انواع تحریف قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش|fabbasi}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''تحریف قرآن''' گاهی در محتواست که برخی قرآن را طبق اندیشه خود تفسیر می‌کنند. این تحریف را تحریف معنوی یا تفسیر به رأی نیز گویند. در تفسیر قرآن، این تحریف اتفاق افتاده است.  این تحریف آسیبی به خود قرآن نمی‌زند زیرا اصل قرآن دست نخورده باقی مانده است.
تحریف قرآن یا معنوی است یا لفظی و یا تحریف در قرائت است.
تحریف معنوی را تحریف در محتوا و تفسیر به رأی نیز گویند.این تحریف آسیبی به خود قرآن نمی‌زند زیرا اصل قرآن دست نخورده باقی مانده است.


تحریف قرآن گاهی به معنای اضافه کردن یا کم کردن آیات یا سوره‌ای در قرآن است. طبق آیه ۹ سوره حجر و آیه ۴۲ سوره فصلت، این تحریف در قرآن رخ نخواهد داد.
تحریف لفظی قرآن گاهی به معنای اضافه کردن یا کم کردن آیات یا سوره‌ای در قرآن است. طبق آیه ۹ سوره حجر و آیه ۴۲ سوره فصلت، این تحریف در قرآن رخ نخواهد داد. گاهی نیز تحریف به معنای تغییر دادن آیه‌ای از قرآن به کلمات هم معنا یا متضاد آن است. این نوع تحریف مخالف با اعجاز لفظی قرآن است.
تحریف گاهی به معنای تغییر دادن آیه‌ای از قرآن را به کلمات هم معنا یا متضاد آن است. این نوع تحریف مخالف با اعجاز لفظی قرآن است.
گاهی در اصل قرآن تحریفی صورت نگرفته است اما در قرائت برخی آیات اختلاف نظر وجود دارد مانند وقف کردن یا نکردن در پایان جمله‌ای یا تلفظ با تشدید یا بدون تشدید کلمه‌ای از قرآن. این اختلاف، دلیل بر تحریف قرآن نمی‌شود.
گاهی در اصل قرآن تحریفی صورت نگرفته اما در قرائت اختلاف نظر وجود دارد مانند وقف کردن یا نکردن در پایان جمله‌ای یا تلفظ با تشدید یا بدون تشدید کلمه‌ای از قرآن. این اختلاف، دلیل بر تحریف قرآن نمی‌شود.


== تحریف در لغت ==
== مفهوم‌شناسی تحریف==
تحریف در لغت از ماده «حرف» به معنای طرف، گوشه، دگرگونی، کرانه، لبه و گشتن از چیزی آمده است.<ref>ابن منظور، مکرم، لسان العرب، قاهره، دارالمعارف، بی‌تا، ج۲، ص۸۳۹. راغب، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق، ص۲۲۸.</ref> «تحریف الشیء» به معنای عدول از مواضع اصلی خودش به طرفی یا جانبی دیگر است. «تحریف کلام» به معنای تفسیر نادرست بدون دلیل می‌باشد.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ج۲، ص۱۹۷.</ref>
تحریف در لغت از ماده «حرف» به معنای طرف، گوشه، دگرگونی، کرانه، لبه و گشتن از چیزی آمده است.<ref>ابن منظور، مکرم، لسان العرب، قاهره، دارالمعارف، بی‌تا، ج۲، ص۸۳۹. راغب، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق، ص۲۲۸.</ref> «تحریف الشیء» به معنای عدول از مواضع اصلی خودش به طرفی یا جانبی دیگر است. «تحریف کلام» به معنای تفسیر نادرست بدون دلیل می‌باشد.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ج۲، ص۱۹۷.</ref>


تحریف در اصطلاح، به معنای دگرگون کردن، تغییر دادن و وارونه سازی است.<ref>خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹۷.</ref>
تحریف در اصطلاح، به معنای دگرگون کردن، تغییر دادن و وارونه سازی است.<ref>خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹۷.</ref>


== انواع تحریف ==
==تحریف محتوایی و تفسیری قرآن==
'''۱. تحریف محتوی و تفسیر قرآن'''
تحریف به محتوی، تحلیل نادرست یا [[تفسیر قرآن|تفسیر]] بدون دلیل و نتیجه نادرست گرفتن از مقصود گوینده است. در این تحریف تفسیری هر کس بر اساس ایده و گرایش و خواسته‌های نفسانی خویش [[قرآن]] را تفسیر می‌کند.<ref> مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب ، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۷، ص۲۸۷.</ref> تحریف در تفسیر را تحریف معنوی<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۹.</ref> یا [[تفسیربه‌رأی]]<ref>‏سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجم: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول، ج۱، ص۱۰.</ref> نیز می‌نامند که در روایات از آن نهی شده است.<ref> ابن بابویه، محمد، الامالي، ترجمة: كمره‌اي، تهران، انتشارات كتابخانه اسلاميه، ۱۳۶۲ش، مجلس۲، ص۶، حدیث۳.</ref>.


تحریف به محتوی، تحلیل نادرست یا تفسیر بدون دلیل و نتیجه نادرست گرفتن از مقصود گوینده است. در این تحریف تفسیری هر کس بر اساس ایده و گرایش و خواسته‌های نفسانی خویش قرآن را تفسیر نموده است. <ref> مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب ، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۷، ص۲۸۷.</ref> تحریف در تفسیر را تحریف معنوی<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۹.</ref> یا تفسیر برأی<ref>‏سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجم: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول، ج۱، ص۱۰.</ref> نیز می‌نامند که در روایات از آن نهی شده است. <ref> ابن بابویه، محمد، الامالي، ترجمة: كمره‌اي، تهران، انتشارات كتابخانه اسلاميه، ۱۳۶۲ش، مجلس۲، ص۶، حدیث۳.</ref>.
تحریف محتوایی در حقیقت تحریف قرآن نیست، بلکه تحریف تفسیر قرآن است. مفسر در این تحریف به الفاظ قرآن دستبرد نمی‌زند و فقط تفسیر نادرست می‌کند. تحریف معنوی در قرآن رخ داده است.<ref>خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹6.</ref> امام باقر(ع) در تایید اتفاق افتادن اینگونه تحریف در قرآن فرمود: {{متن عربی| از نشانه پشت سر انداختن كتاب توسط آنان، اين بود كه حروف آن را نگاه داشتند، ولى حدودش را تحريف كردند. پس آنان كتاب را روايت مى‌كنند نه رعايت! نادانان از اين كه آنان نگاهبان روايت قرآنند شگفت زده و دانايان از اين كه آنان واگذارندۀ رعايت قرآنند غمگين‌اند}}<ref> كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۳.</ref>


تحریف محتوایی در حقیقت تحریف قرآن نیست، بلکه تحریف تفسیر قرآن است. مفسر در این تحریف به الفاظ قرآن دستبرد نمی‌زند و فقط تفسیر نادرست می‌کند. تحریف معنوی در قرآن رخ داده است. <ref>خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹6.</ref> امام باقر(ع) در تایید اتفاق افتادن اینگونه تحریف در قرآن فرمود: {{متن عربی| از نشانه پشت سر انداختن كتاب توسط آنان، اين بود كه حروف آن را نگاه داشتند، ولى حدودش را تحريف كردند. پس آنان كتاب را روايت مى‌كنند نه رعايت! نادانان از اين كه آنان نگاهبان روايت قرآنند شگفت زده و دانايان از اين كه آنان واگذارندۀ رعايت قرآنند غمگين‌اند}}<ref> كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۳.</ref>
== تحریف لفظی قرآن ==


'''۲. تحریف به معنای زیاد کردن'''
===تحریف به معنای زیاد کردن===
 
تحریف به زیاده، اضافه کردن مطلبی به مطالب گذشته است و این در قرآن اتفاق نیفتاده است. مسلمانان در این قول اتفاق نظر دارند.<ref>نگاه کنید: معرفت، محمّد هادي، صيانه القرآن من التحريف، قم، موسسه النشر الاسلامي، چاپ دوّم، ۱۴۱۸ق، ص۷۸ ـ ۵۹. محمدي (نجارزادگان)، فتح الله، سلامه القران من التحريف، تهران، پيام آزادي، چاپ اول ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۹۸ ـ ۸۶.  حسيني ميلاني، علي، التحقيق في نفي التحريف عن القران الشريف، قم، دار القران الكريم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ص۲۷ ـ ۱۰.</ref>  
تحریف به معنای اضافه نمودن مطلبی به مطالب گذشته است و این در قرآن اتفاق نیفتاده است. مسلمانان به این قول اتفاق نظر دارند. <ref>نگاه کنید: معرفت، محمّد هادي، صيانه القرآن من التحريف، قم، موسسه النشر الاسلامي، چاپ دوّم، ۱۴۱۸ق، ص۷۸ ـ ۵۹. محمدي (نجارزادگان)، فتح الله، سلامه القران من التحريف، تهران، پيام آزادي، چاپ اول ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۹۸ ـ ۸۶.  حسيني ميلاني، علي، التحقيق في نفي التحريف عن القران الشريف، قم، دار القران الكريم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ص۲۷ ـ ۱۰.</ref>  
[[شيخ صدوق]] مي‌نويسد: تمام فرق اسلامي اجماع بر اين دارند كه در قرآن تغيير، تبديل یا چیزی بر قرآن اضافه نشده است.<ref>ابن بابویه، محمّد بن علی، معاني الاخبار، قم، موسسه النشر الاسلامي، چاپ دوّم، ۱۴۱۶ق، ص۱۳۳.</ref> تحريف بدين معنا راهي به قرآن نيافته است و بطلان آن در ميان تمام مسلمانان از ضروريات مي‌باشد.<ref> خوئي، ابوالقاسم، البيان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه احياء آثار الامام الخوئي، ص۲۰۰.</ref>
شيخ صدوق  مي‌نويسد: تمام فرق اسلامي اجماع بر اين دارند كه در قرآن تغيير، تبديل، زياد نشده است.<ref>ابن بابویه، محمّد بن الحسين، معاني الاخبار، قم، موسسه النشر الاسلامي، چاپ دوّم، ۱۴۱۶ق، ص۱۳۳.</ref> تحريف بدين معنا راهي به قرآن نيافته است و بطلان آن در ميان تمام مسلمانان از ضروريات و بديهيات مي‌باشد.<ref> خوئي، ابوالقاسم، البيان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه احياء آثار الامام الخوئي) ص۲۰۰.</ref>
 
'''۳. تحریف به معنای کم کردن'''


=== تحریف به معنای کم کردن ===
خداوند وعده داده است قرآن را حفظ کند:{{قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ|ترجمه=ما قرآن را نازل کردیم‏؛ و ما به‌طور قطع نگهدار آنیم.|سوره=حجر|آیه=9}} «ذكر» در این آیه قرآن است زيرا در آيات قبلي آن كلمه ذكر معني قرآن است. حفظ قرآن شامل محافظت در برابر تحريف و تغيير به زياده و نقصان و همچنين محافظت در برابر منطق‌هاي گمراه كننده ضدّ قرآني و در برابر فنا و نابودي تا آخر جهان مي‌شود.<ref> مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج۱۱، ص۱۷.</ref>
خداوند وعده داده است قرآن را حفظ کند:{{قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ|ترجمه=ما قرآن را نازل کردیم‏؛ و ما به‌طور قطع نگهدار آنیم.|سوره=حجر|آیه=9}} «ذكر» در این آیه قرآن است زيرا در آيات قبلي آن كلمه ذكر معني قرآن است. حفظ قرآن شامل محافظت در برابر تحريف و تغيير به زياده و نقصان و همچنين محافظت در برابر منطق‌هاي گمراه كننده ضدّ قرآني و در برابر فنا و نابودي تا آخر جهان مي‌شود.<ref> مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج۱۱، ص۱۷.</ref>


خداوند وعده داده است در قرآن باطلی راه پیدا نخواهد کرد: {{قرآن|لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ|ترجمه= هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است.|سوره=فصلت|آیه=۴۲}} اضافه شدن و کم شدن به قرآن، به اين معنا است كه باطل در آن راه پيدا كند. بعضى از معارف آن از بين برود. بعضى از احكام آن لغو یا دگرگون گردد. چنين چيزى محال است و معارف اعتقادى، اخلاقى و عملي قرآن تا قيامت به اعتبار خود باقى مى‏ ماند.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۶۰۴.</ref>
خداوند وعده داده است در قرآن باطلی راه پیدا نخواهد کرد: {{قرآن|لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ|ترجمه= هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است.|سوره=فصلت|آیه=۴۲}} اضافه شدن و کم شدن به قرآن، به اين معنا است كه باطل در آن راه پيدا كند. بعضى از معارف آن از بين برود. بعضى از احكام آن لغو یا دگرگون گردد. چنين چيزى محال است و معارف اعتقادى، اخلاقى و عملي قرآن تا قيامت به اعتبار خود باقى مى‌ماند.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۶۰۴.</ref>
 
'''۴. تحریف به معنای تبدیل کردن'''
 
تبدیل نمودن به این معناست که کلمه‌ای از قرآن را تبدیل به کلمه مترادف یا متضاد نمائیم و استاد معرفت این نوع تحریف را مخالف با اعجاز لفظی قرآن می‌داند.


به عبارت دیگر، تحریف به معنای زیاد یا کم یا تبدیل کردن را «تحریف لفظی» نیز می‌نامند، یعنی؛ دخل و تصرف در ظاهر کلام یا به زیاد کردن یا کم کردن یا تبدیل نمودن، به طوری که از وجه صحیحش عدول کرده باشد.
=== تحریف به معنای تبدیل کردن ===
تحریف به تبدیل به این معناست که کلمه‌ای از قرآن تبدیل به کلمه مترادف یا متضاد شود. این نوع تحریف را مخالف با [[اعجاز محتوایی و بیانی قرآن|اعجاز]] لفظی قرآن می‌باشد و در قرآن رخ نداده است.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶.</ref>


تحریف لفظی در قرآن(زیاد شدن، کم شدن یا تغییر آیات و کلمات قرآن) صورت نگرفته است. تحریف معنوی و تفسیر برأی بعد از پیامبر اسلام(ص) تاکنون بر اساس گرایش اعتقادی افراد صورت گرفته است.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶؛ خویی، سید ابوالقاسم، البیان، ص۱۹۸.</ref>
تحریف لفظی در قرآن(زیاد شدن، کم شدن یا تغییر آیات و کلمات قرآن) صورت نگرفته است. تحریف معنوی و تفسیر برأی بعد از [[پیامبر اسلام(ص)]]  بر اساس گرایش اعتقادی افراد صورت گرفته است.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶. خویی، ابوالقاسم، البیان، قم، مؤسسه احياء آثار الامام الخوئي، ص۱۹۸.</ref>


'''۵. تحریف در قرائت'''
==تحریف در قرائت==
{{نوشتار اصلی|قرائت‌های مختلف قرآن}}
{{همچنین ببینید|قرائت‌های مختلف قرآن}}
در قرائت قرآن کریم اگر هم کمترین اختلاف نظری وجود داشته باشد نه در الفاظ و بلکه در وقف کردن یا نکردن است که مثلاً یک قاری گفته در آخر این جمله وقف کردن جایز است و دیگری گفته وقف نشود و … که هیچ خللی در اصل قرآن وارد نمی‌کند و به این اختلاف، تحریف گفته نمی‌شود.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶. خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۸.</ref>
[[قرائت‌های مختلف قرآن|اختلاف در قرائت]] قرآن نه در الفاظ و بلکه در وقف کردن یا نکردن است. در این اختلاف یک قاری گفته در آخر جمله‌ای وقف کردن را جایز می‌داند و دیگری می‌گوید وقف نشود و … اختلاف در قرائت هیچ خللی در اصل قرآن وارد نمی‌کند. به این اختلاف، تحریف گفته نمی‌شود.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶. خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۸.</ref>


==مطالعه بیشتر==
==مطالعه بیشتر==
* صیانه القرآن من التحریف، محمد هادی معرفت ترجمه شده به تحریف ناپذیری قرآن، مترجم: علی نصیری
* نزاهت قرآن از تحریف، عبد الله جوادی آملی.
* عدم تحریف قرآنT psن طاهری خرم‌آبادی
* سلامة القرآن من التحریف، فتح الله محمدی(نجارزادگان).
* عدم تحریف قرآن، حسن طاهری خرم‌آبادی.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۲: خط ۵۷:
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۶

سؤال

انواع تحریف را نام ببرید و در قرآن چه تحریفی صورت گرفته است؟

تحریف قرآن یا معنوی است یا لفظی و یا تحریف در قرائت است. تحریف معنوی را تحریف در محتوا و تفسیر به رأی نیز گویند.این تحریف آسیبی به خود قرآن نمی‌زند زیرا اصل قرآن دست نخورده باقی مانده است.

تحریف لفظی قرآن گاهی به معنای اضافه کردن یا کم کردن آیات یا سوره‌ای در قرآن است. طبق آیه ۹ سوره حجر و آیه ۴۲ سوره فصلت، این تحریف در قرآن رخ نخواهد داد. گاهی نیز تحریف به معنای تغییر دادن آیه‌ای از قرآن به کلمات هم معنا یا متضاد آن است. این نوع تحریف مخالف با اعجاز لفظی قرآن است. گاهی در اصل قرآن تحریفی صورت نگرفته است اما در قرائت برخی آیات اختلاف نظر وجود دارد مانند وقف کردن یا نکردن در پایان جمله‌ای یا تلفظ با تشدید یا بدون تشدید کلمه‌ای از قرآن. این اختلاف، دلیل بر تحریف قرآن نمی‌شود.

مفهوم‌شناسی تحریف

تحریف در لغت از ماده «حرف» به معنای طرف، گوشه، دگرگونی، کرانه، لبه و گشتن از چیزی آمده است.[۱] «تحریف الشیء» به معنای عدول از مواضع اصلی خودش به طرفی یا جانبی دیگر است. «تحریف کلام» به معنای تفسیر نادرست بدون دلیل می‌باشد.[۲]

تحریف در اصطلاح، به معنای دگرگون کردن، تغییر دادن و وارونه سازی است.[۳]

تحریف محتوایی و تفسیری قرآن

تحریف به محتوی، تحلیل نادرست یا تفسیر بدون دلیل و نتیجه نادرست گرفتن از مقصود گوینده است. در این تحریف تفسیری هر کس بر اساس ایده و گرایش و خواسته‌های نفسانی خویش قرآن را تفسیر می‌کند.[۴] تحریف در تفسیر را تحریف معنوی[۵] یا تفسیربه‌رأی[۶] نیز می‌نامند که در روایات از آن نهی شده است.[۷].

تحریف محتوایی در حقیقت تحریف قرآن نیست، بلکه تحریف تفسیر قرآن است. مفسر در این تحریف به الفاظ قرآن دستبرد نمی‌زند و فقط تفسیر نادرست می‌کند. تحریف معنوی در قرآن رخ داده است.[۸] امام باقر(ع) در تایید اتفاق افتادن اینگونه تحریف در قرآن فرمود: «از نشانه پشت سر انداختن كتاب توسط آنان، اين بود كه حروف آن را نگاه داشتند، ولى حدودش را تحريف كردند. پس آنان كتاب را روايت مى‌كنند نه رعايت! نادانان از اين كه آنان نگاهبان روايت قرآنند شگفت زده و دانايان از اين كه آنان واگذارندۀ رعايت قرآنند غمگين‌اند»[۹]

تحریف لفظی قرآن

تحریف به معنای زیاد کردن

تحریف به زیاده، اضافه کردن مطلبی به مطالب گذشته است و این در قرآن اتفاق نیفتاده است. مسلمانان در این قول اتفاق نظر دارند.[۱۰] شيخ صدوق مي‌نويسد: تمام فرق اسلامي اجماع بر اين دارند كه در قرآن تغيير، تبديل یا چیزی بر قرآن اضافه نشده است.[۱۱] تحريف بدين معنا راهي به قرآن نيافته است و بطلان آن در ميان تمام مسلمانان از ضروريات مي‌باشد.[۱۲]

تحریف به معنای کم کردن

خداوند وعده داده است قرآن را حفظ کند:﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛ ما قرآن را نازل کردیم‏؛ و ما به‌طور قطع نگهدار آنیم.(حجر:9) «ذكر» در این آیه قرآن است زيرا در آيات قبلي آن كلمه ذكر معني قرآن است. حفظ قرآن شامل محافظت در برابر تحريف و تغيير به زياده و نقصان و همچنين محافظت در برابر منطق‌هاي گمراه كننده ضدّ قرآني و در برابر فنا و نابودي تا آخر جهان مي‌شود.[۱۳]

خداوند وعده داده است در قرآن باطلی راه پیدا نخواهد کرد: ﴿لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميدٍ؛ هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى‏آيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است.(فصلت:۴۲) اضافه شدن و کم شدن به قرآن، به اين معنا است كه باطل در آن راه پيدا كند. بعضى از معارف آن از بين برود. بعضى از احكام آن لغو یا دگرگون گردد. چنين چيزى محال است و معارف اعتقادى، اخلاقى و عملي قرآن تا قيامت به اعتبار خود باقى مى‌ماند.[۱۴]

تحریف به معنای تبدیل کردن

تحریف به تبدیل به این معناست که کلمه‌ای از قرآن تبدیل به کلمه مترادف یا متضاد شود. این نوع تحریف را مخالف با اعجاز لفظی قرآن می‌باشد و در قرآن رخ نداده است.[۱۵]

تحریف لفظی در قرآن(زیاد شدن، کم شدن یا تغییر آیات و کلمات قرآن) صورت نگرفته است. تحریف معنوی و تفسیر برأی بعد از پیامبر اسلام(ص) بر اساس گرایش اعتقادی افراد صورت گرفته است.[۱۶]

تحریف در قرائت

اختلاف در قرائت قرآن نه در الفاظ و بلکه در وقف کردن یا نکردن است. در این اختلاف یک قاری گفته در آخر جمله‌ای وقف کردن را جایز می‌داند و دیگری می‌گوید وقف نشود و … اختلاف در قرائت هیچ خللی در اصل قرآن وارد نمی‌کند. به این اختلاف، تحریف گفته نمی‌شود.[۱۷]

مطالعه بیشتر

  • نزاهت قرآن از تحریف، عبد الله جوادی آملی.
  • سلامة القرآن من التحریف، فتح الله محمدی(نجارزادگان).
  • عدم تحریف قرآن، حسن طاهری خرم‌آبادی.

منابع

  1. ابن منظور، مکرم، لسان العرب، قاهره، دارالمعارف، بی‌تا، ج۲، ص۸۳۹. راغب، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق، ص۲۲۸.
  2. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ج۲، ص۱۹۷.
  3. خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹۷.
  4. مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، قم، بوستان كتاب ، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۷، ص۲۸۷.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۹.
  6. ‏سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ترجمه: مهدی حائری قزوینی، تهران، امیر کبیر، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۵۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مترجم: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول، ج۱، ص۱۰.
  7. ابن بابویه، محمد، الامالي، ترجمة: كمره‌اي، تهران، انتشارات كتابخانه اسلاميه، ۱۳۶۲ش، مجلس۲، ص۶، حدیث۳.
  8. خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی، ص۱۹6.
  9. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۳.
  10. نگاه کنید: معرفت، محمّد هادي، صيانه القرآن من التحريف، قم، موسسه النشر الاسلامي، چاپ دوّم، ۱۴۱۸ق، ص۷۸ ـ ۵۹. محمدي (نجارزادگان)، فتح الله، سلامه القران من التحريف، تهران، پيام آزادي، چاپ اول ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۹۸ ـ ۸۶. حسيني ميلاني، علي، التحقيق في نفي التحريف عن القران الشريف، قم، دار القران الكريم، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ص۲۷ ـ ۱۰.
  11. ابن بابویه، محمّد بن علی، معاني الاخبار، قم، موسسه النشر الاسلامي، چاپ دوّم، ۱۴۱۶ق، ص۱۳۳.
  12. خوئي، ابوالقاسم، البيان في تفسير القرآن، قم، مؤسسه احياء آثار الامام الخوئي، ص۲۰۰.
  13. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج۱۱، ص۱۷.
  14. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۶۰۴.
  15. معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶.
  16. معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶. خویی، ابوالقاسم، البیان، قم، مؤسسه احياء آثار الامام الخوئي، ص۱۹۸.
  17. معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، التمهید، ص۱۶. خوئی، ابو القاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۸.