زنده‌بودن برخی پیامبران

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۱ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '<ref>.' به '<ref>')


سؤال

آیا پیامبرانی داریم که هنوز زنده باشند؟

آنچه از روایات و آیات به دست آمده و طبق نظرات مفسرین پیرامون بعضی از آیات معلوم می‌شود که حضرت خضر و حضرت عیسی زنده‌اند و در مورد زنده بودن حضرت الیاس و حضرت ادریس، این احتمال تقریبا رد شده است.

حضرت الیاس(ع)

یکی از پیامبرانی که نام او در قرآن کریم آمده الیاس است.[۱] این که او چه کسی است اختلاف است؛ چهار قول وجود دارد:

  • الیاس همان خضر است.
  • الیاس از دوستان خضر است و هر دو زنده‌اند.[۲]
  • الیاس همان ادریس است.
  • الیاس از نوادگان هارون برادر حضرت موسی است.[۳]

اما مهم این است که او زنده است یا خیر؟ از پاره‌ای از روایات استفاده می‌شود که او هنوز زنده است؛ ولی این روایات ضعیف است، به علاوه با ظاهر آیاتی که داستان او را بیان می‌کند سازگاری ندارد؛ از این رو علامه طباطبایی می‌گوید: اینکه در بعض اخبار و روایات شیعه آمده است که او همیشه زنده است ضعیف است، به علاوه آیاتِ داستانِ او با این اخبار سازگار نیست.[۴]

حضرت ادریس(ع)

بسیاری از مفسران «ادریس» را جد پدر نوح می‌دانند. قرآن در مورد ایشان دو بار، به صورت اشارهٔ کوتاه، سخن گفته است.[۵]

در قرآن در مورد او تعبیر ﴿رفعناه مکانا علیّا؛ او را به مکانی والا، بالا بردیم.[۶] به کار رفته است که مراد از این آیه مورد اختلاف قرار گرفته است.

بعضی از مفسران، مراد از مکان والا را عظمت و مقام معنوی ادریس و بعضی دیگر بلندی مکان حسی او دانسته‌اند.[۷] که معنای اول پذیرفته است؛ شاهدی هم از قرآن برای تأیید این معنا است که یوسف به برادران خود که کار خلافی انجام داده بودند فرمود: ﴿انتم شر مکاناً؛ شما از نظر مقام و منزلت بدترین مردم هستید.[۸]

طبق معنایی که این تفسیر انتخاب می‌کند، زنده بودن ادریس زیر سؤال می‌رود و نمی‌توان زنده بودن او را از این آیه شریفه استفاده کرد.

حضرت خضر(ع)

قرآن کریم در آیاتی از سوره کهف به داستان او با حضرت موسی اشاره می‌کند؛ و در آن داستان او در مقام مرشدی و استادی نسبت به حضرت موسی می‌باشد.

در مورد ایشان آمده است، خداوند خضر را به آب حیات رهنمون شد، و او برای آن که تجدید حیات کند و نیازی به زاد و توشه سفر نداشته باشد، ناگزیر هر ساله یک یا چند نوبت و چه بسا هر چند سال یک بار به آن جا می‌رفت و از آب حیات می‌نوشید و چه بسا هنوز هم زنده باشد که باید گفت: هنوز هم می‌رود و جرعه‌ای از آب حیات می‌نوشد.[۹]

استنتاج علامه طباطبایی از مجموع روایات آن است که وی هنوز زنده است، می‌گوید: از اخبار متعدد و پراکنده‌ای که از ائمه اهل بیت(ع) وارد شده بدست می‌آید، او نمرده و هنوز زنده است، و بر خداوند دشوار نیست که بعضی از بندگان خویش را مدت طولانی عمر بدهد، و برهان عقلی هم بر محال بودن این امر دلالت نمی‌کند.[۱۰]

بنابر این حضرت خضر جزو انبیای الهی است که هنوز زنده است. البته این سخن در صورتی است که ایشان را جزو انبیای الهی محسوب نماییم زیرا در مورد ایشان اختلاف است که آیا وی از انبیای الهی است یا ولی‌ای از اولیای الهی می‌باشد. و در قرآن کریم هم از او تعبیر به نبی نشده است بلکه تعبیر به بنده از بندگان الهی شده است.

اما نظر علامه طباطبایی آن است که وی پیامبری از پیامبران الهی می‌باشد؛ می‌گوید: هر چند در برخی روایات مانند روایت عیاشی از برید از امام باقر (ع) یا امام صادق(ع) آمده است، خضر و ذوالقرنین دو عالم از عالمان الهی بودند و پیامبر نبودند، ولی از آیات قرآن کریم که در داستان ایشان نازل شده است استفاده می‌شود که او جزو پیامبران الهی بوده است، زیرا چگونه ممکن است شخصی از انبیای الهی نباشد اما احکام الهی بر او نازل گردد و او مأمور به اجرای آن باشد.[۱۱]

حضرت عیسی(ع)

مسیحیان معتقدند مسیح کشته و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدت کوتاهی در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد؛[۱۲] اما بر اساس آیات قرآن کریم حضرت مسیح توسط یهودیان به قتل نرسید و به صلیب کشیده نشد، آیات سوره نساء مطلب را این گونه بیان می‌کند: و ادعایشان که: ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشته‌ایم، در حالی که نه او را کشتند و نه بر دار کردند، بلکه [حقیقت امر] بر آنها مشتبه شد و کسانی که دربارهٔ [قتل‏] او اختلاف کردند، قطعاً در مورد آن شک دارند و به آن آگاهی ندارند و تنها از حدس و گمان پیروی می‌کنند، و به یقین او را نکشتند. بلکه خدا او را به سوی خود بالا برد، که خداوند توانا و حکیم است.[۱۳]

بنابر این کشته شدن او و به صلیب کشیده شدن او مردود است.

زنده بودن حضرت عیسی

اما او آیا هنوز زنده است یا این که بعد از آن جریان او به مرگ طبیعی از دنیا رفته است؟ آیات قرآن کریم ظهور روشنی در این باره ندارد؛ فقط در آیات قرآن کریم آمده است که خداوند او را به سوی خود بالا برد، این معنا هم سازگار با این است که خداوند جسم او را نجات داد، هم با این معنا سازگار است که روح او را به سوی خود بالا برد.

اما شواهد دیگری وجود دارد که حضرت عیسی هنوز زنده است:

اولا: ظاهر آیات مربوط به داستان حضرت عیسی ظهور در این معنا دارد که او هنوز زنده است، علامه طباطبایی در ذیل آن آیات می‌گوید: آیه کریمه اشعار یا دلالت بر حیات او دارد و اینکه او هنوز زنده است.[۱۴]

ثانیا: آیه ﴿وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیامَه یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهیدا و هیچ‌کس از اهل کتاب نیست مگر آن که پیش از مرگش حتماً به او [عیسی‏] ایمان می‌آورد و روز قیامت [نیز] بر آنان گواه خواهد بود.[۱۵] نیز دلالت بر حیات او دارد به بیانی که علامه طباطبایی مطرح کرده است، و می‌گوید: آیه شریفه دلالت دارد بر این که او گواه بر جمیع کسانی است که به او ایمان آورده‌اند، لازمه این مطلب این است که او بعد از همه وفات یابد، در نتیجه او باید هنوز زنده باشد.[۱۶]

ثالثا: روایات که در باب ظهور حضرت مهدی(عج) آمده است دلالت دارد که حضرت عیسی نیز همراه آن حضرت خواهد بود این کاشف از آن است که آن حضرت هنوز زنده است.


مطالعه بیشتر

۱. سید هاشم رسولی محلاتی، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم النبیین(ص): چاپخانه دفتر نشر فرهنگ اسلامی، صص ۴۱–۷۶۲.

۲. بهاءالدین، خرمشاهی و دیگران، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ص۹۹۰، خضر در قرآن.

۳. طیاره عفیف عبدالفتاح، همراه با پیامبران در قرآن؛ دفتر تبلیغات اسلامی، قم، صص ۳۸۶–۳۹۸.

۴. سید نعمت الله جزایری، سرگذشت پیامبران از آدم تا خاتم انبیاء(ع) تهران، هاء، صص ۴۴۸–۴۵۶.

۵. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، آیات مربوط به داستان پیامبران مذکور.

۶. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، آیات مربوط به پیامبران مذکور.

منابع

  1. الصافات/ ۱۲۳.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۹، ص۱۴۴.
  3. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۱۶۰.
  4. طباطبایی، المیزان، ج۱۷، ص۱۶۰.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۳، ص۱۰۲–۱۰۳.
  6. مریم/ ۵۷.
  7. همان/ ص۹۸.
  8. یوسف/ ۷۷.
  9. مجله پژوهشهای قرآنی، بازنگری تاریخ انبیاء در قرآن، ش ۱۴–۱۳، صص ۲۳۵ و ۲۳۴.
  10. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۵۲.
  11. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۵۲.
  12. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، همان، ج۲، ص۵۶۸.
  13. نساء: ۱۵۷–۱۵۸.
  14. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۳۴.
  15. نساء: ۱۵۹.
  16. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ۱۳۴.