عصمت پیامبر اسلام(ص) و آیه «عبس و تولی»

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۳ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

آیا پیامبر از همان ابتدا کاملاً معصوم بوده یا نه؟ اگر از اول معصوم بود چرا خداوند به دلیل بی‌اعتنایی به فرد کور با آیه عبس و تولی وی را مورد عتاب قرار داد؟

در مورد سبب نزول اوّلین آیات سوره «عبس» دو شأن نزول نقل شده است:

یکی همان است که در سؤال به آن اشاره شده که پیامبر اسلام(ص) به شخص نابینایی بی اعتنائی کرد و آیاتی به عنوان عتاب بر آن حضرت نازل شد.

ولی باید توجه داشت که در خود آیه چیزی که صریحاً دلالت کند که مورد عتاب، شخص پیامبر(ص) بوده، وجود ندارد، بلکه به قول مرحوم سید مرتضی علم الهدی محقّق بزرگ شیعه، قرائن و شواهدی در این آیات هست که نشان می‌دهد منظور کسی دیگر است، نه شخص پیامبر(ص) از جمله اینکه «عبوس بودن» از صفات پیامبران مخصوصاً پیامبر اسلام(ص) نیست، آن حضرت حتّی به دشمنان خود با چهره گشاده سخن می‌گفت تا چه رسد به مؤمنان حقیقت جو.

قرینه دیگر اینکه پرداختن به ثروتمندان و غفلت از فقرای حق طلب با اخلاق آن حضرت که در آیه ۴ سوره (ن) به آن تصریح شده است[۱] هرگز نمی‌سازد.[۲]

شأن نزول دوم این است که این آیات درباره شخصی از بنی امیّه نازل شده و او از سوی خداوند مورد مذمت قرار گرفت در حدیث شریفی از امام صادق(ع) نقل: «مردی از بنی امیّه نزد پیامبر اسلام(ص) نشسته بود، در همان حال عبداللّه بن امّ مکتوم (که نابینا و ظاهراً فقیر بود) وارد شد، وقتی که چشم آن مرد به عبداللّه افتاد خود را جمع کرد و قیافه درهم کشید و صورت خود را برگردانید (مثل اینکه می‌ترسید آلوده شود) آنگاه آیات نازل شد، و آن مرد را مورد ملامت و سرزنش قرار داد.»[۳]

اما در مورد عصمت انبیاء(ع) آنچه در میان شیعه اتفاقی است این است که پیامبران الهی در تمام دوران عمر خودشان معصوم بوده و از گناه و لغزش مصون و محفوظ می‌باشند، هم در دوران نبوّت و هم قبل از نبوّت، هم از گناهان کبیره و هم از گناهان صغیره.

مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار از اعتقادات صدوق نقل می‌کند که:

اعتقاد ما در مورد انبیاء و رسل و امامان و ملائکه(ع) این است که آنها از همه آلودگیها معصوم و مصون می‌باشند، و آنان مرتکب گناهان صغیره و کبیره نمی‌شوند؛ و در مقابل فرمان خداوند معصیت و سرپیچی نمی‌کنند، دستورات خداوند را بجا می‌آورند، و هر کس معتقد به عصمت آنها در تمام شؤون و امور و حالات آنها نباشد، آنان را (در حقیقت) نشناخته است و (همچنین) اعتقاد ما این است که آنان از اول زندگیشان تا آخر آن در هر حال متّصف به کمال و علم و آگاهی بوده و هیچ گونه جهل و نقصی ندارند.[۴]

و مرحوم علامه حلّی متوفای ۷۲۶ در کتاب مناهج الیقین، ص۴۲۵ می‌فرماید:

شیعه امامیّه معتقدند که گناهان صغیره و کبیره از انبیاء و پیامبران(ع) نه به صورت عمد و نه به صورت سهو، نه قبل از نبوت و نه بعد از نبوت صادر نمی‌شود.[۵]

و در خصوص پیامبر اسلام(ص)، امام امیرالمؤمنین علی(ع) می‌فرماید: از همان زمان که رسول خدا(ص) را از شیر بازگرفتند خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا شب و روز او را به راه‌های بزرگواری و دوستی و اخلاق نیک عالم سوق دهد و جالب اینکه مفسّر معروف اهل سنّت فخر رازی در تفسیر خود در ذیل آیه ۶۵ سوره نساء[۶] می‌گوید:

این آیه دلالت دارد بر اینکه پیامبران الهی در فتوی دادن و بیان احکام خداوند معصوم و مصون می‌باشند، زیرا خداوند واجب کرده است که همه مردم از دستورات انبیاء تبعیت نمایند و در این باره خداوند تأکید و مبالغه کرده است و مؤمنان هم موظفند در ظاهر و باطن در مقابل احکام و فرمان انبیاء(ع) تسلیم محض باشند.

سپس فخر رازی اضافه می‌کند: بنابراین آیاتی که ظاهر آنها نشان می‌دهد که کارهای مخالف عصمت از آنها صادر شده مانند «عَبَس وَ تَوَلّی) و… می‌بایست به گونه ای توجیه کرد.[۷]

ضمناً باید توجه داشت که بحث درباره عصمت پیامبران و امامان(ع) یک بحث مفصل و دامنه‌داری است که در جای خود به‌طور مشروح مطرح شده است.


مطالعه بیشتر

  1. تنزیه الانبیاء، سید مرتضی علم الهدی.
  2. کشف المراد، علامه حلی.
  3. آموزش عقاید ـ استاد مصباح یزدی.


منابع

  1. «اِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظیم» تو اخلاق عظیم و برجسته ای داری.
  2. مرحوم سید مرتضی را علامه طبرسی در مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۳۷ به شرح ذیل نقل کرده است: «قال المرتضی علم الهدی قدّس اللّه روحه: لیس فی ظاهر الآیه دلاله علی توجّه‌ها إلی النبی(ص) بل هو خبر محض لم یصرّح بالمُخْبَر بِهِ، و فیها ما یدلّ علی انّ المعنی بها غیره، لأنّ العبوس لیس من صفات النبی مع الأعداء المباینین فضلا عن المؤمنین المسترشدین، ثمّ الوصف بأنّه یتصدّی للأغنیاء و یتلهی عن الفقراء لا یشبه أخلاقه الکریمه». طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۰۳. سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۱۱۹.
  3. طبرسی، مجمع البیان، ذیل تفسیر سوره عبس، ج۱۰، ص۴۳۸.
  4. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۱۱، ص۷۲؛ (به نقل از اعتقادات صدوق).
  5. و الإمامیه منعوا من صدور الصغیره و الکبیره عنهم عملاً أو سهلا قبل النبوه و بعدها.
  6. «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ مِنْ لَدُنْ اَنْ کانَ فَطیماً أَعْظَمَ مَلَک مِنْ ملائکته یَسْلُکُ بِهِ طَریقَ الْمکارم و مَحاسِنَ أَخْلاقِ الْعالِمَ لَیْلَهُ وَ نَهارَهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ (معروف به خطبه قاصعه).
  7. تفسیر فخر رازی، ج۱۰، ص۱۶۵.