بهشتی‌بودن تلاوت‌کننده سوره عنکبوت و روم در شب قدر

سؤال

امام صادق فرمود: «هر کس در شب بیست و سوم ماه رمضان سوره عنکبوت و روم را بخواند، به خدا سوگند که او از اهل بهشت خواهد بود و من هرگز کسی را از این حکم استثنا نمی‌کنم و بیم آن ندارم که در این سوگند خداوند گناهی بر من بنویسد، این دو سوره نزد خدا جایگاهی عظیم دارند». این روایت که اینطورمحکم سخن گفته چقدر اساس دارد؟

حدیث اهل بهشت بودن تلاوت کننده سوره عنکبوت و سوره روم در شب بیست و سوم ماه رمضان، سند معتبری ندارد. البته خواندن قرآن به خصوص در ماه رمضان و شب‌های قدر پاداش زیادی دارد؛ اما نمی‌توان گفت فردی هیچ عملی نداشته باشد و فقط با خواندن دو سوره اهل بهشت شود و هیچ استثنایی هم نداشته باشد.

متن روایت

امام صادق(ع) ‏فرمود:

شیخ صدوق این روایت را در کتاب ثواب الاعمال[۱] ذیل اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان آورده است. شیخ طوسی در کتاب تهذیب الاحکام، ذیل اعمال دهه آخر ماه رمضان آورده است.[۲]

سند حدیث

حدیث شیخ صدوق و شیخ طوسی در سه راوی مشترک هستند. در حقیقت یک روایت بیشتر نیست. سند حدیث به خاطر توثیق نشدن محمد بن حسان الرازی؛ [۳] دروغگو، ملعون و از سران واقفیه بودن حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی[۴] و علی بن ابی حمزه بطائنی[۵] ضعیف و غیر قابل استناد است.

دلالت حدیث

روایاتی که درباره فضیلت سوره‌ها آمده است به این معنی نیست که تنها قرائت، آن همه ثمرات را دارد. آنچه به این خواندن ارزش نهایی می‌بخشد همان ایمان به مفاد آن سوره‌ها و عمل کردن بر طبق آن است. تلاوت قرآن مقدمه‌ای است برای اندیشه و عمل. تنها با خواندن بدون فکر و عمل نباید این همه فضیلت را انتظار داشت. هدف اصلی از تلاوت، تطبیق اعمال و خلق و خوی خویش بر مفاد این آیات است.

خواندن سوره‌های قرآن به خصوص در شب‌های قدر پاداش زیادی دارد؛ اما نمی‌توان گفت افراد فقط با خواندن دو سوره از قرآن، اهل بهشت می‌شوند و هیچ استثنایی هم وجود ندارد و خدا هیچ گناهی را بر این افراد نمی‌نویسد. باید در معارف این دو سوره اندیشید و بدان عمل کرد تا اهل بهشت شد.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ابن بابويه، محمد، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق، ص۱۰۹.
  2. طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، ج۳، الدُّعَاءُ بَیْنَ الرَّکَعَاتِ الْعَشَرَه الْمَزِیدَه عَلَی الْعِشْرِینَ فِی الْعَشْرِ الْأَوَاخِرِ، ص۱۰۰، حدیث۳۳.
  3. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۳۸. تقی الدین حلی، حسن بن علی، الرجال، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۴۲ش، قسمت دوم الرجال الحلی، ص۵۰۲. قهپایی، عنایهالله، مجمع الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۳۶۴ش، ج۵، ص۱۸۰. اعرجی کاظمی، محسن، عده الرجال، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج‏۲، ص۱۸۰. ساعدی، حسین، الضعفاء من رجال الحدیث، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۱۶۰.
  4. کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۸۲۶. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۶. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۲۱۲.
  5. کشی، محمد، اختیار معرفه الرجال، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۰۴ق، ج‏۲، ص۷۰۵. ج‏۲، ص۷۴۲. طوسی، محمد، رجال الطوسی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش، ص۳۳۹. حلی، حسن بن یوسف، رجال العلامه الحلی، قم، الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۲ق، ص۲۳۱. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، مؤسسه النشر الإسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۲۴۹.