انواع عدالت خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
واژه عدل و عدالت دارای معانی مختلفی است که معروف‌ترین و جامع‌ترین آن قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود است. این تعریف را می‌توان در کلام امام علی(ع) نیز یافت: «العدل یضع الامور مواضعها».<ref>نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.</ref>  
واژه عدل و عدالت دارای معانی مختلفی است که معروف‌ترین و جامع‌ترین آن قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود است. این تعریف را می‌توان در کلام امام علی(ع) نیز یافت: {{متن عربی|الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُور مَوَاضِعَهَا|ترجمه=عدل این است که امور را در جاى خود قرار می‌دهد}}.<ref>نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.</ref>  


براساس این معنای عدالت، در جهان تکوین و تشریع، اصل عدالت این اقتضاء را دارد که هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. عدالت الهی نیز چنین معنا می‌شود که خداوند با هر موجودی آن چنان‌که شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.</ref>
براساس این معنای عدالت، در جهان تکوین و تشریع، اصل عدالت این اقتضاء را دارد که هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. عدالت الهی نیز چنین معنا می‌شود که خداوند با هر موجودی آن چنان‌که شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.</ref>


بر اساس معنای عدل، عدالت خداوند دارای انواعی دانسته شده است: عدل تکوینی، عدل تشریعی و عدل جزایی. عدل تکوینی به این معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودی به اندازه شایستگی و قابلیت او نعمت داده است و به تعبیر خدا اندازه ظرفیت و شایستگی هر شی به او وجود و کمال اضافه کرده است. عدل تشریعی به این معناست که تکالیفی که خدا به وسیله پیامبران بر مردم نازل کرده است، بر پایه عدل و دادگری است و نیز عدل جزایی به این معناست که خدا در روز قیامت میان افراد به عدل داوری می‌کند و حق کسی را تباه نمی‌کند یعنی میان افراد نیکوکار و بدکار به یکسان داوری نمی‌کند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او می‌دهد.<ref>سبحانی جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.</ref>
بر اساس معنای عدل، عدالت خداوند دارای انواعی دانسته شده است:  
 
* عدل تکوینی: عدل تکوینی به این معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودی به اندازه شایستگی و قابلیت او نعمت داده است و به تعبیر خدا اندازه ظرفیت و شایستگی هر شی به او وجود و کمال اضافه کرده است.  
* عدل تشریعی به این معنا است که تکالیفی که خدا به وسیله پیامبران بر مردم نازل کرده است، بر پایه عدل و دادگری است  
* عدل جزایی به این معنا است که خدا در روز قیامت میان افراد به عدل داوری می‌کند و حق کسی را تباه نمی‌کند یعنی میان افراد نیکوکار و بدکار به یکسان داوری نمی‌کند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او می‌دهد.<ref>سبحانی جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۰

سؤال

آیا عدالت خداوند دارای اقسامی است؟

واژه عدل و عدالت دارای معانی مختلفی است که معروف‌ترین و جامع‌ترین آن قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود است. این تعریف را می‌توان در کلام امام علی(ع) نیز یافت: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُور مَوَاضِعَهَا؛ عدل این است که امور را در جاى خود قرار می‌دهد».[۱]

براساس این معنای عدالت، در جهان تکوین و تشریع، اصل عدالت این اقتضاء را دارد که هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. عدالت الهی نیز چنین معنا می‌شود که خداوند با هر موجودی آن چنان‌که شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.[۲]

بر اساس معنای عدل، عدالت خداوند دارای انواعی دانسته شده است:

  • عدل تکوینی: عدل تکوینی به این معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودی به اندازه شایستگی و قابلیت او نعمت داده است و به تعبیر خدا اندازه ظرفیت و شایستگی هر شی به او وجود و کمال اضافه کرده است.
  • عدل تشریعی به این معنا است که تکالیفی که خدا به وسیله پیامبران بر مردم نازل کرده است، بر پایه عدل و دادگری است
  • عدل جزایی به این معنا است که خدا در روز قیامت میان افراد به عدل داوری می‌کند و حق کسی را تباه نمی‌کند یعنی میان افراد نیکوکار و بدکار به یکسان داوری نمی‌کند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او می‌دهد.[۳]


منابع

  1. نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.
  2. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.
  3. سبحانی جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.