تقدیرگرایی و رعایت بهداشت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(جایگزینی متن - 'کاملاً' به 'کاملا')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{شبهه}}
{{شبهه}}
اگر همه چیز مقدر شده، پس مرگ و زندگی من هم مقدر شده است. پس کرونا ترسی ندارد و نیازی به مراقبت و دلواپسی و رعایت نکات بهداشتی نیست. اگر اینها لازم است، پس می‌فهمیم که اصلاً چیزی مقدر نشده و نه خدایی هست و نه سرنوشت مقدر انسان‌ها.
اگر مرگ و زندگی انسان‌ها مقدر شده است. پس کرونا ترسی ندارد و نیازی به نگرانی و مراقبت و رعایت نکات بهداشتی نیست. اگر اینها لازم است، پس می‌فهمیم که خدا و تقدیری در کار نیست.
{{پایان شبهه}}
{{پایان شبهه}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
برای پاسخ به این شبهه، بهتر است ابتدا به توضیح دو تصویر صحیح و ناصحیح از سرنوشت و قضا و قدر الهی بپردازیم.
دو تصور در مورد قضا و قدر و سرنوشت وجود دارد.


در تفسیر ناصحیح از سرنوشت انسان و قضای الهی، بر این نکته تأکید می‌شود که سرنوشت هرکسی از ابتدا مشخص شده و او هیچ نقشی در آن ندارد. همین که انسان متولد می‌شود، نقشی از پیش تعیین شده را بازی می‌کند و شبیه به عروسکی می‌شود که دیگری آن را به حرکت واداشته است. این سرنوشت قابل تغییر نیست و آدمی نقشی در آن ندارد. از این منظر، انسان موجودی فاقد اختیار و آزادی برای تغییر سرنوشت معرفی می‌شود و همه چیز به اراده الهی حواله داده می‌شود.
در تفسیر ناصحیح از سرنوشت انسان و قضای الهی، بر این نکته تأکید می‌شود که سرنوشت هرکسی از ابتدا مشخص شده و او هیچ نقشی در آن ندارد. همین که انسان متولد می‌شود، نقشی از پیش تعیین شده را بازی می‌کند و شبیه به عروسکی می‌شود که دیگری آن را به حرکت واداشته است. این سرنوشت قابل تغییر نیست و آدمی نقشی در آن ندارد. از این منظر، انسان موجودی فاقد اختیار و آزادی برای تغییر سرنوشت معرفی می‌شود و همه چیز به اراده الهی حواله داده می‌شود.


با عنایت به مفاهیم و متون دینی، مشخص است که این تصویر از سرنوشت انسان، کاملا خطا و نادرست است چرا که با مفاهیم دینی از قبیل تکلیف و باید و نبایدهای شرعی، لزوم سعی و کوشش برای تغییر سرنوشت خویش، لزوم پیروی از فرمان عقل و وجدان، تصحیح اشتباهات و توبه و بازگشت از مسیر غلط، اختیار در برگزیدن ایمان و کفر و غیره در تعارض است. همه این مفاهیم دینی که در متون دینی بارها و بارها منعکس شده‌اند، بیانگر این مهم هستند که انسان خودش هویت و سرنوشت خویش را رقم می‌زند: «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد. مگر خودشان آن را تغییر دهند».<ref>رعد: ۱۱.</ref>
این تصویر با مفاهیم دینی از قبیل تکلیف و باید و نبایدهای شرعی، لزوم سعی و کوشش برای زندگی، لزوم پیروی از فرمان عقل و وجدان، توبه و بازگشت از مسیر غلط، اختیار در برگزیدن ایمان و کفر و غیره، در تعارض است. همه این مفاهیم دینی که در متون دینی بارها و بارها منعکس شده‌اند، بیانگر این مهم هستند که انسان خودش هویت و سرنوشت خویش را رقم می‌زند: {{قرآن|... إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...|در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمى‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند|سوره=رعد|آیه=۱۱}}


البته این مطلب به معنای آن نیست که تمامی حوادث زندگی را خودمان انتخاب می‌کنیم و همه چیز تحت کنترل ما است. روشن است که بسیاری از حوادثی که برای ما رخ می‌دهد (مثلا مرگ عزیزان بر اثر ابتلا به کرونا یا تصادفی که خودمان نقشی در آن نداشتیم و غیره) خارج از کنترل ما است، اما با این حال، هم‌چنان ما مختار و مؤثر در سرنوشت خویش هستیم؛ مثلا زمانی که تصادف می‌کنیم، اگر کمربندها را بسته باشیم، به احتمال بیشتر، از مرگ نجات می‌یابیم؛ یا اگر ماسک بزنیم و دست‌های خود را بشوییم، به احتمال کمتر به کرونا مبتلا می‌شویم؛ یا اگر مراقبت‌های پزشکی در درمان کرونا را رعایت کنیم، زودتر بهبود می‌یابیم؛ بنابراین، این‌طور نیست که ما هیچ نقشی در سرنوشت خویش نداشته باشیم. شهید مطهری در این زمینه می‌فرمایند: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی، انکار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نیرو و اراده و اختیار بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتی وجود ندارد و نمی‌تواند وجود داشته باشد».<ref>مطهری، مرتضی، مجموعهآثار، ج۱، ص۳۸۴.</ref>
البته این مطلب به این معنی نیست که انسان تمام حوادث زندگی خود را انتخاب می‌کند و همه چیز تحت کنترل او است. روشن است که بسیاری از حوادثی که برای ما رخ می‌دهد (مثلا مرگ عزیزان بر اثر ابتلا به کرونا یا تصادفی که خودمان نقشی در آن نداشتیم و غیره) خارج از کنترل ما است، اما با این حال، هم‌چنان ما مختار و مؤثر در سرنوشت خویش هستیم؛ مثلا زمانی که تصادف می‌کنیم، اگر کمربندها را بسته باشیم، به احتمال بیشتر، از مرگ نجات می‌یابیم؛ یا اگر ماسک بزنیم و دست‌های خود را بشوییم، به احتمال کمتر به کرونا مبتلا می‌شویم؛ یا اگر مراقبت‌های پزشکی در درمان کرونا را رعایت کنیم، زودتر بهبود می‌یابیم؛ بنابراین، این‌طور نیست که ما هیچ نقشی در سرنوشت خویش نداشته باشیم. شهید مطهری در این زمینه می‌فرمایند: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی، انکار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نیرو و اراده و اختیار بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتی وجود ندارد و نمی‌تواند وجود داشته باشد».<ref>مطهری، مرتضی، مجموعهآثار، ج۱، ص۳۸۴.</ref>


در پایان خالی از لطف نیست به ماجرایی که بر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گذشت، اشاره کنیم. روزی ایشان از کنار دیوار شکسته و کجی برخاست. از ایشان پرسیدند: از قضای الهی فرار می‌کنید؟ حضرت فرمودند: از قضای الهی به قدر او پناه می‌برم.<ref>صدوق، محمد بن علی، التوحید، ص۳۶۹.</ref> یعنی درست است که تا قانون علیت که منتهی به فرمان خداست، نباشد، دیوار شکسته سقوط نخواهد کرد، اما همان خداوند به من عقلی داده که آن خود یک حلقه از سلسله قانون علیت است و یک عامل بازدارنده در برابر این‌گونه حوادث. البته دیوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلی سقوط می‌کند، اما من می‌توانم به قدر الهی پناه ببرم؛ یعنی با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه‌گیری کنم که اگر دیوار سقوط کند روی من نیفتد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیدایش مذاهب، ص۳۱.</ref>
در پایان خالی از لطف نیست به ماجرایی که بر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گذشت، اشاره کنیم. روزی ایشان از کنار دیوار شکسته و کجی برخاست. از ایشان پرسیدند: از قضای الهی فرار می‌کنید؟ حضرت فرمودند: از قضای الهی به قدر او پناه می‌برم.<ref>صدوق، محمد بن علی، التوحید، ص۳۶۹.</ref> یعنی درست است که تا قانون علیت که منتهی به فرمان خداست، نباشد، دیوار شکسته سقوط نخواهد کرد، اما همان خداوند به من عقلی داده که آن خود یک حلقه از سلسله قانون علیت است و یک عامل بازدارنده در برابر این‌گونه حوادث. البته دیوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلی سقوط می‌کند، اما من می‌توانم به قدر الهی پناه ببرم؛ یعنی با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه‌گیری کنم که اگر دیوار سقوط کند روی من نیفتد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیدایش مذاهب، ص۳۱.</ref>

نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۱۷

شبهه

اگر مرگ و زندگی انسان‌ها مقدر شده است. پس کرونا ترسی ندارد و نیازی به نگرانی و مراقبت و رعایت نکات بهداشتی نیست. اگر اینها لازم است، پس می‌فهمیم که خدا و تقدیری در کار نیست.

دو تصور در مورد قضا و قدر و سرنوشت وجود دارد.

در تفسیر ناصحیح از سرنوشت انسان و قضای الهی، بر این نکته تأکید می‌شود که سرنوشت هرکسی از ابتدا مشخص شده و او هیچ نقشی در آن ندارد. همین که انسان متولد می‌شود، نقشی از پیش تعیین شده را بازی می‌کند و شبیه به عروسکی می‌شود که دیگری آن را به حرکت واداشته است. این سرنوشت قابل تغییر نیست و آدمی نقشی در آن ندارد. از این منظر، انسان موجودی فاقد اختیار و آزادی برای تغییر سرنوشت معرفی می‌شود و همه چیز به اراده الهی حواله داده می‌شود.

این تصویر با مفاهیم دینی از قبیل تکلیف و باید و نبایدهای شرعی، لزوم سعی و کوشش برای زندگی، لزوم پیروی از فرمان عقل و وجدان، توبه و بازگشت از مسیر غلط، اختیار در برگزیدن ایمان و کفر و غیره، در تعارض است. همه این مفاهیم دینی که در متون دینی بارها و بارها منعکس شده‌اند، بیانگر این مهم هستند که انسان خودش هویت و سرنوشت خویش را رقم می‌زند: ﴿... إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...۝در حقيقت، خدا حال قومى را تغيير نمى‌دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند(رعد:۱۱)

البته این مطلب به این معنی نیست که انسان تمام حوادث زندگی خود را انتخاب می‌کند و همه چیز تحت کنترل او است. روشن است که بسیاری از حوادثی که برای ما رخ می‌دهد (مثلا مرگ عزیزان بر اثر ابتلا به کرونا یا تصادفی که خودمان نقشی در آن نداشتیم و غیره) خارج از کنترل ما است، اما با این حال، هم‌چنان ما مختار و مؤثر در سرنوشت خویش هستیم؛ مثلا زمانی که تصادف می‌کنیم، اگر کمربندها را بسته باشیم، به احتمال بیشتر، از مرگ نجات می‌یابیم؛ یا اگر ماسک بزنیم و دست‌های خود را بشوییم، به احتمال کمتر به کرونا مبتلا می‌شویم؛ یا اگر مراقبت‌های پزشکی در درمان کرونا را رعایت کنیم، زودتر بهبود می‌یابیم؛ بنابراین، این‌طور نیست که ما هیچ نقشی در سرنوشت خویش نداشته باشیم. شهید مطهری در این زمینه می‌فرمایند: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهی، انکار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نیرو و اراده و اختیار بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتی وجود ندارد و نمی‌تواند وجود داشته باشد».[۱]

در پایان خالی از لطف نیست به ماجرایی که بر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) گذشت، اشاره کنیم. روزی ایشان از کنار دیوار شکسته و کجی برخاست. از ایشان پرسیدند: از قضای الهی فرار می‌کنید؟ حضرت فرمودند: از قضای الهی به قدر او پناه می‌برم.[۲] یعنی درست است که تا قانون علیت که منتهی به فرمان خداست، نباشد، دیوار شکسته سقوط نخواهد کرد، اما همان خداوند به من عقلی داده که آن خود یک حلقه از سلسله قانون علیت است و یک عامل بازدارنده در برابر این‌گونه حوادث. البته دیوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلی سقوط می‌کند، اما من می‌توانم به قدر الهی پناه ببرم؛ یعنی با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه‌گیری کنم که اگر دیوار سقوط کند روی من نیفتد.[۳]


منابع

  1. مطهری، مرتضی، مجموعهآثار، ج۱، ص۳۸۴.
  2. صدوق، محمد بن علی، التوحید، ص۳۶۹.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، پیدایش مذاهب، ص۳۱.