هم‌نام بودن فرزندان امام علی(ع) با خلفا

سؤال

با اين كه خلفا خلافت را از امام علي(ع) غصب کردند و به خانه ایشان حمله کردند و حضرت زهرا(س) تا پایان عمر از آنان خشمگین بود؛ اما چرا حضرت علي(ع) نام فرزندان خود را به آنان نامگذاري كردند؟

ممكن است اين بحث توسط كساني مطرح شود كه دوست دارند بگويند حضرت علي(ع) با خلفاء مشكلي نداشتند پس چرا شيعيان كاسه داغ تر از آش شده اند و از خلفاء سه گانه بيزاري مي جويند.

در این که امام علی(ع) فرزندانی با نام های ابوبکر، عمر، و عثمان داشته اند اختلافی نیست. اما این نام ها در آن زمان و قرن ها بعد در میان عرب ها رواج داشته است. حتی در میان شیعیان این نام ها و نام هایی مانند معاویه، یزید، و عبیدالله وجود داشته است. علاوه بر این موضع امام علی(ع) نسبت به خلفا در تاریخ منعکس شده است و قابل انکار نیست. امام علی(ع) برای آن که تصور نشود نام فرزندشان را به نام عثمان بن عفان (خلیفه سوم) نام‌‌گذاری کرده اند، فرموده اند: «من نام فرزندم را عثمان گذاشتم به نام برادرم عثمان بن مظعون [از اصحاب پیامبر(ص)].»

هم نامی فرزندان حضرت علی(ع) با خلفا

در اين كه حضرت علي(ع) فرزنداني به نام عمر و ابوبكر و عثمان داشته اند اختلافي نیست. به چند نمونه از آنها اشاره مي شود:

ابن اثير در كتاب الكامل في التاريخ در ذكر نسب و فرزندان و زن هاي حضرت علي(ع) مي نويسد: زن هاي حضرت عبارت بودند از:

  1. فاطمه كه از او پنج فرزند به دنيا آورده است: بنام حسن، حسين، زينب، ام كلثوم و محسن.
  1. ام البنين كه فرزندان او عبارتند از: عباس، جعفر، عبدالله و عثمان كه همگي در كربلا به شهادت رسيدند.
  1. ليلي دختر مسعود بن خالد كه فرزندان او عبارتند از عبيدالله و ابوبكر.
  1. صهباء دختر ربيعه كه عمر و رقيه را به صورت دو قلو به دنيا آورده است .[۱]

در ميان علماء و بزرگان شيعه هم در اصل اين مطلب كه حضرت فرزنداني بدان نامها داشته است اختلافي ديده نمي شود. شيخ مفيد در الارشاد مي نويسد: يادگارهاي حضرت علي(ع) از دختر و پسر بيست و هفت نفرند كه عبارتند از:

  1. حسن، حسين، زينب، ام كلثوم كه از حضرت زهرا(س) هستند.
  2. محمد كه كنيه اش ابوالقاسم است مشهور به محمد حنفيّه.
  3. عمر و رقيه كه دوقلو بوده اند مادرشان ام حبيب بوده است.
  4. عباس ـ عثمان ـ جعفر و عبدالله كه از ام البنين متولد شده اند و در كربلا به شهادت رسيدند.
  5. محمد اصغر كه كنيه اش ابوبكر است و عبيدالله كه نام مادرشان ليلي است و در كربلا شهيد شدند و بعد فرزندان ديگر حضرت را هم نقل مي كند.[۲]

مرحوم شيخ عباس قمي هم در كتاب شريف منتهي الامال تقريبا عين مطالب شيخ مفيد را ذكر مي كند و در آخر بحث مي افزايد كه برخي تعداد فرزندان حضرت علي(ع) را هجده پسر و هجده دختر دانسته اند كه نام برخي از آنان چنين است: عبدالله، عون، عثمان اصغر، عمر اصغر، ام كلثوم صغري و... گفته شده است كه عمر آخرين فرزند حضرت علي(ع) بوده است كه متولد شده است.[۳]

پس ترديدي وجود ندارد كه امام علي(ع) فرزنداني به نام هاي خلفاء سه گانه داشته اند.

رواج این نام‌ها

حال اين سوال مطرح مي شود كه علت اين نامگذاري چه بوده است آيا به خاطر محبت و احترام نسبت به خلفاء بوده است يا علت ديگري داشته است؟

در پاسخ اين سوال بايد بگوئيم كه اين اسامي در آن زمان رايج بوده است و بر خلاف امروز كه اين اسامي حساسيت برانگيز و نشان دهنده نوع مذهب و تفكر افراد است در آن زمان ها و تا قرن ها پس از آن اين اسامي در ميان عرب ها و حتی شيعيان رواج داشته است. شاهد مطلب ما كتاب هاي الاصابه، الاستيعاب و اُسد الغابه است كه بزرگان اهل سنت اسماء صحابه را ذكر كرده اند كه در ميان آنها حدود بيست صحابي بنام عمر و سي صحابي به نام عثمان نام مي برد اين در حالي است كه اين كتاب ها جامع اسماء تمام صحابه هم نبوده است.

همچنين اگر به كتب رجالي شيعه از جمله معجم رجال الحديث مراجعه كنيم، اين اسامي را در ميان شيعيان و حتي ياران نزديك ائمه(ع) به صورت فراوان مي بينيم و علت اين است كه نام خلفاء و يا هر فرد ناصالحي عيبي براي آن اسم محسوب نمي شود. مثلاً اگر كسي امروز بگويد من نام پسرم را محمد رضا نمي گذارم چون اسم شاه بوده است! لذا شيعيان از اسامي خلفاء و حتي اسم هايي مانند معاويه، یزید، و عبيدالله هم احتزاري نداشتند و در تاريخ نام آنان ثبت شده است كه به چند نمونه از آنها اشاره مي شود.

  • عثمان بن عمران، كه از اصحاب امام صادق(ع) بود و حضرت در مورد او فرمود: خدا تو را با ما در دنيا و آخرت قرار دهد.[۴]
  • عثمان بن سعيد عمري معروف به زيات اسدي كه از يازده سالگي در خدمت امام جواد(ع) بود و از طرف امام حسن عسكري(ع) وكالت داشته است و حضرت مهدي(عج) هم او را تاييد فرموده و به عنوان اولين نائب خاص خود در غيبت صغري معرفي نمود.[۵]
  • عمر بن يزيد كوفي كه امام صادق(ع) در مورد او فرمود: و الله تو از ما اهل بيت هستي.[۶]
  • معاويه بن وهب كه از ياران حضرت صادق(ع) و مورد وثوق او بوده است.[۷]
  • معاويه بن عمار كه مورد وثوق امام ششم و هفتم بوده است.[۸]

موضع امام علی(ع) نسبت به خلفا

هيچ دليلي نداريم كه هم نام بودن فرزندان امام علی(ع) با خلفاء به خاطر محبت و احترام نسبت به خلفاء بوده باشد. بلكه نفرت و بيزاري امام علي(ع) نسبت به خلفاء آن قدر روشن است كه نمي توان آن را انكار نمود. معاويه در جنگ صفين در يكي از مكاتبات خود به حضرت علي(ع) چنين نوشت: «به من خبر رسيده كه تو براي ابوبكر و عمر و عثمان طلب رحمت مي كني و اين از دو وجه خارج نيست يا تقيه مي كني و مي ترسي كه اگر از خلفاء بيزاري بجويي مردم از دور تو پراكنده شوند و يا اينكه دروغ مي گويي. از بعض خواص و نزديكان تو به من خبر رسيده است كه در خلوت با شيعيان خود ميگويي من نام سه پسرم را به نام ابوبكر و عمر و عثمان گذاردم هر وقت كه از بهر ايشان طلب رحمت مي كنم بدانيد كه منظور من فرزندان خودم هستند نه خلفاء گمراه و ظالم.»[۹]

و نيز براي رفع اين توهم از حضرت علي(ع) نقل شده است كه فرمود: «من نام فرزندم را عثمان گذاشتم به نام برادرم عثمان بن مظعون.»[۱۰]


مطالعه بيشتر

  • علي كيست، فضل الله كمپاني، ص۴۰۳، نشر دارالكتب الاسلاميه، تهران، چ ۱۸، سال ۷۶.
  • امام علي(ع) من المهد الي اللحد، سيد محمد كاظم قزويني، ص۲۳۴، چ دوم، ۱۴۱۳ قمري، نشر موسسه نور، بيروت.
  • مناقب امير المومنين علي بن ابي طالب(ع) ، محب الدين طبري، نشر دارالكوثر دمشق، فصل ۱۲، ص۲۹۹ به بعد، چ دوم، ۱۴۲۰ هـ . ق.
  • كتاب تحفه الاحباب شيخ عباس قمي كه به آن اشاره شد هم در اين زمينه مفيد است.
  • در اكثر كتب تاريخي در شرح حال حضرت علي(ع) مي توانيد اين موارد را بيابيد.


منابع

  1. ابن اثير، الکامل، ج۳، ص۲۹۶.
  2. ر.ك: شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه محمد باقر ساعدي، ج۱، باب ۴، ص۳۴۲، چ سوم، ۱۳۷۶، نشر اسلاميه تهران.
  3. شيخ عباس قمي، منتهي الامال، ج۱، فصل ۶، ص۳۵۱، نشر: هجرت، چ مكرر، ۱۳۷۷.
  4. رجال شيخ طوسي، باب العين، ص۲۵۹.
  5. سيد محمد كاظم قزويني، امام مهدي از ولادت تا ظهور، ص۲۶۸، نشر الهادي، چ اول، ۱۳۷۶.
  6. تحفه الاحباب، ص۴۳۰.
  7. همان، ص۵۱۰.
  8. همان، ص۵۰۹.
  9. تحفه الاحباب، ص۳۵۸.
  10. محمد رضا عبدالامير انصاري، ام البنين نماد از خود گذشتگي، ص۲۸، نشر آستان قدس رضوي، ترجمه موسي دانش، ص۲۸. چ اول، ۱۳۷۵، و تحفه الاحباب ، ص۳۰۳، و مقاتل الطالبين، ص۵۵.