فلسفه تحریم زنا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamsoddin }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
با توجه به آثار و پیامدهایی که بر زنا مترتب است، این عمل در دین اسلام تحریم شده است.
'''فلسفه تحریم زنا''' جلوگیری از پیامدهایی همچون قطع نسل، شیوع بیماری‌های تناسلی، اختلاط انساب و گسترش ناامنی در جامعه است.  


== تعریف زنا و حرمت آن==
== تعریف زنا و حرمت آن==
زنا عبارت است از آمیزش مرد و زن بدون عقد ازدواج یا ملکیت. حد زنا بر قسم است: قتل، [[رجم]] و جَلد (شلاق)<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، نویسنده (ها): احمد پاکتچی - محمدصادق لبانی مطلق، ج۹، ص۴۵۳.</ref> و برای اثبات حد زنا، حتما دخول (ادخال آلتِ مردانگى در فَرْج زن) باید انجام گرفته باشد.<ref>آئين كيفرى اسلام، ترابى شهرضايى، اكبر، ج۱، ص۹۶.</ref>  
زنا عبارت است از آمیزش مرد و زن بدون عقد ازدواج یا ملکیت.<ref>نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴۱، ص۲۵۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.</ref> زنا در دین اسلام حرام و از گناهان کبیره است<ref>نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴۱، ص۲۵۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.</ref> و برای مرتکب آن حد در نظر گرفته شده است.<ref>علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۸۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.</ref> این عمل در ادیان دیگر نیز از آن نهی شده است.<ref>علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۸۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.</ref>


[[زنا]]، در طول تاریخ مورد نکوهش بشر بوده است. شرایع آسمانی، همه از عمل زشت زنا به شدیدترین وجه، نهی کرده‌اند.<ref>طباطبائی، سیّد محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سیّد محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۳، ص۱۲۳–۱۱۸.</ref> در اسلام نیز این عمل از گناهان کبیره محسوب است.
قرآن کریم در آیه {{قرآن|و لاتَقْرَبُوا الزِّنَا انَّهُ کانَ فَاحِشه و سَآءَ سَبِیلاً|ترجمه=و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است.|سوره=اسراء|آیه=۳۲}} از مسلمانان خواسته است که به این عمل نزدیک نشوند. همچنین در روایتی که امام علی(ع) از پیامبر نقل کرده است: گرفتن صفا و نورانیت از انسان، قطع شدن روزی و تسریع در نابودی انسان ها از عواقب دنیوی این گناه ذکر شده است همچنین غضب پروردگار، سختی حساب و دخول ـ یا خلود ـ در آتش جهنّم از عواقب اخروی آن.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م، المجلد۵ و ۶، ص۶۳۸.</ref>
 
قرآن کریم در موارد متعددی به این عمل شنیع اشاره دارد.<ref>فرقان/۶۸، ممتحنه/۱۲، نور/۲ و ۳</ref> از جمله در آیه زیر چنین توصیه می‌کند: {{قرآن|و لاتَقْرَبُوا الزِّنَا انَّهُ کانَ فَاحِشه و سَآءَ سَبِیلاً|ترجمه=و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است.|سوره=اسراء|آیه=۳۲}} در ذیل آیه شریفه نکاتی قابل توجّه است:


== فلسفه تحریم ==
== فلسفه تحریم ==
# زنا و شیوع آن، نظام خانواده و رابطه پدری و فرزندی را متزلزل می‌کند. اگر زنا شایع گردد، فرزندان نامشروعی که در جامعه به و جود می‌آیند، در عالم بی‌هویتی ـ که طبعاً مورد حمایت هم قرار نمی‌گیرند ـ بزرگ می‌شوند و روابط اجتماعی که بر پایه روابط خانوادگی بنیان شده از اساس متزلزل می‌گردد.
در تفسیر نمونه برای حرمت فلسفه‌هایی ذکر شده است:
# زنا، زمینه انواع برخورد و درگیری‌ها در میان هوسبازان را فراهم می‌سازد. تجربه نشان می‌دهد که در کنار انحرافات جنسی بدترین جنایات اتّفاق می‌افتد. به این صورت آسایش و امنیت اجتماعی در گردباد حوادث ناشی از کردار زشت هوسبازان، از بین می‌رود.
#جلوگیری از قطع نسل: زنا غالباً باعث سقط جنین و کشتن فرزندان و قطع نسل می‌گردد؛ زیرا زنان مبتلا به این عمل هرگز حاضر به نگهداری این گونه فرزندان نیستند.
# تجربه نشان می‌دهد که زنا باعث اشاعه انواع بیماری‌های مقاربتی است و افراد زیادی از این راه سلامت خود را از دست داده و می‌دهند.
# پیشگیری از شیوع بیماری‌های تناسلی: تجربه نشان می‌دهد که زنا باعث اشاعه انواع بیماری‌های تناسلی می‌شود.
# این عمل غالباً باعث سقط جنین و کشتن فرزندان و قطع نسل می‌گردد؛ زیرا زنان مبتلا به این عمل هرگز حاضر به نگهداری این گونه فرزندان نیستند.
# مانع تحقق هدف ازدواج: هدف از ازدواج تنها اشباع غريزه جنسى نيست، بلكه آرامش روحی و روانی، بقای نسل و تربيت فرزندان از آثار ازدواج است كه بدون اختصاص زن و مرد به يكديگر و تحريم زنا امكان‌پذير نيست.
#نکاح و ازدواج به عنوان یک سنّت حسنه در طول تاریخ مورد مدح و ستایش نوع بشر بوده و هدف از آن تنها اشباع غریزه جنسی نیست، بلکه اشتراک در تشکیل زندگی، و اُنس روحی و آرامش فکری و تربیت فرزندان تعاون و هم‌یاری در همه ابعاد زندگی، به منظور حفظ بقاء نوع و مشخص بودن نسل‌ها در آینده، همه از آثار ازدواج است که بدون اختصاص زن و مرد به یک‌دیگر و تحریم زنا، امکان‌پذیر نیست.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۱۰۳–۱۰۴</ref>
# جلوگیری از تزلزل نظام خانواده: اگر زنا شایع گردد، فرزندان نامشروعی در جامعه به و جود می‌آیند که از عنصر محبت محرومند و روابط اجتماعی که بر پایه روابط خانوادگی بنیان شده متزلزل می‌گردد.  
#با شایع شدن زنا، به تدریج میل و رغبت افراد به ازدواج ـ به عنوان راه طبیعی و مشروع اشباع غریزه جنسی ـ کمتر می‌شود. نادیده گرفتن غریزه طبیعی و غفلت انسان‌ها از غایت و هدف اصلی ازدواج، انسانیت را تهدید به نابودی می‌کند.
# جلوگیری از درگیری در جامعه: تجربه نشان می‌دهد که در کنار انحرافات جنسی بدترین جنایات نیز اتّفاق می‌افتد و آسایش و امنیت اجتماعی از بین می‌رود.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۰۳–۱۰۴، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، تهران، ۱۳۷۴ش.</ref>
 
#زنا راهی به مفاسد دیگر در جامعه می‌گشاید. زنا کژ راهه‌ای است که انسان را از هدف اصلی غافل و انسانیت را به نابودی می‌کشاند. «این‌که می‌بینیم تمام اقوام و ملل در همه اعصار این عمل را زشت و فاحشه خوانده‌اند، برای این بوده که می‌فهمیدند این عمل باعث فساد انساب و شجره‌های خانوادگی و قطع نسل، و ظهور و بروز امراض گوناگون تناسلی گشته، و همچنین علاوه بر این باعث بسیاری از جنایات اجتماعی از قبیل آدم‌کشی و چاقوکشی و سرقت و جنایات و امثال آن می‌گردد، ونیز باعث می‌شود عفّت و حیا و غیرت و مودّت و رحمت در میان افراد اجتماع جای خود را به بی‌عفتی و بی‌شرمی و بی‌غیرتی و دشمنی و شقاوت بدهد.»<ref>طباطبائی، سیّد محمدحسین، همان، ج۱۳، ص۱۲۳–۱۲۸</ref>
 
'''روایت'''


[[امام علی(ع)]] می‌فرماید: «از [[پیامبر اسلام(ص)]] شنیدم که فرمود: «در زنا شش اثر سوء است» سه اثر آن در دنیا است که عبارتند از: صفا و نورانیت را از انسان می‌گیرد، روزی را قطع می‌کند، و تسریع در نابودی انسان‌ها می‌کند، امّا سه اثری که در آخرت است: غضب پروردگار، سختی حساب و دخول ـ یا خلود ـ در آتش جهنّم است».<ref>الطبرسی، الفضل بن الحسن، مجمع البیان، بیروت، دار المعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ه‍ـ. ق، ۱۹۸۸م، المجلد۵ و ۶، ص۶۳۸</ref>{{پایان پاسخ}}
همچنین در تفسیر المیزان در این باره آمده است:
::«این‌که می‌بینیم تمام اقوام و ملل در همه اعصار این عمل را زشت و فاحشه خوانده‌اند، برای این بوده که می‌فهمیدند این عمل باعث فساد انساب و شجره‌های خانوادگی و قطع نسل، و ظهور و بروز امراض گوناگون تناسلی گشته، و همچنین علاوه بر این باعث بسیاری از جنایات اجتماعی از قبیل آدم‌کشی و چاقوکشی و سرقت و جنایات و امثال آن می‌گردد، ونیز باعث می‌شود عفّت و حیا و غیرت و مودّت و رحمت در میان افراد اجتماع جای خود را به بی‌عفتی و بی‌شرمی و بی‌غیرتی و دشمنی و شقاوت بدهد.»<ref>علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۸۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.</ref>
{{پایان پاسخ}}
== جستارهای وابسته==
*[[سخت‌گیری در اثبات جرم زنا]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حقوق
  | شاخه اصلی = فقه
|شاخه فرعی۱ = حقوق جزای داخلی
|شاخه فرعی۱ = فلسفه احکام
|شاخه فرعی۲ = سایر مباحث حقوق جزا
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۳ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
خط ۴۶: خط ۴۳:
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
| بازبینی نویسنده=
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج
خط ۵۱: خط ۴۹:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:فلسفه احکام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۸

سؤال

فلسفه تحریم زنا چیست؟ چرا اسلام زنا کار را به اشد مجازات محکوم می‌کند؟

فلسفه تحریم زنا جلوگیری از پیامدهایی همچون قطع نسل، شیوع بیماری‌های تناسلی، اختلاط انساب و گسترش ناامنی در جامعه است.

تعریف زنا و حرمت آن

زنا عبارت است از آمیزش مرد و زن بدون عقد ازدواج یا ملکیت.[۱] زنا در دین اسلام حرام و از گناهان کبیره است[۲] و برای مرتکب آن حد در نظر گرفته شده است.[۳] این عمل در ادیان دیگر نیز از آن نهی شده است.[۴]

قرآن کریم در آیه ﴿و لاتَقْرَبُوا الزِّنَا انَّهُ کانَ فَاحِشه و سَآءَ سَبِیلاً؛ و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است.(اسراء:۳۲) از مسلمانان خواسته است که به این عمل نزدیک نشوند. همچنین در روایتی که امام علی(ع) از پیامبر نقل کرده است: گرفتن صفا و نورانیت از انسان، قطع شدن روزی و تسریع در نابودی انسان ها از عواقب دنیوی این گناه ذکر شده است همچنین غضب پروردگار، سختی حساب و دخول ـ یا خلود ـ در آتش جهنّم از عواقب اخروی آن.[۵]

فلسفه تحریم

در تفسیر نمونه برای حرمت فلسفه‌هایی ذکر شده است:

  1. جلوگیری از قطع نسل: زنا غالباً باعث سقط جنین و کشتن فرزندان و قطع نسل می‌گردد؛ زیرا زنان مبتلا به این عمل هرگز حاضر به نگهداری این گونه فرزندان نیستند.
  2. پیشگیری از شیوع بیماری‌های تناسلی: تجربه نشان می‌دهد که زنا باعث اشاعه انواع بیماری‌های تناسلی می‌شود.
  3. مانع تحقق هدف ازدواج: هدف از ازدواج تنها اشباع غريزه جنسى نيست، بلكه آرامش روحی و روانی، بقای نسل و تربيت فرزندان از آثار ازدواج است كه بدون اختصاص زن و مرد به يكديگر و تحريم زنا امكان‌پذير نيست.
  4. جلوگیری از تزلزل نظام خانواده: اگر زنا شایع گردد، فرزندان نامشروعی در جامعه به و جود می‌آیند که از عنصر محبت محرومند و روابط اجتماعی که بر پایه روابط خانوادگی بنیان شده متزلزل می‌گردد.
  5. جلوگیری از درگیری در جامعه: تجربه نشان می‌دهد که در کنار انحرافات جنسی بدترین جنایات نیز اتّفاق می‌افتد و آسایش و امنیت اجتماعی از بین می‌رود.[۶]

همچنین در تفسیر المیزان در این باره آمده است:

«این‌که می‌بینیم تمام اقوام و ملل در همه اعصار این عمل را زشت و فاحشه خوانده‌اند، برای این بوده که می‌فهمیدند این عمل باعث فساد انساب و شجره‌های خانوادگی و قطع نسل، و ظهور و بروز امراض گوناگون تناسلی گشته، و همچنین علاوه بر این باعث بسیاری از جنایات اجتماعی از قبیل آدم‌کشی و چاقوکشی و سرقت و جنایات و امثال آن می‌گردد، ونیز باعث می‌شود عفّت و حیا و غیرت و مودّت و رحمت در میان افراد اجتماع جای خود را به بی‌عفتی و بی‌شرمی و بی‌غیرتی و دشمنی و شقاوت بدهد.»[۷]

جستارهای وابسته

منابع

  1. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴۱، ص۲۵۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
  2. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴۱، ص۲۵۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش.
  3. علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۸۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  4. علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۸۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  5. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م، المجلد۵ و ۶، ص۶۳۸.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۱۰۳–۱۰۴، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم، تهران، ۱۳۷۴ش.
  7. علامه طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۸۷، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.