محمدباقر بهبهانی

سؤال

وحید بهبهانی کیست و نقش او در تحول علم اصول و اجتهاد چه بود؟

محمدباقر بهبهانی معروف به وحید بهبهانی (۱۱۱۸–۱۲۰۵ق)، فقیه و اصولی شیعه در قرن دوازدهم قمری است که در تضعیف مکتب اخباری‌گری و ترویج علم اصول فقه تأثیرگذار بود. او با هجرت به بهبهان که یکی از مراکز اخباری‌گری بود با این مکتب آشنا شد و پس از آن با به کربلا که مرکز اصلی اخباریان بود هجرت کرد. او در کربلا به نقد مبانی اخباری‌گری پرداخت و بیشتر شاگردان یوسف بن احمد بحرانی عالم اخباری را از مکتب اخباری رویگردان کرده و به خود جذب کرد.

زندگی‌نامه

علامه وحيد بهبهانى مشهورترين چهره اصولى در مبارزه با اخباريان است. استدلال محكم و قوى او در تبيين روش اجتهادى، همراه با مبارزات عملى با اخباريان، به چيره شدن تفكر اجتهادى و اضمحلال تفكر اخبارى انجاميد.[۱]

وحید بهبهانی دوران کودکی و نوجوانی را در اصفهان گذرانید و علوم عقلی را نخست نزد پدرش آموخت، و به گفتة زنوزی جامع حدیث کافی را نیز نزد وی خواند و از او اجازة روایت گرفت. در پی مرگ پدر و آشفتگی اوضاع اصفهان بر اثر هجوم و تسلط محمود افغان، برای همیشه از اصفهان خارج و راهی عراق شد و در محضر پدر همسرش، سید محمد طباطبایی بروجردی، به تحصیل علوم عقلی پرداخت؛ سپس در نجف از محضر استادانی چون سید صدرالدّین قمی همدانی، شارح وافیة الاصول، بهره برد. وحید پس از تکمیل تحصیل در عراق، راهی بهبهان شد و بیش از سی سال در آن شهر سکونت کرد و ازینرو به بهبهانی اشتهار یافت. وحید پس از اقامتی طولانی و مقابلة علمی پیگیر با روش اخباری در بهبهان به اتفاق جمعی از بستگان و عشایر محلی به کربلا رفت و در آنجا ساکن شد و در ۱۲۰۵ ق در همانجا از دنیا رفت.[۲]

اساتید

سید صدرالدین رضوی قمی،

شاگردان

برخی از مشاهیری که از محضر وحید بهبهانی بهره مند شدند عبارت اند از:

ملاّ مهدی نراقی، سید محمد مهدی طباطبایی مشهور به علامه بحرالعلوم، ابوعلی مازندرانی حائری مؤلف منتهی المقال، سید محمد جواد عاملی مؤلف مفتاح الکرامة، شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء، میرزاابوالقاسم قمی مؤلف قوانین الاصول، میرسیدعلی طباطبایی خواهرزاده و داماد وحید و مؤلف ریاض المسائل، شیخ اسدالله کاظمی مؤلف مَقابِس الانوار، ملاّ احمد نراقی،‌ شیخ محمدتقی اصفهانی مؤلف هدایة المسترشدین، حاج محمدابراهیم کلباسی اصفهانی، سیدمحمدحسن زنوزی خویی مؤلف ریاض الجنّة.[۳]

کتاب وحید بهبهانی نوشته علی دوانی

مبارزه با مکتب اخباری‌گری

وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباری‌گری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور عبدالله سماهیجی از عالمان اخباری، به یکی از مراکز اخباری‌گری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رساله‌هایی در حجیت اجماع، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباری‌ها در این موضوعات را نقد کرد.[۴]

وی پس از شناسایی مکتب اخباری‌گری به کربلا هجرت کرد. کربلا در آن دوره، مرکز اخباری‌گری شمرده می‌شد. مرجعیت علمی آن روز کربلا به عهده یوسف بن احمد بحرانی با گرایش اخباری اعتدالی بود. بهبهانی ابتدا در درس او حاضر شد و پس از مدتی درخواست کرد کرسی درس برای چند روز به او واگذار شود. او با پذیرش یوسف بن احمد بحرانی، به نقد مبانی اخباری‌گری پرداخت و بیشتر شاگردان ممتاز بحرانی را از مکتب اخباری روگردان کرده و به خود جذب کرد.[۵]

مرتضی مطهری مباحث اصولی، و فقه الحدیثیِ وحید بهبهانی را در ضعیف کردن مکتب اخباری‌گری تأثیرگذار دانسته است. برای نمونه اخباریان بر اساس روایات باز گذاشتن تحت‌الحنک عمامه را واجب می‌شمردند. بهبهانی روایات را ناظر به شرایط زمانی دانست و باز گذاشتن تحت الحنک در زمان صدور روایات را به دلیل مقابله با سنت کافران که تحت الحنک را می‌بستد دانست.[۶]بهبهانی معتقد بود امامان(ع) در سخنان‌شان تابع عرفِ محاوره بودند. برای نمونه اگر امام(ع) سخنی گفت که در ظاهر با واقع خارجی مطابقت ندارد، حمل بر مجاز و تشبیه می‌شود؛ بنابراین اینکه برای مثال امام(ع) ترک‌کننده نماز را کافر دانسته به این معنا است که او شبیه کافر است.[۷]

به نظر برخی عامل اساسى و مهم در پيروزى اجتهاد بر اخباريگرى تأييدهاى فراوان صاحب حدائق از استاد كل وحيد بهبهانى بوده است.[۸]

آثار

الفوائد الحائريه: در كتاب الفوائد الرجاليه، مبناى قبول خبر را به گونه‌اى سامان داده است كه حجيت خبر موثوقٌ‌به جانشين حجيت خبر ثقه شده است؛ يعنى، از افراط و تفريط پيشينيان (اخبارى و اصولى) در قبول روايات دورى كرده است.[۹]

جداسازى امارات از اصول:ريشه‌هاى نخستين فكر جداسازى امارات ازاصول، به وحيد بهبهانى بر مى‌گردد و پيش از وحيد، فقها فرقى ما بين اين دو نوع دليل نمى‌گذاشتند. چنانكه فقهاى مذاهب چهارگانه اهل سنت، هنوز نيز بين امارات و اصول، جدايى باور ندارند و امارات و اصول را يكجا و در ضمن بحث از دليلهاى شرعيه مى‌آورند. سر آغاز جداسازى اين دو گونه دليل را از همديگر، براى نخستين بار نزد وحيد بهبهانى مى‌يابيم.[۱۰]

شيخ انصارى در آغاز مقصد سوم از فرائد الاصول، يادآورى مى‌كند:«جدا ساختن امارات از اصول، و امارات را دليلهاى اجتهادى، و اصول را دليلهاى فقاهتى ناميدن، از وحيد بهبهانى است.»[۱۱]

وحيد بهبهانى، بنيانگذار دسته‌بندى تازه‌اى از شك و تقسيم آن به شك در تكليف و شك در مكلفٌ به است. اين كار فتح بابى بود كه فتحهاى فراوانى را در اين علم به دنبال داشت و بى‌ترديد علم اصول جديد، وامدار اين تجزيه و تقسيم‌بندى است كه وحيد در بحث شك انجام داده است.[۱۲]

الإجتهاد و الأخبار: بيانگر معيارهاى ايشان در تفكر اجتهادى خويش است.[۱۳]

منابع

  1. طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.
  2. رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.
  3. محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، جزء2: الکرام البررة ، مشهد 1404؛ به نقل از رهایی شهرضایی، یحیی، «بهبهانی، آقامحمدباقر»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۴، ذیل واژه.
  4. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.
  5. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.
  6. مجموعه آثار شهید مطهری، ص۱۷۲.
  7. الاجتهاد و التقلید (فوائد الحائریه)، ص۴۶۴، فائده۲۷.
  8. جناتی، محمدابراهیم، ادوار اجتهاد از ديدگاه مذاهب اسلامي، ۱۳۷۲، موسسه کیهان، ص۳۵۶.
  9. طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.
  10. آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.
  11. فرائد الاصول، شيخ مرتضى انصارى، ج1، ص309، انتشارات اسلامى، وابسته به جامعه مدرسين، قم. به نقل از: آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.
  12. آصفى، محمد مهدى، فصلنامه فقه اهل بیت علیهم السلام، موسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۷۴، شماره۴، ص۱۴۳.
  13. طباطبايى، محمد كاظم، تاريخ حديث شيعه۲، قم، دار الحديث، ۱۳۹۰، ص۲۳۵.