خواستگاری زن از مرد: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا پدر دختر مي تواند از پسری برای دخترش خواستگاري كند چون حضرت شعيب((ع)) اين كار را براي دخترش انجام دادند، آيا در صورت جواب رد پسر ضربۀ روحي به دختر نمي خورد؟
آیا پدر دختر می‌تواند از پسری برای دخترش خواستگاری کند چون حضرت شعیب «ع» این کار را برای دخترش انجام دادند، آیا در صورت جواب رد پسر ضربهٔ روحی به دختر نمی‌خورد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
ازدواج و تشكيل خانواده در هر منطقه اي با آداب و رسومي همراه است كه از جمله اين آداب و رسوم، مراسم خواستگاري مي باشد و آگاهي از حدود و فلسفه آن، براي ما لازم است. دراغلب موارد خانواده مرد به خواستگاري زن مي رود و پس از انجام آداب مربوطه، در صورت قبول طرفين، كار به مرحله عقد شرعي و رسمي ازدواج مي رسد. البته گاهي اوقات ديده شده يا شنيده شده كه خواستگار، خانواده دختر بوده است و بخاطر اين خرق عادت و رسوم مشكلي هم پيش نيامده؛ حتّي در بعضي كشورها مانند هندوستان، در برخي مناطق مرسوم است كه خانواده دختر به خانواده پسر پيشنهاد ازدواج مي كند و يا حداقل از طرف خانواده دختر پيشنهاد مي شود كه مثلاً ما آمادگي داريم دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوريم.
ازدواج و تشکیل خانواده در هر منطقه ای با آداب و رسومی همراه است که از جمله این آداب و رسوم، مراسم خواستگاری می‌باشد و آگاهی از حدود و فلسفه آن، برای ما لازم است. دراغلب موارد خانواده مرد به خواستگاری زن می‌رود و پس از انجام آداب مربوطه، در صورت قبول طرفین، کار به مرحله عقد شرعی و رسمی ازدواج می‌رسد. البته گاهی اوقات دیده شده یا شنیده شده که خواستگار، خانواده دختر بوده است و بخاطر این خرق عادت و رسوم مشکلی هم پیش نیامده؛ حتّی در بعضی کشورها مانند هندوستان، در برخی مناطق مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می‌کند یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد می‌شود که مثلاً ما آمادگی داریم دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم.


چنين قضيه اي در صدر اسلام نيز اتفاق افتاده است؛ به اين صورت كه زني در خدمت پيامبر اكرم آمد و اظهار آمادگي براي ازدواج با پيامبر(ص) را نمود. پيامبر(ص) در جواب سكوت فرمود، مرد مسلماني آنجا بود، عرض كرد: «يا رسول اللهّ! اگر شما راحاجتي به اين خانم نيست او را به من تزويج كنيد». پيامبر قبول كردند و زن نيز در مقابل اجازه پيامبر پذيرفت كه با مهريه اي برابر با آموزش چند سوره از قرآن به ازدواج آن مرد دربيايد<ref>ذاكري، مجتبي، فلسفه ازواج دائم وموقت در اسلام، تهران، غدير خم، ۱۳۸۰، ص۱۱، نقل از تفسير سيوطي، ج۵، ص۲۰۹؛ ذيل آيه شريفه « و امرأهً مؤمنه ان وهبت نفسها للنّبي» احزاب/۵۰.</ref>.
چنین قضیه ای در صدر اسلام نیز اتفاق افتاده است؛ به این صورت که زنی در خدمت پیامبر اکرم آمد و اظهار آمادگی برای ازدواج با پیامبر(ص) را نمود. پیامبر(ص) در جواب سکوت فرمود، مرد مسلمانی آنجا بود، عرض کرد: «یا رسول اللهّ! اگر شما راحاجتی به این خانم نیست او را به من تزویج کنید». پیامبر قبول کردند و زن نیز در مقابل اجازه پیامبر پذیرفت که با مهریه ای برابر با آموزش چند سوره از قرآن به ازدواج آن مرد دربیاید.<ref>ذاکری، مجتبی، فلسفه ازواج دائم وموقت در اسلام، تهران، غدیر خم، ۱۳۸۰، ص۱۱، نقل از تفسیر سیوطی، ج۵، ص۲۰۹؛ ذیل آیه شریفه «و امرأهً مؤمنه ان وهبت نفسها للنّبی» احزاب/۵۰.</ref>


در شرع مقدس اسلام هم، هيچ دليلي مبني بر عدم جواز خواستگاري كردن زن از مرد، وجود ندارد و بهترين دليل بر جواز آن، وقوع آن در حضور پيامبر اسلام(ص) مي باشد. البته هر پديده اي اجتماعي هنجار، موقعيّت و شرايط مناسب خود را مي طلبد. همان طور كه بيان شد، مثلاً در فرهنگهايي مانند برخي مناطق كشور هندوستان خواستگاري زن از مرد، از قدر و منزلت زن نمي كاهد و او را در چشم مرد كوچك نمي كند و حتي اگر جواب خواستگاري از طرف خانواده مرد منفي باشد، موجب سرشكستگي خانواده دختر نمي شود و از نظر رواني هم براي دختر شكننده نيست، امّا آيا در فرهنگهايي مانند فرهنگ كشور ما واقعاً اين چنين است؟ آيا اگر زن در پاسخ خواستگاري از مردي جواب ردّ بشنود مي تواند تحمل كند؟ و باعث شكست عاطفي و رواني اش نمي شود?
در شرع مقدس اسلام هم، هیچ دلیلی مبنی بر عدم جواز خواستگاری کردن زن از مرد، وجود ندارد و بهترین دلیل بر جواز آن، وقوع آن در حضور پیامبر اسلام(ص) می‌باشد. البته هر پدیده ای اجتماعی هنجار، موقعیّت و شرایط مناسب خود را می‌طلبد. همان‌طور که بیان شد، مثلاً در فرهنگهایی مانند برخی مناطق کشور هندوستان خواستگاری زن از مرد، از قدر و منزلت زن نمی‌کاهد و او را در چشم مرد کوچک نمی‌کند و حتی اگر جواب خواستگاری از طرف خانواده مرد منفی باشد، موجب سرشکستگی خانواده دختر نمی‌شود و از نظر روانی هم برای دختر شکننده نیست، امّا آیا در فرهنگهایی مانند فرهنگ کشور ما واقعاً این چنین است؟ آیا اگر زن در پاسخ خواستگاری از مردی جواب ردّ بشنود می‌تواند تحمل کند؟ و باعث شکست عاطفی و روانی اش نمی‌شود؟


براي روشن تر شدن مسأله نظر شمارا به چند مطلب اساسي جلب مي نمائيم:
برای روشن‌تر شدن مسئله نظر شمارا به چند مطلب اساسی جلب می نمائیم:


==خواستگاري اظهار طلب است نه فقط يك حق انتخاب==
== خواستگاری اظهار طلب است نه فقط یک حق انتخاب ==
خواستگاری به معنای نهایت طلب و شدت خواستن است. بنابر این خانواده ای که به خواستگاری دختری می‌رود باید واقعاً خواستار ازدواج با او باشند و با رفتارشان این خواستاری و تمنا و علاقه‌مندی را نشان دهند.<ref>حسینی، علی اکبر، اخلاق در خانواده، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ماهنامه پیام زن، ش ۱، ۱۳۷۱.</ref>


خواستگاري به معناي نهايت طلب و شدت خواستن است. بنابر اين خانواده اي كه به خواستگاري دختري مي رود بايد واقعاً خواستار ازدواج با او باشند و با رفتارشان اين خواستاري و تمنا و علاقه مندي را نشان دهند.<ref>حسيني، علي اكبر، اخلاق در خانواده، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه، ماهنامه پيام زن، ش ۱، ۱۳۷۱.</ref>
از طرف دیگر خواستگاری مرد از زن بر طبق نظر علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان، مطابق فطرت و طبیعت شمرده و توجیه شده است؛ «از آنجا که زن باید جنس مخالف خود، یعنی مرد را مجذوب خود کند و مرد برای اینکه نسل بشر، باقی بماند و به طرف او و ازدواج، با زن برود، خداوند در آفرینش انسان خلقت زن را لطیف قرار داد …».<ref>طباطبائی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۱، چاپ دوم، ص۴۰۹.</ref> لذا دختران بر اساس ساختار روحی و روانی شان به انتخاب شدن گرایش دارند و به قول شهید مطهری «آفرینش، مرد را مظهر طلب و عشق، و زن را مظهر محبوبیت و معشوقیت قرار داده است. احساسات مرد نیازآمیز و احساسات زن نازخیزاست. احساسات مرد، طالبانه و احساسات زن مطلوبانه است<ref>مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۸، ص۲۱۴.</ref>».


از طرف ديگر خواستگاري مرد از زن بر طبق نظر علّامه طباطبائي در تفسير الميزان، مطابق فطرت و طبيعت شمرده و توجيه شده است؛ «از آنجا كه زن بايد جنس مخالف خود، يعني مرد را مجذوب خود كند و مرد براي اينكه نسل بشر، باقي بماند و به طرف او و ازدواج، با زن برود، خداوند در آفرينش انسان خلقت زن را لطيف قرار داد ...»<ref>طباطبائي، محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامي، ۱۳۸۱، چاپ دوم، ص۴۰۹.</ref>. لذا دختران بر اساس ساختار روحي و رواني شان به انتخاب شدن گرايش دارند و به قول شهيد مطهري «آفرينش، مرد را مظهر طلب و عشق، و زن را مظهر محبوبيت و معشوقيت قرار داده است. احساسات مرد نيازآميز و احساسات زن نازخيزاست. احساسات مرد، طالبانه و احساسات زن مطلوبانه است<ref>مطهري، مرتضي، مسأله حجاب، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۸، ص۲۱۴.</ref>».
اینکه از قدیم الایام هم مردان به خواستگاری زنان می‌رفته‌اند و از آنها تقاضای همسری می‌کرده‌اند نشانه حیثیت و احترام زن بوده است. براین اساس حفظ حدود و توجه به ارزشهای اخلاقی و رعایت برخی آداب عرفی و خانوادگی موجّه که زیر بنای عفت و عزت جوانان را تشکیل می‌دهد و هم برای پسران ضروری است و هم برای دختران، لکن حفظ این امور از ناحیه دختر و خانواده دختران ضروری تر است؛ زیرا لطافت روح دختران و غلبه داشتن عواطف و احساسات جنس مؤنث ایجاب می‌کند به موضوع حفظ حریم و عفاف خود بیش از جنس مذکر توجه کنند و با پیش قدم نشدن در امر ازدواج مهرتأیید دیگری بر گوهر بودن خود بزنند.


اينكه از قديم الايام هم مردان به خواستگاري زنان مي رفته اند و از آنها تقاضاي همسري مي كرده اند نشانه حيثيت و احترام زن بوده است. براين اساس حفظ حدود و توجه به ارزشهاي اخلاقي و رعايت برخي آداب عرفي و خانوادگي موجّه كه زير بناي عفت و عزت جوانان را تشكيل مي دهد و هم براي پسران ضروري است و هم براي دختران، لكن حفظ اين امور از ناحيه دختر و خانواده دختران ضروري تر است؛ زيرا لطافت روح دختران و غلبه داشتن عواطف و احساسات جنس مؤنث ايجاب مي كند به موضوع حفظ حريم و عفاف خود بيش از جنس مذكر توجه كنند و با پيش قدم نشدن در امر ازدواج مهرتأييد ديگري بر گوهر بودن خود بزنند.
== داستان دختران حضرت شعیب و حضرت موسی ==
در تاریخ آمده است که حضرت شعیب به موسی(ع) گفت: «من می‌خواهم یکی از دو دخترم را به همسری تو درآورم به شرط آن که هشت سال برای من کار کنی و اگر تا ده سال کار خود را افزایش دهی، محبّتی از طرف توست، من نمی‌خواهم کار سنگینی بردوش تو نهم، ان شاء الله مرا از شایستگان خواهی یافت». و موسی(ع) با پیشنهاد شعیب(ع) موافقت کرد.<ref>محمدی اشتهاردی، محمد، قصه‌های قرآن، تهران. مؤسسه انتشارات نبوی، ۱۳۷۹، ص۲۴۹.</ref>


==داستان دختران حضرت شعيب و حضرت موسي==
همان‌طور که بیان شد، از شرطی که حضرت شعیب(ع) برای ازدواج موسی(ع) با صفورا، دخترش قرار داد و حضرت موسی(ع) هم این شرط را قبول نمود، برمی آید که موسی(ع) از قبل خواستار ازدواج با دختر شعیب نبی(ع) بوده است و گرنه زیر بار چنین شرطی نمی‌رفت: گذشته از این که در این مورد دو پیامبر حضور دارند. از طرفی دیگر حضرت موسی(ع) مدت زیادی در خانه حضرت شعیب(ع) زندگی کردند و حضرت شعیب(ع) از صفات اخلاقی مثبت و روحیات حضرت موسی خبر داشتند و می‌دانستند که حضرت موسی با دخترشان تناسب‌های زیادی با هم دارند و بالاترین آنها تناسب در ایمان و دینداری بود. حضرت موسی نیز دارای سجایا و صفات اخلاقی والایی بودند و اگر نمی‌خواستند با دختر حضرت شعیب ازدواج کنند حتماً به شکلی منطقی برخورد می‌کردند که از نظر روحی آسیبی به دختر حضرت شعیب نخورد؛ نیز احتمال دارد که حضرت شعیب این مسئله را دور از نظر دخترانشان مطرح کرده‌اند؟! اگر جواب منفی باشد به آنها ضربه ای نخورد.


در تاريخ آمده است كه حضرت شعيب به موسي(ع) گفت: « من مي خواهم يكي از دو دخترم را به همسري تو در آورم به شرط آن كه هشت سال براي من كار كني و اگر تا ده سال كار خود را افزايش دهي، محبّتي از طرف توست، من نمي خواهم كار سنگيني بردوش تو نهم، ان شاء الله مرا از شايستگان خواهي يافت». و موسي(ع) با پيشنهاد شعيب(ع) موافقت كرد<ref>محمدي اشتهاردي، محمد، قصه هاي قرآن، تهران. مؤسسه انتشارات نبوي، ۱۳۷۹، ص۲۴۹.</ref>.
== نکاتی پیرامون خواستگاری ==
در ارزشگذاری مقام انسانی زن و مرد، وحدت نوع اقتضاء می‌کند که میان آن دو از جهت بعد جنسیّت هیچ تفاوتی نباشد، یعنی هیچ‌یک از زن و مرد وجود تبعی و ثانوی ندارد و در بیان قرآن کریم، طبق تأکید علّامه طباطبائی، منظور از «خلقت حوا از آدم»، همان وحدت نوع و تماثل و تشابهی است که در اصل و حقیقت انسانی دارند.<ref>مرتضی، سید ضیاء، درآمدی بر شناخت مسایل زنان، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، ماهنمامه پیام زن، ش ۶۸، ۱۳۷۶؛ نقل از تفسیر المیزان، چاپ چهارم، ص۱۳۶.</ref> لذا در برخی روایات آمده است که حتّی وقتی آدم(ع) به حوا(ع) گفت: «پیش من بیا»، حوا گفت: «نه! تو پیش من بیا» و خداوند نیز به آدم دستور داد که به سراغ حوا برود و رسم خواستگاری مرد از زن نیز شاید از همین ناشی شده باشد.<ref>مرتضی، سید ضیاء، درآمدی بر شناخت مسایل زنان، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، ماهنمامه پیام زن، ش ۶۸، ۱۳۷۶، نقل از من لا یحضر الفقیه، چاپ سوم، ص۳۸۰.</ref>


همان طور كه بيان شد، از شرطي كه حضرت شعيب(ع) براي ازدواج موسي(ع) با صفورا، دخترش قرار داد و حضرت موسي(ع) هم اين شرط را قبول نمود، برمي آيد كه موسي(ع) از قبل خواستار ازدواج با دختر شعيب نبي(ع) بوده است و گرنه زير بار چنين شرطي نمي رفت: گذشته از اين كه در اين مورد دو پيامبر حضور دارند. از طرفي ديگر حضرت موسي(ع) مدت زيادي در خانه حضرت شعيب(ع) زندگي كردند و حضرت شعيب(ع) از صفات اخلاقي مثبت و روحيات حضرت موسي خبر داشتند و مي دانستند كه حضرت موسي با دخترشان تناسب هاي زيادي با هم دارند و بالاترين آنها تناسب در ايمان و دينداري بود. حضرت موسي نيز داراي سجايا و صفات اخلاقي والايي بودند و اگر نمي خواستند با دختر حضرت شعيب ازدواج كنند حتماً به شكلي منطقي برخورد مي كردند كه از نظر روحي آسيبي به دختر حضرت شعيب نخورد؛ نيز احتمال دارد كه حضرت شعيب اين مسأله را دور از نظر دخترانشان مطرح كرده اند؟! اگر جواب منفي باشد به آنها ضربه اي نخورد.
به هرحال اینکه در اکثر موارد رسم براین است که مرد به خواستگاری زن می‌رود علل و عواملی دخیل بوده‌اند؛ لذا این یک هنجار اجتماعی محسوب می‌شود. مگر اینکه مواردی به دلایلی مخصوص ایجاب کند که خواستگاری از طرف زن صورت پذیرد که دراین باره توجّه به چند تذکّرضروری به نظر می‌رسد:


==نكاتي پيرامون خواستگاري==
اولاً: در انتخاب همسر و تصمیم برای ازدواج، نباید تسلیم احساسات شد؛ بلکه باید با تفکّر و دور اندیشی و از طرف دیگر با مشورت و همفکری والدین و افراد خبره و دلسوز، در تمامی مراحل اقدام نمود.


در ارزشگذاري مقام انساني زن و مرد، وحدت نوع اقتضاء مي كند كه ميان آن دو از جهت بعد جنسيّت هيچ تفاوتي نباشد، يعني هيچ يك از زن و مرد وجود تبعي و ثانوي ندارد و در بيان قرآن كريم، طبق تأكيد علّامه طباطبائي، منظور از «خلقت حوا از آدم» ، همان وحدت نوع و تماثل و تشابهي است كه در اصل و حقيقت انساني دارند<ref>مرتضي، سيد ضياء، درآمدي بر شناخت مسايل زنان، قم، دفتر تبليغات حوزه علميه، ماهنمامه پيام زن، ش ۶۸، ۱۳۷۶؛ نقل از تفسير الميزان، چاپ چهارم، ص۱۳۶.</ref>. لذا در برخي روايات آمده است كه حتّي وقتي آدم(ع) به حوا(ع) گفت: «پيش من بيا»، حوا گفت: «نه! تو پيش من بيا» و خداوند نيز به آدم دستور داد كه به سراغ حوا برود و رسم خواستگاري مرد از زن نيز شايد از همين ناشي شده باشد<ref> مرتضي، سيد ضياء، درآمدي بر شناخت مسايل زنان، قم، دفتر تبليغات حوزه علميه، ماهنمامه پيام زن، ش ۶۸، ۱۳۷۶، نقل از من لا يحضر الفقيه، چاپ سوم، ص۳۸۰.</ref>.
ثانیاً. به علّت تفاوتی که بین پسر و دختر، به‌طور طبیعی وجود دارد، بهتر آن است که خواستگاری از طرف مرد باشد. اگر عکس این قضیه اتفاق بیفتد؛ حیثیت و ارزش دختر در شرف تهدید قرار می‌گیرد. زیرا دختران براساس ساختار روحی و روانی شان به انتخاب شدن گرایش دارند؛ درست همانند گلهایی که در گستان انتخاب می‌شوند. این گرایش دروجودشان باعث می‌شود، اگردر انتخاب شریک زندگی خود اقدام به گزینش کنند، ولی با پاسخ سرد یا منفی طرف مقابل روبرو شوند چه بسا برایشان شکننده باشد و احساس کنند که قابلیت «محبوب واقع شدن» ندارند.


به هرحال اينكه در اكثر موارد رسم براين است كه مرد به خواستگاري زن مي رود علل و عواملي دخيل بوده اند. لذا اين يك هنجار اجتماعي محسوب مي شود. مگر اينكه مواردي به دلايلي مخصوص ايجاب كند كه خواستگاري از طرف زن صورت پذيرد كه دراين باره توجّه به چند تذكّرضروري به نظر مي رسد:
در پایان پیشنهادی مطرح می‌شود تا دختران جوانی که همسر آینده خودشان را بر اساس ملاکها و معیارهای صحیح و مناسب انتخاب کرده‌اند و احتمال قوی دهند که در صورت پیشنهاد ازدواج به آنها پاسخ مثبت دریافت کنند، بتوانند با عملی کردن آن هم از حالت انتظار بیرون آیند و هم با پاسخ منفی مردان مواجه نشوند و به تعادل روحی و عزت و کرامت انسانی شان لطمه وارد نشود، مشروط براینکه در اجرای این پیشنهاد وقت کافی صورت گیرد. زیرا مواردی دیده و شنیده شده که در اثر بی دقتی در این امر دختران جوان بالأخص در قشر دانشجو، دچار شکست روانی و شخصیتی شدیدی شده‌اند و اصلاً از ازدواج متنفر گردیده‌اند.


اولاً: در انتخاب همسر و تصميم براي ازدواج، نبايد تسليم احساسات شد؛ بلكه بايد با تفكّر و دور انديشي و از طرف ديگر با مشورت و همفكري والدين و افراد خبره و دلسوز، در تمامي مراحل اقدام نمود.
برای این امر باید از فردی مورد اعتماد، دلسوز و متأهل خواسته شود که دختر مورد نظر را به فرد یا افراد صالح و شایسته که در صدد ازدواج هستند معرفی کند، بطوری که آن فرد از این قضیه مطلع نشود و بعداً دختر مورد نظر را از خانواده اش خواستگاری کند و مقدمات ازدواج را فراهم آورد. باز تأکید می‌شود که فرد واسطه باید راز نگه دار، دلسوز، مورد اعتماد و حتماً خودش متأهل باشد.
 
ثانياً. به علّت تفاوتي كه بين پسر و دختر، به طور طبيعي وجود دارد، بهتر آن است كه خواستگاري از طرف مرد باشد. اگر عكس اين قضيه اتفاق بيفتد؛ حيثيت و ارزش دختر در شرف تهديد قرار مي گيرد. زيرا دختران براساس ساختار روحي و رواني شان به انتخاب شدن گرايش دارند؛ درست همانند گلهايي كه در گستان انتخاب مي شوند. اين گرايش دروجودشان باعث مي شود، اگردر انتخاب شريك زندگي خود اقدام به گزينش كنند، ولي با پاسخ سرد يا منفي طرف مقابل روبرو شوند چه بسا برايشان شكننده باشد و احساس كنند كه قابليت «محبوب واقع شدن» ندارند.
 
در پايان پيشنهادي مطرح مي شود تا دختران جواني كه همسر آينده خودشان را بر اساس ملاكها و معيارهاي صحيح و مناسب انتخاب كرده اند و احتمال قوي دهند كه در صورت پيشنهاد ازدواج به آنها پاسخ مثبت دريافت كنند، بتوانند با عملي كردن آن هم از حالت انتظار بيرون آيند و هم با پاسخ منفي مردان مواجه نشوند و به تعادل روحي و عزت و كرامت انساني شان لطمه وارد نشود، مشروط براينكه در اجراي اين پيشنهاد وقت كافي صورت گيرد. زيرا مواردي ديده و شنيده شده كه در اثر بي دقتي در اين امر دختران جوان بالأخص در قشر دانشجو، دچار شكست رواني و شخصيتي شديدي شده اند و اصلاً از ازدواج متنفر گرديده اند.
 
براي اين امر بايد از فردي مورد اعتماد، دلسوز و متأهل خواسته شود كه دختر مورد نظر را به فرد يا افراد صالح و شايسته كه در صدد ازدواج هستند معرفي كند، بطوري كه آن فرد از اين قضيه مطلع نشود و بعداً دختر مورد نظر را از خانواده اش خواستگاري كند و مقدمات ازدواج را فراهم آورد . باز تأكيد مي شود كه فرد واسطه بايد راز نگه دار، دلسوز، مورد اعتماد و حتماً خودش متأهل باشد.


=تقویت=
=تقویت=
توجه داشته باشيد كه فقط علاقه شما كافي نيست؛ بايد او هم نسبت به شما علاقه داشته باشد؛ زيرا عشق دو طرفه است. اگر مطمئن هستيد كه ايشان هم به شما علاقه دارد، مي‌توانيد به اين عشق اميدوار باشيد و به نحوي ابراز كنيد. اما اگر ايشان آشنايي كافي با شما ندارد يا علاقه‌اي به شما ندارد، در اين صورت اظهار علاقه و صحبت به ايشان نوعي تحقير خود محسوب مي‌شود.<ref>اكبري، محمود، دختران، پندها و هشدارها، انتشارات گلستان ادب، ۱۳۸۱، فصل اول.</ref>
توجه داشته باشید که فقط علاقه شما کافی نیست؛ باید او هم نسبت به شما علاقه داشته باشد؛ زیرا عشق دو طرفه است. اگر مطمئن هستید که ایشان هم به شما علاقه دارد، می‌توانید به این عشق امیدوار باشید و به نحوی ابراز کنید. اما اگر ایشان آشنایی کافی با شما ندارد یا علاقه‌ای به شما ندارد، در این صورت اظهار علاقه و صحبت به ایشان نوعی تحقیر خود محسوب می‌شود.<ref>اکبری، محمود، دختران، پندها و هشدارها، انتشارات گلستان ادب، ۱۳۸۱، فصل اول.</ref>


به هر حال از نظر روان شناختي لازم است اقدام و پيشنهاد از طرف ايشان باشد نه شما. در اين صورت مطمئن مي‌شويد كه واقعاً مي‌خواهيد با شما ازدواج كند. بهترين راهي كه مي‌توانيد در پيش بگيريد اين است كه فردي متدين و رازدار را واسطه قرار دهيد. كسي كه هم شما به وي اعتماد داريد و هم ايشان. به اين صورت كه نظر او را درباره ازدواج و انتخاب همسر سوال كند. شايد ايشان فرد ديگري را انتخاب كرده باشد و شما از آن اطلاعي نداريد. يا ملاك‌هايي را در نظر داشته باشد كه با ملاك‌هاي شما سازگار نيست. با استفاده از اين روش معلوم مي‌شود كه نظر او چيست.<ref> صافي، احمد، خانواده متعادل، انجمن اوليا و مربيان، ۱۳۷۴ش.</ref>
به هر حال از نظر روان شناختی لازم است اقدام و پیشنهاد از طرف ایشان باشد نه شما. در این صورت مطمئن می‌شوید که واقعاً می‌خواهید با شما ازدواج کند. بهترین راهی که می‌توانید در پیش بگیرید این است که فردی متدین و رازدار را واسطه قرار دهید. کسی که هم شما به وی اعتماد دارید و هم ایشان. به این صورت که نظر او را درباره ازدواج و انتخاب همسر سؤال کند. شاید ایشان فرد دیگری را انتخاب کرده باشد و شما از آن اطلاعی ندارید. یا ملاک‌هایی را در نظر داشته باشد که با ملاک‌های شما سازگار نیست. با استفاده از این روش معلوم می‌شود که نظر او چیست.<ref>صافی، احمد، خانواده متعادل، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۴ش.</ref>


اگر به شما علاقمند باشد، قطعاً اظهار مي‌كند و اگر توجهي به اين مسأله نداشته باشد يا شناختي نسبت به شما نداشته باشد، فردي كه واسطه قرار داده‌ايد، مي‌تواند شما را براي ايشان معرفي كند بدون اينكه از علاقه شما نسبت به ايشان سخني به ميان آورد اگر واقعاً ايشان به اين موضوع و ازدواج با شما علاقمند باشد، پيشنهاد مي‌كند. اين بهترين و مطمئن‌ترين راهي است كه شما مي‌توانيد در پيش بگيريد.
اگر به شما علاقمند باشد، قطعاً اظهار می‌کند و اگر توجهی به این مسئله نداشته باشد یا شناختی نسبت به شما نداشته باشد، فردی که واسطه قرار داده‌اید، می‌تواند شما را برای ایشان معرفی کند بدون اینکه از علاقه شما نسبت به ایشان سخنی به میان آورد اگر واقعاً ایشان به این موضوع و ازدواج با شما علاقمند باشد، پیشنهاد می‌کند. این بهترین و مطمئن‌ترین راهی است که شما می‌توانید در پیش بگیرید.


=تقویت۲=
=تقویت۲=
در ابتدا لازم به ذكر است كه در صيغه عقد، درخواست ازدواج از جانب زن و پذيرش آن از طرف مرد است و از نظر حكم اسلامي خواستگاري زن حرام نمي‌باشد و اين (خواستگاري مرد) از سنّت و عرف جامعه است. هرچند سنّتي خوب و پسنديده است و با تحليل و بررسي آن به درستي و هماهنگي آن با روحيّات دخترو پسر پي‌مي‌بريم.
در ابتدا لازم است ذکر شود که در صیغه عقد، درخواست ازدواج از جانب زن و پذیرش آن از طرف مرد است و از نظر حکم اسلامی خواستگاری زن حرام نمی‌باشد و این (خواستگاری مرد) از سنّت و عرف جامعه است. هرچند سنّتی خوب و پسندیده است و با تحلیل و بررسی آن به درستی و هماهنگی آن با روحیّات دخترو پسر پی‌می‌بریم.


از دوران گذشته و در بسياري از اقوام و ملل مختلف خواستگاري مردان مرسوم بوده كه از بزرگترين عوامل حفظ حيثيّت و احترام زن بوده است، پس اين رسم منحصر به جامعه اسلامي و يا ايران نمي‌باشد.
از دوران گذشته و در بسیاری از اقوام و ملل مختلف خواستگاری مردان مرسوم بوده که از بزرگترین عوامل حفظ حیثیّت و احترام زن بوده است، پس این رسم منحصر به جامعه اسلامی یا ایران نمی‌باشد.


استاد شهيد مطهّري در اين باره سخن جامع و كاملي دارند :
استاد شهید مطهّری در این باره سخن جامع و کاملی دارند:


طبيعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن، طبيعت زن را گُل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرارداده است. (مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ابتداي كتاب.)
طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن، طبیعت زن را گُل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرارداده است. (مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ابتدای کتاب)


اين يكي از تدابير حكيمانه و شاهكارهاي خلقت است كه در غزيزه مرد نياز و طلب و در غريزه زن ناز و جلوه قرار داده است. ضعف جسماني زن را در مقابل نيرومندي جسماني مرد با اين وسيله جبران كرده است.
این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غزیزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است. ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد با این وسیله جبران کرده است.


خلاف حيثيّت و احترام زن است كه به دنبال مرد بدود، براي مرد قابل تحمّل است كه از زني خواستگاري كند و جواب رّد بشنود و آن‌گاه از زن ديگري خواستگاري كند و جواب رّد بشنود تا بالآخره زني رضايت خود را به همسري با او اعلام كند.
خلاف حیثیّت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود، برای مرد قابل تحمّل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رّد بشنود و آن‌گاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رّد بشنود تا بالآخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند.


اما براي زن كه مي‌خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و در قلب مرد نفوذ كند تا بر دل او حكومت نمايد، قابل تحمّل و موافق غريزه نيست كه مردي را به همسري خود دعوت كند واحياناً جواب رّد بشنود و سراغ مرد ديگري برود.
اما برای زن که می‌خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و در قلب مرد نفوذ کند تا بر دل او حکومت نماید، قابل تحمّل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند واحیاناً جواب رّد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.


به عقيده ويليام جيمز فيلسوف معروف امريكايي: حيا و خودداري ظريفانه زن غريزه نيست بلكه دختران حوّا، در طول تاريخ دريافتند كه عزّت و احترامشان به اين است كه دنبال مردان نروند و خود را مبتذل نكنند و از دسترس مرد، خود را دورنگه دارند، زنان اين درس‌ها را در طول تاريخ دريافتند و به دختران خود ياد دادند.
به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی: حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا، در طول تاریخ دریافتند که عزّت و احترامشان به این است که دنبال مردان نروند و خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد، خود را دورنگه دارند، زنان این درس‌ها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.


مرد، خريدار وصال زن است و با خضوع و خشوع، خود را نيازمند به عشق به زن نشان مي‌دهد و او با بي‌نيازي تمام در مقام معشوقيت، سنگ محك مدعيّان عشق شده و بهترين را انتخاب مي‌كند.
مرد، خریدار وصال زن است و با خضوع و خشوع، خود را نیازمند به عشق به زن نشان می‌دهد و او با بی‌نیازی تمام در مقام معشوقیت، سنگ محک مدعیّان عشق شده و بهترین را انتخاب می‌کند.


در طول تاريخ، زن مظهر عشق و جمال ـ با كمال خردورزي و هنر توانست مرد را در هر مقامي و هر وضعي كه بوده است به آستان خود بكشاند و خود را مظهر مطلوبيت و پاسخگويي قرار داده است.
در طول تاریخ، زن مظهر عشق و جمال ـ با کمال خردورزی و هنر توانست مرد را در هر مقامی و هر وضعی که بوده است به آستان خود بکشاند و خود را مظهر مطلوبیت و پاسخگویی قرار داده است.


اين بهترين ضامن حيثيت و احترام زن و جبران كننده ضعف جسماني او در مقابل نيروي جسماني مرد است و هم بهترين عامل حفظ تعادل و توازن زندگي مشترك آنهاست.( مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ۱۳۷۸، ص۳۹ و ۴۰؛ صدوق، من لا يحضره الفقه، انتشارات الاعلمي المطبوعات، ج۳، ص۲۴۷، كناب النكاح.)
این بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیروی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنهاست. (مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ۱۳۷۸، ص۳۹ و ۴۰؛ صدوق، من لا یحضره الفقه، انتشارات الاعلمی المطبوعات، ج۳، ص۲۴۷، کناب النکاح)


استاد فرزانه آيت الله جوادي آملي در كتاب ارزشمند زن در آينه جلال و جمال روايتي پيرامون خلقت آدم و حوّا نقل مي‌كند. حضرت آدم آگاهي از خلقت حوّا از پروردگارش پرسيد: اين كيست كه قرب و نگاه او مايه انس من شده است؟ خداوند فرمود: اين حوّا است؛ آيا دوست داري كه با تو بوده و مايه انس تو شود؟ آدم گفت: (آري). آنگاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون صلاحيّت همسري تو را جهت علاقه جنسي نيز دارد... پس آدم عرض كرد: من پيشنهاد ازدواج با وي را عرضه مي‌دارم.
استاد فرزانه آیت الله جوادی آملی در کتاب ارزشمند زن در آینه جلال و جمال روایتی پیرامون خلقت آدم و حوّا نقل می‌کند. حضرت آدم آگاهی از خلقت حوّا از پروردگارش پرسید: این کیست که قرب و نگاه او مایه انس من شده است؟ خداوند فرمود: این حوّا است؛ آیا دوست داری که با تو بوده و مایه انس تو شود؟ آدم گفت: (آری). آنگاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون صلاحیّت همسری تو را جهت علاقه جنسی نیز دارد… پس آدم عرض کرد: من پیشنهاد ازدواج با وی را عرضه می‌دارم.


بعد از ازدواج، آدم به حوّا گفت: به طرف من بيا و به من روكن. و حوّا به او گفت: تو به سوي من روكن. خداوند امر كرد كه آدم برخيزد و به طرف حوّا برود.
بعد از ازدواج، آدم به حوّا گفت: به طرف من بیا و به من روکن؛ و حوّا به او گفت: تو به سوی من روکن. خداوند امر کرد که آدم برخیزد و به طرف حوّا برود.


اين همان راز خواستگاري مرد از زن است وگرنه زن به خواستگاري مرد بر مي‌خواست.
این همان راز خواستگاری مرد از زن است وگرنه زن به خواستگاری مرد برمی‌خواست.


پس در نتيجه:
پس در نتیجه:


۱ـ الزام شرعي در خواستگاري مرد نبوده و خواستگاري زن حرام نمي‌باشد.
۱ـ الزام شرعی در خواستگاری مرد نبوده و خواستگاری زن حرام نمی‌باشد.


۲ـ رسم خواستگاري مرد منحصر به ايران و جوامع اسلامي و زمان حاضر نبوده بلكه از دير باز در اقوام و ملل مختلف مرسوم بوده است.
۲ـ رسم خواستگاری مرد منحصر به ایران و جوامع اسلامی و زمان حاضر نبوده بلکه از دیر باز در اقوام و ملل مختلف مرسوم بوده است.


۳ـ خواستگاري مرد مطابق با راز خلقت انسان و هماهنگ با روحيات ونقش زن و مرد در زندگي است.
۳ـ خواستگاری مرد مطابق با راز خلقت انسان و هماهنگ با روحیات ونقش زن و مرد در زندگی است.


۴ ـ شكست و ناكامي در خواستگاري، براي مرد قابل تحمّل است اما در زن اثر روحي ـ رواني نامطلوب مي‌نهد.
۴ ـ شکست و ناکامی در خواستگاری، برای مرد قابل تحمّل است اما در زن اثر روحی ـ روانی نامطلوب می‌نهد.


۵ ـ خواستگاري مرد ضامن حفظ تعادل نظام اجتماعي است و ايجاد توازن ميان قدرت جسماني مرد و ضعف جسماني زن است.
۵ ـ خواستگاری مرد ضامن حفظ تعادل نظام اجتماعی است و ایجاد توازن میان قدرت جسمانی مرد و ضعف جسمانی زن است.


۶ ـ در مجموع خواستگاري مرد نوعي احترام به شخصيّت زن است.  
۶ ـ در مجموع خواستگاری مرد نوعی احترام به شخصیّت زن است.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بیشتر==
 
* احمدی، محمدرضا، خواستگاری، قم: دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها)، ۱۳۹۱.
== مطالعه بیشتر ==
* احمدی، محمدرضا، خواستگاری، قم: دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها)، ۱۳۹۱.
* پلنگ‌پوش، منیژه، خواستگاری (۹۰ نکته کاربردی برای مراسم خواستگاری)، نوش، ۱۳۸۵.
* پلنگ‌پوش، منیژه، خواستگاری (۹۰ نکته کاربردی برای مراسم خواستگاری)، نوش، ۱۳۸۵.
* حسینی، سیدحسین، آیین خواستگاری و ازدواج، تهران: منیر، ۱۳۸۹.
* حسینی، سیدحسین، آیین خواستگاری و ازدواج، تهران: منیر، ۱۳۸۹.
خط ۱۰۲: خط ۱۰۰:
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = تربیت و مشاوره
  | شاخه اصلی = تربیت و مشاوره
|شاخه فرعی۱ = خانواده
|شاخه فرعی۱ = خانواده
|شاخه فرعی۲ = ازدواج
|شاخه فرعی۲ = ازدواج
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۳۷

سؤال

آیا پدر دختر می‌تواند از پسری برای دخترش خواستگاری کند چون حضرت شعیب «ع» این کار را برای دخترش انجام دادند، آیا در صورت جواب رد پسر ضربهٔ روحی به دختر نمی‌خورد؟


ازدواج و تشکیل خانواده در هر منطقه ای با آداب و رسومی همراه است که از جمله این آداب و رسوم، مراسم خواستگاری می‌باشد و آگاهی از حدود و فلسفه آن، برای ما لازم است. دراغلب موارد خانواده مرد به خواستگاری زن می‌رود و پس از انجام آداب مربوطه، در صورت قبول طرفین، کار به مرحله عقد شرعی و رسمی ازدواج می‌رسد. البته گاهی اوقات دیده شده یا شنیده شده که خواستگار، خانواده دختر بوده است و بخاطر این خرق عادت و رسوم مشکلی هم پیش نیامده؛ حتّی در بعضی کشورها مانند هندوستان، در برخی مناطق مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می‌کند یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد می‌شود که مثلاً ما آمادگی داریم دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم.

چنین قضیه ای در صدر اسلام نیز اتفاق افتاده است؛ به این صورت که زنی در خدمت پیامبر اکرم آمد و اظهار آمادگی برای ازدواج با پیامبر(ص) را نمود. پیامبر(ص) در جواب سکوت فرمود، مرد مسلمانی آنجا بود، عرض کرد: «یا رسول اللهّ! اگر شما راحاجتی به این خانم نیست او را به من تزویج کنید». پیامبر قبول کردند و زن نیز در مقابل اجازه پیامبر پذیرفت که با مهریه ای برابر با آموزش چند سوره از قرآن به ازدواج آن مرد دربیاید.[۱]

در شرع مقدس اسلام هم، هیچ دلیلی مبنی بر عدم جواز خواستگاری کردن زن از مرد، وجود ندارد و بهترین دلیل بر جواز آن، وقوع آن در حضور پیامبر اسلام(ص) می‌باشد. البته هر پدیده ای اجتماعی هنجار، موقعیّت و شرایط مناسب خود را می‌طلبد. همان‌طور که بیان شد، مثلاً در فرهنگهایی مانند برخی مناطق کشور هندوستان خواستگاری زن از مرد، از قدر و منزلت زن نمی‌کاهد و او را در چشم مرد کوچک نمی‌کند و حتی اگر جواب خواستگاری از طرف خانواده مرد منفی باشد، موجب سرشکستگی خانواده دختر نمی‌شود و از نظر روانی هم برای دختر شکننده نیست، امّا آیا در فرهنگهایی مانند فرهنگ کشور ما واقعاً این چنین است؟ آیا اگر زن در پاسخ خواستگاری از مردی جواب ردّ بشنود می‌تواند تحمل کند؟ و باعث شکست عاطفی و روانی اش نمی‌شود؟

برای روشن‌تر شدن مسئله نظر شمارا به چند مطلب اساسی جلب می نمائیم:

خواستگاری اظهار طلب است نه فقط یک حق انتخاب

خواستگاری به معنای نهایت طلب و شدت خواستن است. بنابر این خانواده ای که به خواستگاری دختری می‌رود باید واقعاً خواستار ازدواج با او باشند و با رفتارشان این خواستاری و تمنا و علاقه‌مندی را نشان دهند.[۲]

از طرف دیگر خواستگاری مرد از زن بر طبق نظر علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان، مطابق فطرت و طبیعت شمرده و توجیه شده است؛ «از آنجا که زن باید جنس مخالف خود، یعنی مرد را مجذوب خود کند و مرد برای اینکه نسل بشر، باقی بماند و به طرف او و ازدواج، با زن برود، خداوند در آفرینش انسان خلقت زن را لطیف قرار داد …».[۳] لذا دختران بر اساس ساختار روحی و روانی شان به انتخاب شدن گرایش دارند و به قول شهید مطهری «آفرینش، مرد را مظهر طلب و عشق، و زن را مظهر محبوبیت و معشوقیت قرار داده است. احساسات مرد نیازآمیز و احساسات زن نازخیزاست. احساسات مرد، طالبانه و احساسات زن مطلوبانه است[۴]».

اینکه از قدیم الایام هم مردان به خواستگاری زنان می‌رفته‌اند و از آنها تقاضای همسری می‌کرده‌اند نشانه حیثیت و احترام زن بوده است. براین اساس حفظ حدود و توجه به ارزشهای اخلاقی و رعایت برخی آداب عرفی و خانوادگی موجّه که زیر بنای عفت و عزت جوانان را تشکیل می‌دهد و هم برای پسران ضروری است و هم برای دختران، لکن حفظ این امور از ناحیه دختر و خانواده دختران ضروری تر است؛ زیرا لطافت روح دختران و غلبه داشتن عواطف و احساسات جنس مؤنث ایجاب می‌کند به موضوع حفظ حریم و عفاف خود بیش از جنس مذکر توجه کنند و با پیش قدم نشدن در امر ازدواج مهرتأیید دیگری بر گوهر بودن خود بزنند.

داستان دختران حضرت شعیب و حضرت موسی

در تاریخ آمده است که حضرت شعیب به موسی(ع) گفت: «من می‌خواهم یکی از دو دخترم را به همسری تو درآورم به شرط آن که هشت سال برای من کار کنی و اگر تا ده سال کار خود را افزایش دهی، محبّتی از طرف توست، من نمی‌خواهم کار سنگینی بردوش تو نهم، ان شاء الله مرا از شایستگان خواهی یافت». و موسی(ع) با پیشنهاد شعیب(ع) موافقت کرد.[۵]

همان‌طور که بیان شد، از شرطی که حضرت شعیب(ع) برای ازدواج موسی(ع) با صفورا، دخترش قرار داد و حضرت موسی(ع) هم این شرط را قبول نمود، برمی آید که موسی(ع) از قبل خواستار ازدواج با دختر شعیب نبی(ع) بوده است و گرنه زیر بار چنین شرطی نمی‌رفت: گذشته از این که در این مورد دو پیامبر حضور دارند. از طرفی دیگر حضرت موسی(ع) مدت زیادی در خانه حضرت شعیب(ع) زندگی کردند و حضرت شعیب(ع) از صفات اخلاقی مثبت و روحیات حضرت موسی خبر داشتند و می‌دانستند که حضرت موسی با دخترشان تناسب‌های زیادی با هم دارند و بالاترین آنها تناسب در ایمان و دینداری بود. حضرت موسی نیز دارای سجایا و صفات اخلاقی والایی بودند و اگر نمی‌خواستند با دختر حضرت شعیب ازدواج کنند حتماً به شکلی منطقی برخورد می‌کردند که از نظر روحی آسیبی به دختر حضرت شعیب نخورد؛ نیز احتمال دارد که حضرت شعیب این مسئله را دور از نظر دخترانشان مطرح کرده‌اند؟! اگر جواب منفی باشد به آنها ضربه ای نخورد.

نکاتی پیرامون خواستگاری

در ارزشگذاری مقام انسانی زن و مرد، وحدت نوع اقتضاء می‌کند که میان آن دو از جهت بعد جنسیّت هیچ تفاوتی نباشد، یعنی هیچ‌یک از زن و مرد وجود تبعی و ثانوی ندارد و در بیان قرآن کریم، طبق تأکید علّامه طباطبائی، منظور از «خلقت حوا از آدم»، همان وحدت نوع و تماثل و تشابهی است که در اصل و حقیقت انسانی دارند.[۶] لذا در برخی روایات آمده است که حتّی وقتی آدم(ع) به حوا(ع) گفت: «پیش من بیا»، حوا گفت: «نه! تو پیش من بیا» و خداوند نیز به آدم دستور داد که به سراغ حوا برود و رسم خواستگاری مرد از زن نیز شاید از همین ناشی شده باشد.[۷]

به هرحال اینکه در اکثر موارد رسم براین است که مرد به خواستگاری زن می‌رود علل و عواملی دخیل بوده‌اند؛ لذا این یک هنجار اجتماعی محسوب می‌شود. مگر اینکه مواردی به دلایلی مخصوص ایجاب کند که خواستگاری از طرف زن صورت پذیرد که دراین باره توجّه به چند تذکّرضروری به نظر می‌رسد:

اولاً: در انتخاب همسر و تصمیم برای ازدواج، نباید تسلیم احساسات شد؛ بلکه باید با تفکّر و دور اندیشی و از طرف دیگر با مشورت و همفکری والدین و افراد خبره و دلسوز، در تمامی مراحل اقدام نمود.

ثانیاً. به علّت تفاوتی که بین پسر و دختر، به‌طور طبیعی وجود دارد، بهتر آن است که خواستگاری از طرف مرد باشد. اگر عکس این قضیه اتفاق بیفتد؛ حیثیت و ارزش دختر در شرف تهدید قرار می‌گیرد. زیرا دختران براساس ساختار روحی و روانی شان به انتخاب شدن گرایش دارند؛ درست همانند گلهایی که در گستان انتخاب می‌شوند. این گرایش دروجودشان باعث می‌شود، اگردر انتخاب شریک زندگی خود اقدام به گزینش کنند، ولی با پاسخ سرد یا منفی طرف مقابل روبرو شوند چه بسا برایشان شکننده باشد و احساس کنند که قابلیت «محبوب واقع شدن» ندارند.

در پایان پیشنهادی مطرح می‌شود تا دختران جوانی که همسر آینده خودشان را بر اساس ملاکها و معیارهای صحیح و مناسب انتخاب کرده‌اند و احتمال قوی دهند که در صورت پیشنهاد ازدواج به آنها پاسخ مثبت دریافت کنند، بتوانند با عملی کردن آن هم از حالت انتظار بیرون آیند و هم با پاسخ منفی مردان مواجه نشوند و به تعادل روحی و عزت و کرامت انسانی شان لطمه وارد نشود، مشروط براینکه در اجرای این پیشنهاد وقت کافی صورت گیرد. زیرا مواردی دیده و شنیده شده که در اثر بی دقتی در این امر دختران جوان بالأخص در قشر دانشجو، دچار شکست روانی و شخصیتی شدیدی شده‌اند و اصلاً از ازدواج متنفر گردیده‌اند.

برای این امر باید از فردی مورد اعتماد، دلسوز و متأهل خواسته شود که دختر مورد نظر را به فرد یا افراد صالح و شایسته که در صدد ازدواج هستند معرفی کند، بطوری که آن فرد از این قضیه مطلع نشود و بعداً دختر مورد نظر را از خانواده اش خواستگاری کند و مقدمات ازدواج را فراهم آورد. باز تأکید می‌شود که فرد واسطه باید راز نگه دار، دلسوز، مورد اعتماد و حتماً خودش متأهل باشد.

تقویت

توجه داشته باشید که فقط علاقه شما کافی نیست؛ باید او هم نسبت به شما علاقه داشته باشد؛ زیرا عشق دو طرفه است. اگر مطمئن هستید که ایشان هم به شما علاقه دارد، می‌توانید به این عشق امیدوار باشید و به نحوی ابراز کنید. اما اگر ایشان آشنایی کافی با شما ندارد یا علاقه‌ای به شما ندارد، در این صورت اظهار علاقه و صحبت به ایشان نوعی تحقیر خود محسوب می‌شود.[۸]

به هر حال از نظر روان شناختی لازم است اقدام و پیشنهاد از طرف ایشان باشد نه شما. در این صورت مطمئن می‌شوید که واقعاً می‌خواهید با شما ازدواج کند. بهترین راهی که می‌توانید در پیش بگیرید این است که فردی متدین و رازدار را واسطه قرار دهید. کسی که هم شما به وی اعتماد دارید و هم ایشان. به این صورت که نظر او را درباره ازدواج و انتخاب همسر سؤال کند. شاید ایشان فرد دیگری را انتخاب کرده باشد و شما از آن اطلاعی ندارید. یا ملاک‌هایی را در نظر داشته باشد که با ملاک‌های شما سازگار نیست. با استفاده از این روش معلوم می‌شود که نظر او چیست.[۹]

اگر به شما علاقمند باشد، قطعاً اظهار می‌کند و اگر توجهی به این مسئله نداشته باشد یا شناختی نسبت به شما نداشته باشد، فردی که واسطه قرار داده‌اید، می‌تواند شما را برای ایشان معرفی کند بدون اینکه از علاقه شما نسبت به ایشان سخنی به میان آورد اگر واقعاً ایشان به این موضوع و ازدواج با شما علاقمند باشد، پیشنهاد می‌کند. این بهترین و مطمئن‌ترین راهی است که شما می‌توانید در پیش بگیرید.

تقویت۲

در ابتدا لازم است ذکر شود که در صیغه عقد، درخواست ازدواج از جانب زن و پذیرش آن از طرف مرد است و از نظر حکم اسلامی خواستگاری زن حرام نمی‌باشد و این (خواستگاری مرد) از سنّت و عرف جامعه است. هرچند سنّتی خوب و پسندیده است و با تحلیل و بررسی آن به درستی و هماهنگی آن با روحیّات دخترو پسر پی‌می‌بریم.

از دوران گذشته و در بسیاری از اقوام و ملل مختلف خواستگاری مردان مرسوم بوده که از بزرگترین عوامل حفظ حیثیّت و احترام زن بوده است، پس این رسم منحصر به جامعه اسلامی یا ایران نمی‌باشد.

استاد شهید مطهّری در این باره سخن جامع و کاملی دارند:

طبیعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن، طبیعت زن را گُل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرارداده است. (مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ابتدای کتاب)

این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غزیزه مرد نیاز و طلب و در غریزه زن ناز و جلوه قرار داده است. ضعف جسمانی زن را در مقابل نیرومندی جسمانی مرد با این وسیله جبران کرده است.

خلاف حیثیّت و احترام زن است که به دنبال مرد بدود، برای مرد قابل تحمّل است که از زنی خواستگاری کند و جواب رّد بشنود و آن‌گاه از زن دیگری خواستگاری کند و جواب رّد بشنود تا بالآخره زنی رضایت خود را به همسری با او اعلام کند.

اما برای زن که می‌خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و در قلب مرد نفوذ کند تا بر دل او حکومت نماید، قابل تحمّل و موافق غریزه نیست که مردی را به همسری خود دعوت کند واحیاناً جواب رّد بشنود و سراغ مرد دیگری برود.

به عقیده ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی: حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا، در طول تاریخ دریافتند که عزّت و احترامشان به این است که دنبال مردان نروند و خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد، خود را دورنگه دارند، زنان این درس‌ها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند.

مرد، خریدار وصال زن است و با خضوع و خشوع، خود را نیازمند به عشق به زن نشان می‌دهد و او با بی‌نیازی تمام در مقام معشوقیت، سنگ محک مدعیّان عشق شده و بهترین را انتخاب می‌کند.

در طول تاریخ، زن مظهر عشق و جمال ـ با کمال خردورزی و هنر توانست مرد را در هر مقامی و هر وضعی که بوده است به آستان خود بکشاند و خود را مظهر مطلوبیت و پاسخگویی قرار داده است.

این بهترین ضامن حیثیت و احترام زن و جبران کننده ضعف جسمانی او در مقابل نیروی جسمانی مرد است و هم بهترین عامل حفظ تعادل و توازن زندگی مشترک آنهاست. (مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ۱۳۷۸، ص۳۹ و ۴۰؛ صدوق، من لا یحضره الفقه، انتشارات الاعلمی المطبوعات، ج۳، ص۲۴۷، کناب النکاح)

استاد فرزانه آیت الله جوادی آملی در کتاب ارزشمند زن در آینه جلال و جمال روایتی پیرامون خلقت آدم و حوّا نقل می‌کند. حضرت آدم آگاهی از خلقت حوّا از پروردگارش پرسید: این کیست که قرب و نگاه او مایه انس من شده است؟ خداوند فرمود: این حوّا است؛ آیا دوست داری که با تو بوده و مایه انس تو شود؟ آدم گفت: (آری). آنگاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون صلاحیّت همسری تو را جهت علاقه جنسی نیز دارد… پس آدم عرض کرد: من پیشنهاد ازدواج با وی را عرضه می‌دارم.

بعد از ازدواج، آدم به حوّا گفت: به طرف من بیا و به من روکن؛ و حوّا به او گفت: تو به سوی من روکن. خداوند امر کرد که آدم برخیزد و به طرف حوّا برود.

این همان راز خواستگاری مرد از زن است وگرنه زن به خواستگاری مرد برمی‌خواست.

پس در نتیجه:

۱ـ الزام شرعی در خواستگاری مرد نبوده و خواستگاری زن حرام نمی‌باشد.

۲ـ رسم خواستگاری مرد منحصر به ایران و جوامع اسلامی و زمان حاضر نبوده بلکه از دیر باز در اقوام و ملل مختلف مرسوم بوده است.

۳ـ خواستگاری مرد مطابق با راز خلقت انسان و هماهنگ با روحیات ونقش زن و مرد در زندگی است.

۴ ـ شکست و ناکامی در خواستگاری، برای مرد قابل تحمّل است اما در زن اثر روحی ـ روانی نامطلوب می‌نهد.

۵ ـ خواستگاری مرد ضامن حفظ تعادل نظام اجتماعی است و ایجاد توازن میان قدرت جسمانی مرد و ضعف جسمانی زن است.

۶ ـ در مجموع خواستگاری مرد نوعی احترام به شخصیّت زن است.



مطالعه بیشتر

  • احمدی، محمدرضا، خواستگاری، قم: دفتر نشر معارف (وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها)، ۱۳۹۱.
  • پلنگ‌پوش، منیژه، خواستگاری (۹۰ نکته کاربردی برای مراسم خواستگاری)، نوش، ۱۳۸۵.
  • حسینی، سیدحسین، آیین خواستگاری و ازدواج، تهران: منیر، ۱۳۸۹.
  • معظمی گودرزی، شهره، بررسی خواستگاری در فقه و حقوق، تهران: نیک ملکی، ۱۳۹۱.


منابع

  1. ذاکری، مجتبی، فلسفه ازواج دائم وموقت در اسلام، تهران، غدیر خم، ۱۳۸۰، ص۱۱، نقل از تفسیر سیوطی، ج۵، ص۲۰۹؛ ذیل آیه شریفه «و امرأهً مؤمنه ان وهبت نفسها للنّبی» احزاب/۵۰.
  2. حسینی، علی اکبر، اخلاق در خانواده، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه، ماهنامه پیام زن، ش ۱، ۱۳۷۱.
  3. طباطبائی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۸۱، چاپ دوم، ص۴۰۹.
  4. مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۸، ص۲۱۴.
  5. محمدی اشتهاردی، محمد، قصه‌های قرآن، تهران. مؤسسه انتشارات نبوی، ۱۳۷۹، ص۲۴۹.
  6. مرتضی، سید ضیاء، درآمدی بر شناخت مسایل زنان، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، ماهنمامه پیام زن، ش ۶۸، ۱۳۷۶؛ نقل از تفسیر المیزان، چاپ چهارم، ص۱۳۶.
  7. مرتضی، سید ضیاء، درآمدی بر شناخت مسایل زنان، قم، دفتر تبلیغات حوزه علمیه، ماهنمامه پیام زن، ش ۶۸، ۱۳۷۶، نقل از من لا یحضر الفقیه، چاپ سوم، ص۳۸۰.
  8. اکبری، محمود، دختران، پندها و هشدارها، انتشارات گلستان ادب، ۱۳۸۱، فصل اول.
  9. صافی، احمد، خانواده متعادل، انجمن اولیا و مربیان، ۱۳۷۴ش.