فرا مکانی بودن خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Mafkalam }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Mafkalam}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}


خط ۷: خط ۷:


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[خداوند]] در همه جا هست و بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال در مکان مخصوصی قرار ندارد. نشان دادن و در مکانی قرار گرفتن برای موجودات مادی، محدود و مکان‌مند است.  
[[خداوند]] در همه جا هست و بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال در مکان مخصوصی قرار ندارد. نشان دادن و در مکانی قرار گرفتن برای موجودات مادی، محدود و مکان‌مند است.


خداوند متعال مکانمند نیست و در تفسیر«من فی السماء؛ كسى كه در آسمان است» در آیات ۱۶و۱۷ سوره ملک وجوهی گفته شده است. برخی مانند علامه طباطبائی مراد از « كسى كه در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می دانند که طبق این وجه اشکالی بر نامکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می دانند آیه باید تأویل شود که وجوهی برای آن آمده است.
خداوند متعال مکانمند نیست و در تفسیر «من فی السماء؛ کسی که در آسمان است» در آیات ۱۶و۱۷ سوره ملک وجوهی گفته شده است. برخی مانند علامه طباطبائی مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر نامکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند آیه باید تأویل شود که وجوهی برای آن آمده است.


خداوند در همه جا وجود دارد و در عین حال در هیچ گونه مکانی نیست و جایی را اشغال نمی‌سازد. برای روشن شدن این مطلب مثال‌هایی وجود دارد. می‌دانیم که در زمین نیرویی به نام نیروی جاذبه وجود دارد. این نیرو در سرتاسر زمین، در سطح و اعماق آن و حتی در دریاها وجود و نفوذ دارد، ولی با این حال جایی از زمین را اشغال نکرده و مکانی به خود نگرفته است. همان‌طور که روح انسان هم در سرتاسر بدن آدمی جریان دارد ولی در عین حال کوچکترین جایی از بدن را برای خود معین نکرده است.
خداوند در همه جا وجود دارد و در عین حال در هیچ مکانی نیست و جایی را اشغال نمی‌سازد. برای نمونه نیروی جاذبه زمین با اینکه در سرتاسر زمین، در سطح و اعماق آن و حتی در دریاها وجود و نفوذ دارد، ولی با این حال جایی از زمین را اشغال نکرده و مکانی به خود نگرفته است. یا روح انسان که در سرتاسر بدن آدمی جریان دارد، ولی در عین حال کوچکترین جایی از بدن را برای خود معین نکرده است. خداوند متعال یک نیرو (وجود) و قدرت فوق‌العاده، بی‌پایان و بی‌نهایتی است که در همه جای جهان هستی حکومت و نفوذ دارد.<ref>فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ؛پس به هر سو رو كنيد، آنجا روى [به‌] خداست. سوره بقره، آیه ۱۱۵؛ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ؛ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم. سوره ق، آیه ۱۶.</ref> و در عین حال جایی از این جهان یا جهان دیگر را به خود اختصاص نداده است تا در آن مکان معین حضور داشته باشد.


خداوند یک نیرو(وجود) و قدرت فوق‌العاده، بی‌پایان و بی‌نهایتی است که در همه جای جهان هستی حکومت و نفوذ دارد.<ref>فاینما تولّوا فثمّ وجه الله، سوره بقره، آیه ۱۱۵؛ نحن اقرب الیه من حبل الورید، سوره ق، آیه ۱۶.</ref> و در عین حال جایی از این جهان یا جهان دیگر را به خود اختصاص نداده که در آن مکان معین حضور داشته باشد.
نکته دیگری که موجب رفع این سؤال از ذهن می‌شود این است که بدانیم موجودات مادی نیازمند مکان هستند و از آنجا که خداوند [[موجودی مجرد]] است مکانی را اشغال نمی‌کند.
اما آیاتی که ظاهر آن دلالت بر مکان‌مند بودن خداوند متعال است


نکته دیگری که موجب رفع این سؤال از ذهن می‌شود این است که بدانیم موجودات مادی نیازمند مکان هستند و از آنجا که خداوند [[موجودی مجرد]] است مکانی را اشغال نمی‌کند بلکه خالق هستی است.
در رابطه با آیات ۱۶ و۱۷ سوره ملک توضیح ذیل ارائه می‌شود:


«أَأَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یَخْسِفَ بِکمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ أَمْ أَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یُرْسِلَ عَلَیْکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیْفَ نَذِیرِ»


در رابطه با آیات ۱۶ و۱۷ سوره ملک توضیح ذیل ارائه می شود:
در رابطه با این که مراد از «مَن فِی السَّمَاء» در این آیات کیست در بین مفسران اقوالی مطرح است:


«أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يَخْسِفَ بِكمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ أَمْ أَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاء أَن يُرْسِلَ عَلَيْكمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كيْفَ نَذِيرِ»
۱. برخی بر این باورند که «من فی السماء؛ کسی که در آسمان است» اشاره به ذات پاک خداوند است و اما در این که منظور از «در آسمان بودن» چیست؟ برخی گفته‌اند منظور این است که حاکمیت او بر کل آسمانها است- تا چه رسد به زمین.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۳۳۹.</ref> برخی گفته‌اند: سلطنت و تدبیر امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مکان بگنجد، و آسمان و عالمی از عوالم او را در خود جای دهد.<ref>فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>


در رابطه با این که مراد از «مَن فِي السَّمَاء» در این آیات کیست در بین مفسران اقوالی مطرح است:
۲. برخی بر این باور است که مراد از «من فی السماء» فرشتگان الهی است که موکل بر آسمان و حوادث عالمند. و معنای آیه نخست این است که چگونه با خاطر جمع و دل آسوده به ربوبیت خدای تعالی کفر ورزیده‌اید، و چه ایمنی از ملائکه ساکن آسمان و موکل بر امور عالم دارید از اینکه زمین را زیر پایتان بشکافند، و به امر خدا شما را در شکم زمین پنهان سازند، در حالی که زمین هم چنان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟<ref>طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج‏۱۰، ص: ۴۹۱ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۹، ص: ۳۵۸. و نیز ر.ک. تفسیر الصافی، ج‏۵، ص: ۲۰۳؛ مفاتیح الغیب، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>


۱. برخی بر این باورند که «من فی السماء؛ كسى كه در آسمان است» اشاره به ذات پاك خداوند است و اما در این که منظور از «در آسمان بودن» چیست؟ برخی گفته‌اند منظور این است که حاكميت او بر كل آسمانها است- تا چه رسد به زمين.<ref>مکارم شیرازی، ناصر ، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۳۳۹.</ref> برخی گفته اند: سلطنت و تدبير امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مكان بگنجد، و آسمان و عالمى از عوالم او را در خود جاى دهد.<ref>فخرالدين رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، بیروت، دار احياء التراث العربى ، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>
۳. طبرسی در تفسیر جوامع الجوامع دو وجه را نقل می‌کند: أ- منظور ملکوت خدا در آسمان است؛ چرا که ملکوت محلّ سکونت فرشتگان خداست و اوامر و مقدّرات خدا از آسمان فرود می‌آید. ب- چون مشرکان معتقد به تشبیه بودند و فکر می‌کردند خدا در آسمان است [و محلّی دارد] پس بر حسب اعتقادشان گفته شده که آیا از کسی که شما معتقدید در آسمان است -در حالی که بالاتر از داشتن مکان است- ایمن هستید.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج‏۴، ص: ۳۳۰.</ref>


۲. برخی بر این باور است که مراد از «من فی السماء» فرشتگان الهی است كه موكل بر آسمان و حوادث عالمند. و معنای آیه نخست این است که چگونه با خاطر جمع و دل آسوده به ربوبيت خداى تعالى كفر ورزيده‏ايد، و چه ايمنى از ملائكه ساكن آسمان و موكل بر امور عالم داريد از اينكه زمين را زير پايتان بشكافند، و به امر خدا شما را در شكم زمين پنهان سازند، در حالى كه زمين هم چنان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟<ref>طبرسى فضل بن حسن ، مجمع البيان في تفسير القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج‏۱۰، ص: ۴۹۱ طباطبائی، محمد حسین، الميزان في تفسير القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۹، ص: ۳۵۸. و نیز ر.ک: تفسير الصافي، ج‏۵، ص: ۲۰۳؛ مفاتيح الغيب، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref> 
۴. فخر رازی بعد از بیان این که عدم مکانمندی خداوند مورد اتفاق همه مسلمانان است، تأویل آیه و دست کشیدن از ظاهر آیه را واجب شمرده است و وجوهی را برای آیه در تقدیر گرفته است که برخی از آنها پیشتر گذشت و وجه دیگر این است که: «أ أمنتم من فی السماء عذابه» آیا ایمن هستید از کسی که در آسمان است عذابش. چرا که عادت الهی بر این جریان دارد که بلاء و مصیبت را از آسمان فرو می‌ریزد کما این که آسمان موضع نزول رحمت و نعمت الهی نیز است.<ref>فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>
 
۳. طبرسی در تفسیر جوامع الجوامع دو وجه را نقل می کند: أ- منظور ملكوت خدا در آسمان است؛ چرا كه ملكوت محلّ سكونت فرشتگان خداست و اوامر و مقدّرات خدا از آسمان فرود مى‏آيد. ب- چون مشركان معتقد به تشبيه بودند و فكر مى‏كردند خدا در آسمان است [و محلّى دارد] پس بر حسب اعتقادشان گفته شده كه آيا از كسى كه شما معتقديد در آسمان است -در حالى كه بالاتر از داشتن مكان است- ايمن هستيد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، تفسير جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مديريت حوزه علميه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج‏۴، ص: ۳۳۰.</ref>
 
۴. فخر رازی بعد از بیان این که عدم مکانمندی خداوند مورد اتفاق همه مسلمانان است، تأویل آیه و دست کشیدن از ظاهر آیه را واجب شمرده است و وجوهی را برای آیه در تقدیر گرفته است که برخی از آنها پیشتر گذشت و وجه دیگر این است که: « أ أمنتم من في السماء عذابه» آیا ایمن هستید از کسی که در آسمان است عذابش. چرا که عادت الهی بر این جریان دارد که بلاء و مصیبت را از آسمان فرو می ریزد کما این که آسمان موضع نزول رحمت و نعمت الهی نیز است.<ref>فخرالدين رازى ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتيح الغيب، بیروت، دار احياء التراث العربى ، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.</ref>
 
خلاصه این که برخی مانند علامه طباطبائی مراد از « كسى كه در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می دانند که طبق این وجه اشکالی بر مکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می دانند آیه باید تأویل شود


خلاصه این که برخی مانند علامه طباطبائی مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر مکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند آیه باید تأویل شود


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


==مطالعه بیشتر==
== مطالعه بیشتر ==
 
* ده درس خداشناسی، مکارم شیرازی.
* ده درس خداشناسی، مکارم شیرازی.
* خداشناسی در کلاس درس، هاشم هاشم‌زاده هریسی.
* خداشناسی در کلاس درس، هاشم هاشم‌زاده هریسی.
* گردون سپهر، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی.
* گردون سپهر، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{شاخه
{{شاخه
خط ۶۶: خط ۶۰:
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =شد
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =

نسخهٔ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۱


سؤال

خدا کجاست؟ آیا خدا در آسمان است؟ از برخی از آیات اینگونه فهمیده می‌شود که مکان خداوند در آسمان‌ها است؟


خداوند در همه جا هست و بر همه چیز احاطه دارد و در عین حال در مکان مخصوصی قرار ندارد. نشان دادن و در مکانی قرار گرفتن برای موجودات مادی، محدود و مکان‌مند است.

خداوند متعال مکانمند نیست و در تفسیر «من فی السماء؛ کسی که در آسمان است» در آیات ۱۶و۱۷ سوره ملک وجوهی گفته شده است. برخی مانند علامه طباطبائی مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر نامکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند آیه باید تأویل شود که وجوهی برای آن آمده است.

خداوند در همه جا وجود دارد و در عین حال در هیچ مکانی نیست و جایی را اشغال نمی‌سازد. برای نمونه نیروی جاذبه زمین با اینکه در سرتاسر زمین، در سطح و اعماق آن و حتی در دریاها وجود و نفوذ دارد، ولی با این حال جایی از زمین را اشغال نکرده و مکانی به خود نگرفته است. یا روح انسان که در سرتاسر بدن آدمی جریان دارد، ولی در عین حال کوچکترین جایی از بدن را برای خود معین نکرده است. خداوند متعال یک نیرو (وجود) و قدرت فوق‌العاده، بی‌پایان و بی‌نهایتی است که در همه جای جهان هستی حکومت و نفوذ دارد.[۱] و در عین حال جایی از این جهان یا جهان دیگر را به خود اختصاص نداده است تا در آن مکان معین حضور داشته باشد.

نکته دیگری که موجب رفع این سؤال از ذهن می‌شود این است که بدانیم موجودات مادی نیازمند مکان هستند و از آنجا که خداوند موجودی مجرد است مکانی را اشغال نمی‌کند. اما آیاتی که ظاهر آن دلالت بر مکان‌مند بودن خداوند متعال است

در رابطه با آیات ۱۶ و۱۷ سوره ملک توضیح ذیل ارائه می‌شود:

«أَأَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یَخْسِفَ بِکمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ أَمْ أَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یُرْسِلَ عَلَیْکمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کیْفَ نَذِیرِ»

در رابطه با این که مراد از «مَن فِی السَّمَاء» در این آیات کیست در بین مفسران اقوالی مطرح است:

۱. برخی بر این باورند که «من فی السماء؛ کسی که در آسمان است» اشاره به ذات پاک خداوند است و اما در این که منظور از «در آسمان بودن» چیست؟ برخی گفته‌اند منظور این است که حاکمیت او بر کل آسمانها است- تا چه رسد به زمین.[۲] برخی گفته‌اند: سلطنت و تدبیر امور خدا در آسمان است، و گر نه معنا ندارد خدا در مکان بگنجد، و آسمان و عالمی از عوالم او را در خود جای دهد.[۳]

۲. برخی بر این باور است که مراد از «من فی السماء» فرشتگان الهی است که موکل بر آسمان و حوادث عالمند. و معنای آیه نخست این است که چگونه با خاطر جمع و دل آسوده به ربوبیت خدای تعالی کفر ورزیده‌اید، و چه ایمنی از ملائکه ساکن آسمان و موکل بر امور عالم دارید از اینکه زمین را زیر پایتان بشکافند، و به امر خدا شما را در شکم زمین پنهان سازند، در حالی که زمین هم چنان متزلزل و مضطرب باشد و چون گهواره آمد و شد داشته باشد؟[۴]

۳. طبرسی در تفسیر جوامع الجوامع دو وجه را نقل می‌کند: أ- منظور ملکوت خدا در آسمان است؛ چرا که ملکوت محلّ سکونت فرشتگان خداست و اوامر و مقدّرات خدا از آسمان فرود می‌آید. ب- چون مشرکان معتقد به تشبیه بودند و فکر می‌کردند خدا در آسمان است [و محلّی دارد] پس بر حسب اعتقادشان گفته شده که آیا از کسی که شما معتقدید در آسمان است -در حالی که بالاتر از داشتن مکان است- ایمن هستید.[۵]

۴. فخر رازی بعد از بیان این که عدم مکانمندی خداوند مورد اتفاق همه مسلمانان است، تأویل آیه و دست کشیدن از ظاهر آیه را واجب شمرده است و وجوهی را برای آیه در تقدیر گرفته است که برخی از آنها پیشتر گذشت و وجه دیگر این است که: «أ أمنتم من فی السماء عذابه» آیا ایمن هستید از کسی که در آسمان است عذابش. چرا که عادت الهی بر این جریان دارد که بلاء و مصیبت را از آسمان فرو می‌ریزد کما این که آسمان موضع نزول رحمت و نعمت الهی نیز است.[۶]

خلاصه این که برخی مانند علامه طباطبائی مراد از «کسی که در آسمان است» را غیر خداوند-فرشتگان- می‌دانند که طبق این وجه اشکالی بر مکانمندی خداوند وارد نیست و طبق قول کسانی که مراد را خداوند متعال می‌دانند آیه باید تأویل شود


مطالعه بیشتر

  • ده درس خداشناسی، مکارم شیرازی.
  • خداشناسی در کلاس درس، هاشم هاشم‌زاده هریسی.
  • گردون سپهر، عبدالکریم بی‌آزار شیرازی.


منابع

  1. فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ؛پس به هر سو رو كنيد، آنجا روى [به‌] خداست. سوره بقره، آیه ۱۱۵؛ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ؛ما از شاهرگ [او] به او نزديكتريم. سوره ق، آیه ۱۶.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۴، ص۳۳۹.
  3. فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.
  4. طبرسی فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج‏۱۰، ص: ۴۹۱ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۹، ص: ۳۵۸. و نیز ر.ک. تفسیر الصافی، ج‏۵، ص: ۲۰۳؛ مفاتیح الغیب، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.
  5. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج‏۴، ص: ۳۳۰.
  6. فخرالدین رازی ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۳۰، ص: ۵۹۲.