تزیین اعمال بد کافران توسط خداوند

نسخهٔ تاریخ ‏۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۱ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (بارگزاری اولیه)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

با توجه به آيه ﴿إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَه زَيَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ يَعْمَهُونَ خداوند سؤوبدی را زينت مي دهد؟

قرآن در بخشي از آيات ابتدائي سوره نمل به افرادي اشاره مي کند که به آخرت ايمان ندارند.

و مي فرمايند: «همانا آنان که ايمان به عالم آخرت نمي آورند ما اعمالشان را در نظرشان زيبا جلوه دهيم تا به کلي مغرور و گمراه شوند.[۱]

تزيين عمل به اين است که خداوند آن عمل زشت «سوء» را در برابر انسان غير مؤمن طوري جلوه گر مي کند که آدمي مجذوب و شيفته آن شود و کساني که ايمان به آخرت ندارند از آنجايي که آن روز را که غايت و نهايت مسير انسان است قبول ندارند بناچار در دنيا باقي مي مانند و از آنجا که دنيا هم نمي تواند غايت و مقصد نهايي اعمالي قرار گيرد پس اين بي نوايان که دست به دامان اعمال خود مي زنند، در راه زندگي متحير و سرگردانند زيرا هدفي ندارند[۲].

زينت دادن اعمال براي انسان در قرآن کريم در چندين مورد آمده است که در مواردي اين عمل را به شيطان نسبت داده که اعمال انسان گناهکار را در نظرش زيبا جلوه مي دهد.

و در دو مورد اين امر را به خودش (خداوند) نسبت داده است. و در برخي موارد هم به صورت مجهول «زيّن» آمده است. امّا آنجا که خداوند زينت دادن اعمال را به خود نسبت داده يکي آيه مورد نظر است و ديگري آيه ۱۰۸ سوره انعام. اينکه چرا خداوند اين عمل را به خودش نسبت داده است به اين دليل است که خداوند مسبب الاسباب در عالم هستي است و هر موجودي تأثيري دارد به خداوند منتهي مي شود. لذا اين خاصيت را خداوند در تکرار عمل قرار داده که انسان تدريجا به آن خو مي گيرد و حس تشخيص او دگرگون مي شود. بي آنکه مسئوليت انسان از بين برود يا براي خداوند ايراد و نقص باشد.[۳]

بنابراين انساني که منکر معاد است و همه چيز را در اين دنيا خلاصه مي کند، آلودگي در نظر آن ها پاکي، زشتي ها نزد آن ها زيبائي، پستي ها، افتخار و بدبختي ها و سيه روزي ها سعادت و پيروزي محسوب مي شود.

شيخ طوسي در تفسير آيه مورد نظر مي نويسد: اينکه خداوند مي فرمايد ما اعمال آن ها را زينت مي دهيم به اين دليل است که در کساني که ايمان به آخرت ندارند قوه شهوي خلق کرديم که اعمال زشت را و معاصي در نظرشان زيبا و لذت بخش جلوه کند و با اشتهاء و حرص و ولع سراغ معاصي و گناهان روند.[۴] به اصطلاح در اثر گناه آن قوه تشخيص را از دست مي دهند و اعمال زشت خود را زيبا مي بينند.

و هم چنين گفته شده است که خداوند توفيق را بخاطر عقوبت کفرشان از آنهامیگیرد واعمالشان را در نظرشان زيبا جلوه مي دهد و به اصطلاح به دلشان مي نشيند و حال آنکه آنها کساني هستند که بدترين و شديدترين عذاب ها در انتظار شان است.[۵]

طبري نيز مي نويسد: کساني که به قيام قيامت و معاد و حيات بعد از مرگ و ثواب و عقاب اعمال ايمان ندارند، خداوند اعمالشان را براي آنها زيبا جلوه مي کند و زشتي اعمالشان را در نظرشان دوست داشتني مي کند و اين امر را براي آنها آسان مي گرداند پس آنها در گمراهي اعمال زشتشان که زيبا جلوه گري مي کند سرگردان و حيران هستند.[۶]

بنابراين همان طور که خداوند لذت عبادت و کارهاي نيک را براي بندگان خاص و مخلص خود مي چشاند تا از کار نيک سير نشوند و لذت ببرند، کارهاي زشت افراد غير مؤمن و منکر معاد را در نظرشان زيبا جلوه مي کند تا بيشتر به کفر گرايند و اين زيبا کردن اعمال براي آنها يک نوع جزاء و عقاب است که بيشتر مرتکب گناه شوند و بيشتر عذاب شوند. آري چنين است حال کساني که در طريق غلط گام مي نهند و بر آن ادامه مي دهند واضح است وقتي که انسان کار زشت و نادرستي را انجام داد تدريجاً قبح و زشتيش در نظر او کم مي شود و به آن عادت مي کند پس از مدتي که به آن خو گرفت توجيهاتي براي آن مي تراشد، کم کم به صورت زيبا و حتي به عنوان يک وظيفه در نظرش جلوه مي کند، و چه بسيارند افرادي جنايتکار و آلوده اي که به راستي به اعمال زشت خود افتخار مي کنند و آن را نقطه مثبتي مي شمارند.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ـ تفسير نمونه، ج۱۵، ناصر مکارم شيرازي.

۲ـ تفسير روشن، حسن مصطفوي.

۳ـ ترجمه تفسير الميزان، ج۱۵، سيد محمد باقر، موسوي همداني.

۴ـ ترجمه تفسير البيان.


منابع

  1. نمل/۴.
  2. علامه طباطبايي، محمد حسين، الميزان، قم، جامعه مدرسين، بي تا، ج۱۵، ص۳۴۰.
  3. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، قم، مدرسه امير المؤمنين، ج۱۵، ص۳۹۸.
  4. شيخ طوسي، التبيان، مکتب الاعلام الاسلامي، ۱۴۰۹ق،ج۸، ص۷۵.
  5. طبرسي، فضل بن حسن، مجمع البيان، بيروت، موسسه اعلمي للمطبوعات، ۱۴۱۵، ج۷، ص۳۶۳.
  6. طبري، محمد بن جرير، جامع البيان، بيروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق، ج۱۹، ص۱۶۱.