براهین وجود و یگانگی خداوند در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
پاسخ سؤال در دو قسمت داده می‌شود.


الف: ادله قرآنی بر اثبات وجود خدا؛ ب: ادله قرآنی بر یگانگی خداوند و نفی شرک.
[[قرآن]] برای اثبات وجود خداوند به برهان‌هایی اشاره کرده است. از جمله برهان نظم، برهان حرکت، برهان وجوب و امکان، برهان فطرت.


== الف: اهم ادله و براهین قرآنی بر اثبات وجود خداوند عبارتند از ==
قرآن به برهان‌های مختلفی درباره یگانگی خداوند و توحید  اشاره کرده است از جمله، گواهی فطرت، هماهنگی جهان هستی، برهان صرف الوجود، برهان فیض و هدایت،
== ۱. برهان نظم ==
 
گسترده‌ترین برهان قرآن بر اثبات وجود خدا که آیات فراوانی بر آن دلالت دارند، برهان نظم است. این برهان از دو مقدمه تشکیل شده است.
==برهان‌های قرآنی برای اثبات خدا==
=== برهان نظم ===
گسترده‌ترین برهان قرآن بر اثبات وجود خداوند که آیات فراوانی بر آن دلالت دارند، [[برهان نظم]] است. این برهان از دو مقدمه تشکیل شده است.


مقدمه اول: جهان هستی دارای نظم، هدف‌مندی و انسجام است.
مقدمه اول: جهان هستی دارای نظم، هدف‌مندی و انسجام است.
خط ۱۶: خط ۱۷:
مقدمه دوم: نظم دقیق به ناظم عالم و قادر احتیاج دارد.
مقدمه دوم: نظم دقیق به ناظم عالم و قادر احتیاج دارد.


نتیجه: پس این جهان‌را ناظم عالم و قادر ایجاد کرده است.}}<ref>ر. ک. به: خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، ناشر، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، پاییز ۱۳۸۱؛ و مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، جلد ۲، ص۵۳ تا آخر این کتاب مصادیق مختلف نظم و هماهنگی در جهان هستی از دیدگاه قرآن بحث شده است.</ref>
نتیجه: پس این جهان‌ را ناظم عالم و قادر ایجاد کرده است.<ref>خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، ناشر، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، پاییز ۱۳۸۱ش. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، ج۲، ص۵۳ تا آخر این کتاب مصادیق مختلف نظم و هماهنگی در جهان هستی از دیدگاه قرآن بحث شده است.</ref>


بعضی از آیاتی که برای مطلب یاد شده دلالت دارند ذیلاً ذکر می‌شوند: سوره‌های: روم، آیات ۲۰ تا ۲۵، بقره ۱۶۴، رعد ۳، یونس ۳۱، انفال ۶۲ و ۶۳، مؤمنون ۱۲ تا ۱۴،
قرآن خلقت آسمان و زمین، شب و روز و دیگر نظام‌ها را نشانه‌ای برای اندیشمندان می‌داند: {{قرآن|إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّه وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ|ترجمه=در آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف شب و روز و حرکت کشتی‌ها در دریا به‌سود مردم و بارانی که از آسمان‌ها نازل می‌شود آن‌گاه زمین‌های مرده را احیا می‌کند و انواع جنبندگان که در روی زمین پراکنده‌اند و چرخش بادها و ابرهایی که در میان آسمان‌ها و زمین به‌کار گرفته شده‌اند نشانه‌هایی است برای قوم خردمند.|سوره=بقره|آیه=۱۶۴}}


انعام ۹۵، بقره ۲۸۱، شمس ۷ و ۸، طه ۵۰، نحل ۷۹، جاثیه ۳ و ۴، حجرات ۱۳ و…. به‌عنوان نمونه یک آیه را با ترجمه ذکر می‌کنیم:
آیاتی دیگری از قرآن با تاکید بر اندیشیدن در آفرینش جهان به برهان نظم اشاره دارد.<ref>سوره‌ روم، آیات۲۰ تا ۲۵. سوره بقره، آیه۱۶۴. سوره رعد، آیه۳. سوره یونس، آیه۳۱. سوره انفال، آیه۶۲ و ۶۳. سوره مؤمنون، آیه۱۲ تا ۱۴. سوره انعام، آیه۹۵. سوره بقره، آیه۲۸۱. سوره شمس، آیه ۷ و ۸. سوره طه آیه ۵۰. سوره نحل آیه ۷۹. سوره جاثیه آیه ۳ و ۴. سوره حجرات آیه ۱۳ و… . </ref>


{{قرآن|إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّه وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ<ref>بقره/ ۱۶۴.</ref>
=== برهان حرکت ===
تغییر و حرکت موجودات، گواه روشنی بر حدوث آنها است و حدوث آنها یعنی پیدایش از عدم، دلیل بر وجود خالقی است که آنها را ایجاد کرده است: {{قرآن|وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأی کَوْکَبا قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ فَلَمَّا رَأَی الْقَمَرَ بازِغا قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ...فَلَمَّا رَأَی الشَّمْسَ بازِغَه قالَ هذا رَبِّی هذا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ، إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفا وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ|ترجمه=این‌چنین، ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین گردد، هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید ستاره‌ای مشاهده کرد، گفت این خدای من است اما هنگامی که غروب کرد، گفت: غروب‌کنندگان را دوست ندارم! و هنگامی که ماه را دید، گفت این خدای من است اما هنگامی که افول کرد گفت: اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود؛ و هنگامی که خورشید را دید گفت: این خدای من است این بزرگتر است اما هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم؛ من از همتایانی که شما می‌سازید بیزارم، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده، من در راه ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.|سوره=انعام|آیه=۷۵تا۷۹}}


در آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف شب و روز و حرکت کشتی‌ها در دریا به‌سود مردم و بارانی که از آسمان‌ها نازل می‌شود آن‌گاه زمین‌های مرده را احیا می‌کند و انواع جنبندگان که در روی زمین پراکنده‌اند و چرخش بادها و ابرهایی که در میان آسمان‌ها و زمین به‌کار گرفته شده‌اند نشانه‌هایی است برای قوم خردمند.
=== برهان وجوب و امکان (فقر و غنی) ===
با دقت در موجودات جهان، آنها را سراپا نیاز و فقر می‌بینیم که این نیاز و فقر عمومی جهان در هستی و بودن، دلیل بر وجود یک منبع عظیم غنا و بی‌نیازی است و آن ذات بی‌نیاز، خدای متعال است: {{قرآن|یا ایَّها النّاس اَنْتُم الفُقَراءُ إلَی اللّه وَاللّه هُوَ الغَنیِ الحَمید|ترجمه=ای مردم شما نیازمندان به خدا هستید تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است.|سوره=فاطر|آیه=۱۵}}


== ۲. برهان حرکت ==
آیات دیگری از قرآن نیز به این برهان دلالت دارند.<ref>سوره فاطر، آیه ۱۵. سوره محمد، آیه ۳۸. سوره الرحمن، آیه ۲۹.</ref>
تغییر و حرکت موجودات، گواه روشنی بر حدوث آنها؛ است و حدوث آنها یعنی پیدایش از عدم، دلیل بر وجود خالقی است که آنها را ایجاد کرده است.


به عنوان نمونه: سوره انعام، آیات ۷۵ تا ۷۹ ذکر می‌شود.
===برهان فطرت===
اساس این برهان برخواسته‌ها و یافته‌های غریزی و فطری است. یعنی راهی است میان‌بر و از درون انسان که در قرآن نیز بدان اشاره شده است: {{قرآن|وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَنْ خَلَقَ السَمواتِ وَ الأرضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ القَمَرَ لیَقولُنَّ اللّهُ فَأنّی یُؤْفَکون|ترجمه=هرگاه از آنها بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخر کرده است؟ می‌گویند «اللّه». پس با این حال چگونه (از عبادت او) منحرف می‌شوید؟|سوره=عنکبوت|آیه=۶۱}} 


{{قرآن|وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأی کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ فَلَمَّا رَأَی الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ
قرآن بارها فطرت بشریت را بیدار کرده است تا در وجود خالق هستی اندیشه کند و به خدا ایمان آورد.<ref>سوره روم، آیه۳۰ و ۳۳. سوره عنکبوت، آیه۶۱ و ۶۵. سوره یونس، آیه ۲۲ و ۲۳ و ۳۱. سوره زخرف، آیه ۹ و ۸۷. سوره مؤمنون، آیه ۸۴ و ۸۹. سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref>


فَلَمَّا رَأَی الشَّمْسَ بازِغَه قالَ هذا رَبِّی هذا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ، إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ}}<ref>انعام/ ۷۵ تا ۷۹.</ref>
== ادله قرآنی بر اثبات توحید و بطلان شرک ==
=== گواهی فطرت ===
فطرت علاوه بر اثبات خدا، بر یگانگی او نیز رهنمون است، در شرایطی که تمام درهای عالم اسباب، به روی ما بسته است، آهنگ توحید را در ژرفای وجود خود می‌شنویم که ما را به‌سوی مبدأ یگانه‌ای می‌خواند: {{قرآن|فَإذا رَکَبوا فِی الفَلَک دَعَوُ اللّه مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمّا نَجّاهُم إِلَی البَرِّ إِذا هُم یُشرِکون|ترجمه=هنگامی که سوار بر کشتی می‌شوند خدا را با اخلاص می‌خوانند (و غیر او را فراموش می‌کنند. اما هنگامی که خدا آنها را به خشکی رسانید و نجات داد باز مشرک می‌شوند.|سوره=عنکبوت|آیه=۶۵}}  


این‌چنین، ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین گردد، هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید ستاره‌ای مشاهده کرد، گفت این خدای من است اما هنگامی که غروب کرد، گفت: غروب‌کنندگان را دوست ندارم! و هنگامی که ماه را دید، گفت این خدای من است اما هنگامی که افول کرد گفت: اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلماً از جمعیت گمراهان خواهم بود؛ و هنگامی که خورشید را دید گفت: این خدای من است این بزرگتر است اما هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم؛ من از همتایانی که شما می‌سازید بیزارم، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده، من در راه ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.
خداوند در آیات قرآن به یگانگی و شریک نداشتن خدا اشاره کرده است.<ref>سوره عنکبوت، آیه۶۵. سوره روم، آیه۳۳. سوره انعام ، ۴۱-۴۰ و ۶۴۶۳. نحل، آیه۵۴-۵۳.</ref>


== ۳. برهان وجوب و امکان (فقر و غنی) ==
=== هماهنگی جهان هستی ===
با دقت در موجودات جهان، آنها را سراپا نیاز و فقر می‌بینیم که این نیاز و فقر عمومی جهان در هستی و بودن، دلیل بر وجود یک منبع عظیم غنا و بی‌نیازی است و آن ذات بی‌نیاز، خدای متعال است.
از مطالعه جهان هستی در می‌یابیم که جهان مجموعه‌ای است هماهنگ و واحدی به هم‌پیوسته است. این وحدت و هماهنگی از وحدت و یگانگی خالق خبر می‌دهد: {{قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما کانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذا لَذَهَبَ کُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ|ترجمه=خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده، و معبود دیگری با او نیست که اگر چنین می‌شد هریک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اراده می‌کردند و بعضی بر بعض دیگر توّفق می‌جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می‌شد) منزه است خدا از توصیفی که آنها می‌کنند.|سوره=مؤمنون|آیه=۹۱}}


برخی از آیات که به این مطلب دلالت دارند، عبارتند از: سوره فاطر آیه ۱۵، سوره محمد آیه ۳۸، سوره الرحمن آیه ۲۹. به‌عنوان نمونه یک آیه را با ترجمه ذکر می‌کنیم:
یگانگی خدا به خاطر هماهنگ بودن جهان هستی در آیات دیگر نیز آمده است.<ref> سوره ملک، آیه۴-۳. سوره انبیاء، آیه۲۲-۲۱. سوره مؤمنون، آیه۹۱.</ref>


{{قرآن|یا ایَّها النّاس اَنْتُم الفُقَراءُ إلَی اللّه وَاللّه هُوَ الغَنیِ الحَمید. فاطر/ ۱۵. }} ای مردم شما نیازمندان به خدا هستید تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است.
=== برهان صرف‌الوجود ===
منظور از برهان صرف‌الوجود این است که خداوند هستی مطلق است و دوگانگی در آن راه ندارد. زیرا تعدد با محدودیت مساوی است. خداوند از هرنظر بی‌قید و شرط و نامحدود است و مسلما دومی برای او فرض نمی‌شود مثال: اگر دو نفر هرکدام دارای باغی باشند یقینا هریک از این دو باغ محدود است. حال اگر فرض کنیم باغ نفر اول آن‌قدر گسترش یابد که تمامی روی زمین را بگیرد جایی برای باغ دوم نمی‌ماند و تنها یک باغ در کره زمین خواهیم داشت. پس هرجا سخن از نامحدود است، سخن از وحدت و یگانگی خواهد بود: {{قرآن|لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ|ترجمه=مالکیت (و حاکمیت) آسمان‌ها و زمین از آن او است، زنده می‌کند، و می‌می‌راند، و او بر هر چیز قادر است. اول و آخر و ظاهر و باطن او است و از هر چیزی آگاه است.|سوره=حدید|آیه=۲و۳}}


== ۴. برهان علت و معلول ==
آیاتی دیگری نیز به برهان صرف الوجود در قرآن دلالت دارد.<ref>سوره آل عمران، آیه۸۱. سوره حدید، آیه۳-۲. سوره یوسف، آیه۳۹.</ref>
جهان معلول یعنی پدیدآمده است؛ و هر معلولی علتی دارد. پس این جهان را علتی است که هستی آن از خودش می‌جوشد و عین هستی است.


از جمله به سوره طور، آیات ۳۵ و ۳۶ و ۴۳ می‌توان اشاره کرد.
=== دلیل فیض و هدایت ===
خداوند موجودی کامل و منبع فیض و کمال است. آیا ممکن است چنین منبع کمالی خود را به موجودات دیگر معرفی نکند و آنها را محروم گذارد؛ در حالی‌که این شناخت سبب ترقی و کمال آنها می‌شود و آنها را به‌سوی وجود کامل و پرفیض می‌کشاند. با توجه به‌این بیان روشن می‌شود اگر خدایان متعددی وجود داشت باید هرکدام رسولانی داشته باشند و خود را به مخلوقات معرفی کنند و آنان را مشمول فیض تکوینی و تشریعی خود کنند. در نتیجه اگر می‌بینیم همه رسولان الهی از خدای یگانه خبر می‌دهند، روشن می‌شود که غیر از خدای واحد معبودی وجود ندارد: {{قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ|ترجمه=ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این‌که به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست بنابراین تنها مرا پرستش کنید.|سوره=انبیاء|آیه=۲۵}}


{{قرآن|اَم خَلَقوا السّمواتِ و الأَرْضَ بَلْ لایوقِنونَ. طور/ ۳۶. }} آیا آنها آسمان‌ها و زمین را آفریده‌اند؟ بلکه آنها طالب یقین نیستند.
آیات دیگری که به ناظر به برهان فیض و هدایت اشاره دارد.<ref> سوره انبیاء، آیه۲۵. سوره زخرف ، آیه۴۵. سوره احقاف، آیه۴.</ref>


== ۵. برهان صدیقین ==
== مطالعه بیشتر ==
اساس این دلیل با الهام از قرآن و روایات بر این مبناست که: به جای مطالعه مخلوقات از مطالعه ذات پاک خدا، پی به وجودش ببریم.
* خدا در قرآن، شهید بهشتی.
 
از آیات قرآن به: فصلت ۵۳، آل عمران ۱۸، بروج ۲۰، حدید ۳، نور ۳۵. می‌توان اشاره کرد. یک آیه و ترجمه آن:
 
{{قرآن|شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ الْمَلائِکَه وَ أُولُوا الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ}}<ref>آل عمران/ ۱۸.</ref> خداوند (با ایجاد نظام واحد جهان هستی) گواهی می‌دهد که معبودی جز او نیست و فرشتگان و صاحبان دانش (هرکدام به‌گونه‌ای) گواهی می‌دهند در حالی‌که (خداوند) قیام به عدالت (در عالم هستی) دارد معبودی جز او نیست که هم توانا و هم حکیم است.
 
== ۶. برهان فطرت ==
اساس این برهان برخواسته‌ها و یافته‌های غریزی و فطری است. یعنی راهی است میان‌بر و از درون انسان. فرد به‌جای «دانستن» «می‌یابد» و به‌جای «فکر کردن» «می‌بیند» و به‌جای پرداختن به «مقدمات» به «ذی المقدمه» می‌رسد.
 
از آیات قرآن: روم ۳۰ و ۳۳، عنکبوت ۶۱ و ۶۵، یونس ۲۲ و ۲۳ و ۳۱، زخرف ۹ و ۸۷، مؤمنون ۸۴ و ۸۹، اعراف ۱۷۲ را می‌توان نام برد. به یک آیه همراه ترجمه شاره ای می‌شود:
 
{{قرآن|وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَنْ خَلَقَ السَمواتِ وَ الأرضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ القَمَرَ لیَقولُنَّ اللّهُ فَأنّی یُؤْفَکون. عنکبوت/ ۶۱. }} هرگاه از آنها بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخر کرده است؟ می‌گویند «اللّه». پس با این حال چگونه (از عبادت او) منحرف می‌شوید؟
 
== ب: ادلّه قرآنی بر اثبات توحید و بطلان شرک ==
== ۱. گواهی فطرت ==
فطرت علاوه بر اثبات خدا، بر یگانگی او نیز رهنمون است، در شرایطی که تمام درهای عالم اسباب، به روی ما بسته است، آهنگ توحید را در ژرفای وجود خود می‌شنویم که ما را به‌سوی مبدأ یگانه‌ای می‌خواند.
 
از جمله آیات قرآن می‌توان به: عنکبوت ۶۵، روم ۳۳، انعام ۴۰، ۴۱، ۶۳ و ۶۴، نحل ۵۳ و ۵۴ اشاره کرد.
 
{{قرآن|فَإذا رَکَبوا فِی الفَلَک دَعَوُ اللّه مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمّا نَجّاهُم إِلَی البَرِّ إِذا هُم یُشرِکون. عنکبوت/ ۶۵. }} هنگامی که سوار بر کشتی می‌شوند خدا را با اخلاص می‌خوانند (و غیر او را فراموش می‌کنند. اما هنگامی که خدا آنها را به خشکی رسانید و نجات داد باز مشرک می‌شوند.


== ۲. هماهنگی جهان هستی ==
* الهیات و معارف اسلامی، آیت‌اللّه سبحانی، جعفر.
از مطالعه جهان هستی در می‌یابیم که جهان مجموعه‌ای است هماهنگ و واحدی به هم‌پیوسته است. این وحدت و هماهنگی از وحدت و یگانگی خالق خبر می‌دهد.


از آیات قرآن: ملک ۳ و ۴، انبیاء ۲۱ و ۲۲، مؤمنون ۹۱ را می‌توان نام برد. به‌عنوان نمونه آیه‌ای با ترجمه ذکر می‌کنیم:
== جستارهای وابسته ==
 
* [[برهان‌های اثبات خدا]]
{{قرآن|مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما کانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ کُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ}}<ref>مؤمنون/ ۹۱.</ref>
* [[برهان فرجه]]
 
* [[امکان اثبات خداوند با ادله عقلی و منطقی]]
خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده‎، و معبود دیگری با او نیست که اگر چنین می‌شد هریک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اراده می‌کردند و بعضی بر بعض دیگر توّفق می‌جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می‌شد) منزه است خدا از توصیفی که آنها می‌کنند.
 
== ۳. برهان صرف‌الوجود ==
منظور از برهان صرف‌الوجود این است که خداوند هستی مطلق است و دوگانگی در آن راه ندارد. زیرا تعدد با محدودیت مساوی است؛ لذا خداوند از هرنظر بی‌قید و شرط و نامحدود است و مسلماً دومی برای او فرض نمی‌شود مثال: اگر دو نفر هرکدام دارای باغی باشند یقیناً هریک از این دو باغ محدود است. حال اگر فرض کنیم باغ نفر اول آن‌قدر گسترش یابد که تمامی روی زمین را بگیرد جایی برای باغ دوم نمی‌ماند و تنها یک باغ در کره زمین خواهیم داشت. پس هرجا سخن از نامحدود است، سخن از وحدت و یگانگی خواهد بود.
 
آیات قرآن به: آل عمران ۸۱، حدید ۲ و ۳، یوسف ۳۹ می‌توان اشاره کرد. به آیه‌ای و ترجمه‌اش بسنده می‌کنیم:
 
{{قرآن|لَهُ مُلکُ السَّمواتُ وَ الأَرض یُحْیی وَ یُمیت وَ هُوَ عَلی کُلّ شَیءٍ قدیرٌ هُوَ الأَوَّلُ وَ الآخِرُ وَ الظاهِر وَ الباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شِیءٍ عَلیمٌ. حدید/ ۲ و ۳. }}
 
مالکیت (و حاکمیت) آسمان‌ها و زمین از آن او است، زنده می‌کند، و می‌می‌راند، و او بر هر چیز قادر است. اول و آخر و ظاهر و باطن او است و از هر چیزی آگاه است.
 
== ۴. دلیل فیض و هدایت ==
خداوند موجودی کامل و منبع فیض و کمال است. آیا ممکن است چنین منبع کمالی خود را به موجودات دیگر معرفی نکند و آنها را محروم گذارد؛ در حالی‌که این شناخت سبب ترقی و کمال آنها می‌شود؛ و آنها را به‌سوی وجود کامل و پرفیض می‌کشاند. با توجه به‌این بیان روشن می‌شود اگر خدایان متعددی وجود داشت باید هرکدام رسولانی داشته باشند و خود را به مخلوقات معرفی کنند و آنان را مشمول فیض تکوینی و تشریعی خود کنند. در نتیجه اگر می‌بینیم همه رسولان الهی از خدای یگانه خبر می‌دهند، روشن می‌شود که غیر از خدای واحد معبودی وجود ندارد.
 
آیات قرآن: انبیاء ۲۵، زخرف ۴۵، احقاف ۴. یک آیه و ترجمه آن به‌عنوان نمونه ذکر می‌شود:
 
{{قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ» . انبیاء/ ۲۵. }} ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این‌که به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست بنابراین تنها مرا پرستش کنید.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== مطالعه بیشتر ==
۱. پیام قرآن، جلد ۲ و ۳، آیت‌اللّه مکارم شیرازی، ناصر.
 
# خدا در قرآن، شهید بهشتی.
# قلمرو دین، عبدالحسین خسروپناه.
# الهیات و معارف اسلامی، آیت‌اللّه سبحانی، جعفر.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۱۱۲: خط ۷۱:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = خداشناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = خداشناسی در قرآن
|شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
| شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:برهان اثبات خدا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۰

سؤال

چه آیاتی از قرآن برای اثبات وجود خداوند و یگانگی او آمده است؟


قرآن برای اثبات وجود خداوند به برهان‌هایی اشاره کرده است. از جمله برهان نظم، برهان حرکت، برهان وجوب و امکان، برهان فطرت.

قرآن به برهان‌های مختلفی درباره یگانگی خداوند و توحید اشاره کرده است از جمله، گواهی فطرت، هماهنگی جهان هستی، برهان صرف الوجود، برهان فیض و هدایت،

برهان‌های قرآنی برای اثبات خدا

برهان نظم

گسترده‌ترین برهان قرآن بر اثبات وجود خداوند که آیات فراوانی بر آن دلالت دارند، برهان نظم است. این برهان از دو مقدمه تشکیل شده است.

مقدمه اول: جهان هستی دارای نظم، هدف‌مندی و انسجام است.

مقدمه دوم: نظم دقیق به ناظم عالم و قادر احتیاج دارد.

نتیجه: پس این جهان‌ را ناظم عالم و قادر ایجاد کرده است.[۱]

قرآن خلقت آسمان و زمین، شب و روز و دیگر نظام‌ها را نشانه‌ای برای اندیشمندان می‌داند: ﴿إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِیها مِنْ کُلِّ دَابَّه وَ تَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ؛ در آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف شب و روز و حرکت کشتی‌ها در دریا به‌سود مردم و بارانی که از آسمان‌ها نازل می‌شود آن‌گاه زمین‌های مرده را احیا می‌کند و انواع جنبندگان که در روی زمین پراکنده‌اند و چرخش بادها و ابرهایی که در میان آسمان‌ها و زمین به‌کار گرفته شده‌اند نشانه‌هایی است برای قوم خردمند.(بقره:۱۶۴)

آیاتی دیگری از قرآن با تاکید بر اندیشیدن در آفرینش جهان به برهان نظم اشاره دارد.[۲]

برهان حرکت

تغییر و حرکت موجودات، گواه روشنی بر حدوث آنها است و حدوث آنها یعنی پیدایش از عدم، دلیل بر وجود خالقی است که آنها را ایجاد کرده است: ﴿وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأی کَوْکَبا قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ فَلَمَّا رَأَی الْقَمَرَ بازِغا قالَ هذا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّینَ...فَلَمَّا رَأَی الشَّمْسَ بازِغَه قالَ هذا رَبِّی هذا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ، إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفا وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ؛ این‌چنین، ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم تا از اهل یقین گردد، هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید ستاره‌ای مشاهده کرد، گفت این خدای من است اما هنگامی که غروب کرد، گفت: غروب‌کنندگان را دوست ندارم! و هنگامی که ماه را دید، گفت این خدای من است اما هنگامی که افول کرد گفت: اگر پروردگارم مرا راهنمایی نکند، مسلما از جمعیت گمراهان خواهم بود؛ و هنگامی که خورشید را دید گفت: این خدای من است این بزرگتر است اما هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم؛ من از همتایانی که شما می‌سازید بیزارم، من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمان‌ها و زمین را آفریده، من در راه ایمان خود خالصم و از مشرکان نیستم.(انعام:۷۵تا۷۹)

برهان وجوب و امکان (فقر و غنی)

با دقت در موجودات جهان، آنها را سراپا نیاز و فقر می‌بینیم که این نیاز و فقر عمومی جهان در هستی و بودن، دلیل بر وجود یک منبع عظیم غنا و بی‌نیازی است و آن ذات بی‌نیاز، خدای متعال است: ﴿یا ایَّها النّاس اَنْتُم الفُقَراءُ إلَی اللّه وَاللّه هُوَ الغَنیِ الحَمید؛ ای مردم شما نیازمندان به خدا هستید تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هرگونه حمد و ستایش است.(فاطر:۱۵)

آیات دیگری از قرآن نیز به این برهان دلالت دارند.[۳]

برهان فطرت

اساس این برهان برخواسته‌ها و یافته‌های غریزی و فطری است. یعنی راهی است میان‌بر و از درون انسان که در قرآن نیز بدان اشاره شده است: ﴿وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَنْ خَلَقَ السَمواتِ وَ الأرضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ القَمَرَ لیَقولُنَّ اللّهُ فَأنّی یُؤْفَکون؛ هرگاه از آنها بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را آفریده و خورشید و ماه را مسخر کرده است؟ می‌گویند «اللّه». پس با این حال چگونه (از عبادت او) منحرف می‌شوید؟(عنکبوت:۶۱)

قرآن بارها فطرت بشریت را بیدار کرده است تا در وجود خالق هستی اندیشه کند و به خدا ایمان آورد.[۴]

ادله قرآنی بر اثبات توحید و بطلان شرک

گواهی فطرت

فطرت علاوه بر اثبات خدا، بر یگانگی او نیز رهنمون است، در شرایطی که تمام درهای عالم اسباب، به روی ما بسته است، آهنگ توحید را در ژرفای وجود خود می‌شنویم که ما را به‌سوی مبدأ یگانه‌ای می‌خواند: ﴿فَإذا رَکَبوا فِی الفَلَک دَعَوُ اللّه مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ فَلَمّا نَجّاهُم إِلَی البَرِّ إِذا هُم یُشرِکون؛ هنگامی که سوار بر کشتی می‌شوند خدا را با اخلاص می‌خوانند (و غیر او را فراموش می‌کنند. اما هنگامی که خدا آنها را به خشکی رسانید و نجات داد باز مشرک می‌شوند.(عنکبوت:۶۵)

خداوند در آیات قرآن به یگانگی و شریک نداشتن خدا اشاره کرده است.[۵]

هماهنگی جهان هستی

از مطالعه جهان هستی در می‌یابیم که جهان مجموعه‌ای است هماهنگ و واحدی به هم‌پیوسته است. این وحدت و هماهنگی از وحدت و یگانگی خالق خبر می‌دهد: ﴿مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما کانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذا لَذَهَبَ کُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ؛ خدا هرگز فرزندی برای خود انتخاب نکرده، و معبود دیگری با او نیست که اگر چنین می‌شد هریک از خدایان مخلوقات خود را تدبیر و اراده می‌کردند و بعضی بر بعض دیگر توّفق می‌جستند (و جهان هستی به تباهی کشیده می‌شد) منزه است خدا از توصیفی که آنها می‌کنند.(مؤمنون:۹۱)

یگانگی خدا به خاطر هماهنگ بودن جهان هستی در آیات دیگر نیز آمده است.[۶]

برهان صرف‌الوجود

منظور از برهان صرف‌الوجود این است که خداوند هستی مطلق است و دوگانگی در آن راه ندارد. زیرا تعدد با محدودیت مساوی است. خداوند از هرنظر بی‌قید و شرط و نامحدود است و مسلما دومی برای او فرض نمی‌شود مثال: اگر دو نفر هرکدام دارای باغی باشند یقینا هریک از این دو باغ محدود است. حال اگر فرض کنیم باغ نفر اول آن‌قدر گسترش یابد که تمامی روی زمین را بگیرد جایی برای باغ دوم نمی‌ماند و تنها یک باغ در کره زمین خواهیم داشت. پس هرجا سخن از نامحدود است، سخن از وحدت و یگانگی خواهد بود: ﴿لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ يُحْيِي وَيُمِيتُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ مالکیت (و حاکمیت) آسمان‌ها و زمین از آن او است، زنده می‌کند، و می‌می‌راند، و او بر هر چیز قادر است. اول و آخر و ظاهر و باطن او است و از هر چیزی آگاه است.(حدید:۲و۳)

آیاتی دیگری نیز به برهان صرف الوجود در قرآن دلالت دارد.[۷]

دلیل فیض و هدایت

خداوند موجودی کامل و منبع فیض و کمال است. آیا ممکن است چنین منبع کمالی خود را به موجودات دیگر معرفی نکند و آنها را محروم گذارد؛ در حالی‌که این شناخت سبب ترقی و کمال آنها می‌شود و آنها را به‌سوی وجود کامل و پرفیض می‌کشاند. با توجه به‌این بیان روشن می‌شود اگر خدایان متعددی وجود داشت باید هرکدام رسولانی داشته باشند و خود را به مخلوقات معرفی کنند و آنان را مشمول فیض تکوینی و تشریعی خود کنند. در نتیجه اگر می‌بینیم همه رسولان الهی از خدای یگانه خبر می‌دهند، روشن می‌شود که غیر از خدای واحد معبودی وجود ندارد: ﴿وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدُونِ؛ ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این‌که به او وحی کردیم که معبودی جز من نیست بنابراین تنها مرا پرستش کنید.(انبیاء:۲۵)

آیات دیگری که به ناظر به برهان فیض و هدایت اشاره دارد.[۸]

مطالعه بیشتر

  • خدا در قرآن، شهید بهشتی.
  • الهیات و معارف اسلامی، آیت‌اللّه سبحانی، جعفر.

جستارهای وابسته

منابع

  1. خسروپناه، عبدالحسین، قلمرو دین، ناشر، مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی حوزه علمیه، چاپ اول، پاییز ۱۳۸۱ش. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام قرآن، ج۲، ص۵۳ تا آخر این کتاب مصادیق مختلف نظم و هماهنگی در جهان هستی از دیدگاه قرآن بحث شده است.
  2. سوره‌ روم، آیات۲۰ تا ۲۵. سوره بقره، آیه۱۶۴. سوره رعد، آیه۳. سوره یونس، آیه۳۱. سوره انفال، آیه۶۲ و ۶۳. سوره مؤمنون، آیه۱۲ تا ۱۴. سوره انعام، آیه۹۵. سوره بقره، آیه۲۸۱. سوره شمس، آیه ۷ و ۸. سوره طه آیه ۵۰. سوره نحل آیه ۷۹. سوره جاثیه آیه ۳ و ۴. سوره حجرات آیه ۱۳ و… .
  3. سوره فاطر، آیه ۱۵. سوره محمد، آیه ۳۸. سوره الرحمن، آیه ۲۹.
  4. سوره روم، آیه۳۰ و ۳۳. سوره عنکبوت، آیه۶۱ و ۶۵. سوره یونس، آیه ۲۲ و ۲۳ و ۳۱. سوره زخرف، آیه ۹ و ۸۷. سوره مؤمنون، آیه ۸۴ و ۸۹. سوره اعراف، آیه ۱۷۲.
  5. سوره عنکبوت، آیه۶۵. سوره روم، آیه۳۳. سوره انعام ، ۴۱-۴۰ و ۶۴۶۳. نحل، آیه۵۴-۵۳.
  6. سوره ملک، آیه۴-۳. سوره انبیاء، آیه۲۲-۲۱. سوره مؤمنون، آیه۹۱.
  7. سوره آل عمران، آیه۸۱. سوره حدید، آیه۳-۲. سوره یوسف، آیه۳۹.
  8. سوره انبیاء، آیه۲۵. سوره زخرف ، آیه۴۵. سوره احقاف، آیه۴.