دلیل عصمت انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = کلام |شاخه فرعی۱ = نبوت |شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = نبوت
|شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا دليل عقلي بر عصمت انبياء وجود دارد؟ و اگر انبياء معصوم نباشند، چه مشكلي پيش مي‌آيد؟
آیا دلیل عقلی بر عصمت انبیاء وجود دارد؟ و اگر انبیاء معصوم نباشند، چه مشکلی پیش می‌آید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مسأله عصمت انبيا در دو محور مطرح است یکی عصمت انبیاء از گناه، و دیگری عصمت از خطا و اشتباه، از اولی تعبیر به عصمت عملی و از دومی تعبیر به عصمت علمی می شود، و این مسأله جزو مسائل اساسی است، که بسیاری از عالمان دینی در باره آن سخن گفته و بحث کرده اند. در این جا به ذکر پاره از دلایل و مستندات عقلی عصمت انبیا اشاره می شود:
اعتقاد به عصمت انبیاء(ع) از گناهان عمدی و سهوی، یکی از عقاید قطعی و معروف شیعه است. عقل حکم می‌کند که پیامبران الهی باید در هر دو بعد علمی و عملی از هرگونه نقص و معصیت مصون و معصوم باشند و گرنه اهداف بعثت تحقق پیدا نخواهد کرد. در قرآن آیاتی وجود دارد که می‌توان از آن، عصمت انبیا را استنباط کرد.
 
۱. از آن جا كه هدف از بعثت انبيا هدايت و راهنمايي انسانها به سوي حقايق و وظايفي است كه خداوند براي بشر تعيين كرده است، و در حقيقت انبيا و اوصياي آنان، خليفه و نمايندگان الهي در ميان بشر و مأمور ابلاغ دين خدا و هدايت بشرند، اگر خود آنان به دستورهاي دين و پيام رسالت‌شان عمل ننمايند و گرفتار لغزش‌هاي علمي و عملي بشوند، مردم هيچ گونه اعتمادي به آنان پيدا نمي‌كند، در نتيجه اهداف بعثت تحقق نخواهد يافت؛ بنابراين حكمت و لطف خداوند اقتضا مي‌كند كه فرستادگان او از مصونيت كامل و عصمت در هر دو بعد عقل نظري و عقل عملي برخوردار بوده و نه تنها دچار معصيت و گناه نشوند؛ بلكه سهو و نسيان نيز در ساحت قدس آنان راه پيدا نكند.
 
۲. دليل عقلي ديگر بر عصمت آن است كه انبيا، گذشته از آموزش و ابلاغ احكام خداوند مسئول پرورش و تربيت مردم نيز هستند. لذا در قرآن كريم آمده است: {{قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَه وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ}}<ref>آل عمران/ ۱۶۴.</ref> به راستى خدا بر مؤمنان منت نهاد آن‏گاه كه در ميانشان پيامبرى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان كند و كتاب و حكمتشان بياموزد، در حالى كه بى‏ترديد پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند. بي‌ترديد اين مهم (تربيت و تزكيه نفوس) در صورتي تأمين خواهد شد كه مربيان اصلاح و تربيت، خودساخته، صالح و از هرگونه معصيت و نقص پاك و منزه باشند، و گرنه به طور مسلّم «فاقد شيء معطي شيء» نخواهد شد.}}<ref>بند الف و ب، در منبع ذيل مطرح شده: مصباح يزدي، محمدتقي، آموزش عقايد، تهران، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ اول، سال ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۶۷، سبحاني، جعفر، منشور جاويد، قم، انتشارات اسلامي، ج۵، ص۳۲.</ref> از قاضي عبدالجبار معتزلي نقل شده كه گفته است: چون مردم به حرف كسي كه كردارش با گفتارش مطابقت ندارد، اطمينان حاصل نمي‌كنند، پس واجب است كه انبيا از چيزي كه سبب عذاب و خروج آنان از ولايت الهي مي‌شود، ‌منزه باشند.<ref>سبحاني، جعفر، الهيات، علي هدي الكتاب و السنه و العقل، نشر المركز العالمي للدراسات الدينيه، چاپ دوم، سال ۱۴۱۱ ق، ج۲، ص۱۵۷.</ref>
 
۳. دليل ديگر آن است كه اطاعت و پيروي از پيامبران الهي واجب است و اگر آنان معصيت انجام دهند وظيفه مردم نسبت به آنان دو صورت خواهد داشت، اگر پيروي آن ها را نكنند و هر كاري كه پيامبران انجام مي‌دهند به جا نياورند، فايده بعثت از بين خواهد رفت؛ زيرا خداوند پيامبران را براي آن فرستاده است كه مردم كردار آنها را سرمشق و الگو قرار دهند و با بهره‌گيري از آن سرمشق، خود را به كمال مطلوب انساني‌شان برسانند. و اگر پيروي كنند بايد مثل آنان هر كاري را، گرچه خلاف و معصيت باشد بايد انجام دهند؛ در حالي كه هيچ پيامبري مردم را به گناه فرا نمي‌خواند و اساساً پيامبران براي هدايت و جلوگيري از معصيت فرستاده مي‌شوند؛ پس معلوم مي‌شود كه گناه اساساً با انگيزه بعثت ناسازگار است و انبيا نبايد گناه كنند.<ref>جوادي آملي، عبدالله، وحي و نبوت، تفسير موضوعي قرآن كريم، قم، نشر مركز اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش، ش۳، ص۲۳۱.</ref>


۴. نكته ديگر آن است كه اگر پيامبران معصوم نباشند و گناه انجام دهند چند محذور و مشكل جدي پيش خواهد آمد:
== ادله قرآنی ==
'''یک''': قرآن کریم، گروهی از انسانها را مُخْلَص (= خالص شده برای خدا) نامیده است که ابلیس هم طمعی در گمراه کردن ایشان نداشته و ندارد. و در آنجا که سوگند یاد کرده که همه فرزندان آدم(ع) را گمراه کند مخلَصین را استثناء کرده است. چنان‌که در آیه (۸۲ و ۸۳) از [[سوره ص]] از قول وی می‌فرماید: {{قرآن|قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین. إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمخْلَصِین.|ترجمه=[شیطان] گفت: «پس به عزّت تو سوگند که همگی را جداً از راه به در می‌برم، مگر آن بندگان پاکدل تو را.»}} و بی شک، طمع نداشتن ابلیس در گمراهی ایشان بخاطر مصونیّتی است که از گمراهی و آلودگی دارند و گرنه دشمنی وی شامل ایشان هم می‌شود و در صورتی که امکان می‌داشت هرگز دست از گمراه کردن ایشان برنمی‌داشت؛ بنابراین، عنوان «مُخلَص» مساوی با «معصوم» خواهد بود. هر چند دلیلی بر اختصاص این صفت به انبیاء(ع) نداریم ولی بدون تردید، شامل ایشان هم می‌شود؛ چنان‌که قرآن کریم تعدادی از انبیاء را از مخلصین شمرده است.<ref>سوره ص آیه ۴۴،۴۵</ref>


الف. چون معصيت موجب فسق مي‌شود؛ شهادت آنها پذيرفته نيست؛ در حالي كه نپذيرفتن شهادت پيامبر نقض غرض رسالت اوست.  
'''دو''': قرآن کریم، اطاعت پیامبران را بطور مطلق، لازم دانسته، و از جمله در آیه (۶۴) از [[سوره نساء]] می‌فرماید: {{قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّه|ترجمه=و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند.}}و اطاعت مطلق از ایشان در صورتی صحیح است که در راستای اطاعت خدا باشد و پیروی از آنان منافاتی با اطاعت از خدای متعال نداشته باشد و گرنه امر به اطاعت مطلق از خدای متعال و اطاعت مطلق از کسانی که در معرض خطا و انحراف باشند موجب تناقض خواهد بود.


ب. اگر پيامبري گناه كند، سزاوار عذاب، نفرين و سرزنش خدا مي‌شود؛ در حالي كه هيچ پيامبري چنين نيست.
'''سه''': قرآن کریم، مناصب الهی را اختصاص به کسانی داده است که آلوده به «ظلم» نباشند و در پاسخ حضرت ابراهیم(ع) که منصب امامت را برای فرزندانش درخواست کرده بود می‌فرماید:{{قرآن|لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِین|ترجمه=پیمان من به بیدادگران نمی‌رسد.|سوره=بقره|آیه=۱۲۴}}و می‌دانیم که هر گناهی دست کم، ظلم به نفس می‌باشد و هر گنهکاری در عرف قرآن کریم «ظالم» نامیده می‌شود پس پیامبران یعنی صاحبان منصب الهی نبوت و رسالت هم منزه از هرگونه ظلم و گناهی خواهند بود.<ref>آیت الله مصباح یزدی، آموزش عقاید، صفحه ۲۰۳</ref>


ج. اگر كسي اهل معصيت باشد، اساساً به مقام نبوت نمي‌رسد و نمي‌تواند عهده‌دار رسالت بشود، چون خداوند فرمود: {{قرآن|لاينال عهدي الظالمين<ref>بقره/ ۱۲۴.</ref>.
== ادله عقلی ==
مسئله [[عصمت]] انبیا در دو محور مطرح است یکی عصمت انبیاء از گناه، و دیگری عصمت از خطا و اشتباه، از اولی تعبیر به عصمت عملی و از دومی تعبیر به عصمت علمی می‌شود، و این مسئله جزو مسائل اساسی است، که بسیاری از عالمان دینی درباره آن سخن گفته و بحث کرده‌اند. در این‌جا به ذکر پاره‌ای از دلایل و مستندات عقلی عصمت انبیا اشاره می‌شود:
# از آن جا که هدف از بعثت انبیا هدایت و راهنمایی انسان‌ها به سوی حقایق و وظایفی است که خداوند برای بشر تعیین کرده است، و در حقیقت انبیا و اوصیای آنان، خلیفه و نمایندگان الهی در میان بشر و مأمور ابلاغ دین خدا و هدایت بشرند، اگر خود آنان به دستورهای دین و پیام رسالت‌شان عمل ننمایند و گرفتار لغزش‌های علمی و عملی بشوند، مردم هیچ گونه اعتمادی به آنان پیدا نمی‌کند، در نتیجه اهداف بعثت تحقق نخواهد یافت؛ حکمت و لطف خداوند اقتضا می‌کند که فرستادگان او از مصونیت کامل و عصمت در هر دو بعد عقل نظری و عقل عملی برخوردار بوده و نه تنها دچار معصیت و گناه نشوند؛ بلکه سهو و نسیان نیز در ساحت قدسی آنان راه پیدا نکند.
# دلیل عقلی دیگر بر عصمت آن است که انبیا، گذشته از آموزش و ابلاغ احکام خداوند مسئول پرورش و تربیت مردم نیز هستند؛ لذا در قرآن کریم آمده است: {{قرآن|لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ
| ترجمه = به راستی خدا بر مؤمنان منت نهاد آن‌گاه که در میانشان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمتشان بیاموزد، در حالی که بی‌تردید پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.
}}<ref>آل عمران/ ۱۶۴.</ref> بی‌تردید این مهم (تربیت و تزکیه نفوس) در صورتی تأمین خواهد شد که مربیان اصلاح و تربیت، خودساخته، صالح و از هرگونه معصیت و نقص پاک و منزه باشند، و گرنه به‌طور مسلّم فاقد شیء معطی شیء نخواهد شد.<ref>بند الف و ب، در منبع ذیل مطرح شده: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۶۷، سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، انتشارات اسلامی، ج۵، ص۳۲.</ref>
# دلیل دیگر آن است که اطاعت و پیروی از پیامبران الهی واجب است و اگر آنان معصیت انجام دهند وظیفه مردم نسبت به آنان دو صورت خواهد داشت، اگر پیروی نکنند، فایده بعثت از بین خواهد رفت؛ زیرا خداوند پیامبران را برای آن فرستاده است که مردم کردار آنها را سرمشق و الگو قرار دهند؛ و اگر پیروی کنند باید مثل آنان هر کاری را، گرچه خلاف و معصیت باشد انجام دهند؛ در حالی که هیچ پیامبری مردم را به گناه فرا نمی‌خواند و اساساً پیامبران برای هدایت و جلوگیری از معصیت فرستاده می‌شوند؛ پس معلوم می‌شود که گناه اساساً با انگیزه بعثت ناسازگار است و انبیا نباید گناه کنند.<ref>جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر مرکز اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش، ش۳، ص۲۳۱.</ref>
# نکته دیگر آن است که اگر پیامبران معصوم نباشند و گناهی انجام دهند چند محذور و مشکل جدی پیش خواهد آمد:
* چون معصیت موجب فسق می‌شود؛ شهادت آنها پذیرفته نیست؛ در حالی که نپذیرفتن شهادت پیامبر نقض غرض رسالت اوست.
* اگر پیامبری گناه کند، سزاوار عذاب، نفرین و سرزنش خدا می‌شود؛ در حالی که هیچ پیامبری چنین نیست.
* اگر کسی اهل معصیت باشد، اساساً به مقام نبوت نمی‌رسد و نمی‌تواند عهده‌دار رسالت بشود، چون خداوند فرمود: {{قرآن|لاینال عهدی الظالمین}}<ref>بقره/ ۱۲۴.</ref>


جمع‌بندي و نتيجه: پس به دليل اين كه اولاً تنها در سايه عصمت اطمينان مردم به پيامبران تحقق پيدا مي‌كند.
ثانياً: انبيا، گذشته از بيان احكام دين مسئول تربيت و تزكيه بشراند.
ثالثاً: چون اطاعت از پيامبر واجب است، پس هركاري كه او مي‌كند مردم يا بايد انجام دهند و يا لااقل براي آنان جائز است انجام دهند، گرچه معصيت باشد.
رابعاً: اگر پيامبر معصيت كند شهادت او پذيرفته نيست و سزاوار نفرين است و نمي‌تواند به مقام نبوت برسد.
با توجه به موارد ياد شده عقل حكم مي‌كند كه پيامبران الهي بايد در هر دو بعد علمي و عملي از هرگونه نقص و معصيت مصون و معصوم باشند و گرنه اهداف بعثت تحقق پيدا نخواهد كرد.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱. سبحاني، جعفر، منشور جاويد، ج۱۰، ص۱۵۲، نشر امام صادق، ۱۳۷۰ ش.  
== مطالعه بیشتر ==
۱. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۱۰، ص۱۵۲، نشر امام صادق، ۱۳۷۰ ش.


۲. سبحاني، جعفر، منشور اماميه، ص۱۱۲، نشر مؤسسه امام صادق، ۱۳۷۶ ش.  
۲. سبحانی، جعفر، منشور امامیه، ص۱۱۲، نشر مؤسسه امام صادق، ۱۳۷۶ ش.


۳. علامه طباطبايي، سيد محمدحسين، شيعه در اسلام، ص۸۵، نشر شركت انتشار، تهران، سال ۱۳۴۸ ش.  
۳. علامه طباطبایی، سید محمدحسین، شیعه در اسلام، ص۸۵، نشر شرکت انتشار، تهران، سال ۱۳۴۸ ش.


۴. سبحاني، جعفر، عصمه الانبياء في القرآن الكريم، ص۵۳، نشر مؤسسه الامام لاصادق، سال ۱۳۷۶ ش.  
۴. سبحانی، جعفر، عصمه الانبیاء فی القرآن الکریم، ص۵۳، نشر مؤسسه الامام لاصادق، سال ۱۳۷۶ ش.


۵. طباطبايي، سيد محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، ج۲، ص۱۳۶، نشرالمؤسسه الاعلمي للمطبوعات، بيروت، ۱۴۰۳ ق.
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۳۶، نشرالمؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۳ ق.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
==منابع==
<references />


== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه فرعی۱ = نبوت
| شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۵


سؤال

آیا دلیل عقلی بر عصمت انبیاء وجود دارد؟ و اگر انبیاء معصوم نباشند، چه مشکلی پیش می‌آید؟

اعتقاد به عصمت انبیاء(ع) از گناهان عمدی و سهوی، یکی از عقاید قطعی و معروف شیعه است. عقل حکم می‌کند که پیامبران الهی باید در هر دو بعد علمی و عملی از هرگونه نقص و معصیت مصون و معصوم باشند و گرنه اهداف بعثت تحقق پیدا نخواهد کرد. در قرآن آیاتی وجود دارد که می‌توان از آن، عصمت انبیا را استنباط کرد.

ادله قرآنی

یک: قرآن کریم، گروهی از انسانها را مُخْلَص (= خالص شده برای خدا) نامیده است که ابلیس هم طمعی در گمراه کردن ایشان نداشته و ندارد. و در آنجا که سوگند یاد کرده که همه فرزندان آدم(ع) را گمراه کند مخلَصین را استثناء کرده است. چنان‌که در آیه (۸۲ و ۸۳) از سوره ص از قول وی می‌فرماید: ﴿قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِین. إِلاّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمخْلَصِین.؛ [شیطان] گفت: «پس به عزّت تو سوگند که همگی را جداً از راه به در می‌برم، مگر آن بندگان پاکدل تو را.» و بی شک، طمع نداشتن ابلیس در گمراهی ایشان بخاطر مصونیّتی است که از گمراهی و آلودگی دارند و گرنه دشمنی وی شامل ایشان هم می‌شود و در صورتی که امکان می‌داشت هرگز دست از گمراه کردن ایشان برنمی‌داشت؛ بنابراین، عنوان «مُخلَص» مساوی با «معصوم» خواهد بود. هر چند دلیلی بر اختصاص این صفت به انبیاء(ع) نداریم ولی بدون تردید، شامل ایشان هم می‌شود؛ چنان‌که قرآن کریم تعدادی از انبیاء را از مخلصین شمرده است.[۱]

دو: قرآن کریم، اطاعت پیامبران را بطور مطلق، لازم دانسته، و از جمله در آیه (۶۴) از سوره نساء می‌فرماید: ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللّه؛ و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند.و اطاعت مطلق از ایشان در صورتی صحیح است که در راستای اطاعت خدا باشد و پیروی از آنان منافاتی با اطاعت از خدای متعال نداشته باشد و گرنه امر به اطاعت مطلق از خدای متعال و اطاعت مطلق از کسانی که در معرض خطا و انحراف باشند موجب تناقض خواهد بود.

سه: قرآن کریم، مناصب الهی را اختصاص به کسانی داده است که آلوده به «ظلم» نباشند و در پاسخ حضرت ابراهیم(ع) که منصب امامت را برای فرزندانش درخواست کرده بود می‌فرماید:﴿لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِین؛ پیمان من به بیدادگران نمی‌رسد.(بقره:۱۲۴)و می‌دانیم که هر گناهی دست کم، ظلم به نفس می‌باشد و هر گنهکاری در عرف قرآن کریم «ظالم» نامیده می‌شود پس پیامبران یعنی صاحبان منصب الهی نبوت و رسالت هم منزه از هرگونه ظلم و گناهی خواهند بود.[۲]

ادله عقلی

مسئله عصمت انبیا در دو محور مطرح است یکی عصمت انبیاء از گناه، و دیگری عصمت از خطا و اشتباه، از اولی تعبیر به عصمت عملی و از دومی تعبیر به عصمت علمی می‌شود، و این مسئله جزو مسائل اساسی است، که بسیاری از عالمان دینی درباره آن سخن گفته و بحث کرده‌اند. در این‌جا به ذکر پاره‌ای از دلایل و مستندات عقلی عصمت انبیا اشاره می‌شود:

  1. از آن جا که هدف از بعثت انبیا هدایت و راهنمایی انسان‌ها به سوی حقایق و وظایفی است که خداوند برای بشر تعیین کرده است، و در حقیقت انبیا و اوصیای آنان، خلیفه و نمایندگان الهی در میان بشر و مأمور ابلاغ دین خدا و هدایت بشرند، اگر خود آنان به دستورهای دین و پیام رسالت‌شان عمل ننمایند و گرفتار لغزش‌های علمی و عملی بشوند، مردم هیچ گونه اعتمادی به آنان پیدا نمی‌کند، در نتیجه اهداف بعثت تحقق نخواهد یافت؛ حکمت و لطف خداوند اقتضا می‌کند که فرستادگان او از مصونیت کامل و عصمت در هر دو بعد عقل نظری و عقل عملی برخوردار بوده و نه تنها دچار معصیت و گناه نشوند؛ بلکه سهو و نسیان نیز در ساحت قدسی آنان راه پیدا نکند.
  2. دلیل عقلی دیگر بر عصمت آن است که انبیا، گذشته از آموزش و ابلاغ احکام خداوند مسئول پرورش و تربیت مردم نیز هستند؛ لذا در قرآن کریم آمده است: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ؛ به راستی خدا بر مؤمنان منت نهاد آن‌گاه که در میانشان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمتشان بیاموزد، در حالی که بی‌تردید پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.[۳] بی‌تردید این مهم (تربیت و تزکیه نفوس) در صورتی تأمین خواهد شد که مربیان اصلاح و تربیت، خودساخته، صالح و از هرگونه معصیت و نقص پاک و منزه باشند، و گرنه به‌طور مسلّم فاقد شیء معطی شیء نخواهد شد.[۴]
  3. دلیل دیگر آن است که اطاعت و پیروی از پیامبران الهی واجب است و اگر آنان معصیت انجام دهند وظیفه مردم نسبت به آنان دو صورت خواهد داشت، اگر پیروی نکنند، فایده بعثت از بین خواهد رفت؛ زیرا خداوند پیامبران را برای آن فرستاده است که مردم کردار آنها را سرمشق و الگو قرار دهند؛ و اگر پیروی کنند باید مثل آنان هر کاری را، گرچه خلاف و معصیت باشد انجام دهند؛ در حالی که هیچ پیامبری مردم را به گناه فرا نمی‌خواند و اساساً پیامبران برای هدایت و جلوگیری از معصیت فرستاده می‌شوند؛ پس معلوم می‌شود که گناه اساساً با انگیزه بعثت ناسازگار است و انبیا نباید گناه کنند.[۵]
  4. نکته دیگر آن است که اگر پیامبران معصوم نباشند و گناهی انجام دهند چند محذور و مشکل جدی پیش خواهد آمد:
  • چون معصیت موجب فسق می‌شود؛ شهادت آنها پذیرفته نیست؛ در حالی که نپذیرفتن شهادت پیامبر نقض غرض رسالت اوست.
  • اگر پیامبری گناه کند، سزاوار عذاب، نفرین و سرزنش خدا می‌شود؛ در حالی که هیچ پیامبری چنین نیست.
  • اگر کسی اهل معصیت باشد، اساساً به مقام نبوت نمی‌رسد و نمی‌تواند عهده‌دار رسالت بشود، چون خداوند فرمود: ﴿لاینال عهدی الظالمین[۶]


مطالعه بیشتر

۱. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۱۰، ص۱۵۲، نشر امام صادق، ۱۳۷۰ ش.

۲. سبحانی، جعفر، منشور امامیه، ص۱۱۲، نشر مؤسسه امام صادق، ۱۳۷۶ ش.

۳. علامه طباطبایی، سید محمدحسین، شیعه در اسلام، ص۸۵، نشر شرکت انتشار، تهران، سال ۱۳۴۸ ش.

۴. سبحانی، جعفر، عصمه الانبیاء فی القرآن الکریم، ص۵۳، نشر مؤسسه الامام لاصادق، سال ۱۳۷۶ ش.

۵. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۳۶، نشرالمؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۳ ق.

منابع

  1. سوره ص آیه ۴۴،۴۵
  2. آیت الله مصباح یزدی، آموزش عقاید، صفحه ۲۰۳
  3. آل عمران/ ۱۶۴.
  4. بند الف و ب، در منبع ذیل مطرح شده: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۶۷، سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، انتشارات اسلامی، ج۵، ص۳۲.
  5. جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر مرکز اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش، ش۳، ص۲۳۱.
  6. بقره/ ۱۲۴.