معیارهای تفسیر علمی تفسیر قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(تیتر آخر پراکنده بود حذف شد. مقدمه اول نیز در آخر متن به عنوان توضیح آمد)
 
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۶: خط ۵:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برای تفسیر علمی چند معیار بیان شده است:<ref>ر. ک. ناصر رفیعی محمدی، همان، ج۲، ص۲۰۹–۲۳۸.</ref>
تکیه بر قوانین قطعی در علم؛ لزوم ارتباط منسجم بین قانون علمی و آیات قرآن؛ تعارض نداشتن مطالب علمی با مضامین قطعی شرعی از جمله معیارهای روش تفسیر علمی است.


'''اول'''
==تکیه بر قوانین علمی قطعی==
رعایت قوانین تفسیر؛ بعضی از این قوانین به مفسر و بعضی به متن برمی‌گردد. سیوطی<ref>جلال‌الدین سیوطی، الاتقان، ج۲، ص۳۹۷.</ref> برای مفسر قرآن پانزده شرط و علمای الازهر در اطلاعیه‌ای و زرقانی در کتاب مناهل العرفان یازده شرط ذکر نموده‌اند.


شاید نتوان این معیار را به عنوان معیار مستقیم تفسیر علمی قرار داد؛ اما زمانی که مثلاً یک دانشمند زیست‌شناس که اطلاعاتی از لغت عرب، ادبیات عرب یا فصاحت و بلاغت ندارد و قصد تفسیر علمی قرآن را دارد، این معیار مورد استفاده قرار می‌گیرد.
تکیه بر قوانین علمی باید بر قوانینی باشد که قطعی است، نه بر فرضیه‌ها و نظریه‌های حدسی. اگر مفسر به صرف احتمال دادن حیات در سیاره‌های دیگر، از آیه {{قرآن|یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ
| سوره = رحمن
| آیه = ۳۵ | ترجمه = خدا بر سر شما شراره‌های آتش و مس گداخته فرود می‌آورد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید}} استفاده حیات نماید و آن را کنایه از این بداند که در میان ساکنان سیاره‌های دیگر و کره زمین در آینده جنگی درمی‌گیرد، این یک فرضیه حدسی است و نمی‌توان برای اثبات آن به قرآن استناد کرد. این تفسیر علمی افراطی است که به دلیل تطبیق و تحمیل آیات قرآن و علم با یکدیگر به مضمون و شأن نزول برخی آیات لطمه می‌زند.


'''دوم'''
==لزوم ارتباط منسجم==
به شأن و جایگاه قرآن توجه شود؛ یعنی مقام قرآن و نیز جایگاه شارع در تبیین قرآن آشکار گردد؛ آیا جایگاه قرآن، هدایت و رهاندن بشر از ضلالت و گمراهی است، یا تبیین مباحث فلسفی و علمی؟ در این باره قرآن می‌فرماید: این کتاب، {{قرآن|هُدیً للمتّقین|سوره= بقره|آیه= ۲}} است؛ برای هدایت است، «یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ»<ref>سورهٔ اسراء، آیهٔ ۹.</ref> است؛ به راهی که استوارترین راه‌هاست هدایت می‌کند.


قرآن با خطاب به پیامبر(ص) پنج هدف را در آیهٔ زیر بیان می‌کند:
ارتباط بین قانون علمی و آیه مورد نظر؛ مثلا می‌گوید آب «H2o» است و این مسلم است؛ اما از هر آیه‌ای می‌توان به عنوان پشتوانه برای این قانون علمی استفاده نمود؟ بنابراین باید بین قانون علمی و آیه ارتباط باشد.


یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً وَ داعِیاً إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِیراً<ref>سورهٔ احزاب، آیهٔ ۴۶–۴۷.</ref>؛ ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذار کننده و تو را دعوت کنندهٔ به سوی خدا، به فرمان او و چراغی روشنی بخش.
==تعارض نداشتن با مضامین قطعی شرعی==


اگر آیه‌ای اشارهٔ علمی دارد، آن هدف اصلی نبوده، بلکه بیان آن به خاطر شأن هدایتی بوده است. وقتی قرآن ۱۴ قرن پیش به عنوان مثال می‌فرماید: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها»<ref>سورهٔ یس، آیهٔ ۳۸.</ref> درست است که این آیه اشارهٔ علمی دارد، اما هدف از آن برداشت هدایت است؛ حال شما از «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی» پی به خالقش ببرید یا به توحیدش؛ لذا اغلب آیات علمی قرآن در پایان به مسئلهٔ توحید، معاد و هدف‌دار بودن خلقت برمی‌گردد؛ مثلاً در معرفی کافر می‌گوید:
تعارضی بین تفسیر علمی و حقایق و مضامین قطعی شرعی نباشد. «پوپر» از متفکران غربی می‌گوید که چیزی به عنوان «قانون» در علم وجود ندارد و برخی نیز معتقدند که چیزی به عنوان «قطعیت» هم وجود ندارد.<ref>نگاه کنید به محمد علی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، بحث قطعیت علوم بشری و قانون.</ref> این نظریه‌ها، ابطال‌پذیرند نه اثبات‌پذیر. به عبارت دیگر، این مطالب ممکن است هیچ وقت اثبات نشوند، بلکه مورد نقض قرار گیرند، ولی در عین حال تا وقتی که مفید و کارساز هستند از آن استفاده می‌کنیم و با کشف نظریه جدید، آن را جایگزین می‌نماییم.<ref>محمد علی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن.</ref>


کافر مثل کسی است که از جو بیرون رود و نتواند نفس بکشد.<ref>سورهٔ انعام، آیهٔ ۱۲۵.</ref>
قرآن خود را برای هدایت معرفی می‌کند: {{قرآن|هُدیً للمتّقین
| سوره = بقره
| آیه = ۲
| ترجمه = هدايت پرهيزكاران است.
}} {{قرآن|یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ
| سوره = اسراء
| آیه = ۹
| ترجمه = اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه‏‌هاست، هدايت می‌کند.
}} اشاره علمی در آیات، هدف اصلی نبوده، بلکه بیان آن به دلیل شأن هدایتی بوده است. اغلب آیات علمی قرآن، به مسئله توحید، معاد و هدف‌دار بودن خلقت اشاره دارند. قرآن در معرفی کافر می‌گوید: «کافر مثل کسی است که از جو بیرون رود و نتواند نفس بکشد.»<ref>سوره انعام، آیه ۱۲۵.</ref> این یک بیان علمی است که خارج از جَو، اکسیژن نیست، اما در واقع این آیه دلالت برنداشتن حیات معنوی کافر دارد.


درست است که این یک بیان علمی است که خارج از جَو، اکسیژن نیست، ولی این در واقع در مقابل آیهٔ «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»<ref>سورهٔ رعد، آیهٔ ۲۸.</ref> و نیز نداشتن حیات معنوی کافر است.
==جستارهای وابسته==
* [[دلایل مخالفان تفسیر علمی قرآن]]
* [[دلایل موافقان تفسیر علمی قرآن]]
* [[مراد از علم در تفسیر علمی قرآن]]
* [[مفهوم و اقسام تفسیر علمی قرآن]]


معیار سوم، تکیه بر قوانین علمی قطعی است نه بر فرضیه‌ها و نظریه‌های حدسی؛ حال اگر مفسری به صرف احتمال دادن حیات در کرات دیگر، از آیهٔ «یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ<ref>سورهٔ رحمن، آیهٔ ۳۵.</ref> (خدا بر سر شما شراره‌های آتش و مس گداخته فرود می‌آورد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید) استفادهٔ حیات نماید و آن را کنایه از این بداند که در میان ساکنان کرات دیگر و کرهٔ زمین در آینده جنگی درمی‌گیرد و آنها آتش بر سر زمینیان می‌ریزند و این‌ها دفاع می‌کنند، این یک فرضیه یا نظریه است؛ یا مثلاً به بمب اتم یا ماهواره‌ها تعبیر کند، همان بحث افراطی است که لطمه می‌زند؛ لذا معیار سوم، تکیه بر قوانین علمیِ قطعی و پرهیز از فرضیه‌ها و نظریه‌هاست.
معیار چهارم، ارتباط بین قانون علمی و آیهٔ مورد نظر است؛ مثلاً می‌گوید آب «H2o» است و این مسلم است؛ اما از هر آیه‌ای می‌توان به عنوان پشتوانه برای این قانون علمی استفاده نمود؟ پس باید بین قانون علمی و آیه ارتباط باشد.
معیار پنجم، تعارضی بین تفسیر علمی و حقایق و مضامین قطعی شرعی نباشد.
«پوپر» بیان می‌کند که چیزی به عنوان «قانون» در علم وجود ندارد و برخی نیز معتقدند که چیزی به عنوان «قطعیت» هم وجود ندارد؛<ref>ر. ک. محمد علی رضایی اصفهانی، همان، بحث قطعیت علوم بشری و قانون.</ref> این نظریه‌ها، ابطال‌پذیرند نه اثبات‌پذیر؛ به عبارت دیگر، این مطالب ممکن است هیچ وقت اثبات نشوند، بلکه مورد نقض قرار گیرند، ولی در عین حال تا وقتی که مفید و کارسازند از آن استفاده می‌کنیم و با کشف نظریهٔ جدید، آن را جایگزین می‌کنیم.<ref>محمد علی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن.</ref>
شاید بسیاری از اختلافات مخالفین و موافقین به معیار تفسیر علمی برگردد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۴۰: خط ۴۲:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی = تفسیر
  |شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ = تفسیر علمی
  |شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
  |شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ب
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۶

سؤال

معیارهای روش تفسیر علمی قرآن چیست؟


تکیه بر قوانین قطعی در علم؛ لزوم ارتباط منسجم بین قانون علمی و آیات قرآن؛ تعارض نداشتن مطالب علمی با مضامین قطعی شرعی از جمله معیارهای روش تفسیر علمی است.

تکیه بر قوانین علمی قطعی

تکیه بر قوانین علمی باید بر قوانینی باشد که قطعی است، نه بر فرضیه‌ها و نظریه‌های حدسی. اگر مفسر به صرف احتمال دادن حیات در سیاره‌های دیگر، از آیه ﴿یُرْسَلُ عَلَیْکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ؛ خدا بر سر شما شراره‌های آتش و مس گداخته فرود می‌آورد تا هیچ نصرت و نجاتی نیابید(رحمن:۳۵) استفاده حیات نماید و آن را کنایه از این بداند که در میان ساکنان سیاره‌های دیگر و کره زمین در آینده جنگی درمی‌گیرد، این یک فرضیه حدسی است و نمی‌توان برای اثبات آن به قرآن استناد کرد. این تفسیر علمی افراطی است که به دلیل تطبیق و تحمیل آیات قرآن و علم با یکدیگر به مضمون و شأن نزول برخی آیات لطمه می‌زند.

لزوم ارتباط منسجم

ارتباط بین قانون علمی و آیه مورد نظر؛ مثلا می‌گوید آب «H2o» است و این مسلم است؛ اما از هر آیه‌ای می‌توان به عنوان پشتوانه برای این قانون علمی استفاده نمود؟ بنابراین باید بین قانون علمی و آیه ارتباط باشد.

تعارض نداشتن با مضامین قطعی شرعی

تعارضی بین تفسیر علمی و حقایق و مضامین قطعی شرعی نباشد. «پوپر» از متفکران غربی می‌گوید که چیزی به عنوان «قانون» در علم وجود ندارد و برخی نیز معتقدند که چیزی به عنوان «قطعیت» هم وجود ندارد.[۱] این نظریه‌ها، ابطال‌پذیرند نه اثبات‌پذیر. به عبارت دیگر، این مطالب ممکن است هیچ وقت اثبات نشوند، بلکه مورد نقض قرار گیرند، ولی در عین حال تا وقتی که مفید و کارساز هستند از آن استفاده می‌کنیم و با کشف نظریه جدید، آن را جایگزین می‌نماییم.[۲]

قرآن خود را برای هدایت معرفی می‌کند: ﴿هُدیً للمتّقین؛ هدايت پرهيزكاران است.(بقره:۲) ﴿یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ؛ اين قرآن، به راهى كه استوارترين راه‏‌هاست، هدايت می‌کند.(اسراء:۹) اشاره علمی در آیات، هدف اصلی نبوده، بلکه بیان آن به دلیل شأن هدایتی بوده است. اغلب آیات علمی قرآن، به مسئله توحید، معاد و هدف‌دار بودن خلقت اشاره دارند. قرآن در معرفی کافر می‌گوید: «کافر مثل کسی است که از جو بیرون رود و نتواند نفس بکشد.»[۳] این یک بیان علمی است که خارج از جَو، اکسیژن نیست، اما در واقع این آیه دلالت برنداشتن حیات معنوی کافر دارد.

جستارهای وابسته


منابع

  1. نگاه کنید به محمد علی رضایی اصفهانی، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، بحث قطعیت علوم بشری و قانون.
  2. محمد علی رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن.
  3. سوره انعام، آیه ۱۲۵.