حدیث بخور مریم

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
سؤال

آیا روایت بخور مریم صحیح است؟ آیا واقعاً جنیان می‌تواند در انسان حلول کند و موجب بیماری شوند؟


این روایت از نظر سندی معتبر نیست و از نظر متنی نیز قابل استناد نیست زیرا جنیان نمی‌توانند در انسان حلول کنند.

متن حدیث

«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ: أَنَّهُ وَصَفَ بُخُورَ مَرْیَمَ لِأُمِّ وَلَدٍ لَهُ وَ ذَکَرَ أَنَّهُ نَافِعٌ لِکُلِّ شَیْءٍ مِنْ قِبَلِ الْأَرْوَاحِ مِنَ الْمَسِ وَ الْخَبَلِ وَ الْجُنُونِ وَ الْمَصْرُوعِ وَ الْمَأْخُوذِ وَ غَیْرِ ذَلِکَ نَافِعٌ مُجَرَّبٌ بِإِذْنِ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ لِتَأْخُذْ لُبَاناً أَوْ سَنْدَرُوساً وَ بُزَاقَ الْفَمِ وَ کُورَ سَنْدَرِیٍّ و قُشُورَ الْحَنْظَلِ و مُرَّ مری [بَرِّیٍ‏] وَ کبریت [کِبْرِیتاً] أَبْیَضَ کَسَرْتَ [کسرة] دَاخِلَ الْمُقْلِ وَ سُعْدَ یَمَانِیٍّ وَ یکسر [یَکْثُرُ] فِیهِ مُرٌّ وَ شَعْرَ قُنْفُذٍ مَشْبُوثٍ بِقَطِرَانٍ شَامِیٍّ قَدْرَ ثَلَاثِ قَطَرَاتٍ تَجْمَعُ ذَلِکَ کُلَّهُ وَ یُصْنَعُ بُخُوراً فَإِنَّهُ جَیِّدٌ نَافِعٌ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَی» ‏[۱]

سند در طب الائمه

حدیث بخور مریم در کتاب طب الائمه با دو واسطه از امام باقر(ع) نقل شده است.[۱] این روایت مرسل است (برخی از روایان ذکر نشده‌اند)؛ زیرا ابنا بسطام نویسنده کتاب طب الائمه، از عالمان قرن چهارم است و نمی‌تواند با دو واسطه از امام(ع) روایت نقل کند.

محمد بن جعفر بن مهران[۲] و احمد بن حَمّاد[۳] دو راوی ذکر شده در سلسله سند، ناشناخته‌اند و نامشان در کتاب‌های رجالی مُتقدّم نیامده است. با توجه به مرسل بودن حدیث و مجهول بودن راویان، این روایت ضعیف است.

شرح داروهای ذکر شده در حدیث

علامه مجلسی محدث شیعه، داروهای ذکر شده در روایت بخور مریم را اینگونه شرح داده است:

لُبان: کندر

سِنْدَروس: صمغی شبیه کهربا و گرم و خشک است. در نسخه‌ای «و سندا» آمده و به عود هندی تفسیر شده؛ البته علامه مجلسی عود هندی را «سندهان» دانسته است.

بزاق الفم: در نسخه‌ای «بزاق القمر» ذکر شده که مراد بصاق القمر است. به گفته ابن بیطار بصاق القمر را رغوه القمر نامیده‌اند.

کور سندی: مراد جوز هندی (جوز بوّا) یا نارگیل یا جوز جندم است.

مر مری یا بری: گیاهی است که از ریشه برگی رو به سفیدی دارد و ریشه‌ای پیازی، سفید و دراز دارد. در نسخه‌ای «مرّ ابریّا» آمده؛ مرّ صمغی است.

سُعْد یَمانی: گیاهی با برگی مانند تره و ریشه‌ای مانند زیتون.

«شَعْر قُنْفُذ»: موی خارپشت که مقصود خار او است.

«ِقَطِرَانٍ شَامِیٍّ»: فیروزآبادی گفته: قطران: شیره ابهل است و برخی پزشکان گفته: جوشیده از درختی است بنام «شربین» گرم و خشک در درجه ۴، گوشت سست را محکم کند و تن مرده را نگهدارد و خودش و به خصوص روغنش برای کچلی حتی کچلی چهارپایان و سگ‌ها و شتران خوبست و پشه را می‌کشد.[۴]

جن‌زدگی

هیچ آیه‌ای وجود ندارد که به جن زدگی و ورود جن در وجود انسان دلالت کند. تنها آیه ۸۲ سوره انبیاء {وَمِنَ الشَّیَاطِینِ مَن یَغُوصُونَ لَهُ وَیَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِک وَکنَّا لَهُمْ حَافِظِینَ} و آیه ۳۷ سوره ص{وَالشَّیَاطِینَ کلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ} به تسخیر و تسلط انسان بر جن اشاره می‌کند.

اما اشاره روایات به جن زدگی را می‌توان تا حدودی پذیرفت، لکن نه به این معنا که در وجود انسان حلول کند و به تعبیری آن را مسخر خود کنند، بلکه به این معنا که برخی افراد فرصت طلب با استخدام اجنه سبب آزار و اذیت دیگران یا رسیدن به خواسته‌های نامشروع خود می‌شوند.

به‌طور نمونه از امام صادق(ع) درباره سحر سئوال شد که آن حضرت سحر را چند قسم می‌شمرند که یکی از آنها به خدمت گرفتن اولیاء شیاطین «جن» است.[۵] و نیز از آن حضرت روایت شده که هر کس سوره جن را بسیار بخواند، هرگز در زندگی دنیا، چشم زخم جن، جادو و سحر و مکر آنها به او نمی‌رسد.[۶]


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابنا بسطام، عبد الله و حسین، طبّ الأئمه علیهم السلام، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۱۱ ق، ص۱۱۲؛ علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۵۹، ص۱۵۶.
  2. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۸.
  3. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه شفق، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۰۲.
  4. مجلسی، محمد باقر، آسمان و جهان (ترجمه کتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد ۵۴)، ترجمه: محمد باقر کمره‌ای، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۵۱ ش، ج‏۶، ص۱۲۷.
  5. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۵۹، ص، ۲۷۸ و ۲۹۷.
  6. بحرانی، هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ق، سوره جن، ج۵، ص۵۰۵.