جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم (کتاب)

سؤال

کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم از کیست و چه محتوایی دارد؟

جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم
جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم (کتاب)
اطلاعات کتاب
نویسندهسید محسن طباطبایی‌فر
زبانفارسی
تعداد جلد۱
تعداد صفحات۲۰۸
قطعرقعی
اطلاعات نشر
ناشرنی
محل نشرتهران
درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم، نوشته سید محسن طباطبایی‌فر، پژوهشی درباره تنوع و تکثر فکری حوزه علمیه قم است.

در این اثر، نویسنده در یک دسته‌بندی کلان، جریان‌های فکری معاصر در حوزه را به سه دسته «نص‌گرا»، «اجتهادی» و «عقل‌محور» تقسیم می‌کند

معرفی

کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم نوشته سید محسن طباطبایی‌فر توسط نشر نی در سال ۱۳۹۴ در ۲۰۷ صفحه منتشر شد.[۱]

سید محسن طباطبایی‌فر در کتاب خود تلاش کرده است به این پرسش پاسخ دهد که جریان یا جریان‌های فکری در حوزه معاصر کدام‌اند؟ ویژگی‌های آنها کدامند؟ چه کسانی آنها را نمایندگی می‌کنند؟ مبانی فکری این جریانها چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟[۲]

کتاب حاضر از این نظر که شمایلی از جریانات مختلف فعال در حوزه علمیه قم را به دست داده است، حائز ارزش است، مواضع و مبانی فکری هر یک از این جریانات به صورت مختصر و مفید معرفی شده و تلاش شده با ارجاع به منابع اصلی‌ترین منتسبین به هر یک از این جریانها آرای آنها شرح شود.[۳]

در این اثر، نویسنده در یک دسته‌بندی کلان، جریان‌های فکری معاصر در حوزه را به سه دسته «نص‌گرا»، «اجتهادی» و «عقل‌محور» تقسیم می‌کند و در سه بخش جداگانه، هر یک را معرفی نموده است. در مجموع با در نظر گرفتن زیرمجموعه‌های هر یک از این سه عنوان کلی، ده جریان، به عنوان جریانات اصلی معاصر فکری حوزه علمیه معرفی شده است. فصل اول کتاب نیز به «تمهدیدات نظری» لازم برای دسته‌بندی و معرفی این جریانات اختصاص یافته است.[۴]

جریان‌های فکری در حوزهٔ معاصر قم کتابی نسبتاً کم حجم و خلاصه در ۲۰۰ صفحه است. متنی خوشخوان و سلیس دارد که حاکی از آشنایی مؤلف با ادبیات و سنت طلبگی است. امتیاز کار طباطبایی‌فر در این کتاب بازنمایی تنوع در قشر و حوزه‌ای است که در نزد افکار عمومی بعضاً به یکدستی و همدستی شهره‌اند. کتاب او آیینهٔ رنگارنگی فکری، سیاسی و دینیِ حوزه و روحانیت است. تقسیم‌بندی‌های او خصوصاً برای خوانندهٔ عام کلیشه‌های مشهور و نخ‌نما شده از روحانیت را تا حدودی در هم می‌شکند. هر چند که این کلیشه‌ها لزوماً خاستگاه نظری ندارند و چه بسا بیشتر به رویدادها و تاریخ اجتماعی و سیاسی معاصر مربوطند. کتاب طباطبایی‌فر با نمایاندن این تنوع جاری در حوزه قم، موجب می‌شود که تصور خواننده از نهاد روحانیت و مناسبات نظری و عملیِ درونیش دقیقتر و واقعی‌تر باشد. خصوصاً آنکه نظام درونی نهاد روحانیت شبیه آنچه که مثلاً دربارهٔ دانشگاه برقرار است، همچنان برای افکار عمومی چندان عیان و آشنا نیست. نویسنده در این وضعیت نسبتاً توانسته است مرزهای تمایز و تفکیک حوزه علمیه قم را برجسته کند تا قلمرو هر یک از قشرهای متمایز آن بهتر فهمیده شوند.[۵]

تقسیم‌بندی کلی کتاب بر اساس سه جریان اجتهادی، نص‌گرا و جریان عقل‌محور است. در ذیل این عناوین کلی، جریان اجتهادی به دو سنخ مکتب اجتهاد سنتی/ مکتب اجتهاد پویا، جریان نص‌گرا به نسل اول مکتب تفکیک/ نسل دوم مکتب تفکیک (نوتفکیکی‌ها) / تجددستیزان / اسلام ولایتی‌ها یا تبرایی / جریان بازگشت به قرآن و جریان عقل‌محور نیز به دو دسته کلی جریان عقلانیت کلامی با دو خرده جریان تکلیف‌گرایی فلسفی/ جریان فرهنگستان و جریان عقلانیت فلسفی با دو خرده جریان نواندیشی حوزوی و نواندیشی دینی تقسیم‌بندی می‌شود. به عبارت دیگر طباطبایی‌فر جریان‌های فکری جاری در حوزه معاصر قم را به سه جریان کلی و ده خُرده جریان تقسیم‌بندی می‌کند.[۶]

نویسنده

نویسنده کتاب متولد سال ۱۳۵۳ و از پژوهشگران «حوزه و فقه» است و پیش از این نیز از او کتب و مقالاتی در زمینه فقه و روحانیت منتشر شده است. «وجوه فقهی نقش مردم در حکومت» و «نظام سیاسی از دیدگاه اندیشه سیاسی شیعه» نام دو عنوان از آثار ایشان است که پیش‌تر انتشار یافته است.[۷]

محتوا

کتاب حاضر دربردارنده چهار بخش است که ۷ فصل را شامل می‌شود:

  • بخش اول عنوان «تمهیدات نظری» را دارد. فصل نخست در این بخش با عنوان «بیان موضوع» قرار دارد. نویسنده در این فصل، فرضیه‌ها و الگوی تحلیل را پیش‌روی خواننده قرار می‌دهد و در ادامه نیز روحانیت را بنا بر فضای پیش از انقلاب، فضای پس از انقلاب و بر اساس ضوابط خاص تقسیم‌بندی می‌کند. «چارچوب نظری» و «مفاهیم»، دیگر عناوین این بخش‌اند.
  • «جریان اجتهادی»، عنوان بخش دوم کتاب است. در این بخش دو فصل با عناوین «مکتب اجتهاد سنتی» و «مکتب اجتهاد پویا» قرار دارد. در این دو فصل، مجتهدان فقه سنتی و فقه پویا و روش‌های آنها مورد بررسی قرار می‌گیرند.
  • بخش سوم کتاب، عنوان «جریان نص‌گرا» را بر خود دارد. در این بخش فصل‌های چهارم و پنجم قرار گرفته‌اند. نویسنده عنوان فصل چهارم را «عدم توجه به عقلانیت (نسل اول مکتب تفکیک)» و عنوان فصل پنجم را «توجه نسبی به عقلانیت» نهاده است. در این دو فصل، نسل دوم مکتب تفکیک (نوتفکیکیان)، جریان ضدیت با مفاهیم جدید (تجددستیزان)، جریان اسلام تبرایی (ولایتی‌ها) و جریان بازگشت به قرآن را بررسی کرده و به توصیف آنها پرداخته است.
  • بخش چهارم و پایانی این کتاب «جریان عقل‌محور» نام دارد. در این بخش «عقلانیت کلامی» در فصل ششم بررسی شده است. نویسنده در این فصل، تکلیف‌گرایی فلسفی و تمدن اسلامی (جریان فرهنگستان) را بررسی کرده است. در فصل هفتم ــ که دارای عنوان «عقلانیت فلسفی» است ــ نواندیشی حوزوی (جریان دموکراسی خواهی) و «جریان نواندیشی دینی» بررسی شده است.
  • «جمع‌بندی و برخی نتایج» و «منابع»، عناوین پایان‌بخش کتاب «جریان‌های فکری در حوزهٔ معاصر قم» است.[۸]

جریان اجتهادی

کتاب جریان‌های فکری در حوزهٔ معاصر قم در بخش دوم خود، به جریان اجتهادی می پردازد. در زیرمجموعه جریان «اجتهادی» دو جریان «اجتهاد سنتی» با نمایندگانی چون آیت‌الله یعسوب الدین جویباری، آیت‌الله موسوی دهسخری، آیت الله سید تقی طباطبایی و آیت‌الله وحید خراسانی و «اجتهاد پویا» به رهبری آیت‌الله خمینی معرفی شده‌اند. رویکرد اجتهاد سنتی «نوعی تکلیف گرایی و التزام به اجرای تکالیف شرعی بدون توجه به آثار اجتماعی و سیاسی آن است. در این دیدگاه «دینی شدن جامعه نه به معنی تصدی‌گری متولیان دین و نه به مفهوم وابسته کردن روحانیت و حوزه‌های علمیه به دولت، بلکه به معنای اقامه شعائر دینی با مرزبانی روحانیت و نهاد مرجعیت است» (ص ۷۰) «تحقق کامل شعائر دینی در هر شرایط و با هر هزینه‌ای» دغدغه اصلی این جریان است. (ص ۷۰)[۹] این جریان اجتهاد سنتی مبتنی بر یک نگاه حداکثری به متن و حداقلی به عقل، در هر امری به دنبال یک تاییدیه در نصوص دینی است و با دغدغهٔ پاسداری از نص دینی با مسایل جدید مرزبندی خود را حفظ می‌کند، بر بُعد فردی احکام توجه دارد و تا حد ممکن از دخالت در امور سیاسی پرهیز می‌کند.[۱۰]

«پاسخگویی به همه نیازهای بشری به کمک فقه»، «حفظ فقه سنتی و جواهری و تداوم آن»، «پرهیز از نفوذ تحجر و جمود فکری بر فقه سنتی»، «عدم کفایت اجتهاد مصطلح و رایج در حوزه‌های علمیه برای پاسخ گویی به نیازهای زمانه»، «لزوم خروج فقه از حالت فردی و عبادی و توسعه اجتهاد با مبنا قرار دادن نیازهای بشری، شرایط زمان و مکان، مصالح اسلام، کشور و مردم»، و «لزوم ورود سیاست و حکومت در مباحث فقهی» در زمره ویژگی‌های جریان اجتهاد «پویا» ذکر شده است.[۱۱]

جریان نص‌گرا

سومین بخش از کتاب به معرفی جریان «نص گرا» اختصاص دارد که «خود را به ویژگی‌های روش اجتهادی ملزم می‌داند، روش‌هایی چون توقف بر مصرحات منصوصات، تأکید بر فهم سنتی اجتهاد و ایجاد پیوند با نظم قدمایی. افزون بر آن جریان نص گرا، هنگامی که از سطح اجتهادی خارج می‌شود و به سایر عرصه‌های حوزوی ورود می‌کند گاه در سطح منصوصات می‌ماند و حاضر نیست هیچ سطحی از کاربرد عقل را بپذیرد در حالی که دسته‌ای دیگر از این جریان حیطه‌های بسیار محدودی را برای جولان عقل بازمی‌گذارند» (همان: ۹۲) بر این اساس نویسنده کتاب از دو جریان «عدم توجه به عقلانیت (نسل اول مکتب تفکیک)» و جریان «توجه نسبی به عقلانیت» سخن گفته است. ویژگی اصلی جریان عدم توجه به عقلانیت تلاش برای «جریان نص در زندگی بشری و کنار نهادن هر امری است که خارج از شریعت بر فهم و سریان متنی در زندگی انسان اثر می‌گذارد» (همان: ۹۸)

جریان «توجه نسبی به عقلانیت» خود به ۴ دسته تقسیم شده است: «نسل دوم مکتب تفکیک (نوتفکیکیان) با نمایندگانی چون محمدرضا حکیمی و آیت الله سید جعقر سیدان، «خالص سازی معارف اسلامی» (همان: ۱۰۶) از معرفت فلسفی و عرفانی دغدغه اصلی این جریان است.

«جریان ضدیت با مفاهیم جدید (تجددستیزان)» با نمایندگانی چون سید محمد موسوی دهسرخی و مهدی نصیری و با ویژگی‌هایی چون اصالت دادن به نص و ضدیت با غرب و به خصوص تکنولوژی معرفی شده است. «جریان اسلام تبرایی (ولایتی‌ها)» با نمایندگانی نظیر آیت الله سید صادق شیرازی و آیت الله یعسوب الدین جویباری و تأکید بر مناسکی چون قمه زنی و همچنین «هفته برائت» (نهم ربیع الاول تا پانزدهم ربیع الاول) و «غدیر ثانی» و «ایام فرحه الزهرا» و در تقابل با اهل سنت خود را می‌شناسد و به شدت بر «بزرگنمایی نمادهای هویت ساز شیعه» (همان: ۱۱۶) تأکید می‌کند. پاسخگویی به اهل سنت(به ویژه وهابیان) از اقدامات مهم این جریان است. شبکه‌های تلویزیونی فدک و امام حسین به عنوان رسانه‌های این جریان معرفی شده است.

«جریان بازگشت به قرآن» با نمایندگانی چون علی اکبر برقعی، شریعت سنگلجی، اسدالله خرقانی، شیخ محمد خالصی و حیدرعلی قلمداران، محمدجواد غروی اصفهانی و سید مصطفی حسینی طباطبایی و آیت‌الله محمد صادقی تهرانی با ویژگی‌هایی چون اعتقاد به خودبنیادی قران و نقد بسیاری از روایات و اعتقادات شیعی.[۱۲]

جریان نص‌گرا در شاخه دیگری هم تعریف می‌شود. نص‌گرایان در جریان ضدیت با تجدد به بیان نویسنده، با عقل و فلسفه مرزبندی می‌کند، ترجیح می‌دهد که حافظ فقه و فهم سنتی باشد، در امور سیاسی کمتر دخالت می‌کند و دشمنی بزرگتر از تجدد و تکنولوژی مدرن نمی‌شناسد. اسلام تبرایی به عنوان دیگر گروه نص‌گرایان نیز با تأکید غلیظ بر مفهوم امامت و مولفه‌های هویتی شیعی از جمله عنصر محوری تبری و تولی، مأموریت اصلی خود را مقابله با جریان‌های دشمن اهل‌بیت، مقابله با ایده وحدت اسلامی و برائت از آن و ترویج و تأسیس مناسک عزاداری در رثای خاندان پیامبر(ص) می‌داند. جریان بازگشت به قرآن نیز به عنوان چهارمین شاخه از جریان نص‌گرایی در دو طیف افراطی و اعتدالی قرآن را برای بیان معنا خودبنیاد و خودبسنده می‌داند و به احادیث نگاهی درجه دوم دارد. این جریان در طیف اعتدالی خود به نمایندگی شخصیتی چون محمدصادقی تهرانی در بسیاری از اجتهادات فقهی خود با عنوان فقه مبتنی بر قرآن با آرا و احکام اجتهادی مصطلح شیعه و سنی فاصله می‌گیرد، با نگاه انتقادی به بسیاری از منابع حدیثی مشهور میان فرق اسلامی می‌نگرد و با ادعای گویا بودن فقه قرآنی، هم با جریان سنتی که بسیار به احادیث ارجاع می‌دهد و هم با جریان روشنفکری دینی که به قبض و بسط معرفت دینی و عصری بودن آن معتقد است، مخالفت می‌ورزد.[۱۳]

اما جریان نص‌گرا در نسل اول مکتب تفکیک به دنبال سرخوردگی از ظهور عقل مدرن، با فلسفه مرزبندی جدی می‌کند، عقل فطری را جایگزین عقل فلسفی می‌شمرد و در پی سرچشمه‌های به ظن خود ناب و دست‌نخوره معارف اهل‌بیت به آن منابع پناه می‌برد. در نسل دوم این جریان و با پیشگامی محمدرضا حکیمی، تفکیکی‌ها راه‌ و روش قرآن از راه‌ و روش فلسفه و عرفان تفکیک می‌کنند، معارف قرآن را به ظن خود به دور از هرگونه التقاط و امتزاج با فلسفه و عرفان بازمی‌شناسند، عقلانیت جعفری و عقل خودبنیاد دینی را در مقابل عقل یونایی عَلَم می‌کنند و در سودای خلوص و درآویختن به معارف ناب و دست‌نخورده و نیامیخته با التقاط فلسفه و عرفان، هر متنی را که به گذشته یعنی دوران نزول و حیات اهل‌بیت متصل شود، مقبول و دینی می‌شمرد و غیر آن را نه.[۱۴]

جریان عقل‌محور

آخرین بخش کتاب به معرفی جریان «عقل محور» اختصاص دارد. ویژگی‌های این جریان از نظر نویسنده «عدم یارگیری از سطح مرجعیت»، «تعریف کارکردها و عرصه‌های جدید برای روحانیت»، «خطر ورود به وادی‌های نو (مسائل مستحدثه)»، «بی رغبتی به فقه سنتی»، «پیوند با سیاست» و «موضع در قبال غرب» می‌باشد.

این جریان خود به دو دسته «عقلانیت کلامی» و «فلسفی» تقسیم شده است. «رویکردی که بر محوریت عقل شرعی با محدودیت‌های خاص خود تکیه دارد و جریان دوم که معتقد است عقل شرعی و غیرشرعی ندارد و قید زدن آن به هر چیزی، از جمله شرع، ان را از انتفاع ساقط می‌کند» (همان: ۱۳۵)

جریان کلامی خود به دو دسته تقسیم شده است: «تکلیف گرایی فلسفی» به نمانیدگی آیت الله مصباح یزدی، با ویژگی مداخله آشکار در سیاست و «تمدن اسلامی (جریان فرهنگستان)» به نمایندگی آیت‌الله سید منیر الدین حسینی الهاشمی و در حال حاضر دکتر سید محمدمهدی میرباقری با تأکید بر اسلامی سازی علوم و تمدن سازی اسلامی که تشکل حزب‌الله قم به آن نزدیک دانسته شده است.

جریان فلسفی نیز به دوسته تقسیم شده است: «نواندیشی حوزوی (جریان دمکراسی‌خواهی)» با نمایندگانی چون نعمت‌الله صالحی نجف آبادی و آیت الله حسینعلی منتظری که اکنون عمدتاً در دانشگاه مفید و اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم متمرکزاند و جریان «نواندیشی دینی» با نمایندگانی چون عبدالکریم سروش، مصطفی ملکیان، محمدتقی فاضل میبدی و محمد مجتهد شبستری. این جریان دورترین جریان نسبت به جریان غالب حوزه، یعنی جریان اجتهادی دانسته شده و جریانی «برون حوزوی» قملداد شده است. (همان: ۱۷۷)[۱۵]

نکته مهمی که در فصل نتیجه‌گیری کتاب به آن اشاره شده اینکه بسیاری از طلاب ذیل هیچ‌یک از دسته‌های ۱۰ گانه فوق قرار نمی‌گیرند و «عموم طلاب حوزه علمیه قم از جریانات پیش گفته حرف‌شنوی چندانی ندارند و در برابر تعرض به آن عکس العملی از خود نشان نمی‌دهند و متقابلاً در برابر هر گونه تعرض به ساحت مرجعیت موضع می‌گیرند» (همان: ۱۹۱) این موضوع خود مسئله مهمی است که اگر جدی گرفته شود، نیازمند طراحی پژوهشی مستقل برای استخراج مختصات فکری «عموم طلاب» خواهد بود.[۱۶]

جریان عقل‌محور سومین دسته‌بندی کلی است. این جریان با دیگر جریان‌های گذشته به بیان نویسنده در حوزه سکوت شرع یا به بیان شهید صدر «منطقه الفِراغ» فاصله می‌گیرد. جریان‌های پیشین یا اصل سکوت شرع در پاره‌ای موارد را به هیچ وجه نمی‌پذیرفتند یا به‌طور نسبی این سکوت را در امور مستحدثه (روی‌داده و جدید) تأیید می‌کنند و نسخه را در قبال آنها عموماً احتیاط یا ترک عمل می‌دانند. جریان عقل‌گرا اما این سکوت را عامدانه و از سر حکمت و در جهت سپردن فرمان آن حوزه‌ها به دست عقل و تجربه بشری می‌داند که برای دینی شمردنشان صرف عدم مخالفت آن با شرع امری کافیست و نیازی به یافتن تأیید ایجابی نیست. مؤلف خود این جریان را هم بسته به اینکه عقل را مقید و شرعی یا نامقید و عام بدانیم به «عقلانیت کلامی» و «عقلانیت فلسفی» تقسیم‌بندی می‌کند. عقلانیت کلامی هم در کتاب که نه به عقل خودبنیاد بلکه به عقل شرعی و مقید متکی است، به دوشاخه مؤسسه امام خمینی و آیت‌الله مصباح یزدی و فرهنگستان علوم اسلامی تقسیم‌بندی می‌شود. از مصباح و شاگردانش به عنوان «تکلیف‌گرایی فلسفی» یاد می‌گردد که از نقطه آغازینِ تأسیس مؤسسه در راه حق در سال ۱۳۵۴ بدین سوی مسیر پرفراز و نشیبی را پیموده است. مؤسسه‌ای که با رویکردی جدید کوشیده است که عرصه آموزش دینی را تحول و توسعه دهد و با ترکیبی از علوم قدیم و جدید در شانزده گروه علمی از جمله کلام و فلسفه تا مدیریت و حقوق و علوم سیاسی دانش‌آموختگانی متفاوت را تربیت کند. یکی از وجوه رو به تزاید این مؤسسه در سالهای اخیر گسترش جدی فعالیت‌های سیاسی از دوران اصلاحات بدین سوی تا عزم برای تشکیل جبهه‌ای سیاسی به نام جبهه پایداری – به عنوان یکی از مهمترین کانون‌های جناح محافظه‌کار در سپهر سیاسی معاصر ایران- بوده است که بر وجه علمی و غیرسیاسی این مؤسسه و جریان عقلی تا حدود بسیاری در نزد افکار عمومی سایه انداخته است. دومین شاخه از این عقلانیت کلامی به تقسیم مؤلف جریان فرهنگستان علوم اسلامی است. جریانی که در ضدیت مطلق با مدرنیته به مثابه بزرگترین ارتداد و عصیان عصر غیبت، به دنبال ایدهٔ تمدن اسلامی است. این جریان با باور حداکثری به متون دینی و با متحجر خواندن جریان سنتی اجتهاد، به دنبال استخراج مدل و مهندسی اجتماع بر مبنای نص است. از این رو فلسفه تاریخی را برای خود تعریف کرده است که از بعثت تا ظهور و رجعت به نقطه تکاملی خود می‌رسد و اکنون در دوره مذمومِ و عصیان‌آلود مدرن و رشد عقل ابزاری آن است. در این فلسفهٔ تاریخ رویکردی فعالانه به انتظار وجود دارد که پیروزی انقلاب اسلامی را مقدمه‌ای برای تغییر جهت تمدن جهان از تمدن مادیِ مرتد غرب به سوی اقامه دین می‌داند و در ذیل همین اندیشه، ایدهٔ تمدن اسلامی و اسلامی کردن علوم حتی در علوم پایه و محض را دنبال می‌کند. فصل نهایی کتاب معطوف به جریان «عقلانیت فلسفی» است. این فصل به نام‌گذاری نویسنده دو بخش نواندیشی دینی و حوزوی تقسیم‌بندی می‌شود. او این دو جریان را فرزند اسلام سیاسی دهه چهل و پنجاه می‌داند که معضلات نظری و عملی انقلاب اسلامی نیز تشدیدی برای رشد آن بوده است. در این فصل ضمن برشمردن تمییز این دو سنخ نواندیشی، ادعا می‌شود که روش پژوهشی دینی هر دو گروه متأثر از هرمنوتیک فلسفی گادامر در تاریخمندی و زبان‌مندی فهم و به تبع آن امکان تعدد قرائات و پذیرش، نسبیت در فهم دینی است. همین تفاوت روشی است که نواندیشان عقل‌گرا را از گروه‌های پیشین جدا می‌کند. اما چیزی که خود این دو دسته را از هم متمایز می‌سازد به بیان طباطبایی، عطف توجه درون‌دینی یا بُرون‌دینی به دین است. طباطبایی‌فر در نتیجه‌گیری پایانی کتاب تصریح می‌کند که دسته‌بندی‌ها و جریان‌شناسی‌های کتاب به گونه‌ای است که لزوماً همه طلاب قم در آنها جای نمی‌گیرند. کسانی هستند که بیرون از این چارچوب‌ها و صرفاً در ذیل گفتمان اجتهاد قرار دارند. البته جریان اخلاق‌گرایانی هم هستند که دغدغه‌شان تهذیب و رشد فضایل اخلاقی است و تا حدودی به جریان نص‌گرایی و اجتهاد نزدیکند. اما چون کارهایشان فردی، متنوع و بدون دال مرکزی است که معمولاً میل به خفا و خلوت هم دارند نمی‌توان از آنها با عنوان یک جریان مستقل یاد کرد.[۱۷]


منابع

  1. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  2. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  3. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  4. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  5. «کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.
  6. «کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.
  7. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  8. «جریان‌های فکری در حوزه‌ی معاصر قم» کدامند؟/ شناخت تکثر در مجموعه‌ای واحد و اثرگذار»، فرهنگ امروز، تاریخ درج مطلب: ۲۵ شهریور ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید:۷ مهر ۱۴۰۲ش.
  9. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  10. «کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.
  11. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  12. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  13. «کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.
  14. «کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.
  15. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  16. ذاکری، آرمان، «جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم: در غفلت از نام‌ها و نشانی‌ها»، سایت جامعه‌شناسی تشیع، تاریخ بازدید: ۶ مهر ۱۴۰۲.
  17. «کتاب جریان‌های فکری در حوزه معاصر قم»، بانک مقالات ایران، تاریخ بازدید: ۷ مهر ۱۴۰۲ش.