حضرت یحیی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۵: خط ۳۵:


=== کتاب ===
=== کتاب ===
يا يَحْيى خُذِ الكِتابَ
در قرآن خطاب به یحیی گفته شده است: {{قرآن|يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ|ترجمه=اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير|سوره=مریم|آیه=۱۲}} معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از «كتاب» در اينجا «تورات» است، حتى ادعاى اجماع و اتفاق در اين زمينه كرده‏‌اند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۲۳.
 
</ref>


== آیات درباره یحیی ==
== آیات درباره یحیی ==

نسخهٔ ‏۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۶

سؤال

حضرت یحیی(ع) که بود؟

حضرت یحیی(ع) از پیامبران الهی و فرزند حضرت زکریا است. حضرت زکریا در پیری از خداوند درخواست فرزندی نمود و خداوند دعای او را مستجاب کرد و یحیی را بدو داد. نام او در قرآن آمده است. القاب و اوصاف خاصی درباره او در قرآن آمده است از جمله در سوره مریم گفته شده که به یحیی پرهیزکاری، پاکی،‌ حکمت، داده شده است.

زندگی‌نامه

حضرت یحیی فرزند حضرت زکریا(ع) است، او پسر خاله حضرت عیسی نیز بود، بنابر نقل برخی از مورخین، یحیی شش‌ماهه از مادر متولد شد. خداوند ولادت یحیی را به حضرت زکریا بشارت داد. وقتی حضرت زکریا فاقد اولاد بود و در دوران کهنسالی و پیری بود از خداوند اولادی خواست و خداوند به ولادت یحیی بشارت داد.[۱]

جایگاه

در نزد مسیحیان یحیی پسرخاله عیسی و تعمیددهنده او است. وی عیسی را تعمی داد داد و چون عیسی اظهار نبوت کرد به وی ایمان آورد. یحیی را در زبان های اروپایی «ژان» یا «جان» می نامند.[۲]

احوال یحیی در اقوال صوفیه نمونه ای از کمال زهد و تقشف (سخت گذرانی) و نشانه استغراق در خوف و حزن در سلوک الی الله عنوان شده است. ابن عربی می گوید چون یحیی به انقباض و خوف و خشیت موصوف بود و حزن و بکا و رهبت معروف، از این رو یحیی مظهر صفات جلال حق است.[۳]

یحیی در قرآن

در قرآن آمده است که حضرت زکریا(ع) در پیری از خداوند خواست فرزندی پاک و پاکیزه به او عطا کند.[۴] خداوند دعای او را مستجاب نمود و خود نام یحیی را بر این فرزند گذاشت.[۵] زکریا شوهرخاله حضرت مریم است و گفته شده چون کرامات حضرت مریم را دید[۶]، حس امیدواری در او برانگیخته شد و از خداوند درخواست کرد فرزندی به او بدهد.[۷]

اوصاف و القاب

صالحین انعام ۸۵.

در آیات ۱۲ تا ۱۵ مریم مواهب ده‌گانه‌اى كه خدا به يحيى داده بود، و يا او به توفيق الهى كسب كرد، اشاره مى‌كند:

۱. «ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درايت را در كودكى به او داديم» (وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا). ۲. «و به او رحمت و محبت (نسبت به بندگان) از سوى خود بخشيديم» (وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا). ۳. «و به او پاكى (روح و جان و پاكى عمل) داديم» (وَ زَكاةً). ۴. «و او پرهيز كار بود» (وَ كانَ تَقِيًّا). و از آنچه خلاف فرمان پروردگار بود، دورى مى‌كرد. ۵. «او نسبت به پدر و مادرش نيكو كار بود» (وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ). ۶. «و جبّار (و متكبر) و عصيانگر نبود» (وَ لَمْ يَكُنْ جَبَّاراً). ۷. «او معصيت كار و آلوده به گناه نبود» (عَصِيًّا). ۸ و ۹ و ۱۰ و چون او جامع اين صفات بر جسته و افتخارات بزرگ بود، «سلام بر او، آن روز كه تولّد يافت، و آن روز كه مى‌ميرد، و آن روز كه زنده بر انگيخته مى‌شود»[۸]

تصدیق‌کننده کلمه الهی

یکی از القاب حضرت یحیی در آیه قرآن ﴿مصدقاً بکلمه من الله آمده یعنی یحیی تصدیق کننده کلمه الهی خواهد بود آن کلمه الهی حضرت عیسی(ع) می‌باشد.[۹]

اعطای حکمت در کودکی

آیه ۱۲ مریم

حکم در این آیه به معنای دانایی،‌خردورزی، سنجیده کاری و درک صحیح شریعت است.[۱۰]

کتاب

در قرآن خطاب به یحیی گفته شده است: ﴿يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ؛ اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير(مریم:۱۲) معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از «كتاب» در اينجا «تورات» است، حتى ادعاى اجماع و اتفاق در اين زمينه كرده‏‌اند.[۱۱]

آیات درباره یحیی

(...أنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى مُصَدِّقاً بِكَلِمَة مِنَ اللّهِ وَ سيِّداً وَ حَصُوراً...) (آل عمران/39).

2ـ (وَزَكَرِيّا وَيَحْيى وَ عيسى وَ إلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحينَ)(انعام/85).

3ـ (يا زَكَرِيّا إنّا نُبَشِّرُكَ بِغُلام اسْمُهُ يَحْيى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيّاً) (مريم/7).

4ـ (يا يَحْيى خُذِ الكِتابَ بِقُوَّة وَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً).

5ـ (وَحَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زكاةً وَكانَ تَقِيّاً).

6ـ (وَبَرّاً بِوالِدَيْهِ وَ لَمْ يَكُنْ جَبّاراً عَصِيّاً).

7ـ (وَسَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيّاً) (مريم/12ـ15).

مرقد منسوب به حضرت یحیی(ع) در مسجد اموی دمشق

شهادت

در قرآن کریم درباره کشته شدن یحیی چیزی نیامده است، ولی در اخبار و تفاسیر آمده است «هروديس» پادشاه هوسباز فلسطين، عاشق «هيروديا» دختر برادر خود شد، و تصميم به ازدواج با او گرفت! حضرت يحيى(ع) صريحا اعلام كرد كه اين ازدواج نامشروع است و من به مبارزه با چنين كارى قيام خواهم كرد. آن دختر كه يحيى را بزرگترين مانع راه خويش مى‌ديد تصميم گرفت در يك فرصت مناسب از وى انتقام گيرد؛ ارتباط خود را با عمويش بيشتر كرد و زيبايى خود را دامى براى او قرار داد. روزى به او گفت: من هيچ چيز جز سر يحيى را نمى‌خواهم! «هروديس» كه ديوانه‌وار به آن زن عشق مى‌ورزيد بى‌توجه به عاقبت اين كار تسليم شد و چيزى نگذشت كه سر يحيى را نزد آن زن بد كار حاضر ساختند اما عواقبت دردناك اين عمل، سرانجام دامان او را گرفت.[۱۲]

در برخی منابع نام این زن «ازبیل» است که همسر حاکم است و خواست دختر خود از شوهر قبلی اش را به عقد حاکم دربیاورد اما یحیی مخالفت کرد و این زن از حاکم یحیی را خواست و خود گلوی او را برید.[۱۳]

امام حسين(ع) درباره یحیی گفته است: «از پستی‌هاى دنيا اين است که سر يحيى بن زكريا را به عنوان هديه براى زن بدكاره‌اى از زنان بنى‌اسرائيل بردند».[۱۴]


.


مطالعه بیشتر

۱ـ قصص انبیاء در قرآن، محلاتی.

۲ـ تاریخ انبیاء، عمادزاده اصفهانی.

۳ـ داستان پیامبران، موسوی گرمارودی.


منابع

  1. آل عمران / ۲۸، تاریخ انبیاء ترجمه عماد زاده، ۱۳۷۴، ص۷۱۶–۷۱۹.
  2. رهبریان، محمدرضا، «یحیی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، سرپرست علمی: سید سلمان صفوی، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۶، ص۱۱۸۳.
  3. رهبریان، محمدرضا، «یحیی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، سرپرست علمی: سید سلمان صفوی، قم، سلمان آزاده، ۱۳۹۶، ص۱۱۸۴.
  4. سوره آل عمران آیات ۳۸ و ۳۹. سوره مریم آیات ۳ تا ۶.
  5. سوره مریم آیه ۷. سوره آل عمران آیه ۳۹. سوره انبیاء آیات ۸۹ و ۹۰.
  6. سوره آل عمران آیه ۳۷.
  7. قرآن کریم، ترجمه و پانوشت‌های توضیحی: محمدعلی کوشا، تهران، نی، ۱۴۰۱، ص۵۴.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۳، ص۸۱.
  9. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۳ه، ج۱۴، ص۱۶۹؛ سید بن طاووس، سعد السعود، قم، دارالذخائر، ص۲۲۱.
  10. قرآن کریم، ترجمه و پانوشت‌های توضیحی: محمدعلی کوشا، تهران، نی، ۱۴۰۱، ص۳۰۶.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۲۳.
  12. مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۳، ص۸۲. و نیز: جمعی از علمای ماوراءالنهر، ترجمه تفسیر طبری، (قصه ها)،‌ویرایش متن: جعفر مدرس صادقی، تهران، مرکز، ۱۳۹۳، ص۱۸۸.
  13. عتیق نیشابوری، ابوبکر، قصص قرآن مجید، برگرفته از تفسیر سورآبادی، به اهتمام یحیی مهدوی، تهران، خوارزمی، ۱۳۹۲، ص۲۲۷.
  14. مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۳، ص۸۲.