داوود(ع) خواننده اهل بهشت

از ویکی پاسخ
سؤال
آیا درست است که حضرت داوود دارای صدای خوشی بود؟ آیا او در بهشت به خوانندگی مشغول است؟



براساس نهج‌البلاغه، داوود(ع) را صاحب مَزامیر و خواننده اهل بهشت معرفی کرده است. وَ إِنْ شِئْتَ ثَلَّثْتُ بِدَاوُدَ ص صَاحِبِ الْمَزَامِيرِ وَ قَارِئِ أَهْلِ الْجَنَّة[۱]

مزامیر جمع مزمار، نوعی آلت موسیقی است.[۲] محمدتقی شوشتری (درگذشت ۱۳۷۴ش) در شرح خود بر نهج‌البلاغه در توضیح این عبارت، معتقد است داوود دارای صدای خوشی بوده، آنقدر که گویا در حلق وی صوت مزمار وجود داشته است.[۳]

حضرت داوود(ع) دارای صدای خوش دانسته شده و این ویژگی، از شاخصه‌های وی میان پیامبران شمرده شده است.[۴] خداوند به هیچ فردی صدایی مانند او نداده و زمانی که داوود کتاب زبور را می‌خواند همه حیوانات به نزدیک او می‌آمدند و به صدای او گوش می‌دادند.[۵]

آیت‌الله مکارم شیرازی در شرح نهج البلاغه، معتقد است مزامیر جمع مزمور به معنای سرودهایی است که با آهنگ مخصوص خوانده می‌شود. به گفته وی، داوود مجموعه‌ای از اشعار روحانی، مناجات‌ها و اندرزها را با صدای خوش می‌خواند. مکارم شیرازی، قاری اهل بهشت بودن داوود را اشاره به صدای زیبا و مناجات پرمحتوای وی در بهشت دانسته؛ به‌گونه‌ای که اهل بهشت از آن لذت برده و بهره می‌برند.[۶]

به گفته ابن میثم بحرانی (درگذشت ۶۷۹یا۶۹۹ق) دیگر شارح نهج‌البلاغه، دلیل این که داوود را قاری اهل بهشت خوانده‌اند این است که او دارای صدای خوشی بود و در عرف هر امر نیکویی به بهشت نسبت داده می‌شود؛ یا به این دلیل است که صدای زیبای داوود انسان را به سوی بهشت جذب و به خدا دعوت می‌کرد.[۷]

بيان: قال الفيروزآبادي مزامير داود ع ما كان يتغنى به من الزبور و قال ابن أبي الحديد إن داود ع أعطي من طيب النغم و لذة ترجيع القراءة ما كانت الطيور لأجله تقع عليه و هو في محرابه و الوحش تسمعه فتدخل بين الناس و لا تنفر منهم لما قد استغرقها من طيب صوته و سفائف الخوص جمع سفيفة و هي النسيجة منه و الخوص ورق النخل‏[1] أقول لعل هذا كان قبل أن ألان الله له الحديد.[۸]

جستارهای وابسته


منابع

  1. شریف الرضی، محمد؛ نهج البلاغه (للصبحی صالح)، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، خطبه ۱۶۰، ص۲۲۷.
  2. فرهنگ معین، ذیل واژه مزمار.
  3. شوشتری، محمدتقی، بهج‌الصباغه فی‌شرح نهج‌البلاغه، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۶ ش، ج۲، ص۷۷.
  4. ابن بابویه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۸۳.
  5. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۴، ص۱۴.
  6. مکارم شیرازی، ناصر با همکاری جمعی از فضلاء، پیام امام امیرالمؤمنین، قم، علی بن ابیطالب، ۱۳۹۰ ش، ص۲۳۶–۲۴۰.
  7. بحرانی، میثم بن علی بن میثم؛ شرح نهج البلاغه، مترجم: ترجمه سیدمحمد صادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۳، ص۵۲۰.
  8. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏14، ص۱۵.