توقیفی بودن نماز: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:


== دستور خدا ==
== دستور خدا ==
یکی از علت‌هایی که شکل نماز باید به همان صورت صدر اسلام خوانده شود، دستور خدا است.  
یکی از علت‌هایی که شکل نماز باید به همان صورت صدر اسلام خوانده شود، دستور خدا است.


خواندن نماز
بر اساس {{قرآن|لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوه|ترجمه=برای هر امتی عبادتی ویژه قرار داده ایم که آن را انجام می‌دهند.|سوره=حج|آیه=۶۷}}، شکل خاصی از عبادت از جانب خدا در زمان پیامبر(ص) تشریع شده است. نزدیک به سه قرن پس از پیامبر عبادات با همان شکل، توسط پیامبر(ص) و پس از او توسط امامان(ع) انجام می‌شده است.


رابعا: در مورد عبادات به تصریح قرآن کریم شکل خاصی از عبادت، از جانب خداوند متعال در زمان پیامبر(ص) تشریع شده است {{قرآن|و لکل امه جعلنا منسکاًهم ناسکوه.<ref>حج/ ۶۷.</ref>}}
از جایی که انسان دسترسی به نظام تشریع الهی ندارد، لازم است عبادات را به صورتی که در زمان پیامبر(ص) انجام می‌شد به‌جا آورد و جایز نیست از روی احتمالات، از قانون الهی سرپیچی کند.  


و تا قریب به سه قرن بعد از پیامبر(ص) عبادات با همان هیئت خاص و شکل مخصوص در زمان پیامبر(ص) توسط ائمه معصومین(ع) انجام شده است و بعد از آن زمان ما دیگر دسترسی به نظام تشریع الهی نداریم و لذا ما براساس اینکه بندگان خداوندیم و او آفریدگار ماست، خویش را ملزم می‌دانیم که عبادات را به همان نحوه معروف در زمان پیامبر(ص) انجام دهیم و نمی‌توانیم به صرف احتمالات از قانون الهی تخطی نماییم یا تخطی را تجویز کنیم.
== سازگاری شکل نماز با ستایش خدا ==
شکل نماز به صورتی که از جانب خدا واجب شده، با روح عبادت (اخلاص، فروتنی و بندگی) سازگار است؛ بنابراین دلیلی برای تغییر این شکل وجود ندارد.
 
کیفیت نماز، ستایش و تعظیم پروردگار و ذلت و فروتنی بنده در برابر خداوند است و تردید درباره نحوه انجام آن معقول نیست. اجزاء مختلف نماز مانند رکوع و سجده، نهایت تعظیم انسان در برابر پروردگار است. ذکرهای نماز نیز مانند {{قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِين|ترجمه=تنها تو را می‌پرستیم وتنها از تو کمک می‌خواهیم.}}اظهار توحید است و شامل نیایش‌هایی مانند {{قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيم|ترجمه=ما را به راهِ راست راهنمایی کن.}} برای هدایت انسان است.
 
== باقی ماندن عبادت ==
درست است که هدف از تشریع صلوه، نهادینه کردن روح معنویت و اظهار بندگی است، اما اگر این قالب خاص نباشد همان روح عبادات نیز حفظ نخواهد شد محتوای عبادی عبادات از قبیل حج، صوم، صلوه و زکات هر چند اهمیت اصلی و بنیادین را دارد، اما همین گوهر جز در قالب صدف، یعنی هیئت و شکل خاص، محفوظ نمی‌ماند، همانگونه که شکل و ساختار صوری، منهای روح مفید نیست، روح نیز بدون قالب خاص در این عالم مادی قابل بقاء نمی‌باشد.


مطالب دیگر اینکه نهادینه شدن روح عبادت و دعا در میان مسلمانان صدر اسلام، مستلزم نهادینه شدن آن در میان مسلمانان متأخر نیست، شاهد بر مدعی اینکه قسمت قابل توجهی از مسلمانان با علم به وجوب فرایض دینی از انجام خودداری می‌کنند.
== عصریت‌پذیر نبودن عبادات ==
اگر مراد شما از عصریت، تغییر ساختار شکلی آن در طول زمان باشد، به دلایل فوق قابل تغییر نیست و اگر مرادتان امکان تغییر در جوهره و اصل آن باشد باز هم تغییر نمی‌پذیرد، چون اموری تغییر می‌پذیرند که مربوط به ماده و مادیات باشند و عبادات مربوط به روح و بعد علوی انسان است و چنین اموری تغییر نمی‌پذیرند.


== جلوگیری از اختلاف ==
== جلوگیری از اختلاف ==
اشتن هیئت خاص در حین انجام نیایش امری اجتناب‌ناپذیر است و اگر خداوند مردم را به منظور یادآوری خود، امر به نیایش کند و نحوه انجام آن را به دست مردم بسپارد، واضح است که هر کسی نحوه خاصی را برمی‌گزیند و نحوه عبادت دیگری را منکر می‌شمارد، فلذا خداوند از روی فضل و عنایت خود قالب خاص را برای ما بیان کرده است.
اشتن هیئت خاص در حین انجام نیایش امری اجتناب‌ناپذیر است و اگر خداوند مردم را به منظور یادآوری خود، امر به نیایش کند و نحوه انجام آن را به دست مردم بسپارد، واضح است که هر کسی نحوه خاصی را برمی‌گزیند و نحوه عبادت دیگری را منکر می‌شمارد، فلذا خداوند از روی فضل و عنایت خود قالب خاص را برای ما بیان کرده است.


== سازگاری شکل نماز با ستایش خدا ==
اگر عبادتی از سوی خداوند تشریع شود و کیفیت انجام آن با روح عبادت که همان اظهار اخلاص، فروتنی، ذلّت و عبودیت در برابر پروردگار است، منافات داشته باشد در این صورت جای این پرسش است که چرا این کیفیّت خاص تشریع شده است. اما اگر آن کیفیت خاص، خود، عین تعظیم و اجلال الهی و عین اظهار ذلّت و فروتنی در برابر ذات پروردگار باشد، تردید درباره نحوه انجام آن عمل معقول نیست و در مورد نماز آیا می‌توان عملی را از سجده برتر یافت که نهایت تعظیم انسان را در برابر پروردگار نشان دهد. آیا می‌توان دعایی بهتر از طلب هدایت در صراط مستقیم در دنیا و آخرت تصور کرد، آیا می‌توان بهتر از ایاک نعبد و ایاک نستعین به منظور اظهار توحید چیز دیگری بر زبان راند؟
== باقی ماندن عبادت ==
درست است که هدف از تشریع صلوه، نهادینه کردن روح معنویت و اظهار بندگی است، اما اگر این قالب خاص نباشد همان روح عبادات نیز حفظ نخواهد شد محتوای عبادی عبادات از قبیل حج، صوم، صلوه و زکات هر چند اهمیت اصلی و بنیادین را دارد، اما همین گوهر جز در قالب صدف، یعنی هیئت و شکل خاص، محفوظ نمی‌ماند، همانگونه که شکل و ساختار صوری، منهای روح مفید نیست، روح نیز بدون قالب خاص در این عالم مادی قابل بقاء نمی‌باشد.
اما در مورد قسمت دوم سؤال یعنی عصریت پذیر بودن عبادات باید گفت:


اگر مراد شما از عصریت، تغییر ساختار شکلی آن در طول زمان باشد، به دلایل فوق قابل تغییر نیست و اگر مرادتان امکان تغییر در جوهره و اصل آن باشد باز هم تغییر نمی‌پذیرد، چون اموری تغییر می‌پذیرند که مربوط به ماده و مادیات باشند و عبادات مربوط به روح و بعد علوی انسان است و چنین اموری تغییر نمی‌پذیرند.


اما از نظر روایات به این حدیث که مورد اتفاق تمامی فقهای شیعه و اکثر فرق اسلامی می‌باشد تمسک می‌کنیم که: حلالُ محمدٍ حلالٌ الی یوم القیامه و حرامه حرامُ الی یوم القیامه.<ref>. مجلسی، بحارالانوار، ج۲, ص۲۶۰ و ج۶۲، ص۱۰۰, دارالحیاء التراث العربی، حرعاملی وسائل الشیعه، ۱/۲۷/۱۶۹.</ref>
اما از نظر روایات به این حدیث که مورد اتفاق تمامی فقهای شیعه و اکثر فرق اسلامی می‌باشد تمسک می‌کنیم که: حلالُ محمدٍ حلالٌ الی یوم القیامه و حرامه حرامُ الی یوم القیامه.<ref>. مجلسی، بحارالانوار، ج۲, ص۲۶۰ و ج۶۲، ص۱۰۰, دارالحیاء التراث العربی، حرعاملی وسائل الشیعه، ۱/۲۷/۱۶۹.</ref>

نسخهٔ ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۶

سؤال
چرا باید نماز را به همان صورتی که در صدر اسلام گفته شده خواند؟ چرا نمی‌توان نماز را به شکلی دیگر، که در آن نیز یاد خدا باشد، انجام داد؟


دستور خدا

یکی از علت‌هایی که شکل نماز باید به همان صورت صدر اسلام خوانده شود، دستور خدا است.

بر اساس ﴿لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوه؛ برای هر امتی عبادتی ویژه قرار داده ایم که آن را انجام می‌دهند.(حج:۶۷)، شکل خاصی از عبادت از جانب خدا در زمان پیامبر(ص) تشریع شده است. نزدیک به سه قرن پس از پیامبر عبادات با همان شکل، توسط پیامبر(ص) و پس از او توسط امامان(ع) انجام می‌شده است.

از جایی که انسان دسترسی به نظام تشریع الهی ندارد، لازم است عبادات را به صورتی که در زمان پیامبر(ص) انجام می‌شد به‌جا آورد و جایز نیست از روی احتمالات، از قانون الهی سرپیچی کند.

سازگاری شکل نماز با ستایش خدا

شکل نماز به صورتی که از جانب خدا واجب شده، با روح عبادت (اخلاص، فروتنی و بندگی) سازگار است؛ بنابراین دلیلی برای تغییر این شکل وجود ندارد.

کیفیت نماز، ستایش و تعظیم پروردگار و ذلت و فروتنی بنده در برابر خداوند است و تردید درباره نحوه انجام آن معقول نیست. اجزاء مختلف نماز مانند رکوع و سجده، نهایت تعظیم انسان در برابر پروردگار است. ذکرهای نماز نیز مانند ﴿إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِين؛ تنها تو را می‌پرستیم وتنها از تو کمک می‌خواهیم.اظهار توحید است و شامل نیایش‌هایی مانند ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيم؛ ما را به راهِ راست راهنمایی کن. برای هدایت انسان است.

باقی ماندن عبادت

درست است که هدف از تشریع صلوه، نهادینه کردن روح معنویت و اظهار بندگی است، اما اگر این قالب خاص نباشد همان روح عبادات نیز حفظ نخواهد شد محتوای عبادی عبادات از قبیل حج، صوم، صلوه و زکات هر چند اهمیت اصلی و بنیادین را دارد، اما همین گوهر جز در قالب صدف، یعنی هیئت و شکل خاص، محفوظ نمی‌ماند، همانگونه که شکل و ساختار صوری، منهای روح مفید نیست، روح نیز بدون قالب خاص در این عالم مادی قابل بقاء نمی‌باشد.

عصریت‌پذیر نبودن عبادات

اگر مراد شما از عصریت، تغییر ساختار شکلی آن در طول زمان باشد، به دلایل فوق قابل تغییر نیست و اگر مرادتان امکان تغییر در جوهره و اصل آن باشد باز هم تغییر نمی‌پذیرد، چون اموری تغییر می‌پذیرند که مربوط به ماده و مادیات باشند و عبادات مربوط به روح و بعد علوی انسان است و چنین اموری تغییر نمی‌پذیرند.

جلوگیری از اختلاف

اشتن هیئت خاص در حین انجام نیایش امری اجتناب‌ناپذیر است و اگر خداوند مردم را به منظور یادآوری خود، امر به نیایش کند و نحوه انجام آن را به دست مردم بسپارد، واضح است که هر کسی نحوه خاصی را برمی‌گزیند و نحوه عبادت دیگری را منکر می‌شمارد، فلذا خداوند از روی فضل و عنایت خود قالب خاص را برای ما بیان کرده است.


اما از نظر روایات به این حدیث که مورد اتفاق تمامی فقهای شیعه و اکثر فرق اسلامی می‌باشد تمسک می‌کنیم که: حلالُ محمدٍ حلالٌ الی یوم القیامه و حرامه حرامُ الی یوم القیامه.[۱]

بنابراین آنچه از واجبات و حلال و حرام الهی آمده است طبق این روایت، جاودان و تغییرناپذیر است، و در روایتی دیگر وارد شده است که پیامبر(ص) فرمود: ای مردم بدانید بعد از من پیامبری نیست، پروردگارتان را عبادت کنید و نماز را در اوقات پنجگانه آن به جا آورید و ماه رمضان را روزه گیرید و جهت انجام حج، بیت‌الله را زیارت کنید و زکات اموالتان را بپردازید.[۲] این روایت نیز مفید استمرار و تغییرناپذیری عبادات است.

ـ امام باقر(ع) از پدرانش، از امام علی(ع) نقل می‌کند: خداوند چهار چیز را در چهار چیز دیگر مخفی کرد: رضای خود را در طاعتش، بنابراین هیچ طاعت را کوچک مشمار و شاید آن طاعت موافق با رضای او باشد و تو نمی‌دانی؛ و غضبش را در معصیتش نهان کرد، فلذا هیچ معصیتی را کوچک مشمار شاید سخط الهی در همان باشد، اجابت را در دعای بندگانش نهان کرد پس هیچ دعایی را کوچک مشمار شاید اجابت الهی در همان نهفته باشد؛ و ولیّ خود را در میان بندگانش قرار داده، پس هیچ بنده‌ای از بندگانش را کوچک مشمار و شاید او ولییّ از اولیای الهی باشد.[۳]

منابع

  1. . مجلسی، بحارالانوار، ج۲, ص۲۶۰ و ج۶۲، ص۱۰۰, دارالحیاء التراث العربی، حرعاملی وسائل الشیعه، ۱/۲۷/۱۶۹.
  2. . شیخ حرعاملی، وسائل‌الشیعه، ۱/۲۳, مؤسسه آل البیت الاحیاء التراث.
  3. . شیخ حرعاملی، وسائل‌الشیعه، ۱/۱۱۶، ابواب مقدمات العبادات، باب ۲۸.