تفاوت تعداد آیات قرآن در برخی روایات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
روایتی در اصول کافی قرآن مُنزَل را ۱۷ هزار آیه بیان می‌کند، با توجه به این روایت آیا قرآن موجود کامل است و شیعه به صحت قرآن از زیاده و نقصان اعتقاد دارد؟
روایتی در اصول کافی قرآن مُنزَل را ۱۷ هزار آیه بیان می‌کند، در حالی که تعداد آیات قرآن کنونی کمی بیش از شش‌هزار آیه است. با توجه به این روایت آیا قرآن موجود کامل است و شیعه به مصونیت قرآن از زیاده و نقصان اعتقاد دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''تعارض در عدد آیات قرآن''' مسئله‌ای است که در برخی از روایات [[منابع معتبر روایی شیعه]] و [[اهل سنت]] بیان شده است. دو مسئله در این موضوع وجود دارد اول اعتقاد شخص بیان کننده روایت است که نمی‌توان به صرف بیان روایت آن را دال بر اعتقادات ناقل روایت دانست. مسئله دوم احتمال خطا در نگارش روایت است و اینکه روایاتی که دلالت بر [[زیاده و نقصان در قرآن]] نموده‌اند، بر خلاف صریح آیه قرآن است که خداوند وعده حفظ این کتاب را داده است.
روایتی در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] تعداد آیات قرآن را ۱۷ هزار آیه برشمرده است. برخی عالمان شیعه توضیح داده‌اند که در ثبت متن این روایت اشتباهی صورت گرفته و به جای عدد هفت‌هزار عدد ۱۷ هزار ضبط شده است. در چاپ جدید و مصحَح کتاب کافی، که بر اساس نسخه‌های قدیمی و متعدد و به روش علمی تصحیح متون انجام گرفته است، این عدد هفت‌هزار ثبت شده است. برخی از محققان براین باورند هفده هزار آیه در اینگونه روایات، تمام آنچه بر پیامبر(ص) وحی شده است اعم از قرآنی و غیر قرآنی مانند احادیث قدسی را شامل می‌شود.


==دوگانه نقل حدیث و اعتقاد ناقل روایت==
== متن روایت ==
نقل حدیث در کتاب حدیثی اعم از اعتقاد به مضمون آن روایت و سایر روایاتی است که در کتاب بیان شده است. اهل سنت شخصیتی چون [[جلال‌الدین سیوطی]] را به دلیل نقل روایات فراوان دال بر [[تحریف]]<ref>سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن، الدر المنثور، قم، کتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۰۴–۱۰۶؛ سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن، الاتقان، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، منشورات الرضی، بیدار، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۸۱–۸۷.</ref> قائل به تحریف نمی‌دانند. از [[عمر بن الخطاب]] نقل می‌کند: {{متن عربی|الْقُرْآنُ أَلْفُ أَلْفِ حَرْفٍ …|ترجمه=قرآن هزار هزار حرف است.}}<ref>الاتقان، ج۱، ص۲۲۰.</ref> همچنین از قول پسر عمر نقل می‌کند که گفت: «کسی از شما نگوید کل قرآن را گرفتم بلکه بگوید مقداری را که ظاهر است گرفتم چه می‌دانید کل قرآن چقدر است؟ به یقین بسیاری از آن نابود شده است.»<ref>سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الاتقان، تعلیق و تحقیق الدکتور مصطفی، دیب البغاء، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۷۱۷–۷۱۸؛ سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الدر المنثور، ص۱۰۶.</ref>
کلینی در [[اعتبار کتاب کافی|کافی]] از [[امام صادق(ع)]] روایت کرده است: {{عربی بزرگ| إِنَّ الْقُرْآنَ الَّذِي جَاءَ بِهِ جَبْرَئِيلُ إِلَى مُحَمَّدٍ سَبْعَه عَشَرَ أَلْفَ آيَه<ref>كلينى، محمد، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۶۳۴، بَابُ النَّوَادِر، حديث۲۸.</ref>


==تحریف قرآن در زیاده و نقصان آیات==
به درستى قرآنى كه جبرئيل آن را به نزد محمد آورد، هفده هزار آيه است.}}
[[شیخ کلینی]] در [[کتاب اصول کافی]] روایاتی را در مورد عدم تحریف در مقابل روایاتی که دلالت بر بیشتر بودن [[آیات قرآن]] دارند نیز آورده است مانند این‌ روایت که [[امام باقر(ع)]] در نامه‌شان به [[ابی سعد الخیر]] چنین نوشته‌اند: «پشت‌سر انداختن کتاب توسط آنان به این است که حروفش را به یاد داشتند ولی حدودش را تحریف کردند این‌ها کتاب را روایت می‌کنند ولی رعایتش نمی‌کنند.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الروضه من الکافی، با ترجمه و شرح سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، ج۱، ص۷۶.</ref>


مطابق گفته [[محدث نوری]] تعداد آیات قرآن به جای هفده هزار، هفت هزار ضبط شده است که [[فیض کاشانی]] در  [[کتاب وافی]]، رقم هفت هزار را از روی آن نسخه نوشته است. [[علامه شعرانی]] بیان می کند که به احتمال زیاد در اثر اشتباه نویسندگان عدد هفده هزار ثبت شده است.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۵–۲۶۴.</ref> در صورت معتبر بودن سندی این روایت، به ظاهر آن نمی‌تواند اکتفا شود بلکه بر عدد تمام آنچه بر [[پیامبر(ص)]] وحی شده اعم از قرآنی و غیر قرآنی مانند [[احادیث قدسی]] حمل می‌شود و [[شیخ صدوق]] به آن مسئله تاکید می‌نماید.<ref>محمدی (نجارزادگان)، فتح الله، سلامه القرآن من التحریف، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۸۵.</ref> همچنین به مقتضای عمل به روایاتی که شیخ کلینی بیان نموده که مضمون آن‌ها لزوم کنار زدن احادیث مخالف قرآن است،<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۸۹–۸۸.</ref> این روایت قابل پذیرش نیست زیرا با آیه {{قرآن|إنّا نَحْنُ نَزِّلْنا الذِّکْرَ وَ إنّا لَهُ لَحافِظونَ|سوره=حجر|آیه=۱۰}} که بیان‌گر وعده خدا بر [[حفظ قرآن از تحریف]] است، مخالفت دارد. همچنین روایاتی نیز در [[منابع روایی اهل سنت]] آمده و دلالت به تحریف قرآن دارند<ref>بخاری، صحیح البخاری بشرح الکرمانی، بیروت، احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق، ج۲۳، ص۲۱۴؛ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۳۷۵ق، ج۳، ص۱۳۱۷؛ زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، بی‌تا، ج۲، ص۳۷–۳۵؛ الدار المنثور، ص۱۰۶–۱۰۴</ref> به دلیل مخالفت با آیه قرآن مردود هستند، هرچند از نظر سندی مشکلی در آنها وجود نداشته باشد.
== سند روایت ==
'''مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی:''' وی محمد بن یحیی بن العطار است؛ نجاشی، علامه حلی، قهپایی، خوئی و دیگر کتاب‌های رجالی، وی را بزرگ اصحاب شیعه در زمان خود، ثقه، عین، زیاد حدیث نقل کننده می‌دانند.<ref>نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۵۳. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۱۵۷. قهپایی، عنایه الله، مجمع الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۷۰. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۹، ص۳۳.</ref>
 
'''أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ:''' وی احمد بن محمد بن عیسی الاشعری است؛ شیخ طوسی وی را ثقه می‌داند<ref>طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ص۳۵۱.</ref> و در کتب دیگر رجالی نیز از وی به عنوان وجیه و فقیه قم یاد می‌شود.<ref>نجاشی، احمد، رجال انجاشی، ص۸۲. قهپایی، عنایه الله، مجمع الرجال، ج۱، ص۱۶۳.</ref>
 
'''عَلِیُّ بْنُ الْحَکَمِ:''' وی علی بن الحکم الانباری است؛ در کتب رجالی وی از شاگردان ابن ابی عمیر از اصحاب اجماع است و افراد زیادی از اصحاب امام صادق (سلام الله علیه) را ملاقات کرده است و همانند ابن فضال و ابن بکیر است؛ هر چند در ذیل علی بن حکم انباری تصریحی به وثاقت وی نشده است، اما برخی از کتب رجالی علی بن حکم انباری را همان علی بن حکم بن زبیر و علی بن حکم کوفی می‌دانند یعنی اینها سه نفر نیستند و بلکه یک نفرند و با این بیان چون در کتب رجالی به صراحت علی بن حکم کوفی و علی بن حکم بن زبیر توثیق شده‌اند، علی بن حکم انباری نیز ثقه می‌شود.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۶۰.</ref>
 
'''هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ‏:''' نجاشی، علامه حلی، تفرشی و دیگران وی را ثقه و ثقه دانسته است.<ref>نجاشی، احمد، رجال النجاشی، ص۴۳۴. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، ص۱۷۹. تفرشی، مصطفی، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش، ج۵، ص۴۹.</ref>
 
روایت از نظر سندی قابل استناد است.
 
== دلالت نداشتن روایت بر تحریف قرآن ==
=== هفده هزار اشتباه در نوشتار ===
[[میرزا ابوالحسن شعرانی]]، دانشمند معاصر شیعه، توضیح داده که اضافه شدن کلمه «عشر» به عبارت «سبعة الف آیة» و تبدیل عدد هفت‌هزار به عدد ۱۷ هزار از تحریف راویان این روایت یا اشتباه ناسخان متن روایت حاصل شده است. شعرانی در ادامه افزوده است که عدد هفت‌هزار آیه هم در این روایت از باب تقریب ذکر شده است. چون آیات قرآن بین شش‌هزار تا هفت‌هزار آیه است. [[محمدهادی معرفت]]، عالم شیعه و متخصص [[علوم قرآنی]]، ضبط [[فیض کاشانی، ملامحسن فیض کاشانی]] به صورت «سبعة الف آیة»<ref>محمدمحسن بن شاه مرتضی، کتاب الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیرالمؤمنین علی(ع)، ج ۹، ص ۱۷۸۰–۱۷۸۱.</ref> را به عنوان تأییدی بر نظر شعرانی ذکر کرده است.<ref>معرفت، محمّد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوّم، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.</ref>
 
در چاپ جدید و مصحَح [[اعتبار کتاب کافی|اصول کافی]]، که بر اساس نسخه‌های قدیمی و متعدد و به روش علمی تصحیح متون انجام گرفته است، این عدد هفت‌هزار ثبت شده است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ‏۱۴۲۹ق، ج۴ص۶۷۵، حدیث۲۹.</ref>
 
=== مراد از آیه یعنی قرآن و احادیث قدسی ===
هفده هزار آیه، تمام آنچه بر پیامبر(ص) وحی شده اعم از قرآنی و غیر قرآنی مانند احادیث قدسی را شامل می‌شود. طبق نقل بعضی از محققان مرحوم شیخ صدوق به آن معتقد است.<ref>محمدی (نجارزادگان)، فتح‌الله، سلامه القرآن من التحریف، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۸۵.</ref>
 
شیعه نیز مانند سایر مذاهب اسلامی قائل به عدم تحریف قرآن است. نظر اجماعی و رسمی عالمان شیعه از دیرباز تا کنون بر این قول است که در متن قرآن هیچ زیاده و نقصانی رخ نداده است و متن قرآن همان متن نازل شده در صدر اسلام است.<ref>خوئی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ص ۲۰۰–۲۰۱.</ref> کثرت تألیفات عالمان شیعه درباره [[مصونیت قرآن از تحریف]] و رد برخی نظرات نادر در زمینه تحریف به نقصان نشانی از این نظر اجماعی و رسمی عالمان شیعه است.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، نشر دوستان، ج ۱، ص ۴۹۶–۴۹۸</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


خط ۱۸: خط ۳۷:
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = حدیث
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
  | شاخه فرعی۱ = تحریف
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =روایات تحریف
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
خط ۳۰: خط ۴۹:
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =شد
| بازبینی = شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۸

سؤال

روایتی در اصول کافی قرآن مُنزَل را ۱۷ هزار آیه بیان می‌کند، در حالی که تعداد آیات قرآن کنونی کمی بیش از شش‌هزار آیه است. با توجه به این روایت آیا قرآن موجود کامل است و شیعه به مصونیت قرآن از زیاده و نقصان اعتقاد دارد؟

روایتی در کتاب کافی تعداد آیات قرآن را ۱۷ هزار آیه برشمرده است. برخی عالمان شیعه توضیح داده‌اند که در ثبت متن این روایت اشتباهی صورت گرفته و به جای عدد هفت‌هزار عدد ۱۷ هزار ضبط شده است. در چاپ جدید و مصحَح کتاب کافی، که بر اساس نسخه‌های قدیمی و متعدد و به روش علمی تصحیح متون انجام گرفته است، این عدد هفت‌هزار ثبت شده است. برخی از محققان براین باورند هفده هزار آیه در اینگونه روایات، تمام آنچه بر پیامبر(ص) وحی شده است اعم از قرآنی و غیر قرآنی مانند احادیث قدسی را شامل می‌شود.

متن روایت

کلینی در کافی از امام صادق(ع) روایت کرده است:

سند روایت

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی: وی محمد بن یحیی بن العطار است؛ نجاشی، علامه حلی، قهپایی، خوئی و دیگر کتاب‌های رجالی، وی را بزرگ اصحاب شیعه در زمان خود، ثقه، عین، زیاد حدیث نقل کننده می‌دانند.[۲]

أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ: وی احمد بن محمد بن عیسی الاشعری است؛ شیخ طوسی وی را ثقه می‌داند[۳] و در کتب دیگر رجالی نیز از وی به عنوان وجیه و فقیه قم یاد می‌شود.[۴]

عَلِیُّ بْنُ الْحَکَمِ: وی علی بن الحکم الانباری است؛ در کتب رجالی وی از شاگردان ابن ابی عمیر از اصحاب اجماع است و افراد زیادی از اصحاب امام صادق (سلام الله علیه) را ملاقات کرده است و همانند ابن فضال و ابن بکیر است؛ هر چند در ذیل علی بن حکم انباری تصریحی به وثاقت وی نشده است، اما برخی از کتب رجالی علی بن حکم انباری را همان علی بن حکم بن زبیر و علی بن حکم کوفی می‌دانند یعنی اینها سه نفر نیستند و بلکه یک نفرند و با این بیان چون در کتب رجالی به صراحت علی بن حکم کوفی و علی بن حکم بن زبیر توثیق شده‌اند، علی بن حکم انباری نیز ثقه می‌شود.[۵]

هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ‏: نجاشی، علامه حلی، تفرشی و دیگران وی را ثقه و ثقه دانسته است.[۶]

روایت از نظر سندی قابل استناد است.

دلالت نداشتن روایت بر تحریف قرآن

هفده هزار اشتباه در نوشتار

میرزا ابوالحسن شعرانی، دانشمند معاصر شیعه، توضیح داده که اضافه شدن کلمه «عشر» به عبارت «سبعة الف آیة» و تبدیل عدد هفت‌هزار به عدد ۱۷ هزار از تحریف راویان این روایت یا اشتباه ناسخان متن روایت حاصل شده است. شعرانی در ادامه افزوده است که عدد هفت‌هزار آیه هم در این روایت از باب تقریب ذکر شده است. چون آیات قرآن بین شش‌هزار تا هفت‌هزار آیه است. محمدهادی معرفت، عالم شیعه و متخصص علوم قرآنی، ضبط فیض کاشانی، ملامحسن فیض کاشانی به صورت «سبعة الف آیة»[۷] را به عنوان تأییدی بر نظر شعرانی ذکر کرده است.[۸]

در چاپ جدید و مصحَح اصول کافی، که بر اساس نسخه‌های قدیمی و متعدد و به روش علمی تصحیح متون انجام گرفته است، این عدد هفت‌هزار ثبت شده است.[۹]

مراد از آیه یعنی قرآن و احادیث قدسی

هفده هزار آیه، تمام آنچه بر پیامبر(ص) وحی شده اعم از قرآنی و غیر قرآنی مانند احادیث قدسی را شامل می‌شود. طبق نقل بعضی از محققان مرحوم شیخ صدوق به آن معتقد است.[۱۰]

شیعه نیز مانند سایر مذاهب اسلامی قائل به عدم تحریف قرآن است. نظر اجماعی و رسمی عالمان شیعه از دیرباز تا کنون بر این قول است که در متن قرآن هیچ زیاده و نقصانی رخ نداده است و متن قرآن همان متن نازل شده در صدر اسلام است.[۱۱] کثرت تألیفات عالمان شیعه درباره مصونیت قرآن از تحریف و رد برخی نظرات نادر در زمینه تحریف به نقصان نشانی از این نظر اجماعی و رسمی عالمان شیعه است.[۱۲]


منابع

  1. كلينى، محمد، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۶۳۴، بَابُ النَّوَادِر، حديث۲۸.
  2. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۵۳. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۱۵۷. قهپایی، عنایه الله، مجمع الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۷۰. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، بی‌جا، بی‌نا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ج‏۱۹، ص۳۳.
  3. طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ص۳۵۱.
  4. نجاشی، احمد، رجال انجاشی، ص۸۲. قهپایی، عنایه الله، مجمع الرجال، ج۱، ص۱۶۳.
  5. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مؤلف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۳۶۰.
  6. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، ص۴۳۴. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، ص۱۷۹. تفرشی، مصطفی، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۳۷۷ ش، ج۵، ص۴۹.
  7. محمدمحسن بن شاه مرتضی، کتاب الوافی، اصفهان، کتابخانه امام امیرالمؤمنین علی(ع)، ج ۹، ص ۱۷۸۰–۱۷۸۱.
  8. معرفت، محمّد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ دوّم، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.
  9. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ‏۱۴۲۹ق، ج۴ص۶۷۵، حدیث۲۹.
  10. محمدی (نجارزادگان)، فتح‌الله، سلامه القرآن من التحریف، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۸۵.
  11. خوئی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ص ۲۰۰–۲۰۱.
  12. خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، تهران، نشر دوستان، ج ۱، ص ۴۹۶–۴۹۸