خطای حضرت آدم و محرومیت همه انسان‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا با عدالت خداوند سازگار است که به خاطر خطای حضرت آدم، تمام نسل او دچار محرومیت از بهشت و این همه مشکلات شوند؟
آیا با عدالت خداوند سازگار است که به خاطر خطای حضرت آدم، تمام نسل او دچار محرومیت از بهشت و این همه مشکلات شوند؟

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۳۵

سؤال

آیا با عدالت خداوند سازگار است که به خاطر خطای حضرت آدم، تمام نسل او دچار محرومیت از بهشت و این همه مشکلات شوند؟

مقدمه‌ای که باید قبل از جواب بپذیریم این است که همه پیامبران الهی از نظر معرفت و تقوا دارای مقام والائی هستند و نمایندگان خداوند متعال در روی زمین اند و صاحبان عصمت می‌باشند. حضرت آدم(ع) نیز نماینده خدا در زمین و معلم فرشتگان و مسجود ملائکه بزرگ خدا گردید، پس با این امتیازات مسلماً گناه نمی‌کند، به علاوه که او پیامبربوده و هر پیامبری معصوم است.[۱]

با این مقدمه، باید بدانیم که آنچه از آدم سر زد چه بود؟ آیا عمل او باعث شد که بشر از بهشت محروم گردد و تا قیامت در دنیا معذب باشد؟ یا اینکه بنای خداوند و مشیت ازلی این بود که بشر، دنیا را محل زندگی خویش قرار دهد و بهشت آدم نیز در همین دنیا بوده است؟ نه بهشت سرای دیگر که بهشت جاودانی است؟

گرچه بعضی بهشت آ دم را بهشت موعود نیکان و پاکان می‌دانند ولی تحقیق مسئله نشانگر این است که بهشت موعود نبوده است بلکه از باغهای پرنعمت و روح‌افزای یکی از مناطق سرسبز زمین بوده است، زیرا:

اولاً بهشت موعود قیامت، نعمتی جاودانی است که در آیات زیادی از قرآن به جاودانگی آن اشاره شده است و بیرون رفتن از آن ممکن نیست.

و در روایاتی که از طریق اهل بیت(ع) به ما رسیده به این موضوع تصریح شده است؛ راوی می‌گوید، از امام صادق(ع) راجع به بهشت آدم پرسیدم ـ امام فرمود: «باغی از باغهای دنیا بود که خورشید و ماه بر آن می‌تابید و اگر بهشت جاودانی بود، هرگز از آن بیرون رانده نمی‌شد.[۲]

از اینجا روشن می‌شود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین، نزول مقامی است نه مکانی یعنی از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سرسبز پائین آمد. بهرحال این بهشت آدم، غیر از بهشت سرای دیگر است چراکه آن پایان سیر انسان است و این آغاز سیر آدم بود؛ و نیز این مقدمه اعمال و برنامه‌های او است و آن (بهشت قیامت) نتیجه اعمال و برنامه‌هایش.

ثانیا: ابلیس در آن بهشت راه ندارد، در آنجا نه وسوسه‌های شیطانی وجود دارد و نه نافرمانی خدا.[۳]

بعد از تعیین بهشت آدم، روشن می‌شود که آنچه آدم مرتکب شد، گناهی نبود که همانند شرک و کفر و دروغ و ظلم، در خور مجازات باشد، بلکه «ترک اولی» و «عصیان نسبی» بود؛ و آن این است که گاه بعضی اعمال مباح یا حتی مستحب در خور مقام افراد بزرگ نیست و باید از آن‌ها چشم بپوشند و به کار مهمتر بپردازند، در غیر این صورت، ترک اولی کرده‌اند. فی المثل نمازی را که ما می‌خوانیم قسمتی از آن با حضور قلب و قسمتی بدون حضور قلب می‌گذرد، ولی این نماز هرگز در خور مقام شخصی همچون پیامبر(ص) و علی(ع) نیست، او باید سراسر نمازش، غرق در حضور پیشگاه خدا باشد و اگر غیر این کند، گناهی مرتکب نشده اما «ترک اولی» کرده است.[۴]

پس اکنون که منظور از بهشت آدم، مشخص گردید و عمل و کار حضرت آدم(ع) نیز معلوم گشت، لازم است بدانیم که دوران بهشت آدم، یک دوران تعلیماتی و آموزشی برای آدم محسوب می‌شد، دوران آشنایی با تکالیف و امر و نهی پروردگار، دوران شناختن دوست از دشمن و دوران دیدن نتیجه عصیان و مخالفت فرمان خدا، پس در واقع، تکلیفی در میان نبود تا مخالفت تکلیف صدق کند بلکه نهی خداوند از نزدیکی آدم به درخت خاص، نهی ارشادی بوده است نه نهی مولوی.[۵]

بنابراین مطابق آیه ۳۶ از سوره بقره، زمین جایگاه و محل استقرار و آسایش همه انسانهاست و این تصمیم و خواست الهی است و حضرت آدم(ع) هیچ تقصیر و دخالتی در این امر نداشته است، و حکمت و مشیت خداوندی با ملاحظه مصالح بندگان آن را اقتضا کرده است و هیچ منافاتی با عدالت او ندارد بلکه در اختیار گذاشتن امکانات و نعمتهای دنیوی به علاوه نعمت‌های بدنی و جسمی برای انسان، از الطاف پروردگار متعال است تا انسان بتواند از همه اینها بهره برده و برای خانه آخرتش، توشه‌های خوبی مهیا سازد.[۶]

نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره شود این است که خداوند بر اساس حکمت خویش جهان را بر اساس تأثیر علل و اسباب آفریده است اصابت سنگ به چشم، باعث کور شدن آن می‌شود چه چشم یک فرد عادی باشد یا چشم یک انسان معصوم مانند پیامبر یا امام باشد پس تأثیر علل و اسباب را نمی‌توان نفی کرد همانگونه که رفتار تغذیه ای و آمیزشی یک پدر و مادر می‌تواند در سلامت نسل وی مؤثر باشد حال باید توجه داشت که فرمان الهی و نهی خداوند از خوردن از درخت ممنوعه آثاری در پی داشته که از جمله محرومیت از ادامه زندگی در آن جای راحت از عواقب آن بوده است بر اساس قانون علیت این اثر بر آن علت مترتب می‌شود چه بخواهیم و چه دوست نداشته باشیم و این امر، ارتباطی به عدالت خداوند ندارد چرا که انجام دهندهٔ کار خود ما بوده‌ایم و از اول هم مشخص بود که آثار آن به خود انجام دهنده کار و نسل وی بازگشت می‌کند و ربطی به عدالت خدا ندارد آیا اگر پدری خانهٔ خود را بفروشد و بدون منزل باقی بماند می‌توان گفت که عدالت خداوند با بی خانمان شدن نسل وی سازگار نیست زیرا آن‌ها دست به فروش منزل خود نزده‌اند؟ خیر، چرا که جهان مکان تأثیر علل و اسباب است.


منابع جهت مطالعه بیشتر

تفسیر نمونه، ج ۱، ناصر مکارم شیرازی.

پیام قر آن، ناصر مکارم شیرازی.


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ۱۳۶۹، ج۱، ص۱۸۷؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوازدهم، ۱۳۶۹، ج۶، ص۱۲۲؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ هفتم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۹، ج۱۳، ص۳۲۳، و مأخذ دیگر.
  2. مجلسی، محمد باقر، چاپ آخوندی، بحارالانوار، ج۱۱.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۸۶.
  4. همان، ذیل آیات ۳۰–۳۸ سوره بقره.
  5. نهی ارشادی، همانند نهی پزشک از غذای معلومی است که تکلیف آور نیست و مخالفتش گناه محسوب نمی‌شود.
  6. از کتابهای تفسیر نمونه، تفسیر پیام قرآن، پرتوی از قرآن، استفاده شده است. (ج ۱و۶و۱۳).