دلایل مخالفت مردم با پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{پایان سوال}} چرا مردم با پيامبران زمان خود كه در تاريخ ذكر شده مخا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نیازمند گسترش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
چرا مردم با پیامبران زمان خود که در تاریخ ذکر شده مخالف بوده‌اند و پیروانشان کم بود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
چرا مردم با پيامبران زمان خود كه در تاريخ ذكر شده مخالف بوده‌اند و پيروانشان كم بود؟
{{پاسخ}}
{{سوال}}
مخالفت مردم با دعوت انبیای الهی ریشه در گرایشات اعتقادی، وضع اجتماعی، عادت و رسوم آنها دارد. انبیا با نقاط ضعف جامعه و جهل مردم برخورد کرده و در صدد اصلاح و هدایت جامعه بودند تا از عقاید اشتباه مردم به نفع طاغوتیان سوء استفاده نشود. بهره‌برداری از جهل، خرافات و ظلم ستمگران از دلایل مخالفت مردم با پیامبران بوده است.
{{پایان پاسخ}}
==ریشه‌یابی مخالفت با انبیا==
براي پيدا كردن اين علت بايد وضع مردم و گرايشات و تمايلات و وضع اجتماعي و اخلاقي و عادات، آداب و رسوم آنها شناخته شود، آن گاه تعاليم انبياء و مبارزات و برخورد آنها شناخته شود، تا سرّ مخالفت مردم با انبياء روشن شود. در قرآن كريم آيات زيادي هست كه حكايت از مقاومت گسترده ی مردم با انبياء دارد.
برای پیدا کردن علت مخالفت مردم با دعوت انبیا باید وضع مردم، گرایشات، تمایلات و وضع اجتماعی، اخلاقی، عادات، آداب و رسوم آنها شناخته شود، آن گاه تعالیم انبیاء و مبارزات و برخورد آنها شناخته شود، تا سرّ مخالفت مردم با انبیاء روشن شود. در قرآن کریم آیات زیادی هست که حکایت از مقاومت گسترده مردم با انبیاء دارد:


شهيد مطهري مي‌فرمايد: اين قضيه كه مردم با پيامبران مخالف بوده‌اند رمزي دارد. رمزش اين است كه آنها با نقاط ضعف مردم مبارزه مي‌كردند، در حالي كه ديگران از نقاط ضعف مردم بهره‌برداري مي‌كنند، آنها مي‌خواستند آن معايب و آن نقاط ضعف مردم را اصلاح كنند و از بين ببرند و ما معمولا مي‌خواهيم از همان معايب و همان نقاط ضعف بهره‌برداري كنيم.<ref>مطهري، مرتضي، مجموعه گفتارها، تهران، صدرا، چاپ اوّل،۶۱، ص۱۳۵.</ref>  
* '''مبارزه انبیا با نقاط ضعف جامعه و اصلاح آن''': شهید مطهری معتقد است: این قضیه که مردم با پیامبران مخالف بوده‌اند رمزی دارد. رمزش این است که آنها با نقاط ضعف مردم مبارزه می‌کردند، در حالی که دیگران از نقاط ضعف مردم بهره‌برداری می‌کنند، آنها می‌خواستند آن معایب و آن نقاط ضعف مردم را اصلاح کنند و از بین ببرند و ما معمولاً می‌خواهیم از همان معایب و همان نقاط ضعف بهره‌برداری کنیم.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه گفتارها، تهران، صدرا، چاپ اوّل، ۶۱، ص۱۳۵.</ref>


انبياء هرگز از نقطه ضعف مردم قصد بهره‌برداري نداشتند، بلكه اولين حركت آنها مبارزه سخت با جهالت مردم و مظاهر جهالت و ناداني آنها بوده است. مثلاً بت‌پرستي كه يكي از مظاهر جهل و از نتايج جهالت و ناداني و عوامي مردم است، ‌در تعاليم رفتار انبياء مورد خشم و نفرت قرار گرفته و در لبه تيز مبارزات انبياء قرار گرفته است. امّا حاكمان و طاغوتها همين بت‌پرستي و جهالت مردم را مايه سودجوئي خود قرار داده و براي استثمار مردم گاهي خود را خدا خوانده و اهداف خويش را در اين مسير تعقيب مي‌نمودند.<ref>انا ربكم الاعلي، نازعات/۲۴.</ref> }}ان فرعون علا في الارض و جعل اهلها شيعاً...<ref>قصص/۴.</ref>{{قرآن|
* '''جهل زدایی از مردم''': انبیاء هرگز از نقطه ضعف مردم قصد بهره‌برداری نداشتند، بلکه اولین حرکت آنها مبارزه سخت با جهالت مردم و مظاهر جهالت و نادانی آنها بوده است. مثلا بت‌پرستی که یکی از مظاهر جهل و از نتایج جهالت و نادانی و عوامی مردم است، در تعالیم رفتار انبیاء مورد خشم و نفرت قرار گرفته و در لبه تیز مبارزات انبیاء قرار گرفته است. امّا حاکمان و طاغوتها همین بت‌پرستی و جهالت مردم را مایه سودجوئی خود قرار داده و برای استثمار مردم گاهی خود را خدا خوانده و اهداف خویش را در این مسیر تعقیب می‌نمودند.


ازاینروی ريشه تمام انحرافات بشر جهل است و مردم نيز به خاطر هواي نفس كه بر اثر جهالت گرفتار آن بودند، با پيامبران مبارزه مي‌كردند، و در برابر دعوت آنها جبهه مي‌گرفتند، در حالي كه سعادت و خوشبختي مردم در گرو، هدايت انبياي الهي بود، نوح صدها سال تبليغ توحيد نمود و مردم او را در قبال دعوت و نصايحش مسخره مي‌كردند تا اين كه عذاب الهي آنها را فراگرفت كه داستان آن در قرآن كريم به تفصيل بيان شده است.<ref>سوره نوح، ر.ك: طباطبايي، محمدحسين، تفسير الميزان، تفسير سوره نوح.</ref>
ریشه تمام انحرافات بشر جهل است و مردم نیز به خاطر هوای نفس که بر اثر جهالت گرفتار آن بودند، با پیامبران مبارزه می‌کردند، و در برابر دعوت آنها جبهه می‌گرفتند، در حالی که سعادت و خوشبختی مردم در گرو، هدایت انبیای الهی بود، نوح صدها سال تبلیغ توحید نمود و مردم او را در قبال دعوت و نصایحش مسخره می‌کردند تا این که عذاب الهی آنها را فرا گرفت که داستان آن در قرآن کریم به تفصیل بیان شده است.<ref>سوره نوح، ر.ک. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، تفسیر سوره نوح.</ref>


ابراهيم با بت‌پرستي به مبارزه برخواست و در اين راه او را به شعله‌هاي آتش سپردند، جانشينان ابراهيم نيز درگير با خرافات و جهل بودند،<ref>ر.ك: طباطبايي، محمدحسين، الميزان، تفسير سوره انبياء، آيه ۵۰، به بعد و سوره ابراهيم.</ref> موسي نيز يكي از پيامبران بزرگ الهي است كه در راه مبارزه با ظلم و خرافات و براي دعوت به خداپرستي رنجهاي بسيار كشيده، آنچه مايه گمراهي بني‌اسرائيل بود جهل و ناداني آنها بود كه فرعون از آن بهره جسته و در برابر موسي جبهه‌گيري كرده بود.<ref>همان، تفسير سوره طه، و بني‌اسرائيل و سوره مريم، و سوره بقره.</ref>
ابراهیم با بت‌پرستی به مبارزه برخاست و در این راه او را به شعله‌های آتش سپردند، جانشینان ابراهیم نیز درگیر با خرافات و جهل بودند،<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، تفسیر سوره انبیاء، آیه ۵۰، به بعد و سوره ابراهیم.</ref> موسی نیز یکی از پیامبران بزرگ الهی است که در راه مبارزه با ظلم و خرافات و برای دعوت به خداپرستی رنجهای بسیار کشیده، آنچه مایه گمراهی بنی‌اسرائیل بود جهل و نادانی آنها بود که فرعون از آن بهره جسته و در برابر موسی جبهه‌گیری کرده بود.<ref>همان، تفسیر سوره طه، و بنی‌اسرائیل و سوره مریم، و سوره بقره.</ref>


عيسي بعد از موسي از طرف خدا پيامبر اولوالعزم بود كه در استمرار دعوت انبياي گذشته به وظيفه خويش مي‌پرداخت كه با طاغوتهاي زمان خود درگير شد.<ref>همان، تفسير آيات سوره كهف.</ref> چون مبارزه با جهالت و ظلم مي‌نمود، ظالمان و طاغوتيان از جهالت سود جسته و مردم را برده خويش نموده بودند. بر سرهمين، رويارويي بين دعوت انبياء و حاكمان رخ داده است كه در نهايت پيروزي با انبياي الهي بوده و شكست سخت با ظالمان بود، چنان كه پيامبر اسلام با جهل و ناداني به مبارزه برخاست و دعوت به توحيد نمود و اين كار بر مستكبران گران آمد تا درصدد توطئه بر عليه آن حضرت آمدند و پيامبر بعد از ۲۳ سال مبارزه با جهالت و ظالمان، لايه‌هاي جهل را از دل مردم زدود و آنها را از زندگي خفت‌بار بيرون كشيد و نجاتشان داد.<ref>ر.ك: آيتي، محمدابراهيم، تاريخ پيامبر اسلام، و ر.ك: فياضي، علي اكبر، تاريخ اسلام.</ref>
عیسی بعد از موسی از طرف خدا پیامبر اولوالعزم بود که در استمرار دعوت انبیای گذشته به وظیفه خویش می‌پرداخت که با طاغوتهای زمان خود درگیر شد.<ref>همان، تفسیر آیات سوره کهف.</ref> چون مبارزه با جهالت و ظلم می‌نمود، ظالمان و طاغوتیان از جهالت سود جسته و مردم را برده خویش نموده بودند. بر سر همین رویارویی بین دعوت انبیاء و حاکمان رخ داده است که در نهایت پیروزی با انبیای الهی بوده و شکست سخت با ظالمان بود، چنانکه پیامبر اسلام با جهل و نادانی به مبارزه برخاست و دعوت به توحید نمود و این کار بر مستکبران گران آمد تا درصدد توطئه بر علیه آن حضرت آمدند و پیامبر بعد از ۲۳ سال مبارزه با جهالت و ظالمان، لایه‌های جهل را از دل مردم زدود و آنها را از زندگی خفت‌بار بیرون کشید و نجاتشان داد.<ref>آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، و فیاضی، علی اکبر، تاریخ اسلام.</ref>


در پايان نتيجه‌گيري مي‌شود كه چون انبياء با نقاط ضعف مردم سرو كار داشتند و مردم نيز از نظر روحي دوست ندارند نقاط ضعف آنها روشن واززندگیشان محو شود و هر كس در صدد برخورد يا بيان نقطه ضعف آنها باشد با او به دشمني بر مي‌خيزند.  
در پایان نتیجه‌گیری می‌شود که چون انبیاء با نقاط ضعف مردم سرو کار داشتند و مردم نیز از نظر روحی دوست ندارند نقاط ضعف آنها روشن و از زندگیشان محو شود و هر کس در صدد برخورد یا بیان نقطه ضعف آنها باشد با او به دشمنی برمی‌خیزند.
{{پاسخ}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==


۱.تاریخ انبیا درالمیزان،حسین فعال عراقی.
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}


۲. قصص الانبيا، رسول محلاتي.
== مطالعه بیشتر ==
 
* تاریخ انبیا در المیزان، حسین فعال عراقی.
۳.تاریخ انبیاء عماد زاده.
* قصص الانبیا، رسول محلاتی.
{{مطالعه بیشتر}}
* تاریخ انبیاء عماد زاده.
<span></span>


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =کلام
|شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ =نبوت
|شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =انبیای الهی
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
| بازبینی نویسنده =  
  | تکمیل =  
  | بازبینی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۴

سؤال

چرا مردم با پیامبران زمان خود که در تاریخ ذکر شده مخالف بوده‌اند و پیروانشان کم بود؟

مخالفت مردم با دعوت انبیای الهی ریشه در گرایشات اعتقادی، وضع اجتماعی، عادت و رسوم آنها دارد. انبیا با نقاط ضعف جامعه و جهل مردم برخورد کرده و در صدد اصلاح و هدایت جامعه بودند تا از عقاید اشتباه مردم به نفع طاغوتیان سوء استفاده نشود. بهره‌برداری از جهل، خرافات و ظلم ستمگران از دلایل مخالفت مردم با پیامبران بوده است.

ریشه‌یابی مخالفت با انبیا

برای پیدا کردن علت مخالفت مردم با دعوت انبیا باید وضع مردم، گرایشات، تمایلات و وضع اجتماعی، اخلاقی، عادات، آداب و رسوم آنها شناخته شود، آن گاه تعالیم انبیاء و مبارزات و برخورد آنها شناخته شود، تا سرّ مخالفت مردم با انبیاء روشن شود. در قرآن کریم آیات زیادی هست که حکایت از مقاومت گسترده مردم با انبیاء دارد:

  • مبارزه انبیا با نقاط ضعف جامعه و اصلاح آن: شهید مطهری معتقد است: این قضیه که مردم با پیامبران مخالف بوده‌اند رمزی دارد. رمزش این است که آنها با نقاط ضعف مردم مبارزه می‌کردند، در حالی که دیگران از نقاط ضعف مردم بهره‌برداری می‌کنند، آنها می‌خواستند آن معایب و آن نقاط ضعف مردم را اصلاح کنند و از بین ببرند و ما معمولاً می‌خواهیم از همان معایب و همان نقاط ضعف بهره‌برداری کنیم.[۱]
  • جهل زدایی از مردم: انبیاء هرگز از نقطه ضعف مردم قصد بهره‌برداری نداشتند، بلکه اولین حرکت آنها مبارزه سخت با جهالت مردم و مظاهر جهالت و نادانی آنها بوده است. مثلا بت‌پرستی که یکی از مظاهر جهل و از نتایج جهالت و نادانی و عوامی مردم است، در تعالیم رفتار انبیاء مورد خشم و نفرت قرار گرفته و در لبه تیز مبارزات انبیاء قرار گرفته است. امّا حاکمان و طاغوتها همین بت‌پرستی و جهالت مردم را مایه سودجوئی خود قرار داده و برای استثمار مردم گاهی خود را خدا خوانده و اهداف خویش را در این مسیر تعقیب می‌نمودند.

ریشه تمام انحرافات بشر جهل است و مردم نیز به خاطر هوای نفس که بر اثر جهالت گرفتار آن بودند، با پیامبران مبارزه می‌کردند، و در برابر دعوت آنها جبهه می‌گرفتند، در حالی که سعادت و خوشبختی مردم در گرو، هدایت انبیای الهی بود، نوح صدها سال تبلیغ توحید نمود و مردم او را در قبال دعوت و نصایحش مسخره می‌کردند تا این که عذاب الهی آنها را فرا گرفت که داستان آن در قرآن کریم به تفصیل بیان شده است.[۲]

ابراهیم با بت‌پرستی به مبارزه برخاست و در این راه او را به شعله‌های آتش سپردند، جانشینان ابراهیم نیز درگیر با خرافات و جهل بودند،[۳] موسی نیز یکی از پیامبران بزرگ الهی است که در راه مبارزه با ظلم و خرافات و برای دعوت به خداپرستی رنجهای بسیار کشیده، آنچه مایه گمراهی بنی‌اسرائیل بود جهل و نادانی آنها بود که فرعون از آن بهره جسته و در برابر موسی جبهه‌گیری کرده بود.[۴]

عیسی بعد از موسی از طرف خدا پیامبر اولوالعزم بود که در استمرار دعوت انبیای گذشته به وظیفه خویش می‌پرداخت که با طاغوتهای زمان خود درگیر شد.[۵] چون مبارزه با جهالت و ظلم می‌نمود، ظالمان و طاغوتیان از جهالت سود جسته و مردم را برده خویش نموده بودند. بر سر همین رویارویی بین دعوت انبیاء و حاکمان رخ داده است که در نهایت پیروزی با انبیای الهی بوده و شکست سخت با ظالمان بود، چنانکه پیامبر اسلام با جهل و نادانی به مبارزه برخاست و دعوت به توحید نمود و این کار بر مستکبران گران آمد تا درصدد توطئه بر علیه آن حضرت آمدند و پیامبر بعد از ۲۳ سال مبارزه با جهالت و ظالمان، لایه‌های جهل را از دل مردم زدود و آنها را از زندگی خفت‌بار بیرون کشید و نجاتشان داد.[۶]

در پایان نتیجه‌گیری می‌شود که چون انبیاء با نقاط ضعف مردم سرو کار داشتند و مردم نیز از نظر روحی دوست ندارند نقاط ضعف آنها روشن و از زندگیشان محو شود و هر کس در صدد برخورد یا بیان نقطه ضعف آنها باشد با او به دشمنی برمی‌خیزند.


مطالعه بیشتر

  • تاریخ انبیا در المیزان، حسین فعال عراقی.
  • قصص الانبیا، رسول محلاتی.
  • تاریخ انبیاء عماد زاده.

منابع

  1. مطهری، مرتضی، مجموعه گفتارها، تهران، صدرا، چاپ اوّل، ۶۱، ص۱۳۵.
  2. سوره نوح، ر.ک. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، تفسیر سوره نوح.
  3. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، تفسیر سوره انبیاء، آیه ۵۰، به بعد و سوره ابراهیم.
  4. همان، تفسیر سوره طه، و بنی‌اسرائیل و سوره مریم، و سوره بقره.
  5. همان، تفسیر آیات سوره کهف.
  6. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، و فیاضی، علی اکبر، تاریخ اسلام.