سفارش بر ازدیاد نسل در قرآن و حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا در قرآن و حدیث سفارش بر ازدیاد نسل آمده است؟
آیا در قرآن و حدیث سفارش بر ازدیاد نسل شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
از نظر عقلا عالم و تمام ادیان به ویژه دین مبین اسلام یکی از والاترین و مهمترین کارها ازدواج کردن است، یعنی به هم رسیدن دو جنس مخالف و به وجود آمدن نسل و فرزند است، این هدف اختصاص به انسان ندارد، بلکه در مورد همه جانداران صدق می‌کند، منتهی فرقشان این است که عقلا با عقل و شعور ازدواج می‌کنند و غیر عقلا طبق غریزهٔ فطری و درونی.
{{درگاه|خانواده|مدیا}}
[[قرآن]] اشاره‌ای به تکثر و قلت نسل نکرده است؛ اما روایت‌هایی درباره زیادی و کمی نسل وجود دارد. لازمه جمع بین آنها این است که شرایط زمان و مکان را باید در نظر گرفت؛ چون بعضی وقتها زمینه برای تکثر مناسب است و بعضی وقتها برای قلت مناسب است.
{{تربیت فرزند}}
{{ویدیو|لینک دانلود=https://ftpadmin.ismc.ir/public/q2j/pasokhtv-short-clips/005.mp4
|توضیح= [https://pasokh.tv/?video=توصیه-به-فرزندآوری-در-اسلام توصیه به ازدیاد نسل در اسلام] در سایت پاسخ تی وی
}}


با بررسی‌های به عمل آمده از آیات و روایات درباره تکثر و تقلیل نسل نتایج ذیل به دست آمده است.
== ازدیاد نسل در قرآن ==
قرآن کریم به صراحت درباره تکثیر نسل سخن نگفته، ولی بعضی از آیات به ازدواج اشاره کرده‌اند که لازمه‌اش ایجاد نسل و فرزند است؛ مثلاً آیه {{قرآن|أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ|ترجمه=مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر را به نکاح یکدیگر درآورید.|سوره=نور|آیه=۳۲}} گرچه با صراحت بیان نکرده که ثمره این ازدواج بچه‌دار شدن است، اما در این معنا ظهور دارد و لازمه ازدواج بچه دار شدن و پیدا کردن نسل است.<ref>۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، سال ۱۴۱۵، ج۷، ص۲۴۳؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ج۶، ص۳۲۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ج۱۴، ص۴۵۷ و ۴۶۳.</ref> در قرآن کریم الفاظی از قبیل اولاد، ذریه، ولد، غلام و… فراوان یافت می‌شود، ولی هیچ‌کدام از این آیات به‌طور مستقیم به زیادی نسل یا محدود کردن ان اشاره‌ای ندارد.


== ۱. دلیل قرآنی ==
== زیادی یا کمی فرزند در روایات ==
قرآن کریم به صراحت درباره تکثیر نسل سخن نگفته، ولی بعضی از آیات به ازدواج اشاره کرده‌اند که لازمه‌اش ایجاد نسل و فرزند است. مثلاً آیه و {{قرآن|أنکحوا الأیامی منکم}}<ref>نور/ ۳۲.</ref> یعنی مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر را به نکاح یکدیگر درآورید. گر چه با صراحت بیان نکرده که ثمره این ازدواج بچه دار شدن است، اما در این معنا ظهور دارد و لازمه ازدواج بچه دار شدن و پیدا کردن نسل است.}}<ref>برای مطالعهٔ بیشتر ر.ک. ۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، سال ۱۴۱۵، ج۷، ص۲۴۳؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ج۶، ص۳۲۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ج۱۴، ص۴۵۷ و ۴۶۳.</ref> و در جای دیگر خطاب مستقیم به مردها دارد که: {{قرآن|فانکحوا ما طاب لکم من النساء<ref>نساء/ ۳.</ref> با زنان پاک ازدواج کنید؛ که بازهم لازمه این ازدواج بچه دار شدن و ایجاد نسل است، در قرآن کریم الفاظی از قبیل اولاد، ذریه، ولد، غلام و… فراوان یافت می‌شود، ولی هیچ‌کدام از این آیات به‌طور مستقیم به زیادی نسل یا محدود کردن ان اشاره ای ندارد.
از پیامبر(ص) احادیثی نقل شده که یکی از معروفترین آنها حدیث: «با همدیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، به راستی که من مباهات می‌کنم به واسطه شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه سقط شده.»<ref>نمازی، حسن بن علی، مستدرک سفینه البحار، قم، جامعه مدرسین، سال ۱۴۱۹، ج۴، ص۳۴۰.</ref>


== ۲. دلیل روایی ==
[[پیامبر اسلام(ص)]] به صراحت به تکثر نسل دستور می‌دهد، اما در مقابل روایاتی وارد شده که به صراحت به کاهش نسل سفارش دارند؛ از جمله حدیثی معروف از [[حضرت علی(ع)]] که می‌فرماید: «قله العیال أحد الیسارین؛<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه قصار ۱۳۵.</ref> کمی جیره خوار یکی از دو دست است» این حدیث کنایه از این است که فرزند و عیال و خرج خور کم یکی از اسباب آسایش زندگی انسان است.
از پیامبر(ص) احادیثی نقل شده که یکی از معروفترین آنها حدیث: «تناکحوا تناسلوا تکثروا، فإنی اباهی بکم الامم یوم القیامه و لو بالسقط»؛<ref>نمازی، حسن بن علی، مستدرک سفینه البحار، قم، جامعه مدرسین، سال ۱۴۱۹، ج۴، ص۳۴۰.</ref> یعنی (ای مردان و زنان) با همدیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، به راستی که من مباهات می‌کنم به واسطه شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه سقط شده.
 
پیامبر اسلام(ص) به صراحت به تکثر نسل دستور می‌دهد، اما در مقابل روایاتی وارد شده که به صراحت به کاهش نسل سفارش دارند، از جمله حدیثی معروف از امیر المؤمنین علی(ع) که می‌فرماید: «قله العیال أحد الیسارین؛<ref>نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه قصار ۱۳۵.</ref> کمی جیره خوار یکی از دو دست است» این حدیث کنایه از این است که فرزند و عیال و خرج خور کم یکی از اسباب آسایش زندگی انسان است.


در ظاهر میان روایت پیامبر اسلام(ص)، روایت امیر المؤمنین(ع) تعارض دیده می‌شود، چون حدیث اول به کثرت نسل تشویق و دومی بر قلت نسل دارد، در حالی که این گونه نیست و می‌شود بین این دو حدیث جمع عرفی کرد و در جمع بین آنها لازم است به دو نکته توجه شود:
در ظاهر میان روایت پیامبر اسلام(ص)، روایت امیر المؤمنین(ع) تعارض دیده می‌شود، چون حدیث اول به کثرت نسل تشویق و دومی بر قلت نسل دارد، در حالی که این گونه نیست و می‌شود بین این دو حدیث جمع عرفی کرد و در جمع بین آنها لازم است به دو نکته توجه شود:
 
# حدیث پیامبر(ص) مربوط به زمانی است که تعداد مسلمان‌ها در جهان اندک بودند و در اقلیت به سر می‌بردند، لذا برای تقویت مسلمان‌ها و نهضت اسلامی پیامبر، آن حضرت تشویق به تکثر نسل فرمودند، اما کلام حضرت امام علی(ع) می‌تواند به عنوان یک دستور العمل ارشادی برای همه انسان‌های جهان باشد. چه مسلمان باشند چه غیرمسلمان و در بیان واقعیت است و مقصود از آن تعیین تکلیف نمی‌باشد.
# حدیث پیامبر(ص) مربوط به زمانی است که تعداد مسلمانها در جهان اندک بودند و در اقلیت به سر می‌بردند، لذا برای تقویت مسلمانها و نهضت اسلامی پیامبر، آن حضرت تشویق به تکثر نسل فرمودند، اما کلام حضرت امام علی(ع) می‌تواند به عنوان یک دستور العمل ارشادی برای همه انسانهای جهان باشد. چه مسلمان باشند چه غیرمسلمان.
# لازم است ذکر شود که شرایط زمان و مکان و محیط بر تکثر و قلت نسل دخالت دارند، اگر این شرایط مستعد و آماده باشند، بی تردید زیادی نسل مطلوب خواهد بود، اما اگر این شرایط مهیا نباشد، برعکس قلت نسل مطلوب است
# لازم است ذکر شود که شرایط زمان و مکان و محیط بر تکثر و قلت نسل دخالت دارند، اگر این شرایط مستعد و آماده باشند، بی تردید زیادی نسل مطلوب خواهد بود، اما اگر این شرایط مهیا نباشد، برعکس قلت نسل مطلوب است، مثلاً اگر در یک زمانی تربیت بچه و تغذیه و مراعات بهداشت آن آسان باشد، آن وقت فرزند زیاد نه تنها ایرادی ندارد، بلکه مورد پسند هم می‌باشد، اما اگر تربیت و تغذیه و رعایت بهداشت مشکل و دشوار باشند، مثل زمانی که ما در آن زندگی می‌کنیم در این صورت باید به تعداد کم آن بسنده شود، زیرا در محیط آلوده و ناپاک فرزندان آلوده می‌شوند، چون انسان موجودی اجتماعی است و نمی‌تواند گوشه عزلت گزیند و دور از اجتماع زندگی کند، پس ناچار است که با دیگران در ارتباط باشد. در این زمان ضرورت ایجاب می‌کند که به قلت نسل بیاندیشیم.
بنابر این درباره تکثر و قلت نسل، آیهٔ از قرآن بدان تصریح نکرده، اما روایت‌هایی دربارهٔ زیادی و کمی نسل وجود دارد، لازمهٔ جمع بین آنها این است که شرایط زمان و مکان را باید در نظر گرفت، چون بعضی وقتها زمینه برای تکثر مناسب است و بعضی وقتها برای قلت مناسب است.
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = تربیت و مشاوره
|شاخه فرعی۱ = انسان‌شناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = خانواده
|شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۸

سؤال

آیا در قرآن و حدیث سفارش بر ازدیاد نسل شده است؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png
Multimedia.png


قرآن اشاره‌ای به تکثر و قلت نسل نکرده است؛ اما روایت‌هایی درباره زیادی و کمی نسل وجود دارد. لازمه جمع بین آنها این است که شرایط زمان و مکان را باید در نظر گرفت؛ چون بعضی وقتها زمینه برای تکثر مناسب است و بعضی وقتها برای قلت مناسب است.


ازدیاد نسل در قرآن

قرآن کریم به صراحت درباره تکثیر نسل سخن نگفته، ولی بعضی از آیات به ازدواج اشاره کرده‌اند که لازمه‌اش ایجاد نسل و فرزند است؛ مثلاً آیه ﴿أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ؛ مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر را به نکاح یکدیگر درآورید.(نور:۳۲) گرچه با صراحت بیان نکرده که ثمره این ازدواج بچه‌دار شدن است، اما در این معنا ظهور دارد و لازمه ازدواج بچه دار شدن و پیدا کردن نسل است.[۱] در قرآن کریم الفاظی از قبیل اولاد، ذریه، ولد، غلام و… فراوان یافت می‌شود، ولی هیچ‌کدام از این آیات به‌طور مستقیم به زیادی نسل یا محدود کردن ان اشاره‌ای ندارد.

زیادی یا کمی فرزند در روایات

از پیامبر(ص) احادیثی نقل شده که یکی از معروفترین آنها حدیث: «با همدیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، به راستی که من مباهات می‌کنم به واسطه شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه سقط شده.»[۲]

پیامبر اسلام(ص) به صراحت به تکثر نسل دستور می‌دهد، اما در مقابل روایاتی وارد شده که به صراحت به کاهش نسل سفارش دارند؛ از جمله حدیثی معروف از حضرت علی(ع) که می‌فرماید: «قله العیال أحد الیسارین؛[۳] کمی جیره خوار یکی از دو دست است» این حدیث کنایه از این است که فرزند و عیال و خرج خور کم یکی از اسباب آسایش زندگی انسان است.

در ظاهر میان روایت پیامبر اسلام(ص)، روایت امیر المؤمنین(ع) تعارض دیده می‌شود، چون حدیث اول به کثرت نسل تشویق و دومی بر قلت نسل دارد، در حالی که این گونه نیست و می‌شود بین این دو حدیث جمع عرفی کرد و در جمع بین آنها لازم است به دو نکته توجه شود:

  1. حدیث پیامبر(ص) مربوط به زمانی است که تعداد مسلمان‌ها در جهان اندک بودند و در اقلیت به سر می‌بردند، لذا برای تقویت مسلمان‌ها و نهضت اسلامی پیامبر، آن حضرت تشویق به تکثر نسل فرمودند، اما کلام حضرت امام علی(ع) می‌تواند به عنوان یک دستور العمل ارشادی برای همه انسان‌های جهان باشد. چه مسلمان باشند چه غیرمسلمان و در بیان واقعیت است و مقصود از آن تعیین تکلیف نمی‌باشد.
  2. لازم است ذکر شود که شرایط زمان و مکان و محیط بر تکثر و قلت نسل دخالت دارند، اگر این شرایط مستعد و آماده باشند، بی تردید زیادی نسل مطلوب خواهد بود، اما اگر این شرایط مهیا نباشد، برعکس قلت نسل مطلوب است

منابع

  1. ۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، بیروت، مؤسسه اعلمی، چاپ اول، سال ۱۴۱۵، ج۷، ص۲۴۳؛ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ج۶، ص۳۲۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم، ج۱۴، ص۴۵۷ و ۴۶۳.
  2. نمازی، حسن بن علی، مستدرک سفینه البحار، قم، جامعه مدرسین، سال ۱۴۱۹، ج۴، ص۳۴۰.
  3. نهج البلاغه، فیض الاسلام، کلمه قصار ۱۳۵.