاران شمرده شده اند، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرموده أند:

«خوشا به حال صبر كنندگان در دوران غيبت مهدى(عج)... آنها كسانى هستند كه خداوند در كتابش آنها را توصيف نموده و فرموده است:... آنها كسانى هستند كه به غيب ايمان آورده اند».

و نيز فرموده است:

«... آنها حزب خداى متعال هستند كه به راستى حزب خدا رستگارند».([۱۰])

اما عرصه هايى كه منتظِر لازم است صبرو شكيبايى پيشه كند:

از طولانى شدن دوران غيبت مأيوس نگردد

شخص منتظر لازم است بر فرارسيدن ظهور حضرت و دولت حقّه مهدى(عج)، شتاب نكند. حضرت على(عليه السلام) مى فرمايد:

«چشم به راه رسيدن فرج باشيد و از كارگشايى و آسايش رسانى الهى نوميد مباشيد».([۱۱])

و نيز آن حضرت مى فرمايند:

«در برپايى حكومت عدل و حق شتاب مكنيد پس از آنكه زمان مناسب آن فرا رسد كه پشيمان خواهيد شد و زمان آن را دور و دراز نپنداريد كه دلهايتان سخت و نااميد شود».([۱۲])

طبق اين حديث شريف منتظر بايد راهى ميانه برگزيند و چنين بپندارد كه در عين حال كه زمان و شرايط مناسب براى اين حادثه ى مهم و بى نظير ضرورى است ليكن اين مناسبت ها و شرايط ممكن است در زمانى بس اندك پديد آيد و محيط آماده ى ظهور و فرج گردد.

بنابراين، نبايد به گونه اى به دولت حقه و ظهور آن نگريست كه حس اميد و حالت انتظار و آمادگى و عنصر از جامعه رخت بربندد.

آنانكه درعصر غيبت بردبار و صابر نباشند و عجله كنند هلاك خواهند شد چنانكه از امام محمد تقى(عليه السلام) درباره ى امام بعد از امام حسن عسكرى(عليه السلام) سؤال شد حضرت گريه شديدى كردند آنگاه فرمودند:

«و عجله كنندگان هلاك شوند و تسليم كنندگان، نجات يابند».([۱۳])

صبر در مقابل حوادث و آزار دشمنان

امام حسين(عليه السلام) فرمودند:

«براى او(مهدى) غيبتى است كه اقوامى در آن از دين خارج شوند و گروهى بر دين ثابت قدم بمانند و آزار و اذيت مى كشند و به آنها گفته مى شود: اين وعده(ظهور) چه وقت عملى مى شود اگرراست مى گوييد؟ بى ترديد صبركننده در زمان غيبت، در برابر آزار و تكذيب (مخالفان) به منزله جهاد كننده ى با شمشير در ركاب رسول الله(صلى الله عليه وآله) است».([۱۴])

و امام صادق(عليه السلام) فرمودند:

«.. آيا نمى دانى كسى كه منتظر امر ما (حكومت ما) باشد و بر بيمها و آزارهايى كه بيند شكيبايى ورزد در روز بازپسين در كنار ما خواهد بود».([۱۵])

صبر در مقابل شبهات و القائاتى كه عليه دين مى شود

در آخرالزمان شبهات شياطين چنان عرصه را بر متدينين تنگ مى كنند كه از حضرت امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه:

«براى صاحب اين امر غيبتى است كه متمسك در آن غيبت، بدين خود مانند كسى است كه با دست خود خار درخت خاردار را بتراشد».([۱۶])

روشن است كه بسيار صبر و شكيبايى مى طلبد كه فردى در عصر غيبت، در مقابل سم پاشى هاى شياطين بر دين خود ثابت قدم بماند.

از آنجا كه صبر در اين زمينه مجاهدت فراوان مى طلبد و اين عرصه ميدان بسيار خطيرى است هميشه بايد از خداى متعال استمداد و توفيق ثبات قدم را طلبيد، از اين روست كه به مردمان آخرالزمان سفارش شده كه بر خواندن اين دعا مداومت نمايند:

«يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب ثبت قلبى على دينك».([۱۷])

ب- وظايف منتظران در قبال حضرت

۱-معرفت و شناخت امام(عليه السلام)

از مهمترين وظايف منتظران در برابر امام(عليه السلام) شناخت آن حضرت است، منظور از شناخت امام، تنها شناخت ظاهرى و حسب و نسب وى نيست، چه آنكه بسيارى از كسانى كه به دشمنى و جنگ با ائمه عليهم السلام برخاستند به طور كامل حسب و نسب و چهره ى ظاهرى امام را مى شناختند، بلكه مقصود از معرفت و شناخت امام(عليه السلام) شناخت مقام امام و اعتقاد به امامت او و واجب الطاعه دانستن وى و واسطه ى نزول رحمت و الطاف الهيه قرار دادن است.

چنين معرفتى ما را با رمز عبوديت خالق هستى آشنا نموده و از بندگى طاغوت ها مى رهاند. روايات متعددى براين مهم تأكيد و دلالت دارند كه به پاره اى از اين روايات اشاره مى كنيم:

پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند:

«من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه».([۱۸])

هركس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ حاهليت مرده است.

آرى شناختن امام(عليه السلام) شناختن خطِّ حركت تكاملى و خصوصيات آن است و نشناختن اين خط يا مستلزم ركود است و سقوط يا انحراف و حركت در جهت ضد، و اينها همه دورى و دورشدن از هدايت است و سقوط در ورطه هلاك و جاهليت.

از حضرت امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه: «روزى امام حسين(عليه السلام) بر ياران خود وارد شدند، بعد از حمد خداوند و درود بر پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمودند:

«اى مردم! خداوند بندگان را نيافريد مگر براى اينكه او را بشناسند زمانى كه او را شناختند او را پرستش كنند و هنگامى كه او را پرستش كردند با عبادت او از بندگى غير او بى نياز مى شوند. شخصى سؤال كرد: اى پسر پيامبر! پدر و مادرم فداى شما باد معرفت خداوند چيست؟ فرمود: شناخت اهل هر زمانى نسبت به امامشان، امامى كه طاعت او بر آنان واجب است».([۱۹])

معرفت و شناخت امام عصر(عج) به اندازه اى اهميت دارد كه با وجود آن درك كردن ظهور آن حضرت و درك نكردن ظهور مساوى و يكسان شمرده شده و عارف به امام ثواب كسى را خواهد داشت كه در ركاب آنحضرت باشد چنانكه امام باقر مى فرمايد:

«هر كسى بميرد و امامش را شناخته باشد تقدم و تأخير اين امر (ظهور مهدى) او را زيان ندهد، اگر كسى بميرد و امام خود را شناخته باشد مانند كسى است كه در خيمه ى امام قائم(عج) همراه او باشد».([۲۰])

از اين رو توصيه شده كه در عصر غيبت معرفت نسبت به امام زمان(عج) را از خداى متعال بخواهيد و مرتب چنين دعا كنيد:

«اللهم عرفنى نفسك فانك ان لم تعرفنى نفسك لم اعرف نبيك، اللهم عرفنى نبيك فانك ان لم تعرفنى نبيك لم اعرف حجتك، اللهم عرفنى حجتك فانك ان لم تعرفنى حجتك ضللت عن دينى».([۲۱])

بارالها خودت را به من بشناسان كه اگر خودرا به من نشناسانى پيغمبرت را نخواهم شناخت بارالها! پيغمبرت را به من بشناسان كه اگر پيغمبرت را به من نشناسانى حجت تو را نخواهم شناخت، بارالها حجت خود را به من بشناسان كه اگر حجت خودرا به من نشناسانى از دينم گمراه مى گردم.

۲ - انتظار فرج

از جمله وظائف مهم مردم در زمان غيبت انتظار فرج و چشم به راه ظهور دولت حق بودن است تا آنجا كه در روايات به عنوان برترين عبادت شمرده شده، پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) فرموده اند:

«با فضيلت ترين عبادت ها انتظار فرج است».([۲۲])

در پاره اى از روايات انتظار فرج از واجبات شمرده شده است چنانكه از عبدالعظيم حسنى روايت شده كه گفت:

« بر سرورم حضرت محمد بن على الجواد(عليه السلام) وارد شدم خواستم كه درباره ى قائم از آن حضرت سؤال كنم كه آيا همان مهدى است يا غير او؟ پس خود حضرت آغاز سخن كرده به من فرمود: اى ابوالقاسم به درستى كه قائم از ماست و اوست مهدى كه واجب است در زمان غيبتش انتظارش كشيده شود و در ظهورش اطاعت گردد و او سومين از فرزندان من است».([۲۳])

۳ - غمگين بودن در فراق حضرت

از جمله ى وظايف منتظران، در دوران غيبت گريان بودن بر آن حضرت است. از حضرت امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه فرمودند:

«به خدا قسم غايب مى شود امام شما زمانى از روزگار و مردم آزموده مى شوند تا آنكه گفته مى شود مُرد يا كشته شد و به كدام وادى رفت و هر آينه گريان مى شود بر او چشمان مؤمنان».([۲۴])

و اين سرشك غم است كه از چشمان منتظران يوسف زهرا جارى است و هر بامداد جمعه در غم دورى قبله د لهايشان اينگونه مى سرايند:

«آيا كسى است كه مرا يارى كند تا به همراهى او ناله و گريه را طولانى كنم؟ آيا ناله كننده و بى تابى هست كه من بازارى او را در هنگام تنهائيش يارى و همراهى كنم؟ آيا در چشمى خار رفته است كه چشم من (در ناراحتى و اشك) با او هم دردى نمايد؟»([۲۵])

علّت اين حزن و اندوه مى تواند امور ذيل باشد:

الف) غايب بودن آن حضرت و نرسيدن دست به دامان وصالش و روشن نگشتن ديدگان به نور جمالش با اين كه او در ميان مردم است و بر زواياى اعمال آشكار و پنهان بندگان اطلاع دارد.([۲۶])

امام رضا(عليه السلام) در اين باره مى فرمايند:

«چه بسيار زنان و مردان مؤمنى كه متأسف و محزون در وقت فقدان ، معين ما يعنى حضرت حجت هستند».([۲۷])

ب) حزن و اندوه براى مظلوميت امام و دين مبين اسلام، زيرا آن مجسمه ى غيرت از يك طرف ظلم و ستم و بى عدالتى هاى روى زمين را مى بيند و نيز نظاره گر تشتت امت اسلام و هجوم دسيسه هاى شياطين و مقهور شدن دين قاهره است و از طرفى ديگر به واسطه ى مساعد نبودن زمينه ى ظهور و به واسطه ى اعمال ناپسند بشريت در پرده غيبت بسر مى برد و دستش از اجرا و صدوراحکام الهى و جلوگيرى از ظلم و بيداد ظالمان كوتاه است».([۲۸])

نكته حائز اهميت اين است كه امامان معصوم نيز به خاطر غيبت امام زمان(عج) مى گريستند به عنوان نمونه سُدير صيرفى مى گويد:

«به خدمت مولايمان امام صادق(عليه السلام) رفتيم و امام را در حال گريه و ناله ديديم او همچون مادر فرزند از دست داده مى گريست، اندوه از گونه هاى مباركش پيدا بود و رنگ چهره اش تغيير كرده بود اشك هاى او لباسش را خيس كرده بود و در اين حالت مى گفت: مولاى من غيبت تو خواب را از چشمانم ربوده و زمين را بر من تنگ نموده و آسايش دلم را از من گرفته است، مولاى من غيبت تو بلا و مصيبت مرا به فاجعه اى ابدى پيوند داده است».([۲۹])

دل ز شوق ديدنت سوزد چو عود *** از فراقت ديده بارد همچو رود

غرقه در سيلاب اشك و دل كباب *** كس غريق شعله ور كى ديده بود ۴

۴ - ياد حضرت

امام زمان(عج) به عنوان ذخيره ى الهى و رحمت واسع حق، نام و ياد شيعيان و منتظرانش را از خاطر نمى برد و لطف و عنايت آن حضرت مدام شامل حال و چراغ راه آنان است، چنان كه خود در نامه اى به شيخ مفيد چنين مرقوم فرموده اند:

«ما از رسيدگى به حال شما كوتاهى نمى كنيم و ياد شما را از خاطر نمى بريم».([۳۰])

از اين رو جادارد شيفتگان و چشم انتظاران قدوم مبارك آن حضرت هميشه به ياد حضرتش باشند.([۳۱])

ياد كردن آن حضرت نمودهاى مختلف دارد كه به چند نمونه اشاره مى كنيم:

الف) توجه قلبى

منتظر واقعى كسى است كه دائم قلبش به عشق مهدى(عليه السلام) مى تپد امام كاظم(عليه السلام) فرمودند:

«خودش (وجود حضرت مهدى) از ديدگان مردم پنهان مى شود ولى ياد او از دل هاى مؤمنان مخفى نمى شود».([۳۲])

ب) صدقه دادن

شخص منتظر با صدقه دادن جهت سلامتى وجود مبارك حضرت حجت(عج) مراتب ارادت خود را به حضرت نشان مى دهد. و نيز عقل حكم مى كند كه دلدادگان به آن وجود مقدس، براى حفظ سلامتى اش تا آنجا كه توان دارند تلاش نمايند; زيرا دين و حيات آن، و عافيت انسانها و اصول ناموس عصر، مدار دهر آرامش زمين و سير افلاك در اين عصر به وجود حضرت حجه بن الحسن(عج) بستگى دارند چه آنكه امام صادق(عليه السلام) فرمود:

«اگر زمين بدون امام باشد فرو مى رود(و نظمش از هم مى پاشد».([۳۳])

پس بر كسانى كه جز آن وجود مقدس كسى را لايق هستى و سزاوار عافيت و تندرستى نمى دانند لازم و حتمى است كه در صدقه دادن حفظ و سلامتى آن وجود مقدس، مقصود و مورد نظرشان باشد».([۳۴])

قابل يادآورى است كه صدقه و دعا براى حضرت بايد مقدم بر صدقه و دعا براى خود انسان باشد چنانكه سيد بن طاووس خطاب به فرزندش فرموده اند:

«صدقه دادن از سوى آن حضرت را پيش از صدقه دادن براى خودت و عزيزان قرار ده، و دعا براى آن حضرت را بر دعا براى خودت مقدم دار، و نيز در هركار خيرى كه مايه ى وفاى به حق آن حضرت است، آن بزرگوار را مقدم بدار كه سبب مى شود به سوى تو توجه فرمايد و به تو احسان كند».([۳۵])

ج) هديه دادن : منتظرى كه به ياد امام منتظَر است اعمال خيرى كه انجام مى دهد ثوابش را به پيشگاه آن حضرت اهداء مى نمايد و يا اينكه به نيابت آن وجود اقدس كارهاى نيك مانند حج و عمره و طواف و... بجا مى آورد البته اين نه بدان جهت است كه آن حضرت محتاج ما است. چه آنكه آن حضرت خود زنده است و اعمال خير را به نحو احسن و مقبول انجام مى دهد و او را به اعمال ما حاجتى نيست بلكه اين اهداء اعمال خير ابراز ارادتى است از منتظران به حضور آن ذخيره الهى و همانطور كه سيد بن طاووس فرمودند موجب توجه آن حضرت و احسان او نسبت به اهداء كننده مى شود.

د) زيارت

زيارت آن حضرت، يكى ديگر از نمودهاى ياد وى مى باشد، البته اين زيارت اگر با آداب و ادعيه اى كه از ناحيه ى ائمه معصومين رسيده - مثل زيارت آل ياسين و... - پسنديده تر است.

هـ) دعا كردن

يكى ديگر از مصاديق ياد حضرت بقيه الله الاعظم(عج)، دعا براى آن حضرت است شيعه منتظر دعاى براى تعجيل فرج و براى سلامتى حضرت مهدى(عج) رابه عنوان يك تكليف و وظيفه ى مهم در عصر غيبت نبايد فراموش كند; زيرا دعا براى تعجيل فرج دعاى هميشگى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و ائمه اطهارعلهيم السلام و ملائكه آسمان ها بوده و هست.

و در روايت آمده است كه اما صادق(عليه السلام) فرمودند:

«هركس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگويد: خداوندا بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ايشان تعجيل كن، نميرد تا قائم را دريابد».([۳۶])

دعا براى فرج امام زمان عامل رهايى از فتنه هاى عصر غيبت است چنانكه امام حسن عسكرى(عليه السلام) فرمودند:

«به خد اسوگند، مهدى(عج) غيبتى خواهد داشت كه در آن تنها كسانى از هلاكت نجات مى يابند كه خداوند او را بر قول به امامتش ثابت قدم داشته و در دعا براى تعجيل فرجش موفق كرده است».([۳۷])

حضرت ولى عصر(عج) خود در توقيعى خطاب به اسحاق بن يعقوب شيعه ى منتظر را به اين وظيفه متوجه ساخته و فرموده است:

«اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فان ذلك فرجكم».([۳۸])

براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد كه گشايش شما در فرج است.

بنابراين، دعا براى فرج آن حضرت علاوه برآنكه اطاعت امر اوست در واقع دعا براى گشايش در كار خودمان است.

شخص منتظر علاوه بر دعا براى تعجيل فرج، وظيفه دارد براى سلامتى آن حضرت نيز دعا نمايد البته اين نه به جهت نياز آن ذخيره الهى به دعاى ماست بلكه اولاً اين دعا كردن مقتضاى محبت و مراقبت در اداى حقوق آن حضرت است چنانكه از بعضى احاديث، اين مطلب استفاده مى شود.([۳۹])

ثانياً بالغ بر هشتاد فائده بزرگ دنيوى و اخروى به سبب دعا براى آن حضرت و طلب ظهور او حاصل مى شود.([۴۰])

۵ – مودت و دوستی

يكى از وظايف منتظران مودت و دوستى محمد و آل محمد(صلى الله عليه وآله) است چه آنكه اين محبت آنقدر مهم است كه اجر زحمات و پاداش رسالت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) قرار گرفته است:

«بگو من از شما در برابر رسالتم مزدى طلب نمى كنم به جز دوستى و مودت نسبت به اهل بيتم».([۴۱])

در اين ميان اظهار محبّت و دوستى خصوصاً به بازمانده ى ابراهيم خليل([۴۲]) به عنوان وظيفه ى منتظران در روايات جايگاه خاصى دارد. در غايه المرام از حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)روايت شده كه فرمودند:

«در شب معراج خطاب از جانب حضرت حق جل جلاله به من رسيد كه آيا مى خواهى اوصياى خودت را ببينى؟ گفتم: بله، خطاب شد نظر كن مقابل روى خود، چون نگاه كردم اشباح دوازده وصى خود را ديدم و حجّت قائم مثل ستاره ى درخشان ميان آنها مى درخشيد. پس عرض كردم: خدايا اينها كيستند؟

خطاب شد: اينها امامان برحقّند و آن كسى كه ميان آنان درخشان است قائم(عج) است كه حلال مرا حلال و حرام مرا حرام مى كند (يعنى احكام دين را ظاهر مى كند) و انتقام از دشمنان من مى كشد، اى محمد(صلى الله عليه وآله) او را دوست بدار زيرا من او و هر كس كه او را دوست بدارد دوست مى دارم».([۴۳])

تجديد بيعت و ميثاق

وظيفه ديگر منتظر اين است كه با تجديد عهد و ميثاق مراتب سرسپردگى خود را به امام زمانش نشان دهد. و براى تجديد عهد با منجى عالم دعاى عهد، ميثاق نامه اى شيوا و زيباست كه امام صادق(عليه السلام) درباره ى آن فرمودند:

«هركس چهل صباح اين دعا را بخواند از ياوران حضرت قائم خواهد بود و اگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد خداى تعالى او را زنده خواهد كرد تا در ركاب آن عزيز جهاد كند».([۴۴])

اگر توفيق تجديد ميثاق در هر روز نبود لااقل هرهفته وفادارى خود را با بيعت مجدّد با امام عصر(عج) نشان دهيم كه براى تازه كردن بيعت روز جمعه زمان بسيار مناسبى است زيرا:

اولاً: در روايت داريم كه فرشتگان، هر جمعه در بيت المعمور جمع مى شوند و عهد و ولايت امامان را تجديد مى نمايند.

ثانياً: روز جمعه روزى است كه خداوند بر ولايت آنان از جهانيان پيمان گرفته است.

ثالثاً: روز جمعه از جهات مختلفى (ولادت با سعادت حضرت، انتقال مقام امامت به او، مختص شدن لقب قائم به وى در روز جمعه بوده و نيز ظهور او و پيروانش در جمعه خواهد بود)([۴۵]) اختصاص به حضرت صاحب الامر دارد.([۴۶])

اللهم عجل لولیک الفرج.

منابع

  1. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار(المكتبه الاسلاميه، ذى القعده الحرام ۱۳۸۴ هـ ق) ج۵۲، ص۱۴۰، ح ۵۰.
  2. طبرسى، ابومنصور، الاحتجاج، پيشين، ج۲، ص۹۹۹.
  3. مفاتيح الجنان، زيارت جامعه ى كبيره.
  4. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، پيشين، تصحيح على اكبر غفارى، باب ۳۳، ح ۴۴.
  5. همان، ج۲، ص۳۶۱، ح ۵.
  6. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، پيشين، ج۵۲، ص۱۳۳، ح ۳۷.
  7. همان، ج۵۲، ص۱۳۴، ح ۳۸.
  8. همان، ص۱۲۲، ح ۱.
  9. همان، ص۱۳۰، ح ۲۶.
  10. همان، ج۵۲، ص۱۴۳، ح ۶۰.
  11. همان، ج۵۲، ص۱۲۳، ح ۷.
  12. همان، ص۱۲۳، ح ۷.
  13. سيد محمد تقى موسوى اصفهانى، وظيفه الانام فى زمن غيبه الامام (انتشارات دبستانى) ص۵ و ۴، به نقل از اكمال الدين و اتمام النعمه، ج۲، ص۳۷۸.
  14. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، (انتشارات اسلامى) تصحيح على اكبر غفارى، ج۱، باب ۳۰، ص۳۱۷، ح ۳.
  15. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار، پيشين، ج۵۲، ص۲۵۴.
  16. همان، ج۵۲، ص۱۲۵.
  17. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، پيشين، تصحيح على اكبر غفارى، ج۲، باب ۳۳، ص۳۵۲، ح ۴۹.
  18. همان، ج۲، ص۴۰۹، باب ۳۸، ح ۹.
  19. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار (دار الكتب الاسلاميه، تهران، بازار سلطانى) ج۵، ص۳۱۲، ح ۱.
  20. محمد بن يعقوب كلينى، اصول كافى (انتشارات مسجد چهارده معصوم) ترجمه سيد جواد مصطفوى، ج۲، ص۱۹۸.
  21. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ج۲، ص۵۱۲، باب ۵۴، انتشارات اسلامى، تصحيح على اكبر غفارى.
  22. شيخ سليمان قندوزى، ينابيع الموده(دار الاسوه، چاپ اول، ۱۴۱۶ هـ ق) ح ۳، باب ۹۴، ص۳۹۷.
  23. صدوق، ابى جعفر محمد بن على(ابن بابويه) كمال الدين و تمام النعمه (مؤسسه النشر الاسلامى وابسته به مدرسين) مصحح على اكبر غفارى، ج۲، ص۳۷۷، ح ۱.
  24. همان، ص۳۴۷، باب ۳۳، ح ۳۵.
  25. مفاتيح الجنان، دعاى ندبه.
  26. طبرسى نورى، النجم الثاقب(انتشارات علميه اسلاميه) ص۴۲۴ - ۴۲۵.
  27. همان، ص۴۲۴.
  28. همان ص۴۲۵. به صورت اقتباس.
  29. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه (انتشارات اسلامى وابسته به جامعه ى مدرسين) تصحيح على اكبر غفارى، ج۲، ص۳۵۲، باب ۳۳، ح ۵۰.
  30. طبرسى، ابى منصور، الاحتجاج(اسوه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ هـ ق) ج۲، ص۵۹۸.
  31. محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمه(مكتب الاسلامى، انتشارات دفتر تبليغات، ۱۳۶۲ هـ ش، ۱۴۰۳ هـ ق) ج۲، ص۲۰۹، ح ۳۰۷۳.
  32. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه (انتشارات اسلامى وابسته به جامعه ى مدرسين) تصحيح على اكبر غفارى، ج۲،ص ۳۶۸، باب ۳۴، ح ۶.
  33. اصول كافى (چاپ تهران، ترجمه سيد جواد مصطفوى) ج۱، ص۲۵۲.
  34. اقتباس از كتاب شريف النجم الثاقب، انتشارات علميه اسلاميه، ص۳ - ۴۴۲، با مقدارى دخل و تصرف.
  35. سيد محمد تقى اصفهانى، مكيال المكارم (ايران نگين، چاپ اول، تابستان ۱۳۸۱) ترجمه سيد مهدى حائرى قزوينى، ج۲، ص۳۰۱.
  36. مجلسى، محمد باقر، بحار الانوار(المكتبه الاسلاميه، چاپ سوم، ۱۳۶۹) تحقيق محمد باقر بهبودى، ج۸۶، ص۷۷، ح ۱۱.
  37. صافى گلپايگانى، لطف الله، منتخب الاثر فى الامام الثانى عشر (مؤسسه حضرت معصومه(س)، چاپ اول، ۱۴۱۹ هـ ق) ص۲۸۸، ح ۵.
  38. طبرسى، ابومنصور، الاحتجاج(اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۳ هـ ق) تحقيق ابراهيم بهادرى و محمد هادى، ج۲، ص۵۴۵.
  39. اصفهانى، سيد محمد تقى، وظيفه الامام فى غيبه الامام، انتشارات دبستانى، ص۵۵.
  40. براى اطلاع بر اين فوائد مى توانيد به كتب ابواب الجنات و نيز مكيال المكارم مرحوم سيد محمد تقى موسوى اصفهانى رجوع كنيد.
  41. شورى / ۲۳.
  42. اشاره به كلام حضرت على(عليه السلام) درباره ى حضرت مهدى(عج) كه در كتاب الزام الناصب نقل گرديده است.
  43. آيه الله محمد تقى موسوى اصفهانى، وظيفه الانام فى زمن غيبه الامام(انتشارات دبستانى) ص۵۶.
  44. شيخ عباس قمى، مفاتيح الجنان(انتشارات مشرقين، چاپ دوم، بهار ۱۳۸۰) ص۸۹۲.
  45. سيد محمد تقى موسوى اصفهانى، مكيال المكارم (انتشارات ايران نگين، چاپ اول، ۱۳۸۱) ترجمه سيد مهدى حائرى قزوينى، ج۲، ص۷۱ - ۷۲.
  46. همان، ص۳۴۱.