مشکل اساسی در سازمان روحانیت از نظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
این مقاله مرتضی مطهری را مهم‌ترین مقاله کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت ارزیابى کرده‌اند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۵.</ref> مطهری در این مقاله با کالبدشکافى سازمان روحانیت نابه‌سامانى‌هاى آن را آشکار مى‌کند. مطهری سازمان روحانیت را، با شرایط موجودش، متناسب با رسالتش در اصلاح اجتماع نمى‌داند و به‌شدت از اوضاع و شرایط موجود حوزه‌هاى علمیه و نظام روحانیت انتقاد مى‌کند.
این مقاله مرتضی مطهری را مهم‌ترین مقاله کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت ارزیابی کرده‌اند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۵.</ref> مطهری در این مقاله با کالبدشکافی سازمان روحانیت نابه‌سامانی‌های آن را آشکار می‌کند. مطهری سازمان روحانیت را، با شرایط موجودش، متناسب با رسالتش در اصلاح اجتماع نمی‌داند و به‌شدت از اوضاع و شرایط موجود حوزه‌های علمیه و نظام روحانیت انتقاد می‌کند.
 
مطهری مشکلات سازمان روحانیت را آزادی بی‌حد و حصر استفاده از لباس روحانیت، افراط در پرداختن علومی که طلبه را از واقع‌بینی اجتماعی دور می‌کند، هضم‌شدن همه رشته‌های حوزوی در فقه و در نهایت نظام مالی ارتزاق روحانیت می‌داند. مطهری مسئله اخیر را از برجسته‌ترین مشکل سازمان روحانیت دانسته و معتقد است که اگر افرادی زندگی خود را از راه دیگری تأمین و با این حال متصدی شؤون روحانیت باشند بهتر است. او بهره‌گیری روحانیت از سهم امام(ع) را موجب حریت و عدم وابستگی روحانیت شیعه به دولت می‌داند، ولی آن را موجب آفت عوام‌زدگی روحانیت می‌شمرد. از دیدگاه مطهری آفت عوام‌زدگی روحانیت آن قدر مهم است که جامعه روحانیت را فلج کرده به‌نحوی که ناگزیرند سلیقه و عقیده عوام را رعایت کنند. او تأمین معیشت روحانیت از غیر سهم امام(ع) را راه حل رسیدن روحانیت به آزادگی انتقاد اجتماعی و اصلاح‌گری می‌داند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۵.</ref>


مطهری مشکلات سازمان روحانیت را آزادى بى‌حد و حصر استفاده از لباس روحانیت، افراط در پرداختن علومی که طلبه را از واقع‌بینى اجتماعى دور می‌کند، هضم‌شدن همه رشته‌هاى حوزوی در فقه و در نهایت نظام مالى ارتزاق روحانیت مى‌داند. مطهری مسئله اخیر را از برجسته‌ترین مشکل سازمان روحانیت دانسته و معتقد است که اگر افرادى زندگى خود را از راه دیگرى تأمین و با این حال متصدى شؤون روحانیت باشند بهتر است. او بهره‌گیرى روحانیت از سهم امام(ع) را موجب حریت و عدم وابستگى روحانیت شیعه به دولت می‌داند، ولی آن را موجب آفت عوام‌زدگى روحانیت می‌شمرد. از دیدگاه مطهرى آفت عوام‌زدگى روحانیت آن قدر مهم است که جامعه روحانیت را فلج کرده به‌نحوى که ناگزیرند سلیقه و عقیده عوام را رعایت کنند. او تأمین معیشت روحانیت از غیر سهم امام(ع) را راه حل رسیدن روحانیت به آزادگی انتقاد اجتماعی و اصلاح‌گری می‌داند.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۵.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}


{{شاخه
{{شاخه

نسخهٔ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۰

سؤال

انتقادات شهید مطهری به سازمان روحانیت چه بوده است؟

درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


این مقاله مرتضی مطهری را مهم‌ترین مقاله کتاب بحثی درباره مرجعیت و روحانیت ارزیابی کرده‌اند.[۱] مطهری در این مقاله با کالبدشکافی سازمان روحانیت نابه‌سامانی‌های آن را آشکار می‌کند. مطهری سازمان روحانیت را، با شرایط موجودش، متناسب با رسالتش در اصلاح اجتماع نمی‌داند و به‌شدت از اوضاع و شرایط موجود حوزه‌های علمیه و نظام روحانیت انتقاد می‌کند.

مطهری مشکلات سازمان روحانیت را آزادی بی‌حد و حصر استفاده از لباس روحانیت، افراط در پرداختن علومی که طلبه را از واقع‌بینی اجتماعی دور می‌کند، هضم‌شدن همه رشته‌های حوزوی در فقه و در نهایت نظام مالی ارتزاق روحانیت می‌داند. مطهری مسئله اخیر را از برجسته‌ترین مشکل سازمان روحانیت دانسته و معتقد است که اگر افرادی زندگی خود را از راه دیگری تأمین و با این حال متصدی شؤون روحانیت باشند بهتر است. او بهره‌گیری روحانیت از سهم امام(ع) را موجب حریت و عدم وابستگی روحانیت شیعه به دولت می‌داند، ولی آن را موجب آفت عوام‌زدگی روحانیت می‌شمرد. از دیدگاه مطهری آفت عوام‌زدگی روحانیت آن قدر مهم است که جامعه روحانیت را فلج کرده به‌نحوی که ناگزیرند سلیقه و عقیده عوام را رعایت کنند. او تأمین معیشت روحانیت از غیر سهم امام(ع) را راه حل رسیدن روحانیت به آزادگی انتقاد اجتماعی و اصلاح‌گری می‌داند.[۲]

منابع

  1. درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۵.
  2. درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۵.