دلیل عصمت انبیاء: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ({{شاخه | شاخه اصلی = کلام |شاخه فرعی۱ = نبوت |شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا |شاخه فرعی۳ = }})
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = نبوت
|شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا دلیل عقلی بر عصمت انبیاء وجود دارد؟ و اگر انبیاء معصوم نباشند، چه مشکلی پیش می‌آید؟
آیا دلیل عقلی بر عصمت انبیاء وجود دارد؟ و اگر انبیاء معصوم نباشند، چه مشکلی پیش می‌آید؟
خط ۴۳: خط ۳۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = نبوت
|شاخه فرعی۲ = عصمت انبیا
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =

نسخهٔ ‏۱۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۱۳


سؤال

آیا دلیل عقلی بر عصمت انبیاء وجود دارد؟ و اگر انبیاء معصوم نباشند، چه مشکلی پیش می‌آید؟

مسئله عصمت انبیا در دو محور مطرح است یکی عصمت انبیاء از گناه، و دیگری عصمت از خطا و اشتباه، از اولی تعبیر به عصمت عملی و از دومی تعبیر به عصمت علمی می‌شود، و این مسئله جزو مسائل اساسی است، که بسیاری از عالمان دینی درباره آن سخن گفته و بحث کرده‌اند. در این‌جا به ذکر پاره‌ای از دلایل و مستندات عقلی عصمت انبیا اشاره می‌شود:

۱. از آن جا که هدف از بعثت انبیا هدایت و راهنمایی انسان‌ها به سوی حقایق و وظایفی است که خداوند برای بشر تعیین کرده است، و در حقیقت انبیا و اوصیای آنان، خلیفه و نمایندگان الهی در میان بشر و مأمور ابلاغ دین خدا و هدایت بشرند، اگر خود آنان به دستورهای دین و پیام رسالت‌شان عمل ننمایند و گرفتار لغزش‌های علمی و عملی بشوند، مردم هیچ گونه اعتمادی به آنان پیدا نمی‌کند، در نتیجه اهداف بعثت تحقق نخواهد یافت؛ حکمت و لطف خداوند اقتضا می‌کند که فرستادگان او از مصونیت کامل و عصمت در هر دو بعد عقل نظری و عقل عملی برخوردار بوده و نه تنها دچار معصیت و گناه نشوند؛ بلکه سهو و نسیان نیز در ساحت قدسی آنان راه پیدا نکند.

۲. دلیل عقلی دیگر بر عصمت آن است که انبیا، گذشته از آموزش و ابلاغ احکام خداوند مسئول پرورش و تربیت مردم نیز هستند؛ لذا در قرآن کریم آمده است: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ؛ به راستی خدا بر مؤمنان منت نهاد آن‌گاه که در میانشان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان کند و کتاب و حکمتشان بیاموزد، در حالی که بی‌تردید پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.[۱] بی‌تردید این مهم (تربیت و تزکیه نفوس) در صورتی تأمین خواهد شد که مربیان اصلاح و تربیت، خودساخته، صالح و از هرگونه معصیت و نقص پاک و منزه باشند، و گرنه به‌طور مسلّم فاقد شیء معطی شیء نخواهد شد.[۲]

۳. دلیل دیگر آن است که اطاعت و پیروی از پیامبران الهی واجب است و اگر آنان معصیت انجام دهند وظیفه مردم نسبت به آنان دو صورت خواهد داشت، اگر پیروی نکنند، فایده بعثت از بین خواهد رفت؛ زیرا خداوند پیامبران را برای آن فرستاده است که مردم کردار آنها را سرمشق و الگو قرار دهند؛ و اگر پیروی کنند باید مثل آنان هر کاری را، گرچه خلاف و معصیت باشد انجام دهند؛ در حالی که هیچ پیامبری مردم را به گناه فرا نمی‌خواند و اساساً پیامبران برای هدایت و جلوگیری از معصیت فرستاده می‌شوند؛ پس معلوم می‌شود که گناه اساساً با انگیزه بعثت ناسازگار است و انبیا نباید گناه کنند.[۳]

۴. نکته دیگر آن است که اگر پیامبران معصوم نباشند و گناهی انجام دهند چند محذور و مشکل جدی پیش خواهد آمد:

  • چون معصیت موجب فسق می‌شود؛ شهادت آنها پذیرفته نیست؛ در حالی که نپذیرفتن شهادت پیامبر نقض غرض رسالت اوست.
  • اگر پیامبری گناه کند، سزاوار عذاب، نفرین و سرزنش خدا می‌شود؛ در حالی که هیچ پیامبری چنین نیست.
  • اگر کسی اهل معصیت باشد، اساساً به مقام نبوت نمی‌رسد و نمی‌تواند عهده‌دار رسالت بشود، چون خداوند فرمود: ﴿لاینال عهدی الظالمین[۴]

با توجه به موارد یاد شده عقل حکم می‌کند که پیامبران الهی باید در هر دو بعد علمی و عملی از هرگونه نقص و معصیت مصون و معصوم باشند و گرنه اهداف بعثت تحقق پیدا نخواهد کرد.


مطالعه بیشتر

۱. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، ج۱۰، ص۱۵۲، نشر امام صادق، ۱۳۷۰ ش.

۲. سبحانی، جعفر، منشور امامیه، ص۱۱۲، نشر مؤسسه امام صادق، ۱۳۷۶ ش.

۳. علامه طباطبایی، سید محمدحسین، شیعه در اسلام، ص۸۵، نشر شرکت انتشار، تهران، سال ۱۳۴۸ ش.

۴. سبحانی، جعفر، عصمه الانبیاء فی القرآن الکریم، ص۵۳، نشر مؤسسه الامام لاصادق، سال ۱۳۷۶ ش.

۵. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۳۶، نشرالمؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۴۰۳ ق.

منابع

  1. آل عمران/ ۱۶۴.
  2. بند الف و ب، در منبع ذیل مطرح شده: مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، سال ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۶۷، سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، انتشارات اسلامی، ج۵، ص۳۲.
  3. جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر مرکز اسراء، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش، ش۳، ص۲۳۱.
  4. بقره/ ۱۲۴.