قذف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
دستور قرآن در مورد قذف چیست؟
دستور قرآن در مورد قذف چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قذف یعنی متهم کردن مرد یا زن پاکدامن به زنا و اگر کسی چنین کاری را انجام دهد و نتواند ثابت کند حاکم شرع او را ۸۰ تازیانه می‌زند؛ خداوند متعال در سوره نور با عبارت‌های محتلف اشاره به این مطلب دارد:
[[قذف]] در [[قرآن]] یعنی متهم کردن زن پاکدامن به [[زنا]]. اگر کسی چنین تهمتی بزند، طبق آیه چهار سوره نور حد شرعی او هشتاد تازیانه است. علاوه بر مجازات‌های دنیوی در آخرت نیز اتهام‌زننده، عذاب خواهد شد. در آیه ۲۳ سوره نور خداوند آنان را لعن کرده است. قذف در فقه و قانون مجازات اسلامی، معنای وسیع‌تری از آنچه که در قرآن آمده است دارد که شامل تهمت [[لواط]] و توهین ( که انتساب به زنا و لواط کند) هم می‌شود.


۱. تهمت به افراد: آیه ۴ سوره نور در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر چهار نفر شاهد عادل بر عین عمل زنا بیاورد، زن تازیانه می‌خورد یا سنگسار می‌شود، و گر نه بر آن کس هشتاد تازیانه (حد قذف) می‌زنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند، آمدن «هم» ظاهراً برای تأکیدات یعنی آنها حتماً فاسقند.
== نسبت زنا ==
آیه ۴ [[سوره نور]] در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر نتواند ثابت کند بر او هشتاد تازیانه (حد قذف) می‌زنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند و خداوند آنان را لعن کرده است. {{قرآن||ترجمه=کسانی که بر زنان پاکدامن و بی‌خبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا می‌زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند و برایشان عذابی است بزرگ.}} حق قذف حقی خصوصی است و با عفو صاحب حق ساقط می‌گردد. برخی مثل ابوحنیفه آن را حق الله می‌داند و حاکم اسلامی باید آن را اجرا کند.<ref>پاکتچی،‌ احمد، و محمدصادق لبانی مطلق، «حدود و تعزیرات»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ج۹، ذیل مدخل.</ref>


ناگفته نماند: اگر حد قذف تشریع نمی‌شد ناموس مردم در دست هوسرانان ملعبه می‌گردید، این حکم سخت و تازیانه خوردن برای محفوظ ماندن آبرو و نوامیس مردم است.
در آیه ۵ سوره نور آمده است: وقتی که کسی از نسبت زنا دادن توبه کرد و به حکم خداوند توبه‌اش قبول گردید، فاسق بودنش از بین می‌رود و شهادتش نیز پذیرفته خواهد شد.


آیه ۵ سوره نور می‌رساند: وقتی که کسی از نسبت زنا دادن توبه کرد و به حکم غفور رحیم توبه اش قبول گردید، فاسق بودن از بین می‌رود، در این صورت شهادتش نیز پذیرفته خواهد شد، در مجمع البیان فرموده: این قول امام باقر و امام صادق(ع) است.
'''تهمت به همسر خویش:'''


مراد از وَ أَصْلَحُوا اصلاح اعمال است از جمله عدم تکرار تهمت زدن به زنان عفیف. امام صادق(ع) در باره توبه این فرد، فرموده است: «در میان مردم خودش را تکذیب می‌کند تا به او حد زده شود، آن گاه استغفار می‌کند، چون چنین کند توبه اش معلوم می‌شود».
آیه ۶ سوره نور با سه آیه بعدی درباره «[[لعان]]» است که لعنت کردن زن و شوهر بر همدیگر را مطرح می‌کند ولی در راستای قذف است؛ اما فرقش با آیه ۴ نور این است که آنجا تهمت زدن بر دیگران است و اینجا تهمت به همسر خود است که حکمش با اولی فرق دارد و آن این است که با قسم خوردن از همدیگر جدا می‌شوند و حد قذف که شلاق زدن بود، اجرا نمی‌شود.


۲. تهمت به همسر خویش: آیه ۶ سوره نور با سه آیه بعدی درباره «لعان» است و آن این است که اگر کسی به زن خود نسبت زنا بدهد و چهار شاهد نداشته باشد باید پیش قاضی چهار دفعه بگوید: خدا را شاهد می‌گیرم که در این ادعا راستگویم، دفعه پنجم می‌گوید اگر در این سخن دروغگو باشم لعنت خدا بر من باد.
'''تهمت‌های اجتماعی:'''


اگر زن در مقابل این شهادت‌ها ساکت باشد، زنا بر او ثابت می‌شود و سنگسار می‌گردد و اگر بخواهد از رجم نجات یابد باید چهار دفعه بگوید: خدا را شاهد می‌گیرم که شوهرم دروغ می‌گوید، در دفعه پنجم می‌گوید: لعنت خدا بر من باد اگر او راست گفته باشد، این همان لعان است که زن و شوهر به یکدیگر حرام ابدی می‌شوند و باید از همدیگر جدا شوند.
خداوند متعال در آیات ۱۱ الی ۱۸ سوره نور به جامعه اسلامی هشدار می‌دهد که اگر کسی را متهم به خلاف کردند نباید باور کنید بلکه بگویید چنین سخنانی دروغ است.<ref>قرشی، علی اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۷، ص۱۸۷.</ref>


در رابطه با آیه {{قرآن|وَ الَّذِینَ یَرْمُونَ أَزْواجَهُمْ…}} شیخ طوسی (ره) در استبصار ابواب اللعان از عبدالرحمن بن حجاج نقل کرده که عباد بصری از امام صادق(ع) پرسید و من حاضر بودم که مرد با زن خود چگونه ملاعنه می‌کند؟ امام فرمود:((مردی از مسلمین پیش رسول خدا(ص) آمد و گفت: یا رسول الله اگر مردی داخل خانه اش شد و دید مردی با زن او زنا می‌کند وظیفه اش چیست؟ حضرت از او اعراض کرد. مرد به خانه اش بازگشت و او همان بود که آن گرفتاری به وی رخ داده بود، در آن موقع حکم لعان از جانب خدا نازل گردید، رسول خدا آن مرد را خواست و فرمود: تو مردی را با زن خودت دیده‌ای؟ گفت: آری. فرمود: برو زنت را بیاور خدای عز و جل درباره تو و زنت حکم نازل فرموده است. آن مرد زن خویش را محضر پیامبر آورد، حضرت به آن مرد فرمود: چهار دفعه خدا را شاهد بگیر که تو در این نسبت که به زنت می‌دهی راست می‌گویی آن مرد خدا را شاهد گرفت، آن گاه حضرت فرمود: از خدا بترس که لعنت خدا سخت است بعد فرمود: دفعه پنجم شهادت بده که اگر دروغ می‌گویی لعنت خدا بر تو باد، آن مرد شهادت داد، حضرت فرمود او را به کناری بردند.
خداوند متعال در این آیات بر مؤمنان می‌فرماید: {{قرآن|ترجمه= ... چرا وقتی که آن را شنیدید، مؤمنین و مؤمنات بر خود حسن ظن نکردند و چرا نگفتند: این دروغ آشکار است؟! چرا بر آن گفته چهار شاهد نیاوردند و چون چهار شاهد نیاوردند، آنها نزد خدا دروغگویانند. اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت بر شما نبود، حتماً درباره دروغی که به آن اقدام کردید، شما را عذابی بزرگ می‌رسید. وقتی که آن دروغ را با زبان اخذ می‌کردید و چیزی را که به آن علم نداشتید با دهان می‌گفتید و آن را آسان می‌پنداشتید با آنکه نزد خدا بزرگ بود. وقتی که آن را شنیدید چرا نگفتید: ما را نرسد که این سخن بگوئیم: خدایا پاکی تو، این بهتان بزرگی است... .}}


آن گاه به زن گفت: چهار مرتبه خدا را شاهد بیاور که شوهرت دروغ می‌گوید زن چنین کرد، فرمود: صبر کن بعد موعظه اش کرد که از خدا بترس غضب خدا شدید است، سپس فرمود: دفعه پنجم شهادت بده که اگر شوهرت راست گفته باشد غضب خدا بر تو باد، زن چنین کرد، حضرت آن دو را از هم جدا کرد و فرمود: حالا که ملاعنه کردید دیگر ابداً با هم مقاربت نکنید)).<ref>قرشی، علی اکبر، تفسیر أحسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۷، ص۱۸۶.</ref>
== مصادیق قذف در فقه ==
 
نسبت زنا و لواط در فقه اسلامی موجب حد قذف می‌باشد. اما نسبت به [[سحق]] و بقيه فواحش موجب حدّ قذف نمى‌باشد. البته امام(ع) حق تعزير نسبت‌دهنده به آنها را دارد. در قذف معتبر است كه به لفظ صريح يا ظاهرى باشد كه بر آن اعتماد شود. مانند قول: «تو زنا كردى» يا «تو لواط نمودى» يا «تو زناكارى» يا «لواط كننده‌اى» يا «به تو لواط شده» يا «در دبر تو دخول شده» يا «اى زناكار» يا «اى لواط كننده» و مانند اينها از آنچه كه صريحا يا با ظاهر مورد اعتماد، اين معنى را ادا نمايد.<ref>خمینی، سید روح الله،‌ ترجمه تحرير الوسيلة، قم، جامعه مدرسین، ج۴، ص۲۰۳</ref>
هر چند این آیه بحث لعان یعنی لعنت کردن زن و شوهر بر همدیگر را مطرح می‌کند ولی در راستای قذف است منتها فرقش با آیه ۴ نور این است که آنجا تهمت زدن بر دیگران است و اینجا تهمت به همسر خود است که حکمش با اولی فرق دارد و آن این است که با قسم خوردن از همدیگر جدا می‌شوند و حد قذف که شلاق زدن بود، اجرا نمی‌شود.
 
۳. تهمت‌های اجتماعی: در آیات ۱۱ الی ۱۸ سوره نور خداوند متعال به جامعه اسلامی هشدار می‌دهد که اگر کسی را متهم به خلاف کردند نباید باور کنید بلکه بگویید چنین سخنانی دروغ است.<ref>همان، ص۱۸۷.</ref>
 
خداوند متعال در این آیات بر مؤمنان می‌فرماید: «کسانی که آن دروغ بزرگ را جعل کردند، گروهی از شما هستند، آن را برای خود شر حساب نکنید، بلکه آن برای شما خیر است، به هر یک از آنها سهم خود از گناه است و آنکه در معظم آن دروغ دخیل بود عذابی بزرگ دارد. چرا وقتی که آن را شنیدید، مؤمنین و مؤمنات بر خود حسن ظن نکردند و چرا نگفتند: این دروغ آشکار است؟! چرا بر آن گفته چهار شاهد نیاوردند و چون چهار شاهد نیاوردند، آنها نزد خدا دروغگویانند. اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت بر شما نبود، حتماً درباره دروغی که به آن اقدام کردید، شما را عذابی بزرگ می‌رسید. وقتی که آن دروغ را با زبان اخذ می‌کردید و چیزی را که به آن علم نداشتید با دهان می‌گفتید و آن را آسان می‌پنداشتید با آنکه نزد خدا بزرگ بود. وقتی که آن را شنیدید چرا نگفتید: ما را نرسد که این سخن بگوئیم: خدایا پاکی تو، این بهتان بزرگی است. خدا موعظه تان می‌کند از اینکه دیگر چنین کاری بکنید اگر مؤمن هستید؟ و خدا آیات خویش را برای شما روشن می‌کند خدا دانا و حکیم است)).
 
۴. نتیجه تهمت زدن: در آیه ۲۳ نور می‌فرمایند: «کسانی که بر زنان پاکدامن و بی‌خبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا می‌زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند و برایشان عذابی است بزرگ».
 
یعنی اینگونه نیست که کسی متهم شود و خداوند متعال فقط به عذاب دنیوی اتهام زننده کفایت کند و در آخرت کاری با آن نداشته باشد بلکه علاوه بر مجازات‌های دنیوی در آخرت نیز اتهام زننده بر بی گناهان، اهل آتش خواهد شد.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۴، ذیل آیات.
 
۲ـ المیزان فی تفسیر القرآن، علامه طباطبایی، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۱۵، ذیل آیات.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


قذف، به اقرار ثابت مى‌شود و بنا بر احوط معتبر است كه دو مرتبه باشد. در اقرار کننده، [[سن بلوغ|بلوغ]] و عقل و اختيار و قصد شرط است. و نيز به شهادت دو شاهد عادل ثابت مى‌شود. تهمت زننده -مرد باشد يا زن- و به طور متوسط در شدت به طورى كه به زدن در زنا نرسد، زده مى‌شود و روى لباس عاديش زده مى‌شود و برهنه نمى‌شود و تمام تن او به غير از سر و صورت و عورت زده مى‌شود.<ref>خمینی، سید روح الله،‌ ترجمه تحرير الوسيلة، قم، جامعه مدرسین، ج۴، ص۲۰۹</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = مسایل اجتماعی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = مسائل اجتماعی در قرآن
|شاخه فرعی۲ = مسایل جزایی در قرآن
| شاخه فرعی۲ = مسائل جزایی در قرآن
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۲

سؤال

دستور قرآن در مورد قذف چیست؟

قذف در قرآن یعنی متهم کردن زن پاکدامن به زنا. اگر کسی چنین تهمتی بزند، طبق آیه چهار سوره نور حد شرعی او هشتاد تازیانه است. علاوه بر مجازات‌های دنیوی در آخرت نیز اتهام‌زننده، عذاب خواهد شد. در آیه ۲۳ سوره نور خداوند آنان را لعن کرده است. قذف در فقه و قانون مجازات اسلامی، معنای وسیع‌تری از آنچه که در قرآن آمده است دارد که شامل تهمت لواط و توهین ( که انتساب به زنا و لواط کند) هم می‌شود.

نسبت زنا

آیه ۴ سوره نور در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر نتواند ثابت کند بر او هشتاد تازیانه (حد قذف) می‌زنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند و خداوند آنان را لعن کرده است. ﴿کسانی که بر زنان پاکدامن و بی‌خبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا می‌زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند و برایشان عذابی است بزرگ. حق قذف حقی خصوصی است و با عفو صاحب حق ساقط می‌گردد. برخی مثل ابوحنیفه آن را حق الله می‌داند و حاکم اسلامی باید آن را اجرا کند.[۱]

در آیه ۵ سوره نور آمده است: وقتی که کسی از نسبت زنا دادن توبه کرد و به حکم خداوند توبه‌اش قبول گردید، فاسق بودنش از بین می‌رود و شهادتش نیز پذیرفته خواهد شد.

تهمت به همسر خویش:

آیه ۶ سوره نور با سه آیه بعدی درباره «لعان» است که لعنت کردن زن و شوهر بر همدیگر را مطرح می‌کند ولی در راستای قذف است؛ اما فرقش با آیه ۴ نور این است که آنجا تهمت زدن بر دیگران است و اینجا تهمت به همسر خود است که حکمش با اولی فرق دارد و آن این است که با قسم خوردن از همدیگر جدا می‌شوند و حد قذف که شلاق زدن بود، اجرا نمی‌شود.

تهمت‌های اجتماعی:

خداوند متعال در آیات ۱۱ الی ۱۸ سوره نور به جامعه اسلامی هشدار می‌دهد که اگر کسی را متهم به خلاف کردند نباید باور کنید بلکه بگویید چنین سخنانی دروغ است.[۲]

خداوند متعال در این آیات بر مؤمنان می‌فرماید: ﴿... چرا وقتی که آن را شنیدید، مؤمنین و مؤمنات بر خود حسن ظن نکردند و چرا نگفتند: این دروغ آشکار است؟! چرا بر آن گفته چهار شاهد نیاوردند و چون چهار شاهد نیاوردند، آنها نزد خدا دروغگویانند. اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت بر شما نبود، حتماً درباره دروغی که به آن اقدام کردید، شما را عذابی بزرگ می‌رسید. وقتی که آن دروغ را با زبان اخذ می‌کردید و چیزی را که به آن علم نداشتید با دهان می‌گفتید و آن را آسان می‌پنداشتید با آنکه نزد خدا بزرگ بود. وقتی که آن را شنیدید چرا نگفتید: ما را نرسد که این سخن بگوئیم: خدایا پاکی تو، این بهتان بزرگی است... .

مصادیق قذف در فقه

نسبت زنا و لواط در فقه اسلامی موجب حد قذف می‌باشد. اما نسبت به سحق و بقيه فواحش موجب حدّ قذف نمى‌باشد. البته امام(ع) حق تعزير نسبت‌دهنده به آنها را دارد. در قذف معتبر است كه به لفظ صريح يا ظاهرى باشد كه بر آن اعتماد شود. مانند قول: «تو زنا كردى» يا «تو لواط نمودى» يا «تو زناكارى» يا «لواط كننده‌اى» يا «به تو لواط شده» يا «در دبر تو دخول شده» يا «اى زناكار» يا «اى لواط كننده» و مانند اينها از آنچه كه صريحا يا با ظاهر مورد اعتماد، اين معنى را ادا نمايد.[۳]

قذف، به اقرار ثابت مى‌شود و بنا بر احوط معتبر است كه دو مرتبه باشد. در اقرار کننده، بلوغ و عقل و اختيار و قصد شرط است. و نيز به شهادت دو شاهد عادل ثابت مى‌شود. تهمت زننده -مرد باشد يا زن- و به طور متوسط در شدت به طورى كه به زدن در زنا نرسد، زده مى‌شود و روى لباس عاديش زده مى‌شود و برهنه نمى‌شود و تمام تن او به غير از سر و صورت و عورت زده مى‌شود.[۴]

منابع

  1. پاکتچی،‌ احمد، و محمدصادق لبانی مطلق، «حدود و تعزیرات»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، ج۹، ذیل مدخل.
  2. قرشی، علی اکبر، تفسير أحسن الحديث، تهران، بنياد بعثت، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۷، ص۱۸۷.
  3. خمینی، سید روح الله،‌ ترجمه تحرير الوسيلة، قم، جامعه مدرسین، ج۴، ص۲۰۳
  4. خمینی، سید روح الله،‌ ترجمه تحرير الوسيلة، قم، جامعه مدرسین، ج۴، ص۲۰۹